دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۳ مهر ۲۴, سه‌شنبه

آنان که عمق فاجعه باور نمی‌کنند اسماعیل وفا یغماپی پانزده اکتبر/۲۰۲۴ میلادی

 


آنان که عمق فاجعه باور نمی‌کنند
اسماعیل وفا یغماپی
پانزده اکتبر/۲۰۲۴ میلادی
آنان که عمق فاجعه باور نمی‌کنند
چشمی به حال میهن خود تر نمی‌کنند
آنان که خفته اند به غربت به امنیّت
در خواب فکر ملّت و کشور نمی‌کنند
فارغ ز خطّ فقرو فلاکت به خوابها
جز فکر،خانه،باغ،و یا زر نمی‌کنند
گر تنفروش گشته دو میلیون به میهنش
خود را به هیچوجه مکّدر نمی‌کنند
شکر خدا که دختر و بانویشان در امن
نی در حریم اهل عبا سر نمی‌کنند
در میهن ار که یک تن از هر سه تن،دریغ
باشد روان پریش،فرا!سر نمی‌کنند
گر هر سحر به بانگ اذان دارها بپاست
خود را در این قضیّه شناور نمی کنند
چون دائماً به فکر ندارند و دار خویش
بر دارها توجّه و باور نمیکنند
در عمق راست رفته فرودر عمل،به حرف
در چپ مگرهمایش و سنگر نمی‌کنند
وزن سبیلشان دو سه کیلو، وهر سحر
با عِطر چپ مگر که معطّر نمی‌کنند
اما اگربه معرکه افتد گذارشان
بنگر که شورت خویش مزعفر نمی کنند؟
شیخ است روی منبر در سایه سار دار
جزلعن شاه لیک مکرر نمی‌کنند
شش سال رفته است و چهل لیک شاه را
اینان مگر به شیخ برابر نمی‌کنند
وینان که شاه و شیخ برابرکنند آه
خود را مگر مقایسه با خر نمی‌کنند
یورش به شاه بی خطراما زترس شیخ
خود را به کام فاجعه مضطر نمی‌کنند
اینان اگر چه اهل سیاست و یا هنر
چون درک فرق پشکل و گوهر نمی‌کنند
بی‌شک بدان وفا که به ظاهر چو بلبلان
اما به ذات خویش جز عر عر نمی کنند
از من مپرس رو تو به ایران که مردمان
از شیخ و شاه قصه چنین سر نمی‌کنند
بر شیخ لعنت است به شه جز درودها
ییر و جوان حکایت دیگر نمی‌کنند
نامت خجسته باد که نام ترا شها
جز هم تراز سروو صنوبر نمی‌کنند
جز هم تراز صلح سحرنان و مهر و نور
جز هم تراز صبح منوّر نمی‌کنند

هیچ نظری موجود نیست: