به احتمال زیاد کسی شکی ندارد که بعد از آن «اتفاق تاریخسوز فاجعه بار موسوم به انقلاب ضد سلطنتی»، در ایران، پوزیسیون سلطنتی سرنگون شد وچاله رفت و چاه آمد و شاه رفت و امام آمد وجمهوری اسلامی با نگین ولایت فقیه پوزیسیون شد. کارنامه این پوزیسیون هم، برای اپوزیسیون یا اپوزیسیونهای مختلف روشن است.این پوزیسیون که تا ریش مبارک در رنج و خون و اشک اکثریت مردم ایران فرو رفته، و در پی تجاوزات متواتر به همه چیز ، یعنی ، هم مال و هم جان و هم ناموس و هم دین و مذهب و فرهنگ مردم، مشغول انواع غسلهای ترتیبی و ارتماسی و کسب آمادگی برای ادامه تجاوزات خویش است از همان سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت تا همین الان، نه یک اپوزیسیون که انواع مختلف اپوزیسیونها را داشته و دارد و صابونش در انجام جرم و جنایت به تن همه از دموکرات ، لیبرال، سلطنت طلب، فدائی، مجاهد، توده ای، اکثرِیت، اقلیت، پیکار، کومله، راه کارگرف ملی مذهبی و..... خورده است. این انواع مختلف اپوزیسیونها و شخصیتهای اپوزیسیون، سالهاست که تمامشان، حتی رضاشاه دوم، و ملکه سابق ایران، خود را دموکرات و اهل دموکراسی میدانند ودر هر نوشته و سخنرانی و مصاحبه و غیره بارها و بارها کلمه دموکراسی را زیب بیانات و نوشته های خود می
اپوزیسیونها، دموکراسی و مساله اشرف
اپوزیسیونها، دموکراسی و مساله اشرف
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر