چه جهانی است جهان شاعری
وقتی در جان من رودها می خوانند
ابرها می بارند
وبادها از میان نخلها می گذرند
و این همه ستاره، این همه ستاره
که شبهای مرا روشن می کنند.
چه جهانی است جهان شاعری
وقتی تمام عاشقان در گرمای تن من
یکدیگر را در اعوش می کشند
شب بپایان خواهد رسیدو صبح خواهد آمد
وقتی در جان من رودها می خوانند
ابرها می بارند
وبادها از میان نخلها می گذرند
و این همه ستاره، این همه ستاره
که شبهای مرا روشن می کنند.
چه جهانی است جهان شاعری
وقتی تمام عاشقان در گرمای تن من
یکدیگر را در اعوش می کشند
شب بپایان خواهد رسیدو صبح خواهد آمد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر