فرمانده فتح الله
در بدرقه مجاهد قهرمان مهدی افتخاری
اسماعیل وفا یغمایی
پس از آن همه خنجر و خار
پس از آن همه شوکران در پی شوکران
پس از آن همه صلیب در پی صلیب
سکوت در پی سکوت
تابوت است و جنازه ی تودر آن
جنازه چریکی که دل اش چنان عظیم بود
که در سینه اش نمی گنجید
۱ نظر:
درود بر تو شاعر آزاده! که انتخاب کردی تا به دوریی و ریا نه بگویی و زر و زور به بندت نکشد! من به عنوان یک انسان که از نزدیک خصائل ارزنده و والای فرمانده فتح الله را دیده بودم
از مرگ او که بنظرم آزادیش بود اساسا متاَثر نشدم اما آنچه که قلبم را بشدت آزرد میزان جفاو ریاَ است که به ظرافت در قالب شعر دردنمندانه ات بیان کردی
فکر و انتخاب کنند
ارسال یک نظر