ای
دوست ز عهد «آدم» و دوره «هود»
ازعصر جناب« لوط» یا «عاد و ثمود»
از دوره اقتدار «سلطان محمود»
تا دوره انتظار «سلطان مسعود»
بیهوده مبند دل به بازار جهان
در کار جهان نباشدا هرگز سود
گر شعله در افکنی تو بر ریش فلک
آخر زسبیل تو بر آرد او دود
در بستر لوطی!! فلک بین بتی
یا پیره عجوزه ای تفاوت مفقود
در میفکند چنان!! که در چشمانش
آلبالو وگیلاس بخوانند سرود
گر نیست ترا قبول این قول درست
برخیز زجای خویشتن خیلی زود
بنگر به حکایت علی اکبر خان
در باره او وفا چنین شعر سرود
اکبر که همیشه مصلحت میفرمود
دیدی که چسان مصلحت او را فرمود!ازعصر جناب« لوط» یا «عاد و ثمود»
از دوره اقتدار «سلطان محمود»
تا دوره انتظار «سلطان مسعود»
بیهوده مبند دل به بازار جهان
در کار جهان نباشدا هرگز سود
گر شعله در افکنی تو بر ریش فلک
آخر زسبیل تو بر آرد او دود
در بستر لوطی!! فلک بین بتی
یا پیره عجوزه ای تفاوت مفقود
در میفکند چنان!! که در چشمانش
آلبالو وگیلاس بخوانند سرود
گر نیست ترا قبول این قول درست
برخیز زجای خویشتن خیلی زود
بنگر به حکایت علی اکبر خان
در باره او وفا چنین شعر سرود
اکبر که همیشه مصلحت میفرمود
۴ نظر:
بقول قدیمی ها چون قافیه تنگ آید - شاعر به جفنگ آید ! با کدام یک از تعاریف ادبی این چرندیات را شعر می نامید که به خورد ملت میدهید ؟ حتی اسم هجو هم نمیشود رویشان گذاشت.
درست میفرمائید حضرت استاد .پوزش مرا پذیرفته و دیگر این چرندیات را مطالعه نفرمائید و ساز خود را بنوازید.با درود
Dorod bar Shaer Aziz
ننگ ما ننگ ما
شاعر الدنگ ما
ننگ ما ننگ ما
شاعر الدنگ ما
ننگ ما ننگ ما
شاعر الدنگ ما
ننگ ما ننگ ما
شاعر الدنگ ما
ننگ ما ننگ ما
شاعر الدنگ ما
ننگ ما ننگ ما
ارسال یک نظر