از غزلها. اسماعیل وفا.اي دل به مهر وماه سلامي دوباره كن
اي دل به مهر وماه سلامي دوباره كن از شور و عشق دامن خود پر ستاره كن از خود برآر شعله و بنيان غم بسوز وين پرده ي سموم سيه پاره پاره كن فرهاد خويش باش و برآور به تيشه اي دستي و راهي از دل اين سنگ خاره كن آنسوي شب به دامن شهري كه زندگيست شيرين خويش را تو سرائي دوباره كن فتواي من كه بندگي حق گزيدهام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر