دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ مرداد ۱۵, یکشنبه

منظومه بر اقیانوس سرد باد رد پائی بیادگاراز عملیات فروغ جاویدان و آنچه بر من و ما گذشت. اسماعیل وفا یغمائی

  سی  وچهارسال از سرودن این مجموعه گذشت. جائی که شک آغاز شد و من سر در پی خویشتن نهادم تا شاید خود را بیابم

دراين جاست كه مي ايستم در تمامت فريادم
با معرفتى چون ستاره اى دنباله دار
روياروى اقيانوس سرد باد
و در ژرفناى شب پرشهوت،
در اين جاست كه تمام سكه هاى اندوه را
در ميان ستارگان فرو ميريزم
تا از هر واژه عقابى بال بگشايد
از هر كلام غرش ببرى برخيزد،
 
.....ادامه منظومه بر اقیانوس سرد باد

۳۴ نظر:

ناشناس گفت...

بسیار عمیق وزیباست این منظومه. ماندگار باشید.

ناشناس گفت...

کاریست در حد بهترین آثار جهانی مثل سنگ آفتاب و بلندیهای ماچو پیچو با اینکه تاثیر این آثار در این شعر پیداست ولی چتنان با فرهنگ و زبان ایرانی آمیخته شده است که هویتی مستقل پیدا کرده است این اثری است که میماند و بارها باید انرا خوان تشکر از شما که انرا منتشر کردید.ح.م.پاریس

ناشناس گفت...

اسماعیل، عجب عکس باحالی شده. مثل آدمای فضایی ولی پر نور وابهت. به اقیانوس وکهکشان و این چیزها هم میخوره. سلیقه ی خوبی به خرج دادی.

ناشناس گفت...

واقعا یک اثر بی نظیر است هر چند مشکل و پیچیده است ولی عالی است امیدوارم یکروز این شعر بزبانهای دیگر ترجمه شود عمق و تصویرها عالی و باز هم عالی
یک دوست شعر دوست الف

ناشناس گفت...

آق اسمال، چه تپل مپل شدی، معلومه کله پاچه بهت میسازه، مخصوصا که وقتی کناره سفرت ایرج مثقالی و هممنشین بلا هم مشغول لمبوندن باشن!

ناشناس

ناشناس گفت...

خداییش این دوستان "جماعه" به غیر از لمپنیزم و یک سری شعارهای 10 من یک غاز چه چیزی جدید دارند. حالا دیگه گیر دادن به عکس اسماعیل. باید بهشون گفت :ای جان برادر الآن که فعلا" ترک الترکی نشستی قاچ شترشو محکم بچسب، خدای نکرده یک دفعه با مخ نیای پایین تو اون گرمای عربستان مخ منجمدت یخش آب بشه. شما اصلا" خودشو در رابطه با عکس و قیافه دیگران ناراحت نکن..؟؟!!

ناشناس گفت...

خداییش این دوستان "جماعه" به غیر از لمپنیزم و یک سری شعارهای 10 من یک غاز چه چیزی جدید دارند. حالا دیگه گیر دادن به عکس اسماعیل. باید بهشون گفت :ای جان برادر الآن که فعلا" ترک الترکی نشستی قاچ شترشو محکم بچسب، خدای نکرده یک دفعه با مخ نیای پایین تو اون گرمای عربستان مخ منجمدت یخش آب بشه. شما اصلا" خودشو در رابطه با عکس و قیافه دیگران ناراحت نکن..؟؟!!

افشین

ناشناس گفت...

ایکاش میتوانستم یک تلویزیون ماهواره ای ۲۴ ساعته تاسیس کنم و ان را در خدمت همه مبارزان راه ازادی قراردهم . ایکاش میتوانستم .
این بزرگترین ارزوی من است . ایکاش قدرت مالی چنین ارزویی را داشتم حتی اگر اموالی داشتم که با فروشش میتوانستم برای دوسال یک تلویزیون ماهواره ای تاسیس کنم و انرا تمام وقت در اختیار مبارزین و ازادیخواهان بگذارم حتما اینکار را میکردم .
حسین بهرامی

ناشناس گفت...

با درود با کسانی که تحقق ازادی و عدالت دغدغه شان است و برای رسیدن به ان اثر میگذارند .
فروغ جاویدان دو جنبه داشت اول اینکه قطعنامه ۵۹۸ میرفت که بین خمینی و صدام صلح ایجاد کند و طبعا شکافی که مجاهدین دران قرارداشتند از بین میرفت و دوم اینکع انها فقط قصد مطرح کردن خودرا داشتتد والا که با ۵۰۰۰ نفر نیروی غیر حرفه ای و مبتدی و نیمه حرفه ای نمیشه رفت به جنگ ادمخورهایی که از روی مین رد شدن براشون عین اب خوردنه ! یعنی عمرا نمیشه تعدادی پرنده را بفرستی به جنگ یک مشت گربه وحشی تو یک قفس دربسته ای مانند تنگه دراز و باریک و انهم تحت فرماندهی یک فرمانده خودشیفته که حتی یک دقیقه تو عمرش سابقه نظامی نداشته و از نظامیگری فقط لباس پوشیدن و به سبک افسران عراقی هفت تیر اویزون کردنشود یاد گرفته ! و جالبه که وقتی عده ای زنده و لت و پار برمیگردن به اتهام جنسیت گرفتار میشن .. بی لیاقت و بی معرفت تر از این فرمانده نداریم . احتمالا خودش مشکل جنسیت داشته که اینقدر جنسیت جنسیت میکرد وگرنه مردها تحت عنوان انقلاب ایده الوژیک به حاشیه پرتاب نمیشدن و خواهرهارا تحت عنوان شورای رهبری و مرکزی و از این دون پاشی های معمول الکی  دور خودش جمع نمیکرد . من اینطوری فکر میکنم ولاغیر .
خاکزاد

ناشناس گفت...

اگر این سازمان واقعا سازمان بود و تشکیلات تفریحی خانواده رحوی نبود و همه نون خور مسعود نبودن و ... قطعا باید فرمانده به علت عدم صلاحیت سیاسی - نظامی محاکمه و برکنار میشد . با جون مردم بازی کردن شوخیه مگه ؟ یک مشت ادم مظلوم فردیت له شده گیر اورده برای خودش هرروز یک بازی راه میاندازه ؟! اگر از مدار جاذبه و دافعه های الکی خارج بشوید و یک لحظه درست فکر کنید متوجه میشوید که ایشون بدون داشتن صلاحیت و الکی الکی با جون و سرنوشت یک مشت جوان بازی کرد و همه را شوخی شوخی ریخت تو دهان گرگ و اژدها و کوریکودیل و خودشم فلنگو بست ولاغیر .
گوگدی

ناشناس گفت...

اتفاقا برخلاف نظر خیلی ها باید از ترامپ حمایت کرد چون از اخوند ظالم تر تا حالا ندیدیم و هرکس که کمک کنه این چرًومه ها گورشونو گم کنن قابل احترامه . ولی فکر نکنم ترامپ قصد برداشتن لولوی منطقه را داشته باشه ! اسنارو ۴۰ سال حمایت کرده اند چه دلیلی برای بردنشون وجود داره ؟
گوگدی

ناشناس گفت...

عارضم خدمتتان که مجاهدین سالهاست یک دروغ بزرگ را انقدر تکرار کرده اند که علاوه بر خدم و حشم شان خودشان هم باورشان شده و ان دروغ این است که میگویند : با عملیات فروغ جام زهر را به خمینی خوراندیم ! راستش قبل از عملیات فروغ خمینی طی اطلاعیه ای که از تلویزیون پخش شده است به خوردن جام زهر اعتراف میکند ! حال چرا محاهدین ان را به جیب خود میریزند ؟ درثانی خاتمه جنگ و صلح بین خمینی و صدام دقیقا به نفع مجاهدین نمیتوانست باشد و معلوم نیست چرا این جماعت تا اینقدر ذهنی و بر حسب تمایل موضع میگیرند و تا حدی که خودشان دروغ خودشان را باور میکنند و جالبه به ان افتخار هم میکنند ! نقل این است که ۲۰ ساله که تیروتفنگ اهدایی صدام را در خفت و خواری تحویل امریکایی ها دادند ولی امروز مدعی ارتش ازادی اند ! یکی نیست به انان بگوید تو اروپا یا کنار رود سن کجا و توپ و تانگ کجا ؟ خودشونم بعضی وقت ها شعارهای پوشالیشونو باور میکنن !
خاکزاد

ناشناس گفت...

خمینی با سرکشیدن جام زهر در واقع رژیم خودش را نجات داد و تثبیت کرد و اگر محاهدین جام زهر به ایشان خوراندند برای بقایش به او کمک کردند ! میبینید دروغهایی را برای ژست و توجیب ریزی میگویند و روی ان تبلیغ میکنند اما از نتایج متناقض ان فرار میکنند ! باید به مجاهدین گفت اگر رژیم جام زهر نخورده بود قطعا نابود میشد ! هرجند که برای حفظ بقای خود مجبور به خوردن جام زهر شد .
خاکزاد

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۴ ژوئيه دوهزار و هژده/مسعودعالمزاده/ پاريس

من از عقرب نمى ترسم ولى از مار مى ترسم
لُطِينِ بى مروّت از پس ديفال مى آيد

به اون نى ناش ناشناسى که ميگه "آق اسمال، چه تپل مپل شدی، معلومه کله پاچه بهت میسازه،....".

به همون سياق : "تا بترکى و چشمت م چارتا."
آق اسمال، خودتو ايرج و همنشين و سعيد و بقيه دوستات و اون پنجاه هزار نفرى که رو سايت و راديو و يوتوب دنبالتون ميان (دو هزار برابر سايت اين بنجل بى طبق ى توحيدى فروش ها)، اميدوارم همه تون سُر و مُر و گُنده و قبراق و چاق و سردماغ باشين، شما ها به گردن ما حق استادى دارين. نه از جواسيس پول مى گيرين، نه مزدورى مى کنين. يه لا قبايين مثه خود ما، جاتونم تو قلب ماست و سر چش ما. درويش پولى نيست و زورى نيست. درويش نونى نيست و آبى نيست ! يادش به خير گلپا و آهنگ "درويش".
بزن کله پاچه رو بياد ايران، بقول قزوينى ها "گگوشت بِشَد به تنت بَبَم" !
اگه سال پنجاه و هفت بيست تا آدم مثه اين آق اسمال گل و اون ايرج و همنشين بودن، بهمن سرمون خراب نميشد.
زنده و چاق و چله باشين. بنداز سى و سه دونه اسفندو تو آتيش تا ......
بـــــــتـــــــر کـــــــه چـــــــشـــــــم حـــــــســـــــو د !

چشم کف پات آق اسمال !

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۲ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۴ ژوئيه دوهزار و هژده/مسعودعالمزاده/ پاريس

من از عقرب نمى ترسم ولى از مار مى ترسم
لُطِينِ بى مروّت از پس ديفال مى آيد

به اون نى ناش ناشناسى که ميگه "آق اسمال، چه تپل مپل شدی، معلومه کله پاچه بهت میسازه،....".

به همون سياق : "تا بترکى و چشمت م چارتا."
آق اسمال، خودتو ايرج و همنشين و سعيد و بقيه دوستات و اون پنجاه هزار نفرى که رو سايت و راديو و يوتوب دنبالتون ميان (دو هزار برابر سايت اين بنجل بى طبق ى توحيدى فروش ها)، اميدوارم همه تون سُر و مُر و گُنده و قبراق و چاق و سردماغ باشين، شما ها به گردن ما حق استادى دارين. نه از جواسيس پول مى گيرين، نه مزدورى مى کنين. يه لا قبايين مثه خود ما، جاتونم تو قلب ماست و سر چش ما. درويش پولى نيست و زورى نيست. درويش نونى نيست و آبى نيست ! يادش به خير گلپا و آهنگ "درويش".
بزن کله پاچه رو بياد ايران، بقول قزوينى ها "گگوشت بِشَد به تنت بَبَم" !
اگه سال پنجاه و هفت بيست تا آدم مثه اين آق اسمال گل و اون ايرج و همنشين بودن، بهمن سرمون خراب نميشد.
زنده و چاق و چله باشين. بنداز سى و سه دونه اسفندو تو آتيش تا ......
بـــــــتـــــــر کـــــــه چـــــــشـــــــم حـــــــســـــــو د !

چشم کف پات آق اسمال !

ناشناس گفت...

دروغ که حناق نیس !
خمینی قبل از عملیات فروغ و طی نامه نگاریهایی که با سازمان ملل از سوی دورژیم درگیر جنگ بوجود امد به پیشنهاد قطعنامه ۵۹۸ گردن نهاد و طی اطلاعیه ای به خوردن ویا سرکشیدن جام زهر اذعان کرد و متعاقبا جبهه ها تا حدودی از رونق افتاد ( ولی هنوز از سوی سازمان ملل رسما ابلاغ نشده بود ) و بعدا محاهدین که با اشتی بین خمینی و صدام موقعیت خودرا در اینده عراق نا معلوم میدیدند با عجله عملیات فروغ را انجام دادند که ان شد که شد و نیاز به توضیح ندارد . بعدا که قطعنامه ابلاغ شد مجاهدین الکی و واقعا الکی مدعی شدند ما جام زهررا به خمینی خوراندیم و انقدر این دروغ بزرگ را تکرارکردند و پروبال دادند که خودشان هم باورشان شد و به یکی از افتخاراتشان ! تبدیل شده است ! در تمام موارد مجاهدین به همینگونه عمل کرده است . بعد از هر شکست جشن پیروزی گرفته بطوریکه خودش هم جشن میروزی اش را باور میکند . این روش عجیب و غریب مختص روحیات شخص رجوی است که فقط به مطرح کردن خود به هرقیمت میاندیشد . سخنرانی ترکی الفیصل و دوبار مرحوم گفتن و سرزبونها افتادن و نظائر ان ... واقعا که ... مارا بگو با چه فرصت طلب توجیب ریز خودشیفته ای میخواستیم بریم جنگ !؟
خاکزاد

ناشناس گفت...

۳۰ سال از عملیات فروغ گذشته وهنوز میبینیم که از سوی دست اندرکاران و راه اندازان که سعادت شهادت نداشته اند و خجالت هم نمیکشند که چرا زنده برگشتن ( ویا اصلن نرفتن که برگردن !) هرساله در سالگرد ان نقاله نویسی میکنند و زمین و اسمون را بهم میجسبونن و هزازجور رطب و یابس بهم میبافند تا بجای اینکه خون جانباختگان را پررنگ کنند پیوسته فرماندهی بی لیاقت رهبر خود شیفته شان را رنگ و جلا میزنند !!! فرصت طلبی و تو جیب ریزی تا این حد واقعا نوبره ! اونی که رفته خونشو داده اصلن مهم نیس ولی اونیکه پشت جبهه تو مقر نشسته بغل دست زنش با بی سیم پیگیری کرده مرتب پررنگ میشه . واقعا سگ رید تو این تشکیلات با صاحابش ( البته دورازحان سگ )
شماره ۱۵

ناشناس گفت...

سخنرانی پمپئو و افشای دزدی اخوندها و همچنین توییت ترامپ مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی باید از ازارو اذیت مردم دست بردارد موضعی بسیار مترقی است . مهم نیست چه کسی میگوید بلکه مهم این است که کسی تو دنیا پیداشده جلوی این ظالمین بایستد . مادر ستار بهشتی میفهمه من چی میگم و مادران هزار نفر دیگر .
شماره ۳۵۵

ناشناس گفت...

مردم چندبار به خیابانها امده اند و هر دفعه شدیدتر از قبل سرکوب شده اند هیچ رژیمی در دنیا وجود نداره که تا این حد با بیرحمی و سرکوب و زندان و قتل با اعتراضات به حق مردم برخورد کنه و حالا یکی تو دنیا پیدا شده و علیه دزدی ها و سرکوب ها و ادم کشیهای رژیم در سطح جهان افشاگری میکنه .... صرف نظر از اینکه این شخص چه کسی است حتما قابل تمجید هست فرقی نمیکنه هرکی میخواد باشه و همینکه صدای مظلومیت مارا به گوش جهانیان
رسونده خودش خیلی خوبه .
شماره ۲۵۵

ناشناس گفت...

ومگر نه اینکه هیچکی حاضر نشده صدای مظلومیت مارو به گوش جهانیان برسونه ؟ ولی پمپئو رسوند و درود بر شرف و انسانیتش .
درود بر همه ازادیخواهان جهان و انان که با هر وسیله رهایی مردم ستمدیده ایران را به گوش جهانیان پدیدار میکنند . مادر ستار بهشتی بیشتر از هرکسی میفهمه من چی میگم .
شماره ۲۵۵

ناشناس گفت...

در درجه اول خلع قدرت کردن و به زیر کشیدن ارتجاع مذهبی و بنیادگرا از همه چیز واجب تر هست .
شماره ۲۵۵

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۴ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۶ ژوئيه دوهزار و هژده/مسعودعالمزاده/ پاريس / ۱
----- به ناشناس ۲ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۴۳ / ۱۶:۳۸ / ۱۶:۰۳

شارلاتان بازي درنيار پياده شو با هم بريم. فکر ميکنى با بچه طرفى ؟ از اسماعيل بزرگوار تا بقيه و اينايى که کامنت ميذارن همه تقريبن از تمام خانواده و دوست و آشناشون کسى زنده نمونده. اين مزخرفاتتو بار اونايى کن که دستشون تو کار نبوده.

تحويل بگير :

۱ / صدای مظلومیت رو بذار در کوزه آبشو بخور. مگه تو سايت تون اينانيست چرا کسى نمياد سر بزنه ؟ چون مردم ازتون نفرت دارن. تمام هست و نيست من براى اين فرقه و نه مردم، نه فدا بلکه فنا شد. من اگه سردبير باشم امکان نداره بذارم يه خط از اين فرقه تبليغ بشه. چرا بقيه بکنن ؟ انقدر که دروغ گفتين، کلک زدين و ناجوونمردى کردين.

۲ / حفظ اسرار با دروغ گويى و کلاشى يکى نيست. اينو از آبراهام لينکلن داشته باش : ----ميشه سر همه رو چند وقتى، و سر برخى رو هميشه کلاه گذاشت. نميشه سر همه رو هميشه کلاه گذاشت---- (اين تو کتاباى درسى ما بود). ليست خائنين رو بذار جلوت مخت سوت بکشه. اسماعيل وفا يغمايى و ايرج مصداقى و کريم قصيم و محمدرضا روحانى و سعيد شاهسوندى و پرويز يعقوبى و پونسد تاى ديگه مأمور وزارت اطلاعات و على زرکش خائن وعلى نجس. اى خاک بر سر تو رهبرى کنن که سرفرماندهى ت خائنن.
سد بار گفته م بازم ميگم ويژگى اصلى مجاهدين (و نه فرقه ى رجوى) از آغاز تا امروز (هزاربار بد تر از سال هاى پنجاه) "فــــکــــرنــــکــــردن" ه. به شيوه ى سيستماتيک فکرنکردن تحميل ميشه. تو سال هاى هشتاد ميلادى هانس ديتريش گنشر وزير امور خارجه ى آلمان بود و نيز رئيس حزب ليبرال. هر وقت ميخاست بره ايران يه هفته قبلش کلاه"رئيس حزب ليبرال" رو ميذاشت سرش و يه ملاقاتى با مجاهدين ميکرد،کلاه وزير امور خارجه رو ميذاشت سرش ميرفت ايران و دست پر بر ميگشت. من اينو نوشتم و رد کردم بى هيچ انتقادى. گرفتن منو زير ضرب "تو ذهنت ليبراله، به خودت اجازه دادى به چيزايى که مورد تأييد تشکيلات نيست فکر کنى".
انگار منو وصل کردن به ۲۲۰ ولت ! کجادررژيم شاه کسى رو به صرف فکر کردن يه چک زدن ؟ خمينى جنايتکار هم نه. کجاى دنيا چنين چيزى ديدى بجز تو کره ى شمالى و دار و دسته ى پل پت ؟ پس ما داريم جامعه اى رو بنياد ميريزيم که توش يه مشت گوسفند ايدئولوژى زده واستن و بگن بــع بــع بــع له ؟
تودوران مشروطه مى گفتن : "کور شوم لال شوم کر شوم، ليک محال است که من خر شوم". سال به سال رحمت به پارسال.

مسعودعالمزاده/پاريس گفت...

۴ مرداد ۱۳۹۷ / ۲۶ ژوئيه دوهزار و هژده/مسعودعالمزاده/ پاريس / ۳

مردم ايران مجاهدين رو نميخان که برخلاف پيشداورى اکثرن کمونيست اند اونم نه از نوع غربى ش بلکه ازنوع ويتنامى و کامبوجى ش. اين جمهورى دموکراتيک اسلامى از کجا آمد ؟ از دموکراتيزه کردن اسلام ؟ نه، هالو ! جمهورى که دموکراتيک توش هست چرا تکرار ؟ اسلام هم که از بيخ با جمهوريت مثه کوسه و ريش پهنه. اين سنتزى بود بين دو جناح مذهبى و غير مذهبى سازمان. اون "دموکراتيک" هم الگوش ويتنامه. دو زارى جا افتاد ؟
اينها (دار و دسته ى رجوى) رفته ن اين رو فروخته ن :
-- کشورهاى عربى پس از يازده سپتامبر و اين همه آدم کشى و القاعده و داعش و بمب گذارى و سربريدن در رو بروى شون بسته ن. به اينا اينو فروخته ن "شما ما (مجاهدين) رو به قدرت برسونين، همه تون بيايين ايران. دروغ هم نميگن. سپاه پاسداران مجاهدين همين ها خواهند بود.
-- شست ساله صلح و ثبات در دنيا در گرو مسئله ى فلسطينه. به اينا اينو فروخته ن "شما ما (مجاهدين) رو به قدرت برسونين، ما اين فلسطينى ها رو مى بريم ايران"
-- به کشورهاى غربى هم اينو فروخته ن "شما ما (مجاهدين) رو به قدرت برسونين، ما اين اين داعشى ها و بوکوحرامى ها رو مى بريم ايران"

اين چنين انتخابى بد تر از همين رژيم جنايتکاره.


کلاهى که سال پنجاه و هفت سرمون رفت برامون بسه. اول بايد ديد کى قراره سرکاربياد.
اول چاه رو بکن بعد منارو بدزد !

ناشناس گفت...

البته دارودسته رجوی دوطیفی نیستن ( به معنی مذهبی و غیر مذهبی) دارودسته رجوی بخش کاملا مذهبی این سازمان بودند که تو عالم خودشون ارتباطی بین فیدل کاسترو امام حسین زده اند و این ارتباط را مرتب بسط و تعمیم دادند تا رسیده اند به جمهوری اسلامی دموکراتیک .
بنابراین دچار دوآلیسم در ایده الوژی هستند و حالا شما بیایید خصلتهای برتری طلبی و گنده گویی و توجیب ریزی و فرصت طلبی و اپورتونیسم شخص اقای رجوی را به این دوآلیسم اضافه کنید تا برسید به معجونی بصورت شعارهای توخالی در همه زمینه ها .
در واقع جناح غیر مذهبی که خودرا مارکسیست میدانست و اتفاقا از نوع روسی هم نبود و پیوسته توسط حزب توده امریکایی ! قلمداد میشد هویت ایده الوژیک دهه ۵۰ سازمان مجاهدین را تشکیل میداد که نماد ان بهرام و شهرام بود و هنوز هم این نماد عین سیخ در چشم مجاهدین مذهبی فرو میره ! چرا ؟ فقط حسادت ولاغیر . چرا که انان در راس مبارزات چریک شهری دهه ۵۰ بودند و مهمترین عملیات نظامی دهه ۵۰ تماما به نام انهاست و در همان واحد مذهبی های سازمان را نیز تصفیه کرده بودند یعنی امثال رجوی و رجوی هارا و همان دارو دسته ای که امروز در اطراف مهرتابان جمع شده اند و کف میزنند و سوت میکشند اغلبشان همان تیپا خورده های بهرام هستند . لاجرم سازمان فعلی مجاهدین همان جریان مذهبی تیپا خورده ای است که پس از ۵۷ احیاء شد و جمهوری اسلامی دموکراتیک انها نصفش با مفهوم اخوندی است و نصف دیگرش با مفهوم اخوندی - فیدل کاسترویی است و وقتی این دو مفهوم را بریزید توی کیسه و خوب تکان بدهید از توش جمهوری اسلامی دموکراتیک میاد بیرون .

خاکزاد

ناشناس گفت...

این اقای محمود عضدانلو ( از تصفیه شدگان دهه ۵۰ ) امده بود در صدا و سیمای مجاهدین چنان دروغ هایی میگفت که واقعا ادم میمونه که اینها مزورند یا ابله یا هالو ؟ واقعا سخته بین سه گزینه فوق سریع یکیشو انتخاب کنید ! میگفت سید احمد خمینی زنگ زدند به برادر مسعود و گفتند شما بیایید مارا تایید کنید در عوض قدرت مال شما ! ولی برادر مسعود نپذیرفت چون مشروعیت برای انها قائل نبود !!! وقتی دروغ های ایشونو میشنوید با خودتون میگید پس این همه القاب ( پدر بزرگوار و رهبر سازش ناپذیر خلق و سمبل شرف ملی و یکصد دوجین القاب مشابه دیگر ) را چه کسی انداخت بر گردن مبارک "امام خمینی" !؟؟؟
باور کنید اگر بگه گوه خوردیم و اشتباه کردیم تاثیرش بسیار بهتراست تا اینکه دروغ بگه . یعنی هم میخواد از توبره بخوره و هم از اخور ! هم میخواد گذشته و ارشیو را پاک کنه و هم میخواد بگه ما از اولش مخالف بودیم ! در حالیکه هیچکدومشو نمیتونه محقق کنه چون هم تاریخ وجودداره وهم ارشیو .
در برنامه دیگری در همان صداوسیما یک مجری جوان طوری بوسیله دروغ القا میکرد که کانون های شورشی در ۱۴۰ شهر موجب قیام مردم شده اند ! و میگفت کانونهای شورشی خسته نباشند که این همه کار و فعالیت فشرده را دارند انجام میدهند !!! خوب یکی نیست بهشون بگه اگه واقعا اینطوریه پس چرا الان این کانونها ازشون خبری نیس و چرا در بین بیش از ۷۰۰۰ بازداشتی یکنفر اعضای کانونها در بین بازداشت شدگان نبودند ؟؟؟ دروغ که حناق نیس . بهرحال مجاهدین کلا میخوان با تبلیغات بریزن تو جیب گشاد و اخوندی خودشون و چنین تشکیللتی با چتین خصوصیاتی هرگز نمیتونه در یک مهدکودک شورش بپا کنه چه برسه به ۱۴۰ شهر ! اگر به حرف و تبلیغات و ادعاست باید به مجاهدین بگویم که عمه من خودش ۱۰۰۰ برابر کانون های شورشی شمایان است . اگه به حرفه منم با یه انگشت یک تریلی را با بارش ۵۰ کیلومتر سوت میکنم هوا . اگه به مجاهدین باشه با همان انگشت صدتاشو میفرستن هوا !
شماره ۱۸

ناشناس گفت...

ولی اگه راستشو بخواهید بخش مذهبی مجاهدین یعنی جناح راست مجاهدین که بعدا رجوی توانست انها را دور خودش جمع کنه ( البته اوایل نتوانست ولی با مطالبی که بر علیه تحولات ۵۳ مینوشت توانست جندنفری را دور خودش جمع کنه که بعد از ۵۷ شدن کادرهای مرکزی مجاهدین !) بهرحال شخص رجوی در طول ایام زندان دارای روابطی با جزنی و یکی دوتا از قدیمی های حزب توده بود و یکجورایی تفکر روسی جزنی و حزب توده را به لحاظ سیاسب پذیرفته بود و نامه به کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و نظائر ان از علائم همنشینی وی با افکار روسی طی دوران زندان بوده است . ولذا نمیتونست با تحولات دهه ۵۰ کنار بیاد چون متحولین ! شوروی را رویزیونیست و مآلا سرمایه داری دولتی میدیدند و این برای حزب توده چیزی شبیه فحش خارمادر بود ! ولذا حزب توده هم انها را مائو ئیست امریکایی و حتی ساواکی ! خطاب میکرد ! بعد از ۵۷ بازار "کادر مرکزی" داغ بود ... یادمه مثلا بچه ها میگفتن فلان روز در سالن ورزشی پلی تکنیک سخنرانی فلان گروهه ! بعد در ادامه میگفتن اگه از کادر مرکزیشون باشه میاییم !!! حسابی بازار کادر مرکزی و ارم سازمانی داغ بود . خصوصا که سخنران با ارتیست بازی و پنهانی میامد و یوهو پشت تریبون ظاهر میشد ! اولش یه مشت حرفهای گنده و دیکلمه وار میزد بعد عین اخوندها پایین بالا صحبت میکرد ( یعنی جاهایی ارام و خیلی ارام و جاهایی بلند و خیلی بلند ) و این شوردر جمعیت ایجاد میکرد . خلاصه روزگاری داشتیم . قدیم ترها بچه ها برای ژست میگفتن داییم کویته و اونجا تجارت خونه داره ... ولی کلاس گذاشتن عوض شده بود ... میگفتن داییم کادرمرکزیه !!! و خلاصه در گیرودار این بچه بازی ها و بی تجربگی ها بود که خمینی اهسته اهسته عین مار پیتون جلو میامد حال انکه بجه ها بی خبر از همه جا در حال بازی بودند که یکهو خاک بپاشد و چشم چشمو نمیدید ... مار دور بچه ها پیچیده بود . مار ضد امپریالیست بچه هارا با امپریالیست اشتباه گرفته بود !!!

ناشناس گفت...

ببین دروغ گفتن برای مجاهدین نه تنها عین اب خوردنه بلکه بخشی از هویت و موجودیتشونو تشکیل میده . البته من به دروغهاشون از زاویه فقط و فقط خودگنده بینی و سابقه تراشی و ارشیو پاک کنیشون نگاه میکنم و نه زوایای دیگر . این جماعت برای اینکه رد پای خودشونو در گندکاریهاشون پاک کنن و در همان واحد ژست بگیرند همه جور دروغی میگن . اخه یکی به من بگه چطوریه که میشه رفت با دشمنان تاریخی مصدق سیزده بدر ولی در همان واحد طرفدار مصدق بود ؟ این تو کتم نمیره .
شماره ۲۵۵

ناشناس گفت...

تاکتیک اخوندی اینطوریه که به همراه چپاول و افزایش فقر میان با تبلیغ و ترویج اسلام مردم را دست به دعا میکنن تا خودشون بتونن عارت را ادامه بدهند . ۱۴۰۰ ساله که کارشون همینه بنابراین لعنت بر اسلام و صاب اسلام که اخوندباشه .
شماره ۲۵۵

ناشناس گفت...

کادرمرکزی بازی در پس از ۵۷ بازارش داغ بود... همه دنبال کادرمرکزی بازی بودن و کسی به محتوا توجه نداشت اخه یه مشت بیسوهد عقب مونده اخه داداردودوری همه محتوای فکریشون شده بود بیوگرافی چهارتا ادم ! یه چیزی شبیه حزب الهی ها که تا میگفتی بالای چشت ابروست از امام جعفرصادق فاکت میاورد تا به این سیاسی های عشق کادرمرکزی میگفتی خرت به چند من میگفت کادرمرکزیه ! لیخودنبود که بازرگان میگفت این هردوطیف بچه های مسلمون همین مردمند نزارید همدیگرو لت و پارکنن ! اون میدونست داره چی میگه چون هم حزب الهی میشناخت وهم مسلمونای انقلابی که خودش یه روزی تربیتشون کرده بود .
خلاصه چرخ این اسیاب گشت و گشت تا اخوند درپس کشتارها و فریب ها پرچم قلابی مزین به الله اکبرخودرا برپهنه ایران کوبید با ۷۲ تا اله اکبراضافی در کناره ها .
از اونطرفم مردم بینوا و روشنفکران بی خردی که امروز نصف بیشترشون درخارجه ادعای سکولاردموکراسی دارن ولی هنوزم دنبال حفظ جمهوری اسلامیند . قبلا اگه وسیله تبلیغ نداشتن الان تلویزیون اینترنتی دارن و برای حفظ اسلام و دشمنی با غرب درتلاشند.
چنان گوه را هم زده اند که بعیدنیس خودشونم خفه شن انشاله تعالی . بدبختی ما اینه که اخوند کت شلواری سکولار ! زیادداریم و همشونم دشمن پهلوی هستن ! درزمان پهلوی اینا یا کاباره میامی بودن یا کافه نادری یا درسفرخارجی یا درشب شعر یا لب دریا دنبال عشق و حال ... عجب نمک نشناس هایی .

ناشناس گفت...

اقا اونهایی که معتقدن رهبری باید درخارج باشه درسته که یکسری دلایل میارن ولی ته دلشون اینه که بتونن هربلایی که دلشون میخواد در هماهنگی با جمهوری اسلامی سر جنبش بیارن و عقیمش کنند وگرنه ادمهایی نیستن که دلشون برای جنبش سوخته باشه و جالبه بیشترشونم پوشش سکولار دموکرات دارن .
خاکزاد

ناشناس گفت...

 اقای یغمایی

ضربه شهریور۵۰ حدود ۱۸۰ نفراز مجاهدین راهی زندان شدند و یکی دونفراز اعضای مرکزیت لایه اول هم در ان زمان خارج بودند .

سازمان دربیرون بوسیله رضا رضایی و بهرام ارام فعتلیت میکرد .

یکی از زندانیان صربه شهریور۵۰ بنام تقی شهرام توانست به همراه ۲۰ قبضه سلاح کمری و ۹۰۰ تیرفشنگ بهمراه یک ستوان از زندان ساری فرارکند که چنین فراری در خاورمیانه کم نظیربود و به مرکزیت پیوست و بلافاصله هم رضارضایی اطلاعیه ای به پیوست عکسهای سلاح ها و فشنگ ها درسطح جامعه منتشرکرد و دران از فرارقهرمانانه تقی شهرام یاد کرد . ( رجوی درزندان به شهرام حسادت میکرد چون میونه خوبی باهم نداشتند اصولا شهرام مسعودرا قبول نداشت )

شهرام وارد مرکزیت شد و با بهرام ارام سازمان را دراوج عملیات مسلحانه رهبری میکردند و همچنین دست به تغیر ایده الوژی زدند و اشلام را نفی و ایه را از آرم حذف کردند .

نصف بیشتر بچه ها مارکسیست شدن و نصفشونم مذهبی موندن و دو تا سه نفرشون هم براثر اشتباهات ترور داخلی شدند که اینکار اشتباه بود . متعاقبا درزندان بسیاری از مجاهدین مارکسیست شدن و عده ای روی اسلام پافشاری کردند که به باند رجوی معروف بودند و پس از ۵۷ هم امدند سوار سازمان شدند و سوابق نطامی بچه ها را تو جیب خود ریختند .

اقای شاهسوندی و رجوی دردهه ۵۰ تا توانستند برعلیه بهرام و شهرام مطلب نوشتند و درزندان بین زندانیان منتقل کردند و طفلک زندانی ها هم که از مسایل درونی سازمان به رهبری بهرام و شهرام خبرنداشتند طبعا همین مزخرفات را احساسی میپذیرفتند و تا امروز هم درمغزشان رسوب دارد .

باند رجوی درزندان دست به یک حرکت خائنانه ضدتشکیلاتی زدند و درزندان مرکزیت تشکیل دادند و برعلیه مرکزیت بیرون لحنپراکنی میکردند . شهرام خون راست ارتجاعی را به جوش اورده بود و سرانجام توسط انها اعدام شد .

نمیدونم چرا وقتی همنشین بهار اطلاعی از جزییات نداره چگدته میاد شهرام و بهرام را دربرنامه هاش مخکوم میکنه !!! و بعد اسمشو میزاره ثبت وقایع !

خیلی چیزهارو نمیدونید و خیلی چیزهارو رجوی کرده تو مغزتون که ۹۰ درصد ان ازروی حسادت به شهرام و بهرام بوده است . اینا با تاریخچه سازی تلافی تصفیه های بچه مذهبی هارو از شهرام و بهرام گرفتند وگرنه خودشون که زورشون به اونا نمیرسید .

بابا انصافم خوب چیزیه والا .

ناشناس گفت...

اقای یغمایی

وضعیت عجیب و غریبی است که درخارجه بوجودامده است . صدها روشنفکر معروف هرکدام صاحب راه و روشی خاص و این یعنی برخورد میلی متری با مسائلی که هرگز درالویت نیستند انگار اخوند توانستهدمباحث حوضوی قرون خودرا بدرون مدعیان خارج از کشورببرد و انها را علیرغم تفاوت در محتوای مطالب شبیه خود سازد واین از عجایب روشهای اخوندی است که ما تا حد روضه خون تنزلش داده ایم ! خسر اخوند ابلیسی است واقعی که میتواند دهها هزار ازادیخواه را کشتارکند و درهملن واحد هزاران روشنفکررا سرکارگذاشته و درگیر اختلافات میلی متری حوضوی کند و یک ملت و یک جنلشی را عقیم نماید .

فلان مرجع تا ختنه گاه را مشروع میداند و مرجع دیگر با بیشترش مشکل ندارد اگر کنیز حیض باشد و الی آخر و این درد بی درمان " معرفت شناسی" در احزاب و دستجات و گروه و سازمانهای خارج از کشور بوجودامده است .

فلانی ضدشیخ است فلانی ضد شاه هست فلانی ضدشاه و شیخ است فلانی ضد ترامپ است فلانی ضد ترامپ و شیخ و شاه است فلانی ضد .....

سرگیجه گرفته ایم از این همه مراجع خارج نشین و اخوند در پایتخت حالش را میبرد . سکولار دموکراتها این وسط چه میگویند ؟ همه چیز میگویند اما مسئله شان سرتگونی نظام نیست و تا حالا جایی دراین باره واضح چیزی نگفته اند ! فکرشو بکن الترناتیوی که همه چی میگه جز سرنگونی نظام !!! انوقت چگونه مردم بینوا باید روی این ارازل اوباش واقعی حساب کنند؟

مجاهدش که از مبارزین داخل کشور وحشت داره سکولاردموکراتش که اصولا مبارزین داخل را قبول نداره

عارف مسلکهای چپ سنتی و مدرنش که سرشون تو کوزه است و واقعا چه باید کرد ؟

اقای بهبهانی که مادرستاربهشتی را تحقیر میکنه شهرام همایون که مردم مسیله اش نیست تلویزیون دیدگاه که سه ساعت درباره خطر سوریه ای شدن ایران توسط ترامپ حرف میزنه حقوق دانان که به نعل و میخ میکوبند ...

ایا فکر نمیکنید تا این حد مردم ایران تا کنون تنها نبوده اند ؟

به نظرمیاد اخوند خارج را هدایت میکنه از منتهی الیه چپش تا منتهی الیه راستش ....

اما سرانجام مردم پیروز میشوند و سیاهی برای اپوزوسیون  خارج ازکشور میملند .

ناشناس گفت...

گلایه مندم ازاینهمه تفرقه .

خفقان ، تورم ، گرانی ، بیکاری ، سرکوب و اصرار رژیم برای ماندن و  قتل و غارت کردن وضعیتی را بوجوداورده که تحلیل دقیق میطلبد . دهها هزار نفر درطول ۴۰ ساله گذشته بدلیل ابراز "حرف حق" تیرباران ویا بردار شده اند حتی محل دفنشان برای خانواده هایشان نامعلوم است .

از پشت بام مدرسه علوی کلید کشتار زده شد و تا امروز به انحاء مختلف ادامه دارد . انهایی که نااگاهانه برای شروع کشتارها هورا میکشیدند خود ازسوی اخوندها درمرحله بعدی کشتارقرارگرفتند و الی اخر وتا امروز ماشین قرون وسطایی قتل و کشتار برای خفه کردن هرصدای ازادیخواهانه و عدالت جویانه با سوخت ایده الوژی شریعت اسلام و فقه اخوندی به پیش میرود و دنیا برغم اطلاع از این همه ظلمی که بر نسل ملت ایران روا میشود در سکوت بوده است. شاید هرازچندگاهی نهادی به کشتارها اشاره کرده اما بعد فراموش شده و قدرتهای جهانی رقبتی به پیگیری و افشای ان نداشته اند .

درکنار این وضعیت نکبت و سیاه گروههای مخالف رژیم با کنیه ای که الوده به فریب اشعارخمینی درپاریس و بهشت زهرا صف ارایی کردند نیز قابل تامل است . کلیه گروهها روزبروز ازخمینی فاصله گرفتند اما هرگز دوران طفولیت سیاسی خود را درحمایت از خمینی صادقانه افشاء نکردند که برعکس منکر ان شدند و برای خود بیوگرافی ذهنی تراشیدند  !  از همین نقطه افتراق در اپوزوسیون شروع میشود . ( من کمتر خمینی را تایید کردم ! من اصلا خمینی را تایید نکردم  ! تو بیشتر خمینی را تایید کردی ! من بیشتر تاوان دادم ! تو کمترتاوان دادی ! تاوان تو ارزش ندارد چون مرا تایید نمیکنی ! اگر مرا تایید کنی مخالف رژیمی ! اگر مرا تایید نکنی و ادعای مبارزه با رژیم داشته باشی ماموری !  و بدینگونه بهدمفهوم جدیدی از مبارزه رسیده اند !!! و قس علیهذا ... وای برما ... وای برما ....) گروههای سکولاردموکرات رسما میگویند مسئله ما سرنگونی نیست ! مجاهدین رسما میگویند مسئله ما سرنگونی است اما هیچکدام در جامعه ایران پایگاه احتماعی ندارند اما شعارهای خودرا با "دعاوی خیره کننده " ! از فاصله ۴۰۰۰ کیلومتری چنان هوا میکنند که مغز ادم میپره کله سر . وزارت اطلاعات رژیم به همگی شان خوراک میدهد واین خوراک را یا بصورت جنگ روانی ویا بصورت نفوذ مکانیکی درحلق انان میریزد ... نمیخوام اسم ببرم و فاکت بیاورم اما همینکه ۳۵ ساله گروهها سرگرم جنگ با یکدیگر هستند و به مرض منم منم منم زدن دچارشده اند از یکسو و ادامه غارت اخوندها بدون مزاحمت اپوزوسیون خود گویای این واقعیت تلخ است .

داخل ابستن حوادث است و وجود هزاران زن و مرد درزندانهای جمهوری اسلامی موید این ادعاست ولی دوتا کار بایستی در اپوزوسیون خارج صورت گیرد

اولا نفوذی ها و عوامل رژیم را ازداخل خود بزدایند

دوما باهم تشکیل یک جبهه مشترک حول یک برنامه مشترک بدهند با شورای رهبری مشترک ( ومیداتم که این کاربسیار سختی است ودر اندازه اپوزوسیونهای خارج کشورنیست اما جالبه که مدعی رهبری هستند! خودشونو نمیتونن "جمع و جور " کنند اما مدعی رهبری هستند !!!

وگرنه مبارزات مردم توسط اپوزوسیون مدعی لطمه خواهد خورد .

این مرض منم منم منم زدن جز خدمت به اخوند نیست چون پایه تفرقه بران استواراست .

من میدانم که هیچوقت این جبهه تشکیل نمیشود چون سران گروهها همگی از افراد خرفت و پرمدعا هستند و همگی درتوهمند و همگی فکر میکنتد خودشان برحق هستند یا برخون دیگران سوارند ویا بر تئوری های حرافانه بی سروته  واین درد بی درمان اپوزوسیون تنها سرمایه رژیم جمهوری اسلامی برای سرکوب مبارزات داخلی و ادامه کشتارو غارت و بقاست .

یواش یواش تاریخ برصورت اپوزوسیون تف خواهدکرد .

حداقل اگر عرضه تشکیل جبهه مشترک ندارند لااقل درحدو اندازه مسیح علینژاد عامل اثر باشند که البته بعید میدانم چنین خاصیتی  هم داشته باشند .

اما امیدوارم که جبهه مشترک تشکیل شود.

درخانه اگرکس است یک حرف بس است .

خاکزاد

ناشناس گفت...

تبدیل و تکامل اشعار استاد یغمایی از بعد فتنه 57 تا به حال خط سیر ظریفی دارد ایینه تمام نمای انسان میان زمانه دورویی ها و تناقضات است
جماعت لمپن و کفتارهای همیشه در کمین بگریید بحال خودتان بدبخت ها که هر روز چه از نظر گفتار و چه از نظر رفتار روز بروز شبیه تر به هوچی گر ها و دژخیم های جمهوری اسلامی تبدیل میشود
یک مشت مستحل شده عقب مانده متوهم