دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۵ مرداد ۲, شنبه

نگاهی به فروغ جاویدان، 25 سال بعد- قسمت هفتم حنیف حیدرنژاد

۸ نظر:

ناشناس گفت...

بسیار آموزنده و تکاندهنده است .امیدوارم هر چه بیشار ودقیقتر این گزارش با ارزش ادامه پیدا کند.سیما

David گفت...

"در این زمان سه برادر دیگر من در همین ستاد بودند. اجازه خداحافظی با هیچ کدام را نداشتم."

وقتی‌ همهٔ عاطفه‌ها باید نثار مسعود و مریم شود که دیگه عاطفه‌ای بین خواهر و برادر باقی‌ نمیماند!

تهمتن گفت...

باید کسانی که از مجاهدین جدا شده اند
با انصاف و درستی خاطرات خود را بنویسند تا هم حقایق روشن شودو هم معلوم شود وابستگان به رژیم چطور قلب واقعیت میکنند خاطرات آقای حنیف حیدر نژاد یک نمونه بسیار عالی است

ناشناس گفت...

بعد از جنگ کویت و دشمنی اعراب و غرب با دولت عراق و فروپاشی شوروی ارتش ازادیبخش ملی ایران باید عراق را ترک می کرد و مبارزه به شکل دیگری سازماندهی می شد و تمرکز روی بخش اجتماعی قرار می گرفت ولی آفای مسعود رجوی تصمیم دیگری اتخاذ نمود که ریزش نیروئی در پی داشت گرچه هدفش و آرزویش حفظ نیروی متمرکز نشکیلاتی بود.

نشریه ایران زمین و گسترش شورای ملی مقاومت ایران می توانست این مسیر اصولی را شتاب دهد که همه چیز منوقف گشت و به فضای بسته عراق منجر شد و آن بحثهایی بی انتها که آقای حنیف حیدری تشریح می نمایند.
منهم سالها در نقد دوستان مجاهد مطلب نوشته وبه ادرس نشریه مجاهد در بفداد می فر ستادم.

امیدوارم مسئولین سازمان مجاهدین خلق ایران فرصت کنند با جمعبندی گذشته و گسترش بخش اجتماعی سدی با شند در برابر ارتجاع دینی و نیرویی محوری برای همبستگی و اتحاد ایرانیان در سراسر جهان برای رسیدن به آزادی و گسترش بردباری و نقد پذیری.

مسعود خاجعلی

ناشناس گفت...

پیام عید فطر 1392(مسعود رجوی و جدایی دین از دولت!! کپی از سایت مجاهدین خلق)


پرتوی از سوره شمس
در نماز عيد، در رکعت دوم، پس از حمد، سوره شمس را خوانديم. در اين سورهٴ کوتاه که فقط 54کلمه است، خدا ابتدا به نشانی ها و آياتی مانند خورشيد و پرتو تابانش، به ماه از پی درآينده، به روز آنگاه که تابانش گرداند، به شب آنگاه که بپوشاندش، به زمين و آنچه آن را بگستراند و به نفس آدمی و آنچه آن را پرداخته و آراسته و ”فجور و تقوا“ يش را به آن الهام کرده است؛ سوگند می خورد. نفسی که هم تقوا پذير و هم فجورپذير است…
تا اين جا معلوم می شود که مظاهر و تحولات بزرگ هستی از پرتو آفتاب و شب و روز تا آنچه باعث بنای آسمان يا موجب گسترش زمين شده است، گوئيا همگی مقدمه ساختن و پرداختن و آراستن انسان و نفس انسانی بوده است. اما اين نفس، قدرت تشخيص و ارزشگذاری بين ”فجور و تقوا“ را هم دارد. سره را از ناسره تميز می دهد و آن را در طول تاريخ خود در فحوای کلمات و واژه ها به صورت ارزشهای مثبت و مقبول، و يا ارزشهای منفی و نا مقبول، به ثبت می دهد:

والشمس و ضحيها و القمر اذا تليها و النهار اذا جليها و الليل اذا يغشيها و السماء و ما بنيها و الارض و ما طحيها و نفس و ما سويها
در ادامه سوره شمس، پس از اين سوگندها، که مجموعاً 11 سوگند می شود، آمده است:
قد افلح من زکيها و قد خاب من دسيها
به تحقيق رستگار شد آن کسی که نفس خود را از آلودگيها پاک ساخت، و آن را با پاکی بالا برد؛ و زيان کرد کسی که آن را آلوده کرد و استعدادها و مواهبش را خاموش نمود.

يعنی که اين جا ديگر مسئوليت در اختيار انسان است تا به نفی و امحاء آلودگی ها و ظلمات و به اثبات و تثبيت ارزشهای رهايی بخش بپردازد.

قوم ثمود
درست در همين نقطه، قرآن پس از اشاره به نشانی ها و آيات طبيعی و نفسانی، بلادرنگ منحنی بحث را به اجتماع انسانی می کشاند و پس از آن همه سوگند، داستان قوم ثمود و سرنگونی و سرنوشت شوم آنان را مثال می زند:
کذبت ثمود بطغويها. اذا انبعث اشقيها. فقال لهم رسول الله ناقه الله و سقيها. فکذبوه فعقروها فدمدم عليهم ربهم بذنبهم فسويها. و لايخاف عقبيها.
قوم ثمود، مثل قوم خمينی با طغيان و تجاوزات خود، اين پيامها و ارزشهای خدايی و انسانی را تکذيب کردند.
....
مرحله پايانی و مکافات تاريخی قوم خمينی هم ـ اگر ظواهر و مکانيسمها را را کنار بزنيم ـ در مضمون و محتوا تداعی کننده همان عذاب الهی است. هم چنان که مريم گفت، ديگر اين ما نيستيم که از فرجام کار آنها صحبت می کنيم. خودشان از عذاب و آفتی که آنها را فراگرفته دچار وحشت شده اند.

ناشناس گفت...

رهبر عقیدتی معنای واقعی اش همان ولی فقیه است خود رهبر و اطرافیانش خیلی خوب این را میدانند ولی بیان نمی کنند.دستگاه او بدون تعارف دستگاه ولایت فقیه است و همین دستگاه چون التقاطی است همه را دچار تناقض نموده استو به همین دلیل این شعار مسخره که همه جا مینویسند نفی سیستم ولایت فقیه واقعا هیچ معنائی ندارد
بایرام

احمد رضا گفت...

درود بر شما بسیار جالب است آقای حیدر نژاد موفق باشید

ناشناس گفت...

درود بر رجوی و شرافت و شهامتش در مبارزه با ملای بیشرف
افسانه