دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ آبان ۶, شنبه

خزانی. اسماعیل وفا یغمائی. بیاد ان همه سرو و لاله بهاری که در حکومت پلید ملایان بخاک افتادند

بیاد آنان که در راه آزادی ایران در مسلخ جمهوری اسلامی بخاک افتادند
به برگریزِ خزان می روم به یادِ شمایان
که رفته اید یکایک به جستجوی بهاران
نشسته مِه به ره انبوه و دل نشسته به اندوه 
سکوت می گذرد خسته در تمامِ بیابان
دلم گرفته عزیزان در این غروبِ غماور
خدای را بدرآﺌﯿدم از سراچه ی پنهان
که نعره ام بدراند حریمِ غمگنِ پاﺌﯿز
که خنده بشکفدم بر لب و ستاره به چشمان
چه روزها سپری گشت و نغمه ای نسرودم
مگرکه مرثیه ی غم به شامِ تار غریبان
وز آن فسرده سرودم کسان به رنج وچه سازم
که سرخ گل نشکوفد به برف ریز زمستان
رهاﺌﯿم نبود زین غمان سرخ و شررخیز
که در نهان سرای تنم خانه کرد است چنان جان
مگر که ره سپرم آنچنان که راه سپردید
شما براه بهاران و من به راهِ شمایان  

۵ نظر:

منصور لرستانی گفت...

اقای اسماعیل یغمائی متاسفانه شما راه شهدا را نرفتید و خواسته یا نخواسته راه دشمن را میروی خیلی متاسفم

ناشناس گفت...

نه اتفاقا وفا یغمایی به ندای وجدان و شرف انسانی اش پاسخ درست داد و کلمه در پیش پای خوکان زبح نکرد.
من و ما یاد جانباختگان آزادی و رهایی ایران را گرامی میداریم اماپیرو هیچ زنده و مرده ای نیستم الا خرد و ندای وجدان خود. اما شما که هفت قلو از امریکا و اسراییل و عربستان حامله هستید، صحبت از کدام راه شهید میکنید؟!!!!

وقاحت شما از فرط مرد رندی به اشمئزاز پهلو میزند آقای لرستانی.
فرشید

ناشناس گفت...

چه زیبا سروده بودی افسوس هزار افسوس که امروز خود تصمیم از این شعر بیگانه ای
و بخاطر منیت قلب هزاران آزادیخواه که خودت خوب میدانی هیچ ندارند به هیچ فکر نمیکند بجز رهایی خلق در زنجیر شان آزرده خاطر کردی
به هرحال بدرود رفیق

esmail گفت...

ناشناس موفق باشی
دیگر بعد از این همه تجربه
بگذریم بهترست

مهرداد گفت...

شاعر شعر خودش را از عمق احساس و وجودش میسراید بی آنکه در انتظار به به و چهچه دیگران باشد.این شعر بیش از 35 سال قدمت دارد.
جناب ناشناس و لرستانی اتفاقا آنان که پشت پای محگمی به جان باختگان راه آزادی زدند و آب در آسیاب نظام جمهوری اسلامی ریختند همین جریانات سیاسی خصوصا مجاهدین بودند. بی اندیشه و علم تاختند و باختند و هنوز هم دست از شعارهای صد من یک غاز بر نمیدارند. فکر میکنند که نوک پیکان تکاملند اما از قبَل عربها و سنانورها و بازنشستگان ارتش آمریکا میخورند. بی آنکه پشتشان به مردم ایران گرم باشد. بهتراست از خودتان سئوال کنید که بعد از چهل و اندی سال " مبارزه" در میان مردم ایران چه جایگاه و پایگاهی دارید؟ شش ماهه میخواستید برگردید ایران اکنون چهل سال است که در خارج گیر کردید. جز آنکه جنبش مردم ایران را به نابودی کشاندید دستاوردهایتان کجاست؟؟ و میوه اش را چه کسانی جز آخوندها خوردند؟؟ و هنوز هم در فکر یک راه نجات از طریق رهبر عقیدتی و ولایت فقیه اسلامی اما اینبار با کت و شلوار هستید. از ایران خبر ندارید. مردم ایران دیگر فریب هیچ شارلاتانی را نمیخورند ! مردم بسیار آگاهتر و با سوادتر از شما هستند و با پوست و گوشت خود "اسلام عزیز" را تجربه کرده و میکنند. اما شما هنوز در پشت 1400 سال حماقت و مردم فریبی گیر کرده اید!
امثال شما بهتر است سکوت کنند !