آقایان بخصوص پس از پخش ترانه تاریخسازو توحیدی و طراز انقلاب درونی، کلکسیون، دو مقاله قلمی نموده و دو رشحه دیگر صادر فرموده اند و من نیزدر این مقالات مورد خطابم که خواندنش اززوایای مختلف موجب بالا رفتن علم واخلاق و عبرت است. محور اصلی آن بنا بر سنت حسنه جنابان راهبران تکیه بر «طلبکاری مطلق از دیگران،از خدا گرفته تا خلق و تا اعضا» و فراموش کردن اصل ماجرا وعدم توجه به یاوه بودن، دروغ بودن، بیشرمانه بودن نکاتی است که در ترانه و در بسا مقالات و موضعگیریهای حضرات علم شده است.این فراموش شده و یقه طلبکار بعنوان بدهکار گرفته شده است. البته همزمان هم بد نیست اشاره کنم برادر دو قلوی این ترانه البته به نثر، در باره آقای محمد رضا روحانی و بقلم آقای سعید قاسمی نژادنوشته شده که برای هزارمین بار نشان میدهد که سعدی اشتباه کرده و:
خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید الاغتر باشد
رشحه آقای قاسمی نژاد را در این لینک وكيلي كه «حرف مفت زياد مي‌زند، اما مفت حرف نمي‌زند!» میتوانید بخوانید. در هر حال سپاس! میخوانید و میبینید اما از جناب محمد هادی میخواهم هر جا از من نقل قولی هست لطفا در داخل گیومه بگذارد و ماخذ نوشته مرا ذکر بفرمائید تا همه چیز در روشنی باشد ممنون.اسماعیل وفا یغمائی
خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید الاغتر باشد
رشحه آقای قاسمی نژاد را در این لینک وكيلي كه «حرف مفت زياد مي‌زند، اما مفت حرف نمي‌زند!» میتوانید بخوانید. در هر حال سپاس! میخوانید و میبینید اما از جناب محمد هادی میخواهم هر جا از من نقل قولی هست لطفا در داخل گیومه بگذارد و ماخذ نوشته مرا ذکر بفرمائید تا همه چیز در روشنی باشد ممنون.اسماعیل وفا یغمائی
۵۲ نظر:
آقایان می خواهید گند را با شلوغ کاری رنگ بکنند؟ نمی شود باور کنید نمی شود! اینهمه خزعبلات نوشته اید بر ای صاف کاری آبرو ریزی "کلکسیون" که چه بشود؟ خوب شما که از این دسته گل به آب داده شده گروه موسیقی بیت مقام معظم رهبری مثل سگ پشیمانید بجای اینهمه کاغد سیاه کردن چرا بر نمی دارید یک اطلاعیه منتشر کنید از طرف مسئول شورا یا بانو یا دبیر خانه شورا یا کمیسیون ضد تروریست یا کمیسیون صلح یا کمیسیون قضایی دو کلمه فقط دو کلمه کلمه می نوشتید گ.ه خوردیم و قال قضیه را می کندید!
میم سین
نازنین شهریار
کار شما و پدر شما کار ارزشمندی است و در توان من نیست شما ادامه دهید و خدا یارتان باد
من اخرش نفهمیدم چرا اینا خودشون نمیان چیز بنویسن؟و همیشه این نوچه موچه هاشونو که اکثرشونم اسم مستعار دارن چیز مینویسن . در باره خر عیسا هم کم محبتی شده خر حیوون نجیبیه که نامرد نیست .بخدا هیچ خری اینقدر چاچوله باز و زرنگ و بی حیانیست که اینا هستن.
تنها آلترناتیو دموکراتیک . به به به به
لقمان
رشحه که چه عرض کنم اقای یغمائی اینها بیشتر با این مقالاتشان ترشح نموده اند تا رشحه تازه باید ارفاق کرد و گرنه مقاله این آقای قاسمی بیشتر تغوط است تا رشحه و ترشح
من میدونم که خیلی کارا در توان تو نیست. یک وقت هم اگر کاری ازت اومده به دلیل دستور و اجازه تشکیلات بود. وگرنه ناتوانی تو بر دوست و دشمن آشکار است
شهریار
شهریار جان
آن کارها که گفتی من خاضعانه میگویم چون هنر و سنت خانوادگی شماست فقط شما میتوانید انجام دهید در این زمینه از آن برادر بزرگوار شریف هم میتوانید تجربه اش را بگیرید چون خیلی خوب میشناسدو تجربه تشکیلاتی هم دارد. موفق باشی و عزتت زیاد
بخدابیشرمی و سنگین بودن روحیات دیکتاتور منشانه در اینها مثل روحیات طرفداران خمینی و خامنه ایست آدم وحشتش میگیرد
هرزنامه سرباز گمنام بیت رهبری، سعید قاسمی نژاد، را که خواندم، به یاد یکی از لاتهای معروف محلمان که به علی سگ باز، معروف بود، افتادم. ویژگی اصلی وی، بد دهنی و وقاحت کم نظیرش بود. برادری داشت محجوب و سرافکنده بابت نسبتش با علی سگ باز. یکبار که علی آقا!! مشغول عربده کشی و فحاشی به عابری بخت برگشته بود، آن برادر محجوب از خانه بیرون آمده و زبان به نصیحت علی آقا گشود. بناگاه در مقابل چشمان حیرت زده ما، علی عربده کشان به سوی برادر هجوم برده و فریاد کشید ای مادر ..نده!!، خواهر فلان!! اگر یکبار دیگر در کار من دخالت کنی چوب به ماتحتت فرو میکنم!!
حال به نظر میرسد که روح علی سگ باز، در جسم سربازان گمنام بیت رهبری حلول کرده است. این فوران لجن در پاسخ نوشته های متین و دلسوزانه آقای روحانی نیز نشان از میراث شوم علی سگ باز دارد. نگاه کنید که به انجا که حتی همه سخنرانیها و نوشتارهای آقای روحانی را در افشای جنایات رژیم یاوه و حرف مفت میخواند. توگویی علی سگ باز به برادرش میگوید مادر....
حق داری تو. من هم اگر زنم میومد خونه و بهم میگفت به دستور تشکیلات برگشتم باهات زندگی کنم میشدم دشمن شماره یک اون تشکیلات. واقعا این جمله را اینجوری نباید بهت میگفت، میتونست به دروغ بگه دلم برات تنگ شده بود. یا میتونست بگه جای دیگه نداشتم برم، یا چیزی تو همین مایه ها ولی اینکه بیاد اینجوری صاف و پوست کنده بذاره کف دستت.... خلاصه این نفرتت رو از تشکیلات و مسعود و مریم و این یکی و اون یکی میفهمم. شهریار
یحیی زیارتی هم شهید شد.
گلی بود. مرکز ۳۵ قرارگاه موزرمی. خواهر زهره قاعمی فرمانده قرارگاهمان بود. آن قرارگاه را آجر به آجرش را خودمان ساختیم. یادمه برای اولین بار که رفتیم آنجا هیچی نبود. یک دشت برهوت. وقتی که قبل از حمله آمریکا به عراق آنجا را برای آخرین بار ترک میکردیم میدانستیم که این آخرین دیدار خواهد بود و خیلی چیزها عوض خواهد شد. قرارگاه شده بود عین دسته گل. درختها همه سبز و زیبا. کیا یادشونه؟ یک سوله آخر قرارگاه بود. کانال کشیده بودیم. هر از گاهی هم مزدوران رژیم میامدند و کاتیوشا میزدند و میرفتند. کجایی جوونی؟ حالا هر کدام از آن بچه ها یک جای دنیا هستند. بعضی هم مثل یحیی و خواهر زهره و هادی نخجیری شهید شدند.
بعضی مثل مراد خاکسار در بند رژیم.
بعضی مثل علی نخعی و بهروز سلطانی همان اول برگشتند ایران.
چه خاطره ها.
کربلایی صفدر تو فقط زنده بمان.
هی هی هی
باید میبودید و میدیدید.
بابا دست برداريد از اين همه بد دهنى وتوهين وهتاكى ديكه همه شناختند كه شما بزركترين ازادى خواهان تاريخ بشرى هستيد ،حيا كنيد شرم داشته باشيد بخدا داريد كارى ميكنيد كه مجبور بشين برين براى تشكيل جلسات شورا هم از روماني لهستان هند باكستان ووووووووووعضو تقلبى بيارين وحتماً ميدونيد واردات اجناس وافراد تقلبى هم به فرانسه جرم است .
از ما كفتن بود . يا حق
سلام
واقعا شرم آور است
جناب شهریار
با سلام
برادر تو رهنودی بفرما که بنده چه بکنم. آن مسائل مورد نظر شما یعنی زن و خانواده مال سی سال پیش بود و دیگر فراموش شده است مسائلی که هست مسائل واقعی سیاسی است نه مشکل زن و شوهر.و گذشته. امیدوارم درست گفته باشم
خدا یارت
سعيد اطلس (گيل آوا)مقاله ای با عنوان حُرمت قلم و نقد و نقدپذیری را پاس بداریم نوشته که خواهش می کنم همه بخوانیم و نظر خود را نسبت به آن بنویسیم. لازم به ذکر است که ایشان از منتقدان مجاهدین است. آنچه که از شما شاهدیم صرفأ فحاشی ست وبس. ببینم که توانایی نقد یک مقاله را داریم یا نه.
سعيد اطلس (گيل آوا) می گوید که اگر از عوامل وزارت اطلاعات رژیم به عمد کُد می آورید که سوژۀ مورد نظرتان را به بد نامی بکشانید، تحمل شلیک توپخانۀ طرف مقابل تان را هم داشته باشید. در جنگ برادری و عدالت تقسیم نمی کنند. اما اگر قصد روشنگری ، فرهنگ سازی، عدالت گُستری و سازندگی دارید، باید مخاطبان تان را نسبت به اهداف و مقاصد تان دچار تردید نکنید.
سعيد اطلس (گيل آوا) چند مورد از جدا شده ها را نام می برد و روند به اضمحلال آنها را توضیح می دهد و سرانجام می گوید که
متاسفانه بنا به تجارُب گذشته می توانم حس کنم که ادامۀ مسیری که بعضی از همسفران شما بر گُزیده اند به کجُا ختم می شود.
در الم شنگه ای که مصداقی شروع کرد به جرأت می توانم بگم که روشنفکران ایرانی ساکت بودن و با شما هماهنگ نبودند. چرا که آنهایی که شما تمام عیب های عالم را به آنها منتسب می کنید از نظر روشنفکران ایرانی همینی هستن که گیل آوایی از آنها یاد می کنه. تاریخ سازان مقاوم وطنم .
کریم صفوی
در خبرها امده بود شوهر عمه رهبر کره شمالی به همراه پنج نفر دیگر اعدام شدند شیوه اعدام شیوه سگی بود .یعنی حدود 120 سگ هار را به مدت سه روز گرسنه نگه داشته بودند این پنج نفر را جلوی این سگهای هار وگرسنه می اندازند زمان اعدام و خورده شدن حدود یکساعت طول میکشد .این خبر را از بابت اقایان وخانم ها وشخص رهبر و ملکه اش گفتم شخصا میدانم و میدانیم که سرچشمه کلیپ کلکسیون کسی جز رهبر نیست و اینکه سروش میگوید که ما با این کلیپ جواب منتقدین را دادیم .اینها چون هنوز به حاکمیت نرسیده اند خجالت میکشند که بگویند سرنوشت منتقد و مخالف همان سرنوشت شوهر عمه رهبر کره شمالی است و خلاصه توسط یک مشت دلقک این کلیپ را درست میکنند و انقدر که این کلیپ رسوا است انرا حذف میکنند .
روح حنیف وسعید و بدیع زادگان شاد نیستند که ببینند سازمانشان را رهبر به کجا کشاند سازمانی که امروز تولیداتش یک مشت دلقک و لوده هستند و کارشان شده درست کردن هجویات .کاری که رهبر در نابودی سازمان کرد از عهده هیچ دشمن فرضی دیگری بر نمی امد و رهبر یک تنه همه بار نابودی سازمان را بر عهده گرفت و موفق هم شد .فقط تاسف و باز تاسف و باز هم تاسف
اشکال کسانی مث گیل علی ناظر و گیل اوا اینه که وسط میدون وایسادن دارن زنگیشونو میکنن زرزر میکنن واقعا زرزر. اگه یکی از این چیزائی که به روحانی و قصیم و یغمائی و بقیه شده نثا ایشون میشد اونوقت شاید نظرش عوض میشد . ایشون اصلا براشون مهم نیست که این الترناتیو چی میکنه اشکالش چیه بلکه خیلی با زرنگی و بذارین بگمپدر سوختگی یا ترس داره هومن اتهاماتی رو علم میکنه که دستگاه امام در غیبت علم میکنه یکی نیست به این مرتیکه بگه شباهت مسعود خدابنده و سلطانی با قصیم و روحانی کدومه؟ تو داری همون خطی رو میری که مجاهدین میرن.تو اصلا محخاف قبول داری؟ تو وعلی ناظر بهتره برین حسابتونو وا کنین برین تو همون همبستگی و افتابه دار بنویسین این وسط نباشین واقعا حال آدم به هم میخوره
اینم ادرس مقاله گیل اوائییه برین بخونین ببینین چی میگه بازم میگم اینو وعلی ناظر بهتره دعواشونو با مجاهدین تموم کنن برن سر جاشون بهتره یعنی کنار کسانی که درس و حسابی میکوبن
http://www.didgah.net/khabarMaghalehMatnKamel.php?id=27524
من که با علی ناظر خیلی موافق نیستم ولی با همین وضعیت جدا سگش میارزه به یک مشت تواب و بریده و مزدور بی جیره مقاله گیل آوائی از روی شرافت و تعهدش نوشته شده چیزی که دشمنان مجاهدین ندارن امیدوارم شیر فهم بشه
بنظر میرسه نویسنده های قبلی از بس نوشتند بریده اند یک گله دیگر را وارد کرده اند که اسامیشان جدید است و چندین مقاله جدید نوشته اند که خیلی جالب است بخصوص بعد از گلکاری!! کلکسیون که من خبر دارم خیلیها اعتراض دارند دوباره توپخانه کوک شده است این آقای گیل آوائی هم من فکر میکنم از همین نمونه هاست من در عراق مدتی با او بوده ام او خودش بیشتر ازایرج مصداقی مساله دار بود این را هم خودش میداند حدود بیست سال هم هست که بریده است و دارد زندگی خودش را میکند بنابر این عجیب نیست که بنویسد چون در اساس مطلب تمام این ارتشی که مقاله مینویسند از بالا تا پائینشان از کسانی هستند که سالهاست بریده اند و حالا دوباره برگشته اند البته هیچ اشکالی هم ندارد ولی کاش که یک کم انصاف را هم داشتند
درود بر آقای سعید اطلس گیل آوائی نوشته بسیار مستند و پر معنائی است هر چند برای توابان و وادادگان نرود میخ آهنین در سنگ
به این سعید اطلس باید گفت بابا تو خجالت بکش. تو که ۲۰ ساله بریدی و زندگی راحت و خوش و خرمت رو می‌کنی. خانه‌ی آن‌چنانی داری و ساز می‌زنی و حال می‌کنی و .... برو خدا روزی ات رو جای دیگه بده. نذار ملتی که تو رو می‌شناسند دهان باز کنند.
شاهد انگلیسی
بایرام ،باور کن بریدن اشکالی ندارد. هزاران نفر بعد از سی خرداد به دنبال زندگی خود رفتند. اگر کسی آنها را خائن بنامد به شدت مرتکب اشتباه شده. می گویی اوبریده تو گویی که کار بدی کرده. تو گویی جنایت کرده. به دنبال زندگی خود رفتن زشت نیست. کینه توزی و هر حرف درست و نادرستی را حواله کسانی کردن که در خانه تیمی در محاصره قرار گرفته اند و نمک به زخم آنها پاشیدن عملی بسیار ناجوانمردانه ست.
سعید اطلس همیشه یک موجود بی بخار دو رو و متناقض است.
آنزمان که در تشکیلات بود از صبح تا شب کارش این بود که دستمال بدست دنبال آنهایی که مهم بودند بگردد و چیزی برای خوش آمدشان بگوید. آنقدر چاپلوسی می کردکه واقعا آدم حالش بهم می خورد!
مدت خیلی کوتاهی به اشرف آمد ولی آنجا را تحمل نکرد و شب عملیات چلچراغ هم خودش از تخت انداخت پایین و گفت مجروح شده!و با همین بهانه نرفت عملیات!از بعد از آن واقعه هم جمع کرد رفت و الان بیست و دو سه سال است که لندن تشریف دارد. واقعا نمی دانم چه باید یه این موجودات گفت که هم برای گرگ رهبری دنبه می برند و هم برای میش منتقد ضجه می کشند!
فرهاد
منصور لرستانی ، تو حق داری که به مانند علی ناظر در مقاله ای با عنوان سگ مجاهدین بگویی که من یک موی سگ مجاهدین را با تمام آدمهایی که سمت و سوی حاکمیت را گرفته اند عوض نمی کنم ولی حق نداری که به دیگران فحش بدهی . نمره اخلاقت چندان خوب نیست.
من نمی دانم چرا ؟ هر چه قدر احمد رضا از من بدش می آید من او را دوست دارم. مسائل روانی بسیار پیچیده است. شاید به این دلیل که احساس می کنم که او هم مثل من زندگی اش پر از اخراج و رنج بوده. یک وجه اشتراکی بین من و او هست.
قدم سعید اطلس این مبارز شجاع که همه میدانند در صحنه نبردها مثل شیر خروشان بود به این مبارزه سیاسی مبارک است. سعید اطلس بحق نوشته است هر انتقادی وارد باشد این که این الترناتیو تنها نیروی در دست خلق است شک نیست بد و خوبمان همین است که داریم اگر بهتر دارید بیاورید رک بگویم رهبر انقلاب که رقص رهائی نکرده ولی اگر هم داشته نوش جانش باد تا چشم دشمنانش کور شود وظیفه او رهبری انقلاب بوده که تا حالا سر موضع ایستاده بقیه اش بین خودش و خدای خودش است تازه آنها که بقول اضداد رقص کرده اند مگر بزور کرده اند خودشان خواسته اند هر چند از بیخ دروغ است. تنها مساله اینکه امیدوارم سعید اطلس مثل آقای ناظر دوطرفه بازی نکند البته او بکند حق دارد چون انسانی تئوریک است و هزاران کتاب خوانده و کارش تحقیق است ولی اقای اطلس سالها چریک بوده و باید همان قاطعیتی را که در جنگ با پاسداران جلاد جماران نشان داده در این جنگ سیاسی نشان بدهد و ریشه این عناصر پست و پلیدی را که آب در جوال آخوندها میریزند با قلمش بزند چون واقعا هر شیرمرد و شیرزنی که وارد میدان مقاومت در برابر عناصر خائن تواب بریده واداده مستعفی مردد و امثالهم بشود تیری است که بر قلب خامنه ای پلید شلیک میشود. درود بر شیرمرد سعید اطلس و در انتظار مقالت پر بار و بسیار موثر ایشان.
دوستان مخلص علی ناظرم
بهر مقاله نوشتن حاضرم
چونشود تن خاک و خاک ما غبار
شرووری از من بماند یادگار
فرهاد ، همین ترسیدن را مجاهدین برای برخی مطرح می کنند. مثلا برای آقایی نامه رو کردند که بعد از حدود دو ماه که به اشرف آمده بود و بعد از دو سه انفجار وحشت زده گفت که می خواهم به فرانسه بروم و به عنوان یک هوادار سازمان خدمت کنم. باور کن که این از نظر من زننده نیست. بدم می آید که کسی او را به این دلیل زیر سؤال ببرد. همه آدمها به یک اندازه شجاعت ندارند. زشت اینجاست که او وقتی به فرانسه آمد در فحاشی به دوستان سابق خود سنگ تمام گذاشت چرا که از خاتمی آنچنان که باید طرفداری نکردند.
آقای صادق
شما هنوز متزلزل هستی در مقابل اضداد تنها آلترناتیو باید قاطعیت داشت.من این قاطعیت را از مسعود رجوی که با همین قاطعیت در مقابل ملا سر خم نکرده آموخته ام امیدوارم که از حرف حق ناراحت نشوید
بختیار افلاکی، باور کن که این داستان زننده وزشت رقص رهایی را بتول سلطانی باب کرد. در زمان پیش از او اثری از این حرف نیست. صحبت های او را اگر از همان ابتدای خروج دنبال کنی به این نتیجه می رسی که از اساس یاوه است وبس. ولی بعید می دانم که حرفهای او را که بسیار جالب است از ابتدای خروج دیگر کامنت گذاران خوانده باشند .
منصور لرستانی، باور کن که این حرف گیل آوا درست است که بنا نداشتم که خود را وارد یک گفتمان مضّر و مسموم اینترنتی بکنم که شالودۀ آن بر موج عظیمی از بی فرهنگی، تُهمت و ناسزا گویی، یاٌس آفرینی، بی ظرفیتی، بی مسئولیتی، انتقام جویی کور و انواع و اقسام ویروسهای نفرت زا بنا شده است.
منصور به نظر من این حرف به بسیاری از هر دو طرف بر می گردد. این را هم بگویم که من الفاظی به مانند تواب تشنه به خون را توهین نمی دانم.
منصور لرستانی ، من برخی از انتقادات البته فقط در نوشته های اسماییل را می پسندم. من بر این عقیده نیستم که سازمان مجاهدین گل بی خار است و هیچگونه اشتباهی داشته و ندارد. این ادعا کمال ساده لوحی ست. گمان نمی کنم که کسی چنین ادعای ساده لوحانه ای کرده باشد. ولی بحث بر سر این است که به قول گیل آوا
وقتی که در نوشته های این جمع، صحبت از این می شود که مجاهدین جنگ را به حکومت نو پای جمهوری اسلامی تحمیل کرده اند و آن دیگری با بازگو کردن زهر چکانی های وزارت اطلاعات رژیم، از مزدوری مجاهدین برای صدام و کشتن مرز داران ایرانی توسط آنها (یعنی توسط صمیمی ترین و فداکار ترین فرزندان مردم ایران ) سخن می گوید، دیگر چه مرزی بین یک تبعیدی و یک بسیجی خط امامی می ماند؟
منصور لرستانی ، من ازاین آدمها عصبانی ام بسیار عصبانی. نه از این جهت که منتقد هستند بلکه از این جهت که برای مثال وقتی دویست وسی نفر به آلبانی اعزام می شوند به دلایل امنیتی اسامی آنها منتشر نمی شود ولی اینها بدو بدو تلاش می کنند که آن اسامی را بدست آورده و منتشر کنند.
من هم با این نظر موافقم که کلمه بریدن را بکار نبریم.افراد ازاد هستند انتخاب کنند.من فکر میکنم افرادی که به آنها بریده گفته میشود یعنی افرادی که به علتهائی که خودشان میدانند جدا شده اند هر تعداد باشند خودش نشان دهنده وجود دموکراسی و آزادی در یک جنبشی است که اجازه میدهد افراد بیایند و وقتی به هر دلیل نخواستند بروند و احترام آنها هم وجود دارد.در هیچ جنبشی با افراد جدا شده اینطور برخورد نشده است که اینقدر عزت و احترام ببینند که پس از سالها مثل آقای سعید اطلس برگردند و از همان جنبشی که جداشده اند دفاع کنند بنظر من دفاع جدا شدگان برگ طلائی در دست جنبش مقاومت است افرادی که امثال آن خانم بتول و متول رفته اند سراغ ملا اینها دیگر جدا شده نیستند. با ایمید به اینکه همه جدا شدگان با مشتهای محکم مقالاتشان بر دهان خائنان و وادادگان بکوبند و نشان دهند که دود از کنده بلند میشود
منصور حرف من و تو این است. مسابقه در توهین به یکدیگر نداریم. گیل آوا می گوید که
آیا وقتی به عمد فیلم هایی از جنایات صدام حسین بر علیه مخالفین اش ، که هیچ ربطی هم به مجاهدین ندارند، زیرکانه در جهت تخریب چهرۀ آنها، در سایت یکی از افراد این حلقۀ هم نظر، پخش می شود، بهمراه وارد آوردن اتهام مزدوری از سوی آن یکی دیگر، آیا جرُمی را متوّجه نوری مالکی ، فالح فياض وشمری، در کشتار رزمندگان مجاهد در اشرف و لیبرتی می کند؟
جدا که به به و چه چه انشالله وقتی همه ببرند معلوم میشود که عجب دموکراسی بوده که همه بریده اند .مرددددددددددد وقتی فشار و زور بالا باشد همه میبرند چند میلیون ایرانی امده خارج باید بهبه کرد که عجب ملای خوبی که اجازه میدهد همه فرار کنند.برای فهمیدن دموکراسی خیلی جالب است که چند تا مقالتی که ایرج سیاحی نوشته بروی بخوانی تا بفهمی که چطور دموکرسس هست من خیلی دلم میخاهد بفهمم تو رزمنده بوده ای یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
امیدوارم که مخصوص اینکه دکتر قصیم و آقای روحانی و آقای مصداقی و آقای یغمائی و... بقیه هم که جدا شده اند بنابر فکر آقای بختیار خان از شدت احترامی که دائم به آنها میشود برگردند و خودشان علیه مزدوران مقاله بنویسند!!!!!!!!!!!!!!!!!
جناب بختیار افلاکی
فکر کردم که داری جوک می گویی قویت دیدیم نوشته ای:
"سعید اطلس این مبارز شجاع که همه میدانند در صحنه نبردها مثل شیر خروشان بود"
به نظرم تو هیچوقت شیر ندیده ای و کسی روباه را بجای شیر به تو معرفی کرده !
فرهاد
مسعود رجوی سمبل شرف ملت ایران و نمونه مقاومت ملت ایران و یک نمونه عالی از معصومیت و پاکیزگی اخلاق است من این را ایمان دارم وبعنوان مثال به ان مسئله اشاره کردم که او آنقدر اهمیت دارد که رقص رهائی هم نمیتواند او را آلوده کنداینده این را روشن میکند آن خانم هم الان مشغول رقص رهائی برای ملاها است اگر جز این هست اعلام کند
سعید اطلس بحث انحرافی هست باید در کامنت راجع به همان چیز نوشت که مربوط میشود حال سعید اطلس یا شیر و ببر است یا یک چیز دیگر ربط ندارد به مساله این یاداشت لطفا دقت کنید.
ای سعید اطلس تو مردی بزرگ
گفته در جنگ بوده ای مثل شیر یا گرگ
بارکالله احسنت ماشالاه
تو همان بهتر که بزنی سنتور یا ارگ
من دوباره تاکید میکنم از بسکه این نویسنده در مقاله اش علیه آقای محمد رضا روحانی کثافتکاری کرده است یک عده دارند کامنها را منحرف میکنند
رهبر معظم عقيدتى حضرت مسعود رجوى .
لطفاً به اقاى مهدى ابريشمجى نويسنده مقاله بفرمائيد كه .
١ - اقاى عماد رام بنا به كفته اقاى هزار خانى بر سر مزارش مظهر نجابت بود .
٢- مرحوم عماد رام هركز به همشهرى ودوستش اقاى روحانى توهين نميكرده .
٣- اكر هم به هر دليلى اقاى رام كه در بذله كوئى شهرت داشت جيزى كفته باشد ان جاسوس كه مذاكرات شورا را علنى ميكند مانند همان جاسوسى است كه جنايت كاران جمهورى اسلامى را به اشرف هدايت كرد .
٤- اين جاسوس بايد از اين شورا اخراج شود .
صادق جان شما که آنقدر منطقی کامنت می‌نویسی و میفرمایید که مجاهدین گل بی خار نیستند و مسلم است که اشتباه هم کرده آند، لطف کن یکی از آن اشتباهات مجاهدین از نگاه خودتان را برای دوستان در اینجا بازگو کن تا بفهمیم که اشتباه از منظر شما چیست و چه معنی دارد؟؟ منتظر نظر شما در اینمورد هستم
اقاى مسعود خان بيا مردو مردونه از طريق ويدئو جواب همه رو بده خيال خودت ومريم و اقا مهدى و همه رو راحت كن بالا غيرتى اين كه وقتى ازت نميكيره حتى كم تر از زمانى است كه براى رنك كردن موهات ميذارى .
با احترام وتشكر
داود ، اصلا یک گروه چهار هزار نفری را در نظر بگیر. فرض بگیر که این گروه رندملی انتخاب شده باشه. این گروه مملو از تضادها و درگیری ها و مصیبت ها ست. شما با یک پدیده انتزاعی طرف نیستی. ببین منظورم اینه که برای مثال شما در این گروه چهار هزار نفری حدود صد وسی نفر داری که به دلیل اختلالات ژنتیکی بین مرد و زن معطل اند. تکلیفشان روشن نیست. این صرف نظر از عوامل بیرونی ست که بسیاری را به این سمت سوق می ده. حدود سی و پنج نفر داری که مبتلا به اسکیزوفرنی اند. من می تونم که به همین شکل برای تو انواع دیگری از مسائل را بیاورم که تصور اینکه در چنان موقعیتی بتوان چهار هزار نفر دختر و پسر جوان را بتوان در کنار هم جمع کرد مو بر تن انسان راست می کنه. این چیزها ورای مسائل و اشتتباهاتی ست که انسانها مرتکب می شن. تصور اینکه آدم مرتکب اشتباه نشه احمقانه ست.
داود جون مثل اینکه خیلی ناراحتی از گیل آوا. پیشنهاد می کنم که مقاله اش رو خوب بخونی. او که مجاهد نیست. در ضمن اگر خواستی باز با هم صحبت می کنیم.
داود، شعار ایران رجوی رجوی ایران یک اشتباه بود که خودشون کنار گذاشتن. همینه . انسان همینه. خود تو چه قدر اشتباه کردی تا حالا؟
ارسال یک نظر