دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۳ خرداد ۱۱, یکشنبه

فراخوان به اقدام فوری برای تضمین امنیت جانی پناهجویان ایرانی کمپ لیبرتی در عراق و تسریع انتقال آنها به کشورهای ثالث.


نسخه نهائی

آتشآتشبا توجه به اوضاع متحوّل و نا بسامان کنونی در عراق، با نگرانی شدیدنسبت به سرنوشت حدود ۳۰۰۰ پناهجوی سیاسی ایرانی که در کمپ لیبرتی زیر نظر کمیساریای عالی ملل متّحد برای پناهندگان و تحت حفاظت دولت عراق موقتاً مستقر هستند و شماری ازأنان از اعضاء نزدیک خانوادهُ شماری از ما امضاء کنندگان این نامه  می باشند، با این نامه توجه شما را به یک امر مبرم انسانی و موارد حیاتی ذیل جهت اقدام اساسی برای حفظ امنیّت آنان در برابر خطراتی جدّی و موجود که زندگی و جانشان را تهدید می کند به امید اقدام فوری برای پیشگیری از یک فاجعهُ جبران ناپذیر، جلب می کنیم. ............ادامه 


۳۵ نظر:

همایون بنی آدم گفت...

دوستان خوب میدانند که این اعلامیه ها دردی از کسی دوا نکرده و نمی کند. اهالی لیبرتی هم که آنرا بدتر از شکنجه میدانند. هدف چیست؟ زور آزمایی؟ اعلام موجودیت اضداد؟

م.ح.فرانسه گفت...

درود بر تمام شما انسانهای آزاده و امید اینکه هر چه زودتر این اسیران ارتجاع و استبداد نجات پیدا کنند و بیش از این زندگیشان بازیچه نشود.

ماشالله گفت...

چه کار بجائی بخصوص که من در آوردی نیست مثل آن اطلاعیه هنرمندان سایت افتابه که از صد تا اسم اعلام شده نصفشان اعضای شورایند و عده ای هم شاعر و نویسنده های تازه و ناشناس و اصلا معلوم نیست که راه حلشان چیست راه حل انتقال است و بس و گرنه حرفها مثل همیشه مفت است و معلوم نیست تا کی اینها میخواهند تئاتر بازی بکنند

احمد رضا.ص گفت...

اقای همایون بنی مریم ببخشید بنی آدم کاش یه کم انصاف و مروت داشتی و از قول بچه های لیبرتی حکم نمیکردی . بلند شو برو لیبرتی ببین چند منه.نشستی اینجا مثل آن دو امامزاده فراری چرت و پرت سر هم میکنی

ناشناس گفت...

هزاران درود بر شما امیدوارم که هر چه زودتر این اسیران نجات پیدا کنند به تک تک شما درود میفرستم
مظفر فتحی راد.تهران

خدیجه آجیده گفت...

اصلا به شما چه ارتباطی دارد . بچه های لیبرتی از این چیزها بیزارند. هنرمندان و روشنفکران واقعی ما قبلا اطلاعیه داده اند نیازی به کسانی مثل شماها نیست بروید دنبال کارتان

فراخوان هنرمندان و فرهنگ ورزان ايراني براي حفاظت ليبرتي
تاریخ ایجاد در 02 تیر 1393

فراخوان به ايرانيان

نزديك سه هزار ايراني پناهنده جان بركف كه هدفي جز سرنگوني آخوندهاي ستمگر و ضدايراني و برقراري دموكراسي و آزادي در ايران ندارند، سالهاست در اشرف وسپس ليبرتي تحت محاصره وهجوم نظاميان دولت مالكي كه مجري اوامر رژيم ايران است قرار دارند.
طي اين مدت 136نفر ازآنها، چه بدليل حملات موشكي وخمپاره اي و چه با شبيخون تروريستي و يا محاصره پزشكي و غذائي جان باخته اند.
اين وضعيت تراژيك، بدليل بي عملي ارگانهاي بين المللي بخصوص سازمان ملل و عدم اجراي تعهداتي كه ايالات متحده بعداز اشغال عراق درمورد حفاظت تك تك اين افراد به عهده گرفته، ادامه داشته وروزبه روز وخيمتر ميشود.
جنايت فجيع 10شهريور 1392 واعدام جمعي 52تن از ساكنان اشرف وبه گروگان گرفتن 7تن ازآنان توسط نيروهاي عراقي همچنان باسكوت وبي عملي بين المللي مواجه است.
دولت مالكي كه با موج فزاينده مخالفت مردم عراق براي ادامه حكومتش مواجه است، براي خوش آيند آخوندها كه تنها عامل جدي براي ممانعت ازسقوطش هستند، به هركاري براي نابودي اين پناهندگان عضو سازمان مجاهدين خلق ايران دست ميزند و وضعيت بحراني عراق را بهانه اقدامات ضد انساني وتروريستي اش قرار ميدهد. دولت عراق عملا ليبرتي را به زندان و حتي بدتر از زندان تبديل كرده، جايي كه حتي وكلاي ساكنين هيچ گونه دسترسي به موكلين خود ندارند.
در چنين شرايطي رژيم جنايتكارآخوندي شماري ازعوامل خود را تحت عناوين مختلف درخارج ايران به كار گرفته تا با شايعه پراكني و دروغپردازي عليه اين پناهندگان بي دفاع، ازنظر سياسي براي كشتار آنها زمينه سازي كند.
ما ضمن محكوم كردن رفتار دولت عراق وبي عملي ونقض تعهدات آمريكا، خواهان اقدامات فوري بين المللي براي حفاظت اين پناهندگان، انتقال فوري آنها به آمريكا يا اروپا، آزادي 7گروگان و تحقيقات مستقل بين المللي درباره قتل عام 10شهريور1392در اشرف هستيم.
ما ازهمه هموطنان ميخواهيم با نوشتن نامه اعتراضي به سازمان ملل وديگر مراجع بين المللي ومراجعه حضوري به آنها وهمچنين بلند كردن صداي اعتراض از طريق رسانه هاي بين المللي جلوي فاجعه وكشتار جديدي كه توسط دولت مالكي و دولت آخوندي تدارك ديده ميشود بگيرند.
امضا كنندگان فراخوان
1ـ امير آرام: آهنگساز و خواننده،
2ـ آندرانيك آساطوريان: آهنگساز و رهبر اركستر
3ـ آبتين آينه: شاعر و پژوهشگر فرهنگي
4

خدیجه آجیده گفت...

ـ ناصر انقطاع: تاريخ نگار و نويسنده و برنامه ساز تلويزيون
5ـ جواد اسديان: شاعر و نويسنده
6ـ فرامرز اسماعيل زاده: بازيگر تئاتر و نوازنده
7ـ هنگامه افشار: بازیگر تئاتر و نویسنده و برنامه ساز تلویزیون
8ـ رسا افشارچي: نقاش و مجسمه ساز
9ـ يوسف اكرمي: فيلمساز
10ـ حسين افصحي: كارگردان تئاتر و سينما، بازيگر، شاعر
11ـ زري اصفهاني: شاعر و نويسنده
12ـ رضا اوليا: مجسمه ساز و نقاش
13ـ اسماعيل اوجي: مترجم
14ـ فريدون انوشه : شاعر
15ـ رحمان اسداللهي : آهنگساز، نوازنده
16ـ كريم اعظمي: نقاش و گرافيست
17ـ سعيد اطلس: خواننده و نوازنده
18ـ شاپور باستانسير: آهنگساز و رهبر اركستر
19ـ شهرام بروخيم: کارگردان و بازیگر سینما و تئاتر
20ـ علي اصغر بهروزيان: نويسنده و مترجم
21ـ. قاسم بيك زاده: نويسنده
22ـ جمشيد پيمان: نويسنده و شاعر
23ـ منوچهر بی بیان: نویسنده، برنامه ساز تلويزيون
24ـ مهرداد پورشفيعي: نوازنده
25ـ صدرالدين تام: فيلمساز
26-فريدون توفيقي: گوينده، مجري، برنامه ساز راديو وتلويزيون
27 ـ مير اسماعيل جباري نژاد: شاعر
28ـ نادر خوشدل: كارگردان تئاتر،نويسنده
29ـ جواد دادستان: فيلمساز وكارگردان سينما
30ـ شاپور دانشمند: کارگردان و نویسنده وبرنامه ساز تلویزیون
31ـ مهدی ذکائی: روزنامه نگار ونویسنده
32ـ مهتاب رهبران: بازيگر تئاتر و سينما
33ـ فریدون ژورک: کارگردان سینما ـ نويسنده
34ـ آيدا جباري: خواننده ، آهنگساز
35ـ محمود سرابي: روزنامه نگار
36ـ نادره سالارپور: دوبلور و گوينده و برنامه ساز راديو
37ـ مسعودسپند : شاعر
38ـ محمد حسني: آهنگساز و استاد موسيقي
39-سوسن كوشادپور: آهنگساز،نوازنده،خواننده، شاعر
40ـ گيسو شاكري: خواننده، شاعر و نويسنده
41ـ اسماعيل خويي: شاعر
42ـ حسن خياطباشی. گوينده .بازيگر تاتر و سينما و برنامه ساز رادیو و تلویزیون
43ـ عليرضا خادمي: موسيقيدان و نوازنده
44-شادانلو شادان: نوازنده
45-ـ كامبيز شكوريان: خواننده و نوازنده
46ـ رضا شمس: نويسنده
47ـ محمد شمس: آهنگساز و رهبر اركستر
48ـ نسرين شمس:موسيقيدان
49ـ خسرو شهرياري: كارگردان تئاتر، نويسنده و پژوهشگر
50ـ داريوش شكوف: كارگردان سينما
51ـ فريا ثمراني: بازيگر، كارگردا ن تئاتر
52ـ مسعود صدر: شاعر و برنامه ساز تلویزیون
53ـ حميدرضا طاهرزاده: موسيقيدان، آهنگساز و خواننده
54ـ مهرداد عارفاني: شاعر
55ـ فريدون عليخانی: شاعر و ترانه سرا
56-ايرج فاطمي: شاعر، نويسنده
57ـ حسين فرجي: برنامه ساز رادیو و تلویزیون
58ـ حسين فرشيد(پويا): طنز نويس و فيلمساز
59ـ علي فياض: نويسنده و تحليلگر سياسي
60ـ بهراد فردي: برنامه ساز تلويزیون
61ـ عزيز فولادوند: جامعه شناس و مترجم
62ـ فرهنگ فرهی: نويسنده وروز نامه نگارو برنامه ساز رادیو و تلويزيون
63ـ بهمن فتحی: مفسرسياسی و برنامه ساز راديو و تلویزیون
64ـ پرويز قاضي سعيد: نويسنده ومفسرسياسی
65- منصور قدرخواه: سناريست و كارگردان
66ـ محمد قرباني: كاريكاتوريست و نقاش
67ـ نرگس غفاري: گوينده و برنامه ساز راديو
68ـ توفيق عقيلي: كاريكاتوريست
69-فريدون عليخاني : شاعر وترانه سرا
70ـ جمشيد کاظمی: کارگردان تلويزيون
71ـ علي كامراني: شاعر، بازيگرتئاتر
72ـ رحمان كريمي: نويسنده، شاعر
73ـ رحيم كريمي: فيلمساز، عكاس
74ـ حجت كسراييان: نقاش و مجسمه ساز
75ـ صمصام كشفي: شاعر
76ـ بهمن كيباخي: تدوين گر سينما
77ـ فريده گـُلدره: خواننده
78ـ زهره محسني پور: نويسنده و نقاش
79ـ بهرام مشيري: نويسنده، مفسر سياسي و برنامه ساز تلويزيون
80ـ مرجان: بازيگر سينما و خواننده
81ـ عبدالعلي معصومي: نويسنده و تاريخ نگار
82ـ هادي مظفري: شاعر و نويسنده
83ـ مسلم منصوري: فيلمساز و كارگردان سينما
84ـ علي مهدوي: خواننده
85ـ فرهاد ميرفخرايي : خواننده و نوازنده
86ـ منشور وارسته: تحليل گر سياسي، نويسنده
87-علي نوري: استاد موسيقي، نوازنده
88ـ عبدي هزارخاني: سينماگر
89ـ منوچهرهزارخاني: نويسنده ومترجم
90 ـ ناهيد همت آبادي: خواننده اپرا و نويسنده

ناشناس گفت...

چه اقدام بجا و شایسته ای کردید خطر بسیار جدی است امیدوارم تمام دوستان و رفقا آنرا بسیار جدی تلقی کند و این تلاش شاید بتواند راهی برای خلاصی آن عزیزان از زندان لیبرتی فراهم آورد. رضا مولائی نژاد--بروکسل

همایون بنی آدم گفت...

جناب آقای مهدی تقوایی،

استدعا میکنم به خاطر خدا و خلق خدا، بخاطر این همه رنج و شکنج ، به خاطر این همه اشک و خون به سکوت خود پایان دهید و آنچه را لازم است بیان فرمایید. خیلی از جدا شدگان یا بر حسب بغض و غرض و یا مرض مرزها را مخدوش کرده اند و خاک در چشم ما می پاشند.

شما که یکی از کادرهای قدیمی هستید پا جلو بگذاریید و با همکاری دلسوختگانی مثل اسماعیل و سایر اعضای مسستعفی و صادق مرکزیت سازمان آنچه به نقد کشیدنی است را به نقد بکشید. نه از موضع دشمنی با سازمان که از موضع دوستی با خلق. این سازمان گنجینه ملی است و تمامیتش مال مردم ایران است و نه ملک و مقوله فردی است.

ناشناس گفت...

خديجه اجيه خوبه ها شما هم اسم خودتو جزو شاعرها كذاشتى ، خدا خير بده اقاى يغمايى رو كه به يؤمن او شاعر شدى ، هى شعرهاى تو را توى سايت اش كذاشت و هى با اسم مستعار به به كفت ، كم كم هم شاعر شدى
اما شاعرى كه شعرهاش .....
احمد از همكاران قديمى

ثریا ریگی گفت...

بسیار کار انسانی و بجائی هست.واقعا از نظر انسانی لیبرتی فراموش شده است و هیچوقت با تمام امکاناتی که رهبران مجاهدین دارند حرف اصلی روی انتقال نبوده و میگویند باید حفاظتشان انجا تامین شود در حالیکه خودشان همان اول منطقه خطر را ترک کرده اند و در خارج زندگی میکنند

هه هه هه هه هه گفت...

خانم خدیجه
واقعا که......

رویا گفت...

شیطونه میگه به همه تک تک این امضا کنندگان فراخوان عروس وداماد ایدئولوژیک بزنیم و آنها را از هدف امضا کردن خودشون با خبر کنیم. من فکر نمی کنم بیشتر این افراد از هدف کثیف دستگاه سرکوب با خبر بوده باشند.

آبتین ایرانی گفت...

به امی ازادی ساکنان لیبرتی از زندان سه نظام کثیف و یکتاتوری
پیروز باشید

فیس بوک گفت...

دستور کار ایرانستیزان برای نابودی ایران!
Persian Gulf

هم میهن، آیا امروز همه ی ما شاهد این مسائل در جامعه و کشورمان نیستیم؟

- ویلیام ناکس دارسی: "بزرگترین ابزار جنگی برای از هم پاشاندن ایرانیان، ایجاد تزلزل در ایمان به تشخص تاریخی، افتخارات گذشته و هویت ملی آنانست!" [1]

- خانم ان لمبتون (رئیس بخش اطلاعات سفارت بریتانیا در تهران دردهه ۵۰ میلادی و طرح آژاکس): "برای نابودی ایران بایستی سه چیز را از ایرانی گرفت:‌ زبان فارسی، پایبندهای اخلاقی و میهنپرستی."[2]

برنارد لوئیس (طراح تجزیه ایران): "تنها را مقابله با چنین فرهنگی (فرهنگ ایرانی)، نابودساختن آنست"...... "بایستی ایران را به قطعات قومی و زبانی گوناگون شکست و میان کشورهای نوپا تقسیم کرد".[3]

- مئیر داگان (رئیس پیشین موساد): "دامن زدن به اختلافات قومی در ایران، بویژه مابین اقوام ایرانی ی کرد، فارس، آذربایجانی، بلوچ و حمایت از گروههای افراطی همچون سازمان مجاهدین خلق جهت ایجاد درگیری‌های داخلی‌ در ایران."[4]

و دهها نمونه ی دیگر![5]

پنج راه رویارویی:

1 - بگفته شادروان شجاع الدین شفا:‌ "روشنگری، روشنگری و باز هم روشنگری"؛

2 - پاسداشت و گسترش زبان ملی (از جمله جلوگیری از یورش واژه های بیگانه، چه عربی و چه غربی به زبان ملی)؛

3 - احترام، ادب و پایبندی به "اخلاقیات" در جامعه؛

4 - شناختن و شناساندن تاریخ کشور، افتخارات گذشته و دستاوردهای ملی؛

5 - آشنایی با ارکان فرهنگ و هویت ملی (ایرانشهری).

هم میهن، یا ما از خواب بیدار گشته و خود را نجات میدهیم؛ یا همچنان در خواب مانده و سرانجام نابود میشویم!

ناشناس گفت...

آقای بنی نمیدانی چی

اگر صدها گروه مختلف ایرانی هم برای انتقال سریع مجاهدین اسیر در لیبرتی به کشور ثالثی امضا جمع کنند، نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه کاری بسیار درست و انسانی است و می تواند تاثیر مثبت در تحقق این هدف داشته باشد. مگر خود رهبر عقیدتی از لیبرتی به عنوان زندان لیبرتی اسم نبرده، از این گذشته این امضا جمع کردن اگر هم خاصیت نداشته باشد و مثل صدها بیانیه یی بشود که رهبری مجاهدین چنان در بوقع کرنا گذاشته بود که گویی دیگر دولت عراق چاره یی جز اجرا مفاد آن ندارد، باز هم کاریست بدون هزینه جانی و زیانی که در آن اعتصاب غذای نوبتی سال قبل به مجاهدین مستقر در لیبرتی تحمیل شد. از اول هم روشن بود که آن اعتصاب غذا بی معنی و است و تنها نماشی است که رهبر خود خواه شیطان صفت مجاهدین برای اعلام «حضور در صحنه» می خواهد. شما هم اینقدر نامربوط نگو. لعنتی که شایسته خمینی است بر کسانی باد اینگونه در عالم خود خواهی و خود بینی و عناد و تکّبر غرقند. دست از تکّبر بردارید.
دلسوخته

ناشناس گفت...

اينقدر كه ما خانواده ها اين نامه ها را به شكل انفرادى يا جمعى براى UNHCR و سازمان ملل فرستاديم ، حالا سازمان يادش افتاده به ما خانوادها فكر كند، بله خودتى !!!! نه ما در برنامه فردا شركت نخواهيم كرد
اينقدر كارشكنى در اين رابطه كرديد همه را از خودتان دور كرديد
مادر

nik sokhan گفت...

به نظر من یک چنین درخواستی از بانکی‌ مون، شبیه این است که از او بخواهید مردمانی را که در هند گاوپرست هستند از اون زنجیر اسارت رها کنه! کسی‌ که زنجیر خودش رو میپرسته، کاریش نمی‌شه کرد!

ش الف گفت...

خیلی خوبه که این فراخوان را مستمر در بالای صفحه قرار میدهید تا همه ببینند.
با درود به امضاکنندگان این بیانه.
ش الف

ایوب نظام آبادی گفت...


سلام: جریان از این قرار است که هر حرف مهملی را در طی چند دهه اخیر به هم بافته اند و به روشنی هدف از این حرفها دفاع از رژیم بوده به نحوی که مصداقی می گوید که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که منتقد مجاهدین هستند مزدور رژیم اند. به جرات می توانم بگویم هنوز که هنوز است هر روز به نوعی تبلیغات ضد مجاهد در رسانه های رژیم می توانید پیدا کنید که تمامی آنها بر اساس حرفهای همین آدمها ساخته می شود. .نگاهی به اسامی برخی از این آدمها بیاندازید و ببینید که چه پیشینه نازی دارند. خیلی خوب، می خواهید نگویند که به روشنی میتوان دریافت که حمله و هجومهای به اصطلاح ''منتقدین'' علیه مجاهدین چیزی جز پیش بردن خط وزارت بدنام و شیطان سازی از مجاهدین نبوده و بمثابه آماده سازی زمینه سیاسی کشتار و نابودی مجاهدین می باشد؟

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: اسماییل هوشیار می گوید که آن لیسه پاسها و کارتهای UN و باقی داستانهای کودکانه وغیرعملی را خودمان عملا تجربه کردیم که سرسوزنی جدیت و کارائی نداشت. و نیز می گوید که تنها فرصت برای رهبری مجاهدین جهت خروج از باتلاق عراق، همان پایان جنگ ایران و عراق بود . بعد از تمام شدن عمر ارتش آزادیبخش و به خصوص بعد از داستان کویت و تحریم صدام ، نیروی مجاهدین دیگر امکان خروج نداشت . یعنی اسیر شده بودند . این حرف آدمی است که مامان و بابا را گذاشته و رفته و از نوجوانی همیشه در بدر و از این زندان به آن زندان در تردد بوده و نیز همه چیز را از نزدیک شاهد بوده است. علیرغم تمامی نفرت او از افراد لیبرتی که مدام توهین از آن می بارد می بینید که نمی تواند این حقیقت را انکار کند که مسئله بسیار پیچیده تر از این حرفهاست.

ایوب نظام آبادی گفت...


سلام: نکته دیگری که بسیار خوشمزه است این است که این نود نفر را ناآگاه تصور می کنند که باید به این آدمهای بی گناه و در عین حال نفهم زنگ زد و آنها را از ماهیت پلید آدمهای لیبرتی باخبر نمود. می گویند که این هنرمندان و نویسندگان و برنامه سازان و مجریان مورد سو استفاده قرار گرفته اند و به خودشان دلداری می دهند که این نیز بگذرد و روزی می رسد که آنها نیز به مانند ما از جهالت نجات پیدا خواهند کرد.

ضد دیکتاتوری گفت...

مجاهدین از چند کانال وارد شده اند و به احتمال خیلی زیاد یک شاعر مقیم انگلیس و یک گوینده رادیو ح. ف. که نفوذ زیادی در بین هنرمندان و روزنامه نگاران و..... بخصوص در امریکا دارند را رابط جمع آوری امضا کرده اند. این حدس من است. آن گوینده بارها تعریف و تمجید ایرج مصداقی را کرده ولی زیر بیانیه کذایی را هم امضا کرده است.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام:ضد دیکتاتوری، شما ناراحتید که صاحبش کاری کرده ؟ من و شما چه کاره ایم؟ اصل کارها هستند که تصمیم گرفته اند که چنین بیانیه ای بدهند. حالا چرا می گویی کذایی؟ کجایش ایراد دارد؟ حکایت من و شما حکایت همان پیرمرد و فرزندش و الاغ است که در هر حالتی مردم ایراد می گرفتند.

ضد دیکتاتوری گفت...

ایوب حقه بازی و فریبکاری هم حدی دارد. مریم امروز هم در سالن مثل همیشه گفت ما خواهان نجات و فرستادن مجاهدین به غرب هستیم. این حرف من را یاد دجال بازی احمدی نژاد انداخت که به انگلیسیها و امریکائیها میگفت یهودیها را به کشورهای خودتان ببرید. و می بینیم که حرفهای دروغ آلود هر دو شبیه هم است. مسعود مخفی و مریم آشکار و اما هنوز دست حقه بازی و این پا و اون پا کردن در مورد انتقال لیبرتی ها نمی کنند. مریم و مسعود می دانند که غرب چنین کاری نه می توانند بکنند و نه شدنی است ولی انتقال آنها به کشورهای دیگر همسایه عراق شدنی بود و هنوز هست.اما میدانی که رجوی طفره میرود و نمی خواهد آنها را از دست بدهد.

ایوب نظام آبادی گفت...


سلام: ضد دیکتاتوری، می گویی که در کشورهای همسایه امکان خروج وجود داشته است. می شود از تو خواهش کنم که این را کمی توضیح دهی البته مستند و با دلیل ؟ کدام کشور و یا کشورهایی اعلام آمادگی کردند که آنها را بپذیرند؟ شما به پاراگرافی که از هوشیار آوردم توجه کن. او فردی است که با تمام وجود می فهمد آدمهایی را که از مجاهدین بریده بودند چه رنجی کشیدند و دست آخر همه آواره اینجا و آنجا شدند آنهم بعد از چهار پنج سال و خود او نیز هنوز که هنوز است سر وسامان نگرفته. جواب او را بده نه جواب من را.

ضد دیکتاتوری گفت...

سلام ایوب. بهتر نیست به رهبران بفرمائید که شما غصه نجات یدا کردن زندانیان لیبرتی را نخورد و فقط آنها. چطور آنوقت که می توانستند رهایشان کنند نکردند؟ چرا آنها را تحویل صدام میدادند و به سمت رژیم می فرستادند و خودشان فرار را برقرار ترجیح دادند و رفتند پاریس و اینور و اونور در امن و آرامش. الان هم راه هست مطمئن باش که هست و و اگر هم نیست چرا و چه کسی کار را به اینجا کشیده؟ بهتر است راه خروج آنها را هر چه زودتر هموار کنند و بجای ساختن هزاران اشرف آنها را رها بگذارند تا خودشان به کمک خانواده هایشان به کشورهای همسایه عراق بروند. همه تلاش باید آزاد گذاشتن و خروج آنها باشد. همانطوریکه نور چشمی های رجوی و اروپا نشینان نجات پیدا کردند، آنها هم باید به چای امن برده شوند.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: یک خبر داغ داغ . آخرین ورژن از رقص رهایی از زبان خانم بتول ، ابداع کننده این داستان مهیج. به تازگی گفته که در اولین جلسه رقص رهایی، بدون اصرار زیاد چند نفر لخت مادر زاد شدند و من چون خوب کار را انجام دادم از آن به بعد به عنوان مسئول اول این رقص ها شدم. خواهشأ اطلاع رسانی کنید. لازم به ذکر است که با مرور زمان ، وجه سکسی این داستان غلیظ تر می شود که بسیار جالب است . لازم به ذکر است که ایشان در طی حدود هشت سال این داستان را به این نقطه هیجان انگیز رسانده است. با عرض معذرت از تمامی انسانهای شریف.

ایوب نظام آبادی گفت...


سلام: یکی از نکاتی که همه می دانند این است که لیستی برای خروج داده می شد و دولت عراق اسامی چند نفری را می داد با این ادعا که آنها شاکی خصوصی دارند من از همه تقاضا می کنم که بفرمایند چه باید کرد؟ اگر به فرض امکان خروج برای تقریبأ همه باشد ، ولی تعدادی از آنها ممنوع الخروج باشند ، چه باید کرد؟ شما اگر فرمانده آنها باشید چه می کنید؟ چه قدر خوب است که خانم اقبال جواب این را بدهند.

ضد دیکتاتوری گفت...

یک عده نشتستد در زیر سایه ی امریکائیها و اروپائیها و بچه های مردم را دور زدند و قال گذاشتند زیر چوب و چماق و در تیر رس دژخیمان و در رفتند و آنقدر در رفته اند که بیش از دهسال است که قایم شده اند و یک عده را بسیجی را هم تیر کرده اند که فقط دائم فریب میدهند و دروغ میگویند و به نفس کش ها حمله میکنند والبته مریم مهر تابان می بریمش به به تهران!! هم بلغور میکنند.

ناشناس گفت...


اگر اجازه بدهدید در این شب اول ماه رمضان بنده یک جوک تعریف کنم :
عرض شود که یک هموطن لر چندین شبانه روز متوالی دعا می کند و استغاثه که خدایا ایران آراژنتین را شکست بدهد... که خوب اما بلاخره آرژانتین برنده شد
امشب که اول ماه رمضان است آن جناب لر بعد از نماز عشا خطاب به خدا می گوید خدایا آنهمه من از تو با زاری و التماس خواستم ایران بازی را ببرد ولی تو اصلا گوش نکردی پس حالا هم لطفا برو سراغ همان لیونل مسی که بیاید برایت یکماه روزه بگیرد.

فرهاد

ناشناس گفت...

خداوند اینها را از دست خامنه ای جلاد مالکی خونخوار و اجوزه دروغگو نجات بدهد
یک مادر داغدیده از دست هر سه تا

یک هموطن گفت...

یارانی که نوشتن تاریخ میدانند شروع به نوشتن این روزها و ماهها و سال کنند. روزی خواهد رسید که آیندگان همین چیزهای درهم برهم را جای تاریخ این روزگار قضاوت خواهند کرد. رجوی ها سعی میکنند خود را حق و دیگران را ناحق و همکار و همراه رژیم به امروز وفردای ایران وجهان معرفی کنند. بر ماست که واقعیات را همانطوریکه که هست و اتفاق افتاده و در حال افتان است بطور کامل و و روشن و دقیق در اختیار دیگران قرار دهیم و قضاوت را قاضیان تاریخ که مردمان باشند خواهند کرد.این موضع را جدی بگیرید و بدانیم که اگر سستی کنیم همان چیزی که به خورد دیگران میدهند، روزی تاریخ خواهد شد. آقایان تاریخ نویس و تاریخ شناس با پوزش از شما که در کار شماها دخالت کردم.

esmail گفت...

هوشنگ عزیز
از اظهار لطفت ممنون. من شایسته نیستم وتو و پدر بزرگواری که چنین فرزندی پرورد شایسته اینهاست. هر چند تو و ابوی بسا بسا بالتر از این مقاماتید

ناشناس گفت...

درود بر شما
به امید نجات اسیران لیبرتی هر چند ترس من این است تعداد زیادی از انهابعد از نجات مثل ممد داعشسی علیه خود شماها اطلاعیه بدهند ولی در هر حال کار شما قابل ستایش است
ت. قاسمی
کانادا