فراز و فرود علی زرکش گفتگو با اسماعیل وفا یغمائی . بمناسبت سالگرد جانباختنش در مرداد سال شصت و هفت
این بحث مربوط به «علی زرکش» است که «شیر آهن کوه» و
«مرد عبور از دیوارهای آهنین» لقب داشت و مسعود رجوی در حکم انتصابش بـه
عنوان قـائم مقام خود٬ وی را از «ارزندهترین رهبران» سازمان که مدارج خطیر
را طی نموده٬ توصیف نمود.در ویدیوی ضمیمه، اسماعیل وفا یغمایی نیز در مورد وی صحبت میکند......
...........ادامه فراز و فرود علی زرکش از دقیقه بیست و نه روی یوتیوب قابل شنیدن نیست میتوانید از فایل صوتی زیر استفاده کنید
یک دور جدید از مزدوری و نامردی و فرو مایگی خودت میگوئی شهید زرکش قهرمان تا پایان عمر هیچ مشکلی با رهبران خود نداشت تو چی میگوئی؟بیشتر از خود او می فهمی. واقعا سیاهروزی شماها حد و اندازه ندارد. درود بر رجوی قهرمان . زنده یاد علی زرکش قهرمان. روسیاه وادادگان و مزدوران مستقیم و غیر مستقیم
کاش تو هم رفته بودی فروغ وبه این بدبختی دچار نمیشدی ولی ارزشش را نداشتی زنده ماندی تا یک پیرمرد بدبخت بشوی ومایه عبرت روزگار و استفاده ملاهای جنایتکار و پست فطرت مطمئن باش مجاهدین پیروز میشوند وشماها عبرت میشوید
یک پارامتر مهم را در هنگام بحث درباره علی زرکش نباید نا دیده گرفت و انهم نظرات خود او درباره فراز و فرود هایش است! علی زرکش حتی انزمانی هم که در قرنطینه بود همیشه از مسعود رجوی تعریف می کرد! زرکش می گفت رجوی رهبری بی نظیر است که تاریخ ایران مشابه او را هنوز به خود ندیده است! جایگاه مسعود را تاریخ ایران بعدها خواهد فهمید! حالا شاید این حرفها را زرکش بدلیل الینه شدن بقول آقای جعفری می گفت اما خوب واقعیت همین است! فرهاد
اروند گفت: خانم خدیجه آجیده؛ این هم از حوادث روزگار است که این فرصت را به امثال آقای یغمائی داده تا زنده بمانند و راوی بخشی از زوایای تاریک و پنهانِ وقایع و اتفاقاتی باشند که زوج رهبری و مریدانی همچون شما را خوش نمی آید. گویا آنچنان که از سخن شما بر می آید؛ آرزوتان اینست که همۀ مجاهدین و رزمندگان بایستی کشته میشدند تا هیچ شاهد زنده ای برای بازگویی حقایق و ناگفته ها در صحنه اجتماع حضور نداشته باشد. اروند
من بوضوح درد و رنج را در سخنان آقاى يغمائى در طول تمامى صحبتها در مورد انقلاب ايدئولوژيك مجاهدين احساس ميكنم. ميدانم كه براى ايشان و شايد بسيارى ديگر از اعضا و هواداران مجاهدين كه سالهاى عمر خود را در اين سازمان گذرانده اند و اطمينان و اعتماد صد در صدى كه به شخص آقاى رجوى داشته اند، كار اسانى نيست كه به نقد سازمان و ايشان بپردازند، دردناك است، و درد را در تك تك كلماتى كه از زبان آقاى يغمائى جارى ميشود ميتوان فهميد. عليرضا
۹ نظر:
برای ثبت در تاریخ؛ بخشی از تاریخ پنهان درون سازمان مجاهدین
صمیمیت و صداقت گفتار اسماعیل سنگینی بار شنیدن این کابوس هولناک را چند برابر می کند.
آنان که می دانند بر سازمان مجاهدین چه گذشت و سکوت می کنند پاسخ وجدان خود را چگونه خواهند داد؟
ممنون از همنشین بهار و اسماعیل برای پرداخت به این موضوع.
یک دور جدید از مزدوری و نامردی و فرو مایگی خودت میگوئی شهید زرکش قهرمان تا پایان عمر هیچ مشکلی با رهبران خود نداشت تو چی میگوئی؟بیشتر از خود او می فهمی. واقعا سیاهروزی شماها حد و اندازه ندارد. درود بر رجوی قهرمان . زنده یاد علی زرکش قهرمان. روسیاه وادادگان و مزدوران مستقیم و غیر مستقیم
کاش تو هم رفته بودی فروغ وبه این بدبختی دچار نمیشدی ولی ارزشش را نداشتی زنده ماندی تا یک پیرمرد بدبخت بشوی ومایه عبرت روزگار و استفاده ملاهای جنایتکار و پست فطرت مطمئن باش مجاهدین پیروز میشوند وشماها عبرت میشوید
یک پارامتر مهم را در هنگام بحث درباره علی زرکش نباید نا دیده گرفت و انهم نظرات خود او درباره فراز و فرود هایش است!
علی زرکش حتی انزمانی هم که در قرنطینه بود همیشه از مسعود رجوی تعریف می کرد!
زرکش می گفت رجوی رهبری بی نظیر است که تاریخ ایران مشابه او را هنوز به خود ندیده است! جایگاه مسعود را تاریخ ایران بعدها خواهد فهمید!
حالا شاید این حرفها را زرکش بدلیل الینه شدن بقول آقای جعفری می گفت اما خوب واقعیت همین است!
فرهاد
با درود به پهلوان قندهار
و پوزش
از آنجا که کامنت شما در رابطه با خانم آجیده وارد مسائل خصوصی میشود انتشار آن درست نیست
موفق باشید
معلوم است دوباره همه اتان بيكار شده ايد .. اميدوارم كه خدا يك كاري نصيبتان بكند كه ازاين بيكاري و گذران كسالت آور زندكي تكراري دراروپا خلاص شويد!!
بسیار صحبت و مطلب جالبی بود ولی لطفا اینقدر تند صحبت نکنید چون قابل شنیدن نیست با تشکر
اروند گفت:
خانم خدیجه آجیده؛ این هم از حوادث روزگار است که این فرصت را به امثال آقای یغمائی داده تا زنده بمانند و راوی بخشی از زوایای تاریک و پنهانِ وقایع و اتفاقاتی باشند که زوج رهبری و مریدانی همچون شما را خوش نمی آید.
گویا آنچنان که از سخن شما بر می آید؛ آرزوتان اینست که همۀ مجاهدین و رزمندگان بایستی کشته میشدند تا هیچ شاهد زنده ای برای بازگویی حقایق و ناگفته ها در صحنه اجتماع حضور نداشته باشد.
اروند
من بوضوح درد و رنج را در سخنان آقاى يغمائى در طول تمامى صحبتها در مورد انقلاب ايدئولوژيك مجاهدين احساس ميكنم. ميدانم كه براى ايشان و شايد بسيارى ديگر از اعضا و هواداران مجاهدين كه سالهاى عمر خود را در اين سازمان گذرانده اند و اطمينان و اعتماد صد در صدى كه به شخص آقاى رجوى داشته اند، كار اسانى نيست كه به نقد سازمان و ايشان بپردازند، دردناك است، و درد را در تك تك كلماتى كه از زبان آقاى يغمائى جارى ميشود ميتوان فهميد.
عليرضا
ارسال یک نظر