دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ فروردین ۱۱, سه‌شنبه

فقط دوازده خط و نیم و گاهی بیشترک.شماره 14. لطفا از الله و پیامبر بزرگوارش بپرسیم. اسماعیل وفا یغمائی


«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم و گاهی بیشترک مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست

لطفااز الله وپیامبر بزرگوارش بپرسیم؟
من اطمینان دارم اسدالله لاجوردی با اعتقاد به الله ومحمد و با اطمینان به رستگاری مرد و رفت.تردید ندارم سردار سلیمانی و همسانان او مومنند و با ایمان!در ایمان واعظ طبسی که با هم در زندان مشهد بودیم و شیخ صوفی مسلک ساده زیستی بود و الان امپراطور استانقدس رضوی است شکی نیست!
و عسکر اولادی هشتاد درصد مطمئن بود دربان بهشت منتظرش است. امثال انها زیادند. نیز شک ندارم بخشهای قابل توجهی از مردم ایران، توده های مردم به الله ورسول بزرگوارش محمد مومن اند و مومن خواهند بود و آرامش روحیشان زاده ایمانشان است. امثال لاجوردی و عسکر اولادی و سردار سلیمانی و واعظ طبسی بجز در دنیای اعتقاد ، در عرصه عمل دلایل مستحکمی برای ایمان و اعتقاد خود دارند. خداوند به یک بچه شهرستانی ساده مقاماتی داده که میتواند در سرنوشت سوریه و عراق نقش بازی کند. عسکر اولادی یک کاسب ساده بازار از لطف اسلام و الله مینیمم میگویند صد و بیست میلیون دلار پول حلال اندوخت. لاجوردی که یک گویا لباس زیر فروش بود دادستان شد و هر که را اراده کرد کشت و نامش در تاریخ ثبت شد. واعظ طبسی که شیخی ساده بود خداوندگار استان خراسان است .انها دلایل متقنی برای ایمان به الله و محمد رسول الله و سایر چیزها دارند.

دوستان! عزیزانی که به من میل میزنید و از بی ایمانی من رنجیده اید!ممنونم.من بی ایمان نیستم. من ایمانی دیگر میجویم . ایمانی ونیروئی شایسته این جهان وانسان قرن بیست و یکم و پیامی از خدائی که جدامایه شرم و خجالت و آبرو ریزی نباشد.آخر جلوی کدام خدا من باید زانو بزنم! و جلوی کدام پیامبر با کدام پیام!! تعظیم کنم. یاد شمس تبریزی بخیر که فرمود:
من محمد را جز برادر خود ندانم
این شیخ را بنگر که دیروز از فلان مادرش بیرون آمده و مرا به اطاعت میخواند
نقل به مضمون به نظرم از خط سوم دکتر صاحب الزمانی
 اگر فرصتی بود برایتان مینویسم من چگونه فکر میکنم ولی قبل از آن برایتان علل ایمان مستحکم امثال لاجوردی و عسکر اولادی و سردار سلیمانی را نوشتم. فارغ از همه بحثهای تئوریک خواهش میکنم درخواست مرا جدی بگیرید. بیائید در کنار هم بنشینیم و صادقانه ازالله جل و جلاله و محمد رسول الله پیامبر عظیم الشانش بپرسیم از آغاز ورود الله و محمد و اسلام شما برای ما چه کرده اید؟ صادقانه بپرسیم و پاسخ بخواهیم که واقعا چه سودی از وجود شما در طول تاریخ هزار و چهارصد و چند ساله نصیب مردم ایران شده است؟ راستی اگر شما نبودید وضع ما بدتر از اینی بود که هست؟ و اگر بدتر بود به چه دلیل؟ بپرسیم شما براستی چه چیزی بما دادید؟ و چه چیزی را از ما سلب کردید.واقعا به این فکر کنیم.
رفقا
به عمر من و شما قد نمیدهد ولی اطمینان داشته باشید. فارغ از آنها که الله همه چیز منجمله مال و جان و ناموس ملتی را به آنها داده و فارغ از مردمانی که هنوز تا مرز تضاد فکری شاید یک قرن فاصله داشته باشند ، جدال سیاسی و اجتماعی در بخصوص ایران در جائیکه اندیشه قد میکشد و نه گذرگاه انسانریختها به مرز فلسفی رسیده است. در این تردید نکنید اگر اهل اندیشه اید، و مطمئن باشید که مثلا بنده به دلیل حجم و وزن یک و نیم میلیارد مسلمان! ومثل گوساله ای که قرنها به بوی مادرش عادت کرده دیگر نمیتوانم فقط به دلیلتعداد مسلمانان حتی اگر ده میلیارد هم بشوند و عادت سنتی به بوی الله و آن بهشت و دوزخ مسخره و هول انگیز او را بپرستم .. آن مرحله را همان گاو! خورد خیلی از ما هیچ اعتقادی واقعی نمیتوانیم داشته باشیم فقط به بوی خوش خدا وعطر دل انگیز رسولش عادت کرده ایم و حوصله نداریم فکر کنیم وبدانیم انسان به اندیشه و حرکت در اندیشه انسان است و نه اینکه روی دو پا راه میرود و فقط بقول فرانسویها قنیفله میکشد و از بوی حتی تعفن والده اش احساس امنیت میکند...ولی گویا  خیلی از ماها...همین طور راحت تریم!! .....

31 مارس 2015

۷ نظر:

ناشناس گفت...

"با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوی جایگاه ابدی سفر می كنم . و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم . و از خدای رحمان و رحیم می خواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد..."

این آخرین پاراگراف وصیت نامەی خمینی است . می بینید کە ایمان چکار می کند؟ بعد از آن همە جنایت ، با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار بە سوی معبودش می شتابد...

صحنەهای قتل فرخندە را نگاه کنید . یکی از قاتلانش با چنان نفرت و غیظی به سر و روی آن زن می کوبد کە آدمی از ایمانش هول می کند . هم فرخندە را می زند و هم سر خودش را بە دیوار می کوبد !.

آقای یغمایی ! اینها از عواقب پوشیدن ردای ایمان است . برهنگی بر شما مبارک باد . این برهنگی بسیار شرافت دارد


لقمان

ناشناس گفت...

هدایت
چقدر درست گفتی اقای لقمان این است اسلامی که به هیچ کس رحم نمی کند حتی به نفرات خودش ان چه گفتید وصیت پیرکفتار جماران بود حالا وصیت پیرکفتار دیگر را ببینید
از پیام شازده به نیروها
وصیت میکنم و وصیت میکنیم حتی اگر یک نفر زنده باشد باید اینها (منظور منتقدین وجدا شده ها)را به سزای اعمالشان برساند و .........
وبعد با توسل به امامانش دعا میخواند و رستگاری می جوید
داعش را ببینید چه میکند قبل از بریدن سر ایه ای از قران میخوانند و بعد سر میبرند حتی یاران خودشان را هم اعدام انقلابی میکنند همان کسانی که میخواهند از داعش جدا شوند
سراسر تاریخ بعد از اسلام را بنگرید جز کشتار و وصیت به قتل چیزی نخواهید یافت همان گونه که رهبر عقیدتی و رهبر ولایت فقیههی سفارش میکنند
مجاهدین خلق را نباید بعنوان یک سازمان سیاسی نام برد انها و دارو دسته خمینی وخامنه ای همه از یک ابشخور تغذیه میشوند به نام الله میکشند و به نام حسین فرمان قتل مخالفین را میدهند
تفاوت در کجاست ؟اصلا تفاوتی هست ؟سکه ای که هر طور به هوا بیاندازید وقتی به زمین بنشیند فرقی نمی کند کدام طرفش است چون هر دو طرفش یکیست اینها نه تنها کمتر از خمینی نیستند بلکه از شاگردی به استادی نیز رسیده اند
احسنت و تبارک الله خالقین

ناشناس گفت...

جناب استاد
اگر ممکن هست توضیحی بدهید که چرا وضع ملتهای مسلمان در مالزی و اندونزی مثل وضع ما نیست؟ خدا و محمد آنها با خدا و محمد ما فرق می کند؟

esmail گفت...

عزیز
آنجا هم اگر حکومت دست مذهب باشد همین است. بحث بر سر حکومت است و نیز اینکه ایا سئوالات این نوشته درست است یا نه اگر شما میتوانید روشنگری کنید تا منتشر شود
با درود

ناشناس گفت...

من بخصوص در مورد اسلام اطلاع زیادی ندارم اما چه روشنگری از این بهتر که گفته اند اگر انبیای خدا نبودند الان انسان احتمالا با همان گاوه یا الاغه که شما میگوئید در غار نشسته بود و حال میکرد.

ناشناس گفت...

جناب يغمائى مبارك باشد، انگونه كه از نوشته آيتان بر ميايد، دچار " شوك آفتابه" شده ايد.
با اين "تحليلى" كه جنابعالى ميفرمائيد بايد فاتحه هر دين و مذهب و انديشه اى را خواند، از مسيحيت و يهود گرفته تا ماركسيسم و ليبراليسم و ...
پندارى شما دينتان را از آقاى رجوى گرفته بوديد كه اكنون با بريدن از او، از اسلام هم گريزان گشته ايد.
شما لاجوردى را نام ميبريد بعنوان مسلمان مؤمن به خدا و پيغمبر، اما از انكه در زيز شكنجه اوست، كه اتفاقا او هم مؤمن است به خدا و پيغمبر، ميگذريد! به كجا ميرويد؟
عجيب است كه اكثر كسانيكه از مجاهدين جدا ميشوند، بيكباره منكر دين ميشوند و افسوس بر عمر رفته ميخورند كه چه ببطلات رفت!

ناشناس گفت...

جناب يغمائى مبارك باشد، انگونه كه از نوشته آيتان بر ميايد، دچار " شوك آفتابه" شده ايد.
با اين "تحليلى" كه جنابعالى ميفرمائيد بايد فاتحه هر دين و مذهب و انديشه اى را خواند، از مسيحيت و يهود گرفته تا ماركسيسم و ليبراليسم و ...
پندارى شما دينتان را از آقاى رجوى گرفته بوديد كه اكنون با بريدن از او، از اسلام هم گريزان گشته ايد.
شما لاجوردى را نام ميبريد بعنوان مسلمان مؤمن به خدا و پيغمبر، اما از انكه در زيز شكنجه اوست، كه اتفاقا او هم مؤمن است به خدا و پيغمبر، ميگذريد! به كجا ميرويد؟
عجيب است كه اكثر كسانيكه از مجاهدين جدا ميشوند، بيكباره منكر دين ميشوند و افسوس بر عمر رفته ميخورند كه چه ببطلات رفت!