اره میخواستم جناب دکتر قصیم را یک کم تصفیه حساب کنم. قدری هم با ایشان کشتی کج بگیرم که نشد شما با درایت و هوشیاری تمام مچ من را گرفتید. به خشکه این شانس!
این چی این قابل نشر هست رفیق؟ یا این هم خیلی بی ناموسی بود؟
خشم گرفتن فقط بخاطر اینکه صد در صد تأئید نشده ایم بدبختی بزرگی ست. خودمان را البته بیشتر از دیگران سبک و بیمقدار میکند. این طفلکی رفیقمان فرشید را ببینید، از عصبانیت، جان نثار را جان نسار نوشته. در حالیکه حتمن فرق نثار را با نسا میداند.
من اصلا عصبانی نشدم، خیلی هم میخندیدم وقتی این را نوشتم! آدمهای نکته دان هم این خنده من را میبینند.
شما هم هر چه میخواهد دل تنگت بگو. من بر عکس خیلی ها که آزادی هاشان مرز دارد، برای گفتن، شنیدن و فکر کردن مرزی قائل نیستم و مشکل اصلی را در سانسور کردن میبینم نه حتی دری وری گفتن. چه برسد به بی ربط گفتن! به خاطر همین هم موقعی رجوی و دستگاه ارتجاعی اش را شناختم و به افشاگری پرداختم(۱۹۹۴) که هنوز خیلی از این دوستان در کار مدح و سنای رجوی بودند!
نسار را هم میدانم چطوری مینویسند ولی من چون از ابزار نوشتاری گوگل استفاده میکنم، لذا گاها این غلط های املایی پیش پا افتاده ییش میاید. (میتوانی خودت امتحان کنی!) واقعیت این هست که همه میفهمند منظور من از کلمه به اشتباه نوشته شده چیست (حتی شما!) و لذا مشکلی باقی نمیماند. منتهی بعضی ها به اندازه شما آقا یا خانم (جان رجل) میتواند در بحث شرکت کنند و محتوایی برای عرضه کردن ندارند که قابل فهم است!
۷ نظر:
درود بر شما آقای دکتر کریم قصیم بحث بسیار روشنگر و آموزنده ای است
جان لیبرتی در خطر است
http://www.aftabkaran.com/akhbar.php?id=22639
http://www.aftabkaran.com/akhbar.php?id=22639
جناب فرشید
اگر در باره مقاله حرفی دارید بنویسید اگر با دکتر قصیم میخواهید تصفیه حساب شخصی بکنید جایش اینجا نیست رفیق کامنت سرکار قابل نشر نیست
با درود
اره میخواستم جناب دکتر قصیم را یک کم تصفیه حساب کنم. قدری هم با ایشان کشتی کج بگیرم که نشد شما با درایت و هوشیاری تمام مچ من را گرفتید. به خشکه این شانس!
این چی این قابل نشر هست رفیق؟ یا این هم خیلی بی ناموسی بود؟
درود بر شما تیمسار. درود بر شرف سربازیت
جان نسار فرشید
خشم گرفتن فقط بخاطر اینکه صد در صد تأئید نشده ایم بدبختی بزرگی ست. خودمان را البته بیشتر از دیگران سبک و بیمقدار میکند. این طفلکی رفیقمان فرشید را ببینید، از عصبانیت، جان نثار را جان نسار نوشته. در حالیکه حتمن فرق نثار را با نسا میداند.
جان رجل
من اصلا عصبانی نشدم، خیلی هم میخندیدم وقتی این را نوشتم! آدمهای نکته دان هم این خنده من را میبینند.
شما هم هر چه میخواهد دل تنگت بگو. من بر عکس خیلی ها که آزادی هاشان مرز دارد، برای گفتن، شنیدن و فکر کردن مرزی قائل نیستم و مشکل اصلی را در سانسور کردن میبینم نه حتی دری وری گفتن. چه برسد به بی ربط گفتن! به خاطر همین هم موقعی رجوی و دستگاه ارتجاعی اش را شناختم و به افشاگری پرداختم(۱۹۹۴) که هنوز خیلی از این دوستان در کار مدح و سنای رجوی بودند!
نسار را هم میدانم چطوری مینویسند ولی من چون از ابزار نوشتاری گوگل استفاده میکنم، لذا گاها این غلط های املایی پیش پا افتاده ییش میاید. (میتوانی خودت امتحان کنی!) واقعیت این هست که همه میفهمند منظور من از کلمه به اشتباه نوشته شده چیست (حتی شما!) و لذا مشکلی باقی نمیماند. منتهی بعضی ها به اندازه شما آقا یا خانم (جان رجل) میتواند در بحث شرکت کنند و محتوایی برای عرضه کردن ندارند که قابل فهم است!
فرشید
ارسال یک نظر