دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ فروردین ۱۲, چهارشنبه

پیرامون مساله هژمونی (بخش آخر ومجموعه کامل) (بحثی دردیسکورس جنبش چپ) کریم قصیم

۷ نظر:

م.ح فرانسه گفت...

درود بر شما آقای دکتر کریم قصیم بحث بسیار روشنگر و آموزنده ای است

ناشناس گفت...

جان لیبرتی در خطر است
http://www.aftabkaran.com/akhbar.php?id=22639

ناشناس گفت...

http://www.aftabkaran.com/akhbar.php?id=22639

دریچه زرد گفت...

جناب فرشید
اگر در باره مقاله حرفی دارید بنویسید اگر با دکتر قصیم میخواهید تصفیه حساب شخصی بکنید جایش اینجا نیست رفیق کامنت سرکار قابل نشر نیست
با درود

ناشناس گفت...

اره میخواستم جناب دکتر قصیم را یک کم تصفیه حساب کنم. قدری هم با ایشان کشتی کج بگیرم که نشد شما با درایت و هوشیاری تمام مچ من را گرفتید. به خشکه این شانس!

این چی این قابل نشر هست رفیق؟ یا این هم خیلی بی ناموسی بود؟

درود بر شما تیمسار. درود بر شرف سربازیت

جان نسار فرشید

ناشناس گفت...

خشم گرفتن فقط بخاطر اینکه صد در صد تأئید نشده ایم بدبختی بزرگی ست. خودمان را البته بیشتر از دیگران سبک و بیمقدار میکند. این طفلکی رفیقمان فرشید را ببینید، از عصبانیت، جان نثار را جان نسار نوشته. در حالیکه حتمن فرق نثار را با نسا میداند.

جان رجل

ناشناس گفت...

من اصلا عصبانی نشدم، خیلی هم میخندیدم وقتی این را نوشتم! آدمهای نکته دان هم این خنده من را میبینند.

شما هم هر چه میخواهد دل تنگت بگو. من بر عکس خیلی ها که آزادی هاشان مرز دارد، برای گفتن، شنیدن و فکر کردن مرزی قائل نیستم و مشکل اصلی را در سانسور کردن میبینم نه حتی دری وری گفتن. چه برسد به بی ربط گفتن! به خاطر همین هم موقعی رجوی و دستگاه ارتجاعی اش را شناختم و به افشاگری پرداختم(۱۹۹۴) که هنوز خیلی از این دوستان در کار مدح و سنای رجوی بودند!

نسار را هم میدانم چطوری مینویسند ولی من چون از ابزار نوشتاری گوگل استفاده میکنم، لذا گاها این غلط های املایی پیش پا افتاده ییش میاید. (میتوانی خودت امتحان کنی!) واقعیت این هست که همه میفهمند منظور من از کلمه به اشتباه نوشته شده چیست (حتی شما!) و لذا مشکلی باقی نمیماند. منتهی بعضی ها به اندازه شما آقا یا خانم (جان رجل) میتواند در بحث شرکت کنند و محتوایی برای عرضه کردن ندارند که قابل فهم است!

فرشید