فارسی دَری و فارسی دَری وَری / بخش اول / داریوش آشوری
این که این همه
دربارۀ زبان فارسی مینویسیم و میگوییم نشانۀ بحران ژرفی است که در متن فرهنگ ما
جریان دارد و بحرانِ فرهنگ خود را در بحران زبان مینمایاند و بحران زبان خود را
در پرسخنی دربارۀ زبان.این که زبان
نگارشی فارسی برای ما همچون چیزی طبیعی و فرادست یا همچون زیستبوم یا خانۀ آشنای
پدری نیست و بسا هنگام غریب مینماید؛ اینکه ما همچون ماهی در این آب شناور نیستیم
تا که از شدت نزدیکی آب دیگر خود دیده نشود، بلکه زندگی بیمیانجی در آن جریان
داشته باشد؛ ....بقیه مطلب
۳ نظر:
ناشناس
گفت...
جناب آشوری انگیزه و هدف تان خوب است اما نوشته شما پر است از تکرارهای غیر ضروری و همچنین جملاتتان ساده و روان نیستند.
کاش همین حرفها را با نثر روانتری می نوشتید تا خواننده را خسته نکنید. آوردن نظرات این و آن در نوشته تان خوب است امابه نظرم بیش از حد لازم به نظرات این و آن آنهم با پاراگرافهای طولانی پرداخته اید.
۳ نظر:
جناب آشوری انگیزه و هدف تان خوب است اما نوشته شما پر است از تکرارهای غیر ضروری و همچنین جملاتتان ساده و روان نیستند.
کاش همین حرفها را با نثر روانتری می نوشتید تا خواننده را خسته نکنید.
آوردن نظرات این و آن در نوشته تان خوب است امابه نظرم بیش از حد لازم به نظرات این و آن آنهم با پاراگرافهای طولانی پرداخته اید.
محترم دوستدار
جناب
اگر استاد آشوری تکرار نویس است وای بحال فرهنگ مملکت ما من که تکراری ندیدم و نوشته های استاد بسیار روشنگر است
محمود. الف
جناب محمود الف
خوش بحال شما که تکرار ندیدید شاید هم بت پرستی رایج در فرهنگ ایرانی چشمانتان را از نا بینا کرده است.
خوش باشید
محترم دوستدار
ارسال یک نظر