هزار سال قبل
ابونواس (فرزند گلنار) اهوازی،ایرانی تبار و سر سلسله شاعران عرب شاعر عشق و زن و شراب و شورش علیه سنتها
هم باده، گوارا و //هم میزبان، برادر است، //ما ایرانیان آزاده //آوازها از این جهان خسته خوانده ایم //مرا با ترانة تازیان //راهی به خانه نیست.
هم باده، گوارا و //هم میزبان، برادر است، //ما ایرانیان آزاده //آوازها از این جهان خسته خوانده ایم //مرا با ترانة تازیان //راهی به خانه نیست.
دشمنترين مزاحم ابونواس، حسادت همسخنان و عنادِ متشرعين نبود، عصيان و
نبوغ توامان، او را به پيشبينی تقديریِ ابن حباب نزديکتر میکرد که گفته
بود سر به سلامت نخواهی بُرد. ابونواس در بارگاه خليفه، محبوب زنان و
منفورِ مردان بود.
دسيسههای حاسدان بالا گرفت، خواهر خليفه نتوانسته بود در معاشرت با
ابونواس گوی سبقت بربايد، ابونواس به تکثيرِ ميل و خواهر خليفه به خشم. عشق و نفرت به آنجا سر زد که ابونواس به هجوِ خواهر محبوب خليفه برخاست، يحيی برمکی از او آزرده خاطر و هارون پشيمان از آن همه عنايت. پس او را به زندان درافکندند، و از اين ميان تنها امين عباسی ولايت عهد عرب، پدر را از فتوای قتل ابونواس پشيمان کرد. وساطت امين - جگرگوشهی هارون - خلاصی پسر گلنار پارسی را از محبسِ بغداد رقم زد. شبانه از زندانش وارهاندند، پس با دفتر شورشیترين کلمات خود رو به مصر نهاد، اما راه به کوفه بُرد، صباحی در کوفه کران گرفت، و سرانجام به مصر و به مجلس خصيب ابن عبدالحميد - حاکم مصر - اندر شد به سالی، که خوشترين ايام حيات او بود. بیگول و بیگزند، عالیترين عاشقانههای ضد سنت خويش را در همين روزگار و به سرزمين يوسف سرود. و........ادامه
ابونواس گوی سبقت بربايد، ابونواس به تکثيرِ ميل و خواهر خليفه به خشم. عشق و نفرت به آنجا سر زد که ابونواس به هجوِ خواهر محبوب خليفه برخاست، يحيی برمکی از او آزرده خاطر و هارون پشيمان از آن همه عنايت. پس او را به زندان درافکندند، و از اين ميان تنها امين عباسی ولايت عهد عرب، پدر را از فتوای قتل ابونواس پشيمان کرد. وساطت امين - جگرگوشهی هارون - خلاصی پسر گلنار پارسی را از محبسِ بغداد رقم زد. شبانه از زندانش وارهاندند، پس با دفتر شورشیترين کلمات خود رو به مصر نهاد، اما راه به کوفه بُرد، صباحی در کوفه کران گرفت، و سرانجام به مصر و به مجلس خصيب ابن عبدالحميد - حاکم مصر - اندر شد به سالی، که خوشترين ايام حيات او بود. بیگول و بیگزند، عالیترين عاشقانههای ضد سنت خويش را در همين روزگار و به سرزمين يوسف سرود. و........ادامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر