من در ابتدای انقلاب در شورای انقلاب بودم... آیتالله
طالقانی یک ماه بعد به خاطر ما استعفا داد....ایشان به صورت خصوصی به من
گفت: «اگر میخواهید حکومت را به دست بگیرید؛ باید ارتش تشکیل دهید.» همین،
ازجمله موارد اختلاف ایشان با خمینی بود...ادامه مطلب
۱۳ نظر:
ناشناس
گفت...
این آدم بیچاره حسرت به دل مونده. به همین خاطر دروغ میگه لاف در غربت. یک جوری خالی بسته که انگار نفر شورای انقلاب بوده. در حالی که اصلا قد و قواره این حرفها نبود. برای تشکیل ارتش هم انگاری تائید آقای طالقانی حجت بوده و نه ضرورت این کار چنان که دیدیم ارتش بیرون از خاک ایران به هیچ دردی که نخورد هیچ کلی هم باعث کشته شدن بچه های مردم شد. واقعا این دیگه چه موجودی بود گیر مردم افتاد گند زد به هر چی سیاست بود اه هم نگفت. رزمنده سابق
هیچوقت آیت الله طالقانی به مسعود رجوی نگفتند «اگر میخواهید حکومت را به دست بگیرید؛ باید ارتش تشکیل دهید.» آنچه در این مورد به حبوش گفته، خالی بندی و لاف در غریبی است. هشام
آقای یغمأیی سلام دیروز ۳ کامنت تکراری برای ۳ نوشته در دریچه زرد فرستادم اما هیچ کدام چاپ نشد. دلیل آنرا میخواستم بدانم. امروز نیز ماقبل از این کامنت برای بار چهارم کامنت را در زیر این نوشته تکرار کردم، تا چه پیش آید. کامنت من چیزی نبود به غیر از قسمتی از گفته گوهای رد و بدل شده در جلسه سنای آمریکا و برای اطمینان خاطر انگلیسی, گفته گوها را نیز نوشته بودم. اگر تحقیقات و نوشته های شما در تاریخ به همین سبک باشد که باید بر نوشتههای شما خط بطلان کشید چون تاریخ نگاری شما چیزی نیست مگر گلچین کردن قسمتهای مورد دلخواه خود شما و پنهان کردن قسمتی از آن، حالا چرا پنهان کاری، دلیل آنرا من نمیدانم.
افسوس و صد افسوس! غیب طولانی ایشان، مسعود عزیز، شاید به خاطر فرار از همین پرسش ها باشد. به احتمال زیاد خامنه ای هم نقشه غیب شدن دارد! تا مهدی کدام را به حضور بپذیرد.
با دورد آقای بهار منمون از تلاش های خوب شما منمون از روشنگری های درست و خوب شما هیچ چیزی برای گفتن ندارم جز تاسف ! حال به عمق کلاهی که سر ما کرد پی هیبرم اگر خمینی به اعتماد مردم خیانت کرد مسعود به اعتماد اعضا و کادرهای سازمان خیانت کرد. سحر آلبانی
آقای حبوش که ظاهرا دستش آمده که اقای رجوی چه شخصیتی دارد به او می گوید آقا جان اگر در سیاست احساسی برخورد کنید حتما می بازید. این حرف آقای حبوش را باید با آب طلا نوشت و بر سر در ورودی مبارزه مسلحانه به رهبری خورده بورژاوزی دهاتی- مذهبی آویزان کرد.
آقای یغمایی سلام ۱. چه شده که برای انتشار این خبر شما به دنبال ماخذ هستید؟ ۲. مگر سود یا زیان خبر را باید با ترازوی شما اندازه گیری کرد؟ ۳. اگر واقعاً مشکل ماخذ خبر است، این هم ماخذ: صفحه ۴۶ پیدیاف شده جلسه سنای آمریکا، منتشره از طرف الدرسون ریپورتینگ کمپانی، آدرس کمپانی: واشنگتن دی سی آمریکا. ۴. این هم لینک ویدئویی جلسه سنای آمریکا:
HTTP://www.armed-services.senate.gov/hearings/15-10-07-iranian-influence-in-iraq-and-the -case-of-camp-liberty ۵. اگر مشکل ماخذ خبر حل است، لطف کرده و کامنتهای من را چاپ کنید
فقط مونده بود از قول آقای طالقانی دروغ بگه. سق این آدم را با دروغگویی برداشتن. تا هر چی گفته دروغ گفته. توی قرارگاه هم همه میدونستن دروغ میگه چاره ای نداشتن و کاری نمیتونستند بکنند. فساد سر تا پای این رهبر عقیدتی را گرفته. دیگه هیچ خجالت هم نمیکشه که دروغ بگه. چون عادت کرده. رزمنده سابق
با سلام دوباره به شما آقای یغمأیی از من توضیح خواسته بودید که فایده این خبر چیست. آیا این خبر دارای فایده یا ضرر است نمیدانم اما پخش نکردن آن از طرف شما و خواستن توضیح که فایده آن چیست این را القا میکند که این خبر دارای سود یا زیانیست. حال سوال به خود شما برمیگردد که چه سود یا زیانی در این خبر نهفته است که شما از درج آن طفره میروید؟ مگر غیر از این است که قسمتی از نوشتهی شما و دیگران، گفتارهای شما و دیگران و اشعار شما حول آقای رجوی دور میزند. آیا درج آن به شمایان ضرری میزند؟
توضیحات در مورد دستیابی به متن کامل نوشته را در کامنت قبلی نوشتهام و برای اطمینان خاطر قسمتی از آن نوشته را همراه با متن انگلیسی آنرا دوباره اینجا بازنویسی میکنم. امیدوارم که مورد سانسور شما واقع نشود.
قسمتی از گفته های جلسه در سنای آمریکا
سناتور منچین: .......... چه اتفاقی برای شوهرش افتاد، مسعود؟ ما از سال ۲۰۰۳ چیزی از ا و نشنیدیم. آیا کسی میدونه چه اتّفاقی برای او افتاد؟ کلنل مارتین: ا و در یک حمله زخمی شد. Senator Manchin: -- leader now. What happened to her husband, Massoud? We haven't heard from him since 2003. Does anybody know what happened to him? Colonel Martin: Sir, he was wounded in an attack.
۱۳ نظر:
این آدم بیچاره حسرت به دل مونده. به همین خاطر دروغ میگه لاف در غربت. یک جوری خالی بسته که انگار نفر شورای انقلاب بوده. در حالی که اصلا قد و قواره این حرفها نبود. برای تشکیل ارتش هم انگاری تائید آقای طالقانی حجت بوده و نه ضرورت این کار چنان که دیدیم ارتش بیرون از خاک ایران به هیچ دردی که نخورد هیچ کلی هم باعث کشته شدن بچه های مردم شد. واقعا این دیگه چه موجودی بود گیر مردم افتاد گند زد به هر چی سیاست بود اه هم نگفت.
رزمنده سابق
هیچوقت آیت الله طالقانی به مسعود رجوی نگفتند «اگر میخواهید حکومت را به دست بگیرید؛ باید ارتش تشکیل دهید.»
آنچه در این مورد به حبوش گفته، خالی بندی و لاف در غریبی است. هشام
در این مورد تنها حرفی که ایت الله طالقانی به مجاهدین زده همان " مویز نشده کشمش نشو ید " بود و بس
علی
آقای یغمأیی سلام
دیروز ۳ کامنت تکراری برای ۳ نوشته در دریچه زرد فرستادم اما هیچ کدام چاپ نشد. دلیل آنرا میخواستم بدانم. امروز نیز ماقبل از این کامنت برای بار چهارم کامنت را در زیر این نوشته تکرار کردم، تا چه پیش آید.
کامنت من چیزی نبود به غیر از قسمتی از گفته گوهای رد و بدل شده در جلسه سنای آمریکا و برای اطمینان خاطر انگلیسی, گفته گوها را نیز نوشته بودم.
اگر تحقیقات و نوشته های شما در تاریخ به همین سبک باشد که باید بر نوشتههای شما خط بطلان کشید چون تاریخ نگاری شما چیزی نیست مگر گلچین کردن قسمتهای مورد دلخواه خود شما و پنهان کردن قسمتی از آن، حالا چرا پنهان کاری، دلیل آنرا من نمیدانم.
حقّانی
افسوس و صد افسوس! غیب طولانی ایشان، مسعود عزیز، شاید به خاطر فرار از همین پرسش ها باشد. به احتمال زیاد خامنه ای هم نقشه غیب شدن دارد! تا مهدی کدام را به حضور بپذیرد.
با دورد آقای بهار
منمون از تلاش های خوب شما
منمون از روشنگری های درست و خوب شما
هیچ چیزی برای گفتن ندارم جز تاسف !
حال به عمق کلاهی که سر ما کرد پی هیبرم
اگر خمینی به اعتماد مردم خیانت کرد مسعود به اعتماد اعضا و کادرهای سازمان خیانت کرد.
سحر آلبانی
اقای حقانی
اولا از این خبر رسانی چه سودی متصور است ثانیا ماخذ کجاست عزیز ولی مساله این است چه سودی متصور از اینکه فلانکس زخمی شده یا نه
آقای حبوش که ظاهرا دستش آمده که اقای رجوی چه شخصیتی دارد به او می گوید آقا جان اگر در سیاست احساسی برخورد کنید حتما می بازید.
این حرف آقای حبوش را باید با آب طلا نوشت و بر سر در ورودی مبارزه مسلحانه به رهبری خورده بورژاوزی دهاتی- مذهبی آویزان کرد.
نیری
آقای یغمایی سلام
۱. چه شده که برای انتشار این خبر شما به دنبال ماخذ هستید؟
۲. مگر سود یا زیان خبر را باید با ترازوی شما اندازه گیری کرد؟
۳. اگر واقعاً مشکل ماخذ خبر است، این هم ماخذ: صفحه ۴۶ پیدیاف شده جلسه سنای آمریکا، منتشره از طرف الدرسون ریپورتینگ کمپانی، آدرس کمپانی: واشنگتن دی سی آمریکا.
۴. این هم لینک ویدئویی جلسه سنای آمریکا:
HTTP://www.armed-services.senate.gov/hearings/15-10-07-iranian-influence-in-iraq-and-the -case-of-camp-liberty
۵. اگر مشکل ماخذ خبر حل است، لطف کرده و کامنتهای من را چاپ کنید
متشکرم
حقّانی
فقط مونده بود از قول آقای طالقانی دروغ بگه. سق این آدم را با دروغگویی برداشتن. تا هر چی گفته دروغ گفته. توی قرارگاه هم همه میدونستن دروغ میگه چاره ای نداشتن و کاری نمیتونستند بکنند. فساد سر تا پای این رهبر عقیدتی را گرفته. دیگه هیچ خجالت هم نمیکشه که دروغ بگه. چون عادت کرده.
رزمنده سابق
جناب حقانی
با سلام لینک سرکار منتشر شد ولی در باره نشر یا عدم نشر اجازه بفرمائید مسئول وب تصمیم بگیرد در من فایده این خبر چیست؟ خوبست تویح دهید
چناب حقانی
ضمنا این لینک که داده اید احتمالا اشتباه است چون می نویسد نات فاوند پیج
مدرسه
با سلام دوباره به شما آقای یغمأیی
از من توضیح خواسته بودید که فایده این خبر چیست. آیا این خبر دارای فایده یا ضرر است نمیدانم اما پخش نکردن آن از طرف شما و خواستن توضیح که فایده آن چیست این را القا میکند که این خبر دارای سود یا زیانیست.
حال سوال به خود شما برمیگردد که چه سود یا زیانی در این خبر نهفته است که شما از درج آن طفره میروید؟ مگر غیر از این است که قسمتی از نوشتهی شما و دیگران، گفتارهای شما و دیگران و اشعار شما حول آقای رجوی دور میزند. آیا درج آن به شمایان ضرری میزند؟
توضیحات در مورد دستیابی به متن کامل نوشته را در کامنت قبلی نوشتهام و برای اطمینان خاطر قسمتی از آن نوشته را همراه با متن انگلیسی آنرا دوباره اینجا بازنویسی میکنم. امیدوارم که مورد سانسور شما واقع نشود.
قسمتی از گفته های جلسه در سنای آمریکا
سناتور منچین: .......... چه اتفاقی برای شوهرش افتاد، مسعود؟ ما از سال ۲۰۰۳ چیزی از ا و نشنیدیم. آیا کسی میدونه چه اتّفاقی برای او افتاد؟
کلنل مارتین: ا و در یک حمله زخمی شد.
Senator Manchin: -- leader now. What happened to her
husband, Massoud? We haven't heard from him since 2003.
Does anybody know what happened to him?
Colonel Martin: Sir, he was wounded in an attack.
متشکرم
حقّانی
ارسال یک نظر