اما در کنارحقیقت
قبل ازششمین کشتار وحشیانه ساکنان لیبرتی توپخانه قلمی و نظری رهبر عقیدتی و عیال مدتی خاموش بود، و بجز ایرج مصداقی که هدف دائمی حضرات است راجع به بقیه سکوت کرده بودند. این کمی عجیب بود ولی بزودی آتش بس بپایان رسید. علت آتش بس موقت اجباری برای من روشن بود. در این جدال و چالش میان عده ای شخصیتهای منفرد و بی امکان ولی راست پندار و اهل درد، و دم و دستگاه رهبر عقیدتی و عیال بازنده آنها بودند. خودشان بهتر میتوانند توضیح بدهند. دو سه سال قبل من نوشته بودم شما موفق نمیشوید زیرا «حق با ماست »............ادامه دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲۲ نظر:
مستدل و منطقی به امید نجات تمام بچه های لیبرتی و دور شدن انها از چنگ و دندان رزیم آخوندها به امید آزادی ایران از بدبختی و سیاهی
بروید و با جهان حقیر خودتان خوش باشید شما از انقلاب و مبارزه چه میفهمید؟
پس حضرت یغمایی
نتیجه میگیریم
که توهین تحت نام
انتقاد حق مسلم شماست
هر چه دلتان خواست
بنویسید و بگویید
کسی هم اعتراض نکند
کسی هم مقابله به مثل نکند
چون آنوقت
به نخ آویزان دامنتان
بر میــــــخورد
یعنی شما و تمام
یاروغارانتان
هر طور که دلتان میخواهد
زیر و رو رهبر یک جنبش
را بگویید کک کسی هم نگزد
شاید انتظار دارید
بعد از توهین هایتان
برایتان دسته گل هم بفرستند
و از شما با نقل و شیرینی
هم پذیرایی کنند
بنظر من
بروید با مدیر گینس رکورد
تماس بگیرید
تا رکورد پرویی
بعد از سنگ پای قزوین را
بنامتان ثبت کند.
دلسوز
آقا یا خانم فروزنده رحیمی
شما که از انقلاب و مبارزه خیلی می فهمید
لطف کنید یک نمونه از لنین . مائو. چه گوارا. جیاپ یا هرکه از رهبران انقلابی صلاح می دانید بیان کنید که پاسخ نقدو سوال حول استراتژی را با انگ و برچسب داده باشند و یک مورد ذکر کنید که اینان یا هر رهبر انقلابی دیگری( لطفا استالین را که میدانم حتما در نهانگاه ضمیرتان ارادت خاصی به او دارید را قاطی اینها نکنید) استراتژی خویش را مخفی کرده باشند وحاضر به بیان آن در بین توده ها نبوده اند.
حتما که شما جهان پهناوری به بزرگی وصل به رهبری عقیدتی دارید باید پاسخ شایسته ای داشته باشید.
محسن از آلبانی
خاک توی اون سرت کنن فروزنده که اینقدر حقیر و احمقی
دلسوز 2
جناب یغمائی بسیار مقاله دقیق وبا استدلال و منطقی درست اما کاش ان چند سطری را که به تندی نوشته اید نمی نوشتید حیف از این قلم مستدل و دلسوز که به عصبیت همراه بشود درود برشما و سربلند باشید و به امید نجات فرزندان اسیر ایران از کمپ خونبار لیبرتی
الف. پ. آدرم
الف پ آزرم عزیز
بر عکس شما من می گویم که بایست جواب رجوی را با همان زبان خودش داد و با تنقیه و چوب و هر وسیله دیگری مجبورش کرد که بالا بیاورد و هدفش و حرفش را بطور روشن بزند.
رجوی باید بفهمد که اگر محترمانه حرف نزند و بخواهد با توهین محیط را آلوده کند می توان و باید سکه یک پولش کرد.
درود به آقای وفا یغمایی
مهشاد ش
کربلأیی اسمال،
این کامنت را یک بار نوشتم اما با کمی تغییرات به تکرارش میارزد.
کربلأیی اسمال، من اینو متوجه میشم که هر کسی ممکنه به نوعی مبارزه کنه. یکی قهر آمیز، یکی با کار سیاسی-مدنی، یکی با مبارزه منفی، یکی با ....
کربلأیی اسمال، اینرا هم میدونم که در ایران عده ایی هستند به نامهای مختلف، از اصلاح طالبان و دلواپسان، و دیگران. هر چی دارم فکر میکنم که شما را تو کدوم گزینه قرار بدم، کمی مساله سخت میشه. میخوام بگم که شما شاید در گزینه معتقدین به مبارزه سیاسی هستی میبینم که بیشتر به مبارزین معتقد به مبارزه منفی نزدیک تر هستی اما نه از آن نوع راه و رسم گاندی. اگر گذر زمان را مثبت حساب کنیم، شما که فعلا به طور رسمی تا سی خرداد عقب رفتی و هر از گاهی یه کمی هم عقب تر میری و میگیای کاش همان موقع که در زندان بودی طلب بخشش میکردی. شاید هم بشه تو را در گزینه جدیدی به نام دلنگرانان قرار داد. این دلنگرانان از لحاظ سیاسی و عمل سیاسی از خاتمی چیا هم عقب ترن.
کربلأیی اسمال، اینرا هم میدونم که هر کسی میتونه تحلیل کنه، نقد کنه و حتا در نقد و تحلیل از تهمت زدنو و فحش دادن هم استفاده کنه. اما اینو نمیدونم که چرا وقتی که جواب فحش را با فحش بهش میدان ناراحت میشه، نمونش خود شما.
کربلأیی اسمال، مرد حسابی، به تو و امثال تو چه ربطی داره که که برای دیگرون خط تعیین میکنید. این درست مثل این میمونه که کسانی که به مبارزه سیاسی متقعد بودند یقه احمدزادهها و حنیف نژادها و ... را میگرفتند و میگفتند که شماها باید مبارزه قهر آمیز را تعطیل کنید و یا اینکه خون شهیدان را میخواستند به گردن آنها بندازند. فیلم دکتر ملکی با کمری خمیده با پلاکاردش را ببینید و شرم کنید.
کربلأیی اسمال، نمیتونی کمبودها و کم آوردنهای خودت رو زیر نقاب منتقد مخفی کنی. به هر راهی که معتقد هستی در عمل اونو نشون بده تا ببینیم که چند مرده حلاجی.
صفحه اول سیاست میگوید:
هر کسی را راهیست
به کسی چه
که یکی میخواهد قدمی بردارد
کربلأیی اسمال
باز کن پنجره را
دوره خرمردرندی، تزویر و ریا گذشت
از جلوی پنجره رد شو
بگذار کمی باد بیاید
اسماعیل
عزیز
تو مشکلت این است که نمیخواهی بفهمی و قبول کنی نابود کردن حیات ادمها کار شری استبمن چکار داری
فرض کن من اصلا از مبارزه بیزارم
حرفم را نقد کن کبلائی
خدا یارت
درود بر خواهر مریم خاک بر سر معاندان
علی یاسری پور
آقای اسماعیل ! رهبر عقیدتی با سیاست های نا بخردانه اش یکی از عوامل بقای این رژیم است . کدام قدم را برداشته است؟ پیر و پاتار کردن مبارزینی که یک زمان انگیزەی مبارزاتی داشتند ، در عراق و مانع خروج آنها شدن اسمش مبارزه است؟ رهبر عقیدتی را جزو کدام دسته می توان تقسیم بندی کرد؟ دلواپسان ، دلنگرانان ، اصلاح طلبان یا..؟. عزیز من ! آقای اسماعیل وفا یغمایی یک عمر در مسیری گام برداشت که درست یا غلط فکر می کرد سعادت مردم در آن است . آن زمانی که باید بها می داد ، بها داد . عمرش را گذاشت . حالا هم که فهمیده :
تا بداند مومن و گبر و یهود
که در آن صندوق جز لعنت نبود
راه خودش را جدا کرده و به نقد مواضع رهبر عقیدتی و تلاش برای نجات جان تتمەی باقیمانده از سازمان از عراق کرده است . بعضی وقت ها بزرگترین مبارزه این است که شبیه دشمنت نشوی عزیز من ! رهبر عقیدتی چه فرقی با ولایت فقیه دارد؟ تمام مرزهای بی حیایی و رذالت را طی کرده است . او در کجای مبارزات مردم ایران ایستاده است؟ اسماعێل یغمایی یک شاعر است که در تمامی جوامع و در تمامی کشورها از اعتبار و عزت ویژه ای برخوردارند . فکرشان هر چه می خواهد باشد . فقط در فرقه های کثیف و ارتجاعی "مزدور و از هضم رابع گذشته" نامیده می شوند . چون فرقه های اصولا برای انسان به صرف انسان بودن ارزش قائل نیستند . یک بار مهر تابان گفت : کار شما این است که باید تمایلات مسعود را کشف کنید . پس عزیز من تو هم به همین کار مشغول باش . با آقای یغمایی چکار داری که چطور می نویسد و چطور فکر می کند؟ به فکر این باش که تمایلات رهبر عقیدتی را کشف کنی . تمایلات ایشان هم معمولا رنگ ازدواج و ایدئولوژیک و رقص و رهایی و از این چیزها به خود می گیرد
سهراب
بچه کربلائی صفدر
این اقا که با نام اسماعیل امده و کامنت گذاشته برای اقای یغمائی یکی از دست اندرکاران همان اش خاله مریم است چرا ؟
بخاطر اینکه اقای یغمائی مگه چه کرده جز روشن کردن نورافکن مگر کار بدی است که انسان محیط را روشن کنه نه مثل رهبر عقیدتی و زنش و بیتش محیط را تارک میکنند اب را گل الود میکنند تا ماهی خودشان را بگیرند تمام حرف هم این است مشکل نه در اقای یغمائی است و نه در مصداقی و امثالهم مشکل در شارلاطانیست که اوباشانی گرد خود اورده که به خواهر و مادر خودشان هم رحم نمی کنند چه برسد به رحم کردن به یغمائی ها
اما ما ایرانیها میخواهیم یک قولی به رجوی و زنش وبیتش بدهیم ما منتظر شما هستیم زودتر به ایران بیائید همه مردم ازاده ایران منتظر شما هستند عجله کنید اما باید به عرض مبارک این شارلاطان ها برسانیم که هدف ما از امدن شما نه برای این است که حکومت را در اختیار شما قرار دهیم ما اخوندها را سرنگون میکنیم مصمم هستیم و انها را به محاکمه خواهیم کشید این انتظار ما برای این است که شما هم باید در کنار اخوندها به پای میز محاکمه کشیده شوید هزاران دلیل برای محاکمه شما وجود دارد همچون هزاران دلیل برای محاکمه اخوندهای پست فطرت پس به ایران بیائید ما منتظر هستیم عجله کنید
قول میدهم همین امروز اگر حکومت ملاها سرنگون شود رجوی و زنش به ایران نخواهند امد قول میدهم انها میدانند که به تاریخ ایران زمین همچون ملاهای جنایتکار ریده اند و باید به قضاوت مردم ایران کشیده شوند
اتفاقا محاکمه برادر مسعود را هم در جوادیه خواهیم گذاشت میخواهیم که او در جوادیه عملیات جاری کند
خدایا تا روز سرنگونی ملاهای پلید و جنایتکار رجوی و زنش و بیتش را زنده نگه دار
اسماعیل گرام
خواندن نوشته آخر تو برای من بخت بلندی بود . بخت پالایش چند مین بارخودم از چرک های فکری و چرکابه های پنداری...
اندیشه فکری و تشکیلاتی سازمان چه سالهای قبل وبعد از انقلاب آنچنان توانا بود که در سطح ملی توانست همگامی بیافریند اما
دردمندانه دیری نپایئد که وابستگی به دیکتاتور و شیوخ مرتجع منطقه نفس ها را آرام آرام برید و کاررا بدانجا رساند که جز بهره برداریهای حقیر ازخون های بناحق ریخته چاره دیگری برایش باقی نمانده است و دردمندانه پرورش یافتگان این مکتب هرگونه طلیعه آزاداندیشی وکوچکترین جرقه فکرنو وآزاد را انحراف وکژاندیشی وخیانت و مزدوری می داند.
اسماعیل گرام
خواندن نوشته آخر تو برای من بخت بلندی بود . بخت پالایش چند مین بارخودم از چرک های فکری و چرکابه های پنداری...
اندیشه فکری و تشکیلاتی سازمان چه سالهای قبل وبعد از انقلاب آنچنان توانا بود که در سطح ملی توانست همگامی بیافریند اما
دردمندانه دیری نپایئد که وابستگی به دیکتاتور و شیوخ مرتجع منطقه نفس ها را آرام آرام برید و کاررا بدانجا رساند که جز بهره برداریهای حقیر ازخون های بناحق ریخته چاره دیگری برایش باقی نمانده است و دردمندانه پرورش یافتگان این مکتب هرگونه طلیعه آزاداندیشی وکوچکترین جرقه فکرنو وآزاد را انحراف وکژاندیشی وخیانت و مزدوری می داند.
همونطور که علی جونم در بالا جواب شما فتنه گران و عناصر وابسته و مزدوران شرق و غرب و جنوب و شمال را بطور مستدل داد و از خواهر مریم خیلی دفاع کرد من هم میخام بهتون بگم الهی جز جیگر بزنید, خاک عالم بر سرتون, الهی جذام بگیرید. علی, ننه جون! الهی قربون تو و خواهر مریم برم من, که چقدر ماهید. نمی دونی وقتی خواهر مریم میخنده, من همینجوری غش میکنم. این ضد انقلابها, چشم دیدن خواهر و برادر را ندارند, حسودیشون میشه, هی الکی بهونه میگیرند که استراتجی چیه, چرا رزمندگان در لیبرتی موندند, چرا الکی کشته میشند, جوابشون رو میخام مثل آدمهای فهمیده و باکلاس بدم: خواهر مریم و برادر مسعود هر کاری دوست دارند میکنند تا چشم شما کور بشه, برید گم شید, به قول برادر شریف: تورو سننه!
خوشت اومد علی جون که چه جوری دک و پوزشونو کوبیدم. علی جون فقط حواست باشه که یه وقت نشینی حرفهای این آدمهای ناباب رو بخونی و از راه بدر شی. شیرمو حلالت نمیکنم.
ننه علی خاکسری پور
ننه علي خاكسري، مرسي جالب بود، كوروش
*خامنه ای و تمام کشتارگران مجاهدین و تمام کسانی که حلقه مزدوری این حکومت فاسد را بگوش دارند جنایتکارند و سرانجام در روز موعود باید پاسخگوی مردم ایران باشند
**رهبران عقیدتی و مسئولان مربوطه باید به روشنی بگویند که استراتژیشان که از تابستان شصت و هفت در ابهام فرو رفت و تا هم اکنون نیز در ابهام است برای برجای ماندن یا نماندن لیبرتی بعنوان دژ انقلاب و سرنگونی چیست ؟چگونه میخواهند به جز زمان خریدن برای خود از لیبرتی ودو هزار و چند صد انسان بی سلاح رژیم پلید ملایان را سرنگون کنند.
***و سخن آخر کسانی که مجاهدین را در کشتارگاه لیبرتی نگهداشته اند و برای جابجائی آنها اقدام نمی کنند مسئولند و شانه به شانه شیخ پلید خامنه ای ایستاده اند. در این شک نکنید.نورافکنها روشن است. میتوان دید و مطمئن باشید در آینده قدرت روشنائی و نیز بینائی بیشتر خواهد شد.
تا وقتی نیروئی دیگر در میدان نیست باید از مجاهدین خلق حمایت کرد شما مطمئن باشید حتی مسعود رجوی به حاکمیت هم برسد نمیتواند دیکتاتوری اعمال کند ایران کنونی ایران سابق نیست باید تمام نیروهای مخالف رزیم اخوندی حفظ بشوند این یک اصل است
میهن
اقا گلستانی ای اقا چه میفرمائید شما
تا هزار سال دیگر هم اگر نیروی واقعی در میدان نباشد تن رجوی ها نخواهیم داد حتی اگر این حکومت صد سال دیگر ادامه داشته باشد ما نیستیم انموقع ولی بچه های ما هم نخواهند پذیرفت در ضمن بحث انتخاب رجوی یا دیگری نیست راجب رجوی بحث کاملا واضع ااست و باید این شارلاطان را به پای میز محاکمه کشید پس از انقلاب پس اصلا بحث این نیست که رجوی را بپذیریم یا نپذیریم دوما اگر هیچ نیروی انقلابی هم پیدا نشود هرگز زیر سایه ادم های شوم و روانی و دیوانه نخواهیم رفت
با درود به اسماعیل عزیز
راستش دروغ چرا چون من شاهد شکل گیری این اش بودم بهتر دیدم شرح دهم
بعداز جریانات اخیر خاله یک روز با عصبانیت همه را به اور فراخواند در حالی که قهوه میخورد گفت شما دوباره رفتین ته دره و انجاهم قبری کندین ودر دنیای پاسیویسم سیر مکنین .... ؟
به ناگهان مثل همیشه یکی از کلفتهای خاله حرف را قطع کرد و با خشم گفت که شما از موضع خودتان حق دارید ارام برخورد کنید اما ما مگر اینقدر بی غیرت شدیم که اینهمه به رهبر ان عقیدتیمان بتازند و ما ساکت بشینیم ؟ ای بی عرضه ها بی غیرتها بی همه چیزها به خودتان نگاه کنید کجائید و چه میکنید شرمتان باد وو ... در اخر هم طبق معمول گریه و زاری ...
که دیگر هجوم به میکروفون اغاز شد و همه برای بدوبیراه گفتن به خوداز یکدیگر سبقت میگرفتند ...
من فلان فلان شده نشسته بودم و حرفهای این مزدوران را میخواندم و نامردانه فکر میکردم که درست میگویند ....
من فلان فلان شده می شنیدم اما هیچ به رگ وغیرتم بر نمیخورد که گلوی انها را بجوم من یک هم یک مزدور و ....
من فلان فلان شده سالهاست از این رهبری میخورم اما ککم هم نمیگزه که ...جا داره بمیرم من حقم اعدام است و....
ارشدترین و سیاسی ترین هم با نهیب کلفت دیگری بلندشد و بجای همه قول داد که کار نکرده را جبران کنند و ...
و اینگونه بود که دیگ خاله باز گذاشته شد و اش اماده شد
شاد و پیروز باشید
کربلأیی اسمال چرا اینقدر گله و شکایت میکنی. نمیدونم منظورت از شماره کردن مقالات مجاهدین و شورا چیه و چی رو میخوای ثابت کنی. اگه منظورت تعداد مقاله س که با شمارش کردن مقالات، شعرها، و .... در درچه زرد در رابطه با حمله و فحاشی به مجاهدین، هواداران مجاهدین و شورا نشون دهنده اینه که نوشتههای شما بیشتر از اونا بوده. من تا شماره ۲۴ شمردم و دیگه ادامه ندادم.
کربلأیی اسمال اگه اشتبا نکنم اولین مقالهای که اونا نوشتن از طرف خانوم جدیدی بود به نام "جنایت علیه ساکنان لیبرتی و میرزابنویسهای دهان گشاد" که از تیتر مقاله میشه فهمید که داره جواب یکی از شماها را میده. حالا هی بگو توپخانه خاموش بود و این حرفا. تازه فکر نمیکنی تو این نوشتت خودت بندو به آب دادی. از یه طرف میگی که توپخانه خاموش بوده و از طرف دیگه میگی که دلیل پایان آتش بس اعتراض شماها بوده.
کربلأیی اسمال به نظر میرسه که دل نازک شدی یا نکنه خدای ناکرده فکر میکنی خبریه و هول ورت داشته. اینو یه بار قبلان بهت گفته بودم اما چه میشه کرد، بشر موجودیست پیچیده.
اسماعیل
۱۰ شاعر و ۲۶ نویسنده!
در صفحه اول ساست همبستگی ملی
«بیانیه هنرمندان، ورزشکاران، روشنفکران، متخصصین، شخصیتهای سیاسی و رسانه ای، درباره حمله جنایتکارانه به کمپ لیبرتی» منتشر شده
بیانیه علیه موشکپرانی در لیبرتی کاری است درست و نیکو. و از قضا همه منتقدین به سیاستهای آقای مسعود رجوی هم بر آن انگشت گذاشته اند. از همان دقایق اول
منتها آنها ضمن محکوم کردن آن جنایت که تبانی حاکمان تهران و بغداد و بی عملی غیرمسئولانه امریکا و ملل متحد، در شکل گیری آن مستقیم و غیر مستقیم دخیل بود، از رهبری مجاهدین این سئوال به حق را هم پرسیدند که آیا خود شما در نگهداری ساکنین لیبرتی هیچ کوتاهی نداشته اید؟
آیا تنها و تنها ارباب بی مروت دنیا هستند که برای انتقال آنان کارشکنی میکنند؟
ممکن است چنین باشد.
خب در اینصورت به جای اطلاعیه های گِرد و پت و پهن که از «تکمیل پروسه انتقال» و...دم میزند، چرا، واقعاً چرا تیز و روشن به موارد مشخص این مانع نراشی در یک اطلاعیه رسمی اشاره نمیشود؟
ممکن است برخی از امضاکنندگان که به درستی جنایت لیبرتی را محکوم کرده اند ندانند، اما متاسفانه نقش رهبری مجاهدین انکار ناشدنی است . نقش مخربی (که البته نه عمداً) به قاتلان فرصت و امکان ضربه زدن داد.
سئوال آخر
آیا همه ۲۶ نفری که در اطلاعیه محکوم کردن جنایت لیبرتی جلوی اسمشان نویسنده نوشته شده ، همه اشان مثل آقایان خویی و خرسندی و نوری علا و میرآفتابی و معصومی و هزارخانی واقعاً نویسنده اند؟
چقدر نویسنده داشتیم و نمی دانستیم !
اشتباه نشود آن جنایت کار رژیم است. محکوم کردن آن هم بسیار کار درستی است و منتقدین مجاهدین هم از همان اول علیه آن موضع گرفتند. فیسبوک سینا
ارسال یک نظر