مرگ هما بیش از آنکه فکر می کردم مرا دیوانه کرد. خواستم با یک خاطره ...یک
عکس...یادش را گرامی دارم وخفقان به گیرم و ننویسم...در بسیاری از موارد
سکوت کردم - نه برای سر سبزم - که زبان سرخ را بستم تا سودی نصیب کسی ،یا
کسانی نه شود، و این کسان نتوانند از نوشته ی من استفاده کنند اما از
خواندن اطلاعیه ی کانون نویسندگان در تبعید در باره ی هما ناطق ،سرم کش
آمد! و دود از کله ام بلند شد. ادامهی مطلب...
۱ نظر:
مرا بیاد روزهای پس از مرگ زنده یاد غلامحسین ساعدی میندازد که همه بعد از مرگش او را از خود مینامیدند!
ظاهرا علاوه بر تمام محسنات خودخوانده، از رفتگان حیثیت گرفتن هم جزو عادات شده است!!
ارسال یک نظر