دریچه زرد: در باره سفر یا دزدیدن صبری حسن پور در ترکیه و دو گزارش. اسماعیل وفا یغمائی

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

در باره سفر یا دزدیدن صبری حسن پور در ترکیه و دو گزارش. اسماعیل وفا یغمائی

صبری حسن پور را از حدود بیست سال قبل میشناسم. سالها هوادار شورا و مجاهدین بود و در اکثر گردهمائی ها شرکت میکرد. بعدها فاصله گرفت ولی تا جائی که من مطلعم کاری به کار آنان نداشت. صبری اهل شعر و فیلم و هنر بود و در سفرها به دلیل علایق هنری بسیار گرم و با محبت برخورد میکرد. گاهی جلسات شعر را او برگزار میکرد.سیگار فراوان میکشید
و یکی دوبار قلبش را عمل کرده بود. آخرین بار در پاریس در خانه یکی از دوستان مشترک در یک مجلس مهمانی او را دیدم .این اواخر شنیدم تلویزیونی راه انداخته و ...

چند بار هم از من تقاضای مصاحبه کرد که به دلیل گرفتاریها انجام نشد. مدتهاست که دیگر از او خبری نداشتم تا امروز دو گزارش در باره او دیدم. اولی متعلق به سایت وزین! آفتابکاران است، هوادار شورا و سازمان آقای رجوی، تیتر این چنین است: لینک:صبری حسن پور خائن حامی‌ تواب تشنه‌ به خون دستگیر شد.

تیتر بیشتر شبیه یک فتوای تکفیر است تا تیتر یک خبر و شادی بیرحمانه ای که از خائن شدن!! یا دستگیر شدن! از قلم خبر نویس چکیده حیرت آور است. با خود فکر کردم چه کسانی از خیانت وخائن شدن لذت میبرند و فقط ملایان نیستند و در کادر منطقی که از خیانت بهره میبرد باید گفت:

درود بر عنصر خیانت که در کنار عنصر شهادت باعث خیر و برکت است و بقول رمی های قدیم که میگفتند یا با نیزه یا بر نیزه! باید گفت یا شهادت یا خیانت و چیز دیگری وجود ندارد! و درود بر آخوند جنایتکار که دستگیر میکند یا به خیانت میکشد و بد نیست در کنار لیست شهیدان لیست دور و درازی از خائنان با ذکر سوابق زندگی و فعالیتها و بخصوص وابستگی سازمانی و علل خیانت و شمار خیانتها تهیه شود تا حقی ضایع نگردد.

من موقع خواندن مطلب با خودم فکر میکردم خیانت یا دستگیری هر چه باشد کجای به زوال رفتن یا دستگیری یک پناهنده جای شور و شادی دارد انهم کسی که بیش از بیست سال به سهم خود حامی بوده است. این سئوالات را باید از نویسنده خبر پرسید.

در تیتر چند موضوع وجود دارد:

اول «خائن بودن صبری حسین |پور!»

دوم این خائن !حامی تواب تشنه به خون است. تواب تشنه به خون هم منظور آقای ایرج مصداقی است.

اینکه صبری شخصا خائن است یا اینکه به دلیل مصاحبه با آقای مصداقی خائن شده و از چه زمانی و به چه دلائلی خائن شده روشن نیست. میتواند مجموع اینها باشد یا نباشد و خودتان بروید مقاله را بخوانید .

نکته دیگر و با قبول صحت خبر!اینکه چرا یک خائن را که حامی یک تواب بوده دستگیر کرده اند خودش معضلی دیگری است که باید به آن اندیشید.

همزمان با این نوشته وزین، نوشته دیگری با دو عکس روی فیس بوک اقای بابک آزاد منتشر شده که میگوید اقای صبری حسن پور برای دیدار اقوامش به ترکیه رفته و در آنجا توسط سربازان گمنام امام زمان ربوده شده است. قبل از این نیز در کشورهای مختلف اعضا و هواداران مجاهدین ربوده شده اند و این چیز تازه ای نیست و می تواند واقعی باشد.برای کسانی که نمیتوانند به فیس بوک آقای بابک آزاد دسترسی داشته باشند .

https://www.facebook.com/babak.azad.iran/posts/10153549784761099?__mref=message_bubble

میتوانندنوشته را در زیر بخوانند

«رسانه‌‌های رژیم جمهوری اسلامی خبری را منتشر کرده‌اند مبنی بر اینکه صبری حسن پور یکی‌ از مخالفان جمهوری اسلامی که گویا مجری یک شبکه تلویزیونی در خارج کشور است را در ایران دستگیر کرده‌اند، بنا به گزارشات رسانه‌های رژیم که همگی‌ تحت کنترل وزارت اطلاعات هستند، صبری حسن پور برای دیدن فامیلش به ایران سفر کرده بود، اما به نظر میرسد که واقعیت چیز دیگریست و او برای دیدن خواهرش به ترکیه سفر کرده بوده و نه‌ ایران و در زمانی‌ که ایشان در ترکیه بوده‌اند توسط سربازان گمنام امام زمان ربوده می‌شوند و به سرزمین امام زمان برده می‌شوند و سپس اعلام میکنند که این فرد در ایران دستگیر شده است. عکسهای صبری حسن پور و خواهرش در ترکیه نشان میدهد که ادعا‌های رژیم دروغی بیش نیست. سابقه آدم ربایی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در ترکیه به ۳۵ سال پیش بر میگردد. ترکیه همیشه یکی‌ از جولانگاه‌های رژیم بوده است و همواره به راحتی‌ مخالفان را شکار میکرده است. رژیم فاسد ترکیه نیز در این جنایت همیشه همکار و شریک رژیم بوده است، در سال ۱۹۸۸ که ما پایمان به ترکیه رسیده بود هر روزه شاهد ربودن مخالفان و یا دستگیری آنان و فرستادنشان به کام مرگ بودیم. در چندین مورد ماموران جنایتکار رژیم مخالفان را دستگیر و آنان را در گونی‌ میکردند و با اتومبیل از مرز به ایران می‌بردند، در یک مورد ۴۵ نفر از پناهندگان بی‌ دفاع توسط پلیس ترکیه دستگیر شدند و آنان را در مرز بازرگان به پاسداران تحویل دادند، آن جنایتکاران نیز همان‌جا همه را به گلوله بستند. ترکیه حیات خلوت رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی است و دستش برای انجام هر جنایتی باز است و تا کنون صدها تن‌ از مخالفان در ترکیه یا ترور شده‌اند یا ربوده شده‌اند و در ایران به جو‌خه‌های اعدام سپرده شده‌اند.»

***

در هر حال عجالتا چیزی روشن نیست. صبری حسین پور پناهنده قدیمی دستگیر شده است . این باعث تاسف است . خدمت یا خیانتش حتما روشن خواهد شد عجالتا صرفا یک خبر را با دو انعکاس خواهید خواند (دستگیری و ربوده شدن، خیانت)و بعد از این روشن خواهد شد که کدام انعکاس درست است. من از این ماجرا اندوهگینم.

اسماعیل وفا یغمائی

21 آوریل 2016 میلادی
-----------------------------------
انعکاسات شگفت دستگیری صبری حسن پور در رسانه های جمهوری اسلامی و خارج کشور

بقیه انعکاسات را در صورت علاقه روی لینک زیر یا گوگل دنبال کنید

Previo us 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 Next

۱۳۷ نظر:

ناشناس گفت...: بسیار خبر بدی است ملاها دوباره شروع کرده اند به دزدیدن پناهنده و مخالف در مسافرت به ترکیه باید احتیاط کرد خدا بداد این هم برسد
سیف الله; ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۹
د. ژیلا گفت...: هنوز که معلوم نیست ولی حتی با سفر کردن به ایران هم نمیشود گفت خیانت هست خیانت یعنی همکاری با دستگاه اطلاعاتی ملا حالا چطور آفتابکاران میگوید این اقا خائن است باید سندش را منتشر کند; ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۳
ازاده .ع گفت...: اگر دزدیده باشند که جنایت رژیم است ولی رفتن یک پناهنده به داخل مملکت خیانت است; ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۰۷
ناشناس گفت...: دوستان،

حتی اگر ایشون را به تلویزیون بیاورند و یا همکاری کند، باز هم لقب خائن و خیانتکار بی‌مورد است. بدن انسان ساخته نشده برای شکنجه. انسان امروز بر اساس علم، منطق و ارزش‌های دموکراتیک باید محک زده شود.

مقاومت در برابر شکنجه تحسین بر انگیز است ولی‌ عدم مقاومت معادل خیانت یا شکستن نیست. لغات شهید و خائن مکمل یکدیگر و در دو قطب قرینه هم جای دارند. واقعیت چیزی در بین این دو قطب است. لطفا این نوع فرهنگ آرمانگرایانه و عوامفریبانه را به فراموشی بسپارید.

در ضمن من این آقا را نمی‌شناسم و برنامه‌های ایشان را ندیدم.

رضا م; ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۰
ناشناس گفت...: چقدر این باند آقای رجوی ... تشریف دارند که از بدام افتادن یک پناهنده به چنگ رژیم با دمبشان گردو می شکنند. اینادیگه کی اند؟ یوسف گمگشده; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۱۲
esmail گفت...: اگر اقای صبری را دستگیر کرده و دزدیده باشند اعترافات تلویزیونی دهشاهی ارزش ندارد. از دوران شاه وقتی چریک مجاهد و فدائی سیانور حمل میکرد معنایش این بود مقاومت گوشت و پوست با آتش و شلاق معنائی ندارد. این رزیم قابل مقایسه با آن نیست . علنا در دستورات دینی اش از تعزیر و تقتیل میگوید.در غرب و اکثر نقاط جهان اعترافات زیر شکنجه ارزش قانونی و جزائی ندارد . در هر حال این کار نشانگر انست که ملایان علیرغم در باغ سبز نشان دادن دست از خصائص اولیه برنداشته اند . صبری انسان بیماری از لحاظ قلبی است امید اینکه در زیر فشار تنش دوام آورد و دیگر جچه میتوان گفت جز ابراز اندوه; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۱۷
کوچک مصدقی گفت...: صبری حسن پور هر کس باشد موضع آفتابکاران موضع مجاهدین نیست مجاهدین خلق اگر لازم بدانند اطلاعیه میدهند و موضعگیری میکنند و در اساس موضوع آقای حسن پور مهم نیست هزاران ایرانی میروند و می ایند و رزیم کاری ندارد مهم این هست که یا راه بیایند یا خاموش باشند. مدتی قبل خانم هشترودی به ایران سفرکرد و کسی کاری با او نداشت تازه او قبلا عضو شورا هم بوده بنابراین بیخود حرف مفت نزنید. آخوند از امثال صبریها و مصداقیها و یغمائیها و اقبالها نمی ترسد رژیم از شنیدن نام رجوی از ترس بخودش می لرزد; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۲۶
حمید ع گفت...: حقیقت هر چه که باشد، اینکه سازمانی که خود را اپوزیسیون رژیم ایران میداند اینطور خبر دستگیری یک ایرانی که سالها هوادار سازمان بوده را میدهد و از دستگیری او رقص و پایکوبی میکند و او را خائن خطاب میکند در هیچ جای جهان فکر نکنم سابقه داشته باشد و جز فساد ایدیولوژیک رهبر خود شیفته را نشان نمیدهد. انکه میگوید سایت افتابکاران ربطی به مجاهدین ندارد باید بداند دجالگری دورانش گذشته و همه میدانند اون بقالی توتون فروش بریده ای ست خود فروخته به رهبری عقدیدتی که تا سالهاست نشان داده ان سایت جز محلی برای فحاشی به مخالفان روش دیکتاتوری رهبری نیست.; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۰۹
ناشناس گفت...: آقای کوچک مصدقی
خودت را گول نزن
دور و بر مجاهدین هیچکس بدون دستور رهبر آب هم نمی خورد. آفتاب گردانها که جای خودشان را دارند که سخنگوی غیر رسمی آقای رجوی اند.
روش آقای رجوی اینطوری است که وقتی نمی خواهد حرفی را خودش رسما بزند آنرا با زبان کس دیگری بیان می کرد. اینهم یک جورش است .
راستی آقای رجوی برای رهایی زن حسن پور از چنگال آن "خائن" نقشه ای ندارد؟

یوسف گمگشده; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۱۵
جواد گفت...: وافعا این حرف کوچک مصدقی که سایت آفتابکاران ربطی به مجاهدین ندارد
اولا که توهین به شعور مخاطب است
ثانیا اپورتونیسم رجوی را برملا می کند
ثالثا عدم صداقت بادمجان دور قاب چینهایی مثل کوچک نامصدقی را برملا می کند که آگاهانه دروغ میگوید.
درهرحال باید گفت کوچک مصدقی خیلی کوچکی; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۴:۰۷
ناشناس گفت...: چرا آنقدر شلوغش میکنید، خودش با ریسک خودش رفته است ایران، حالا دستگیرش کرده اند، هواداران صبری دیدند گندش در آمده است، عکس یک سال پیش ترکیه اش را در اینترنت گذاشته اند و مدعی شده اند که او را از ترکیه دستگیر کرده اند، حالا چرا دارند ماست مالی اش میکنند برای اینکه فکرش را نمیکردند که دستگیری اش علنی بشه. شماها چرا یک عمل زشت و قبیح یک آدم سیاسی کار حرفه ای را را میخواهید با مجاهدین تسویه حساب کنید؟

ناشناس; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۴:۳۰
ناشناس گفت...: بالاخره مشخص میشود که اصل ماجرا چی هست
سیف الله; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۰۱
ناشناس گفت...: ناشناس اول خودت را معرفی کن بعد بگو . از کجا این عکس مال پارساله اگر اینطوری باشه من میگم این عکس عکس عمه تو هست با صبری در نیویورک ثابت کن نیس در ضمن اخوندا یک انسان مظلومو گرفتن به هر صورت تو شکر زیادی نخور خود ملاها اندازه کافی ... زیادی میخورن
عدنان . آ; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۰۴
مسافر پشیمون گفت...: آقای صبری اگر هم به ایران رفته گناهی نکرده وطنش بوده رفته ولی این آخوندای بیشرف از یکطرف بیا بیا میزنن بعد آدم میره میگیرنش. من و هف هش تای دیگه بیس سی ساله اروپائیم تصمیم داشتیم بریم ایران البته اروپائی هسیم و دوتا ملیت داریم گفتیم بریم ببینیم چه خبره بلیطم گرفته بودیم ولی نمیریم این بیشرف حرفشون حرف نیس میان ادمو میگیرن بعدشم خدا میدونه چی میشه حرف من با خارج کشوریا اینه بابا خر نشین نرین این آخوند آدم بشو نیس که نیس میگیرنمون صبری بیچاره نمیدونم خودش رفته یا دزدیدنش ولی اون فدای بقیه شد خدا کمکش کنه ولی من نمیرم حوصله پاسدار و زندون ندارم تا اخوند هست ایران بی ایران و اخرش لعنت به ملا هزار لعنت به ملا نامرده حرفش حرف نیس; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۲۰
ناشناس گفت...: سلام
واکنش زشت دستگاه اورسورواز به اینگونه اخبار (نسبت به نزدیکان پیشین خودشان) و بخصوص، صبری حسن پور (از دوستان و همکاران مرجوم منصور قدرخواه)، به کنار.
لجن نویسی سایتهای مربوطه خودش گویای خیلی چیزهاست.

اما کسی این سئوال را نمی‌پرسد که چرا رژیم خبری را که چندان هم اهمیی ندارد (بازداشت صبری را در ایران) اینقدر توی بوق کرده است؟
خب می‌توانست اعلام نکند و آسمان هم به زمین نمی‌آمد. برای چی آن را آنتنی کرده؟
این وسط برخی دوستان هم به آن دامن می‌زنند که کاری است ناسنجیده.

آقای صبری متاسفانه بدون شور و مشورت با کسانیکه می‌توانستند وی را از اشتباه بیرون آورند، به ایران رفت. غافل از اینکه جناج رقیب + دستگاه سایه، و همسوی اطلاعات رژیم که علیه دولت روحانی به هر کاری متوسل شده و می‌شود، از اینگونه سفرهای ناقابل هم نمی‌گذرد. حتی اگر افرادی با نفوذ، به امثال صبری تضمین داده باشند.

بازداشت صبری گرچه امری است خُرد و ناچیز، اما در راستای همه خرابکاری‌های دیگری است که جناج تو سری خورده (از انتخابات و اقبال عمومی) به آن عمداً اقدام کرده‌است.
البته از افراد حق به جانب و پُر چونه‌ای چون صبری می‌تواند حتی بدون فشار، به اخباری که کمتر دارد دسترسی پیدا کند و به دولت روحانی که خارج کشوری‌ها را به ایران دعوت کرده، بخندد و یک بیلاخ نشان دهد.
اشتباه نشود نه دولت روحانی به معنی واقعی کلمه، خودی است
و نه امثال صبری، نا خودی
وی از جمله قربانیان حکومت ظالمی است که ایران را به خاک سیاه نشانده است. سلام; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۲۲
بایرام گفت...: اصل ماجرا چی هست؟ ایا خودش به ایران رفته بعد دستگیر شده؟آیا او را ربوده اند؟ کسی میداند اصل قضیه چی هست چون واقعا معلوم نیست چه اتفاقی افتاده هر کس چیزی میگوید ولی در هر حال فحش دادن به یک انسان اسیر کار خیلی زشتی هست; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۲۸
پ. چورعلی گفت...: تو این خر تو خر ایران اخوندا یک بوق و شیپور لازم دارند دارند قضیه را بزرگ میکنند که دهن یک مشت طرفدارای بدتر از خر خودشان را ببندند و بگویند شاه ماهی گرفتیم بیچاره صبری هر چی باشد مظلوم رفت زیر تیغ آخوند پدر سگ. او یک پناهنده بود مثل دهها خزار پناهنده سیاسی و این طبل و سرنای آخوندها حساب شده است که آهای گرفتیم گرفتیم یک چیز حسابی گرفتیم; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۷:۱۴
پ. چورعلی گفت...: این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۷:۱۴
ناشناس گفت...: ینکه صبری خودش به ایران رفته هنوز معلوم نیست. اگر چنین باشد که نابخردی و سادگی کرده که اشتباه مطلق است ولی چه این و چه آن هیچکدام وقاحت دستگاه ترسو وبزدل اوورسواز را توجیه نمی کند.دستگاه افشاشده ای که جرات موضعگیری علنی نداشته و از طریق پادوی حقیر خود سایت "آفتابِداران" اقدام به لجن پراکنی می کند.
ضد اپورتونیسم; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۷:۱۷
jahandid گفت...: با درود به ازاديخواهان و ايران دوستان عزيز،
نخست اينكه بدام افتادن هر ادمى كه طمعه اخونداى وحشى بشود بهيچوجه مايه رضايت خاطر نميباشد و بر عكس بر طبق فقط عرف و سنت مردم عادى و غير سياسى ايجاد غم و اندوه ميكند. انچه كه دشمن را شاد كند، هر گز نميتواند من را شاد كند.

من خودم اين اسير نميشناسم و فقط در اينجا از اخبار و حال او اگاه شدم. و وقتى ميبينم كه رژيم اخوندى از به چنگ اوردن او چنين ابراز "پيروزى" و شادى ميكند، پيش خود فكر ميكنم كه هراينه اين انسان بر ضد اخوندا بوده و كار كرده. پس او قابل احترام هر انسان ازاديخواه ميباشد.

ولى حالا چرا رژيم اخوندى اين موضوع در بوق و كرنا كرده است؟! چه نيازى به اينكار دارد؟!
وقتى ما سلسله تحولات اخير را كنار هم بگذاريم، ميشود يك تصور بزرگترى از اين ربودن يك فعال سياسى گرفت. داستان برميگردد به برجام و ان همه هيجان كه در ميان مردم ايجاد شده بود و اميدواريهايى كه با امضاء اين توافق نامه برجام در مردم ايجاد شده بود. اگاهان سياسى از همان ابتداء اين را عنوان كردند كه اين برجام و برجام هاى بعد از ان جام هاى زهرى هستند كه خامنه اى و رژيمش پى در پى سر بايد بكشند. همچنين اين را نيز ميگفتند اين برجام و پسا برجام هيچگونه نفع و گشايشى براى مردم نخواهد داشت. الان بعد از گذشت چند ماه كوتاه داريم ميبينيم كه چگونه رژيم دچار لرزش مرگ شده است. توپ و تشرهاى خامنه اى به سران استمرار طلب در پيام نوروزى او و خائن خواندن ستون استمرار طلبان خود نشان از اين لرزش دارد. برگزارى انتصابات هم سوخت بيشترى بود بر اتش زير خاكستر خشم و نارضايتى مردم و ديدن اينكه با انتصابات هم در اين رژيم گشايشى حاصل نميشود. روحانى باز براى التيام خشم مردم سخن از اين ميگويد كه اين برجام تازه اول كار است و نبايد انتظارات زياد براى از بين رفتن تحريمها و گشايش اقتصادى داشت و براى اين گشايش بايد برجام هاى ٢،٣،٤ و... نيز اجرا نمود! و از ان سوى هم خامنه اى و سپاه دم از اينكه "قتلهاى زنجيره اى را ميشود دوباره راه انداخت"! در مجموع فضاى بسيار متشنج و جدى در ميهن ايجاد شده است. در اين اوضاع جوشان رژيم دست به يك تاكتيك فرار به جلو ميزند و ميخواهد براى بدترين شكل ان يعنى خيزش مردمى امادگى داشته باشد. بيشترين و بزرگترين هدف رژيم اخوندى ايجاد رعب و وحشت و ناامنى عمومى ست. براى اين منظور ٧٠٠٠ لباس شخصى از لومپن ها و لاتهاى خودش را با اعلام خبرش ول ميكند به ميان مردم. چرا اين وحوش را به نام "نا محسوس" در ميان مردم ول ميكند؟ مگر نميشد مانند قبل "گشت إرشاد"، "ثارلله"، "جندالله" و انواع ديگر روح الله و از جنس ان ملعون ضد بشر را بريزه تووى خيابانها؟ چرا بايد "نا محسوس" باشند؟

ويژگى اين نا محسوس تنها و تنها ايجاد ناامنى و ترس در ميان مردم است. با اين كارش ميخواهد مانع متحد شدن مردم با يكديگر شود. و در صورت بروز خيزش مردمى از اين عناصر براى غافلگيرى و شكار مردم بهره ببرد! حال ميشود فهميد كه چرا به دام انداختن يك فعال حقوق بشر اينقدر براى رژيم باعث شادى و شعف ميشود.; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۸:۲۷
ناشناس گفت...: عدنان.آ تو کدوم عدنان.آ هستی؟ آهان معلوم شد، تو هم یک نو ناشناسی، واقعا چه احمق هایی اینجا ادعای آشنا بودن میکنند! مردک برو یک سر صفحه فیس بوک صبری، تا متوجه بشوی که آن عکس متعلق به یک سال پیش است، حتما عمه تو اونجا براشون چای بدون شکر می ریخته، شکرش را تو جلو جلو میخوردی یک آبم روش.

ناشناس; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۸:۳۸
ناشناس گفت...: وقتی نگاه می کنم به وجوه توافق رژیمی ها و اورسوراوازی ها بر سر دستگیری صبری حسن پور می بینم که اطلاعات آخوند و مسعود رجوی هر دو بر سر اینکه صبری حسن پور بپای خویش به کمند آخوند رفته است توافق دارند.( اینکه رجوی چطور تا این حد از خبر خودش مطمئن است معلوم نیست.) دیگر اینکه هر دو صبری حسن پور را خائن می دانند. آن یکی او را ضد ولایت فقیه و بر انداز ضد نظام می داند این یکی ضد رهبر عقیدتی و ضد مجاهد. سازمان رجوی از دستگیری حسن پور اظهار رضایت و شادی می کند اطلاعات خامنه ای هم همینطور.
هر چند که دستگیری حسن پور از نظر سیاسی صید بزرگی برای آخوند و رجوی نیست اما اینکه چرا هر دو تا این حد از دستگیری اش شادند مرا به فکر فرو برده است.

افسانه; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۵۷
احمد رضا .ص گفت...: من نمیدانم صبری چکرده ایران رفته گرفتندش یا دزدیدندش این مهم نیست بالاخره یک ایرونی رو یا دزدیدن یا خودش رفته اشتباه کرده ولی اینکه دو طرف خوشحالن خوب تعجبی نداره هردوتاشون جنسشون یکیه هر دوتاشون میخان یا با اونا باشی یا سر به تنت نباشه این حکایت صبری بازم خوب نشون داد جنی یکیه اگه ژن ایناروبدی لابراتوار یکین اینو شک نکنین اصلن تعجبم نکنین خدا اون صبری بیچاره رم نجاتش بده اگه دزدیدنش اگرم خودش رفته خوب خربوزه خورده بایس بشینه پا لرزش; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۶
آذر گفت...: با درود؛
در اینکه ماهیت این رژیم در تمامیتش حتی با موسوی و کروبی به فرض اینکه از حصر خارج شوند اصلاح پذیروتغییر پذیر نیست شکی نیست و این عملکرد بهرحال محکوم است،ولی سئوال پیش میاید ؛در چند ماه گذشته این چندمین دستگیری ازافرادیکه به ایران مراجعه کرده اند است ، چرا این مورد را خودشان در بوق و کرنا کرده اند و رایو فردا هم اعلام کرده است؟ ماجرا بو دارد، بهر حال روشن خواهد شد.
آقای یغمائی پیشنهاد میکنم مصاحبه تلویزیون میهن را در این زمینه ،در دریچه زرد بگذارید

ویدئو: برنامه پنجشنبه سعید بهبهانی‌. تشخیص سره از ناسره فقط از اخلاق میگذرد. از ماجرای صبری حسن پور تا مدعیان مجازی; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۱
م. ماجد برهانی گفت...: بنظر میرسد آقای صبری حسنپور مثل هزاران ایرانی برای دیدار خانواده اش رفته بعد او را گرفته اند جرمی هم که به او بسته اند سنگین است
.....صبری حسن‌پور که از قبل از انقلاب در خارج از کشور به سر می‌برد، در ادامه صریحا علت تشکیل شبکه ماهواره‌ای «سیمای رهایی» را ایجاد ارتباط با جامعه ایران و انجام اقدامات لازم با استفاده از اهرم‌ها و امکانات موجود برای انسجام گروه‌های معاند و کسب اطلاعات دقیق از داخل کشور بیان می‌کند که حضور وی در اهواز، اصفهان، کرج، تهران و ... را می‌توان در راستای همین اهداف دانست.
..... اقای حسنپور را دارند بزرگش میکنند که خرجش کنند و گویا به این در شرایط حاضر احتیاج دارند جمهوری اسلامی هیچ پرنسیبی ندارد و همان جمهوری اسلامی است که قتلهای زنجیره ای را راه انداخت در این حکومت ممکن است ده بار بروی نگیرندت دفعه یازدهم بنفعشان باشد میگیرندت در روزهای اینده البته معلوم میشود که آخوندها چه نقشه ای دارنددر حکومتی که امثال پسر رفسنجانی و بابک زنجانی و کروبی را میگیرند هیچکس امنیت ندارد; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۶
ناشناس گفت...: اسمال اقاسلام!!
گیریم که صبری حسین پور یا دزدیده شده باشد!!!ویا درایران دستگیرو پروژه ای درادامه همان قرطی بازیهای لورفته رژیم باشد.
اماچراشمااینطور رعشه به تنتون افتاده است!!نوشته تو شبیه جیق بنفش شارلاتنی به بنام نوری زاده است که بایک فرار به جلو احمقانه پس ازلو رفتن جریان سردارمدحی!!هوار میکشید که اون همپالکیش درتایلند دزدیده شده است!!!!!!
رو که نیست بابا سنگ پای قزوینه!!

شیربرنج; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۰
خدیجه آجیده گفت...: تنها راه راه مجاهدین است جارو کردن تمامیت این رژیم به رهبری مسعود شیر همیشه بیدار; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۰
esmail گفت...: آ... سلام
میفهممت عزیز سابق
قرطی را بات مینویسند
همانطور که لوطی را نباید با ت نوشت
همچنین عنترش را بهترست با الف نوشت هرچند با عین هم بنویسی عنتر بیچاره عنتر است در این معرکه عنتری تمام عنتر
موفق باشی وبرایت بهبود آرزو میکنم; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۶
ناشناس گفت...: اسمال آقا، مگه جنگ، جنگ لغوی است؟ حالا چه عنتر باشد یا انتر! قرتی باش یا قرطی! چه فرقی در ماهیت و املکرد ـ عملکرد تو دارد؟ مهم این است که روش همان روش است چه تی دسته دار باش چه نباشد، اصل این است که کارش تمیز کردن است!

ناشناس; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۶
ناشناس گفت...: این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۹
ناشناس گفت...: بفرمائید این هم سندش که عکس مال یک سال پیش است. حالا اگر رفتن به ایران اشکال نداشته است و حقش بوده است، چرا میخواهند بگویند که او را از ترکیه دزده اند، لابد بد است دیگه!
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10202937125709452&set=pb.1842577183.-2207520000.1461352380.&type=3&theater

ناشناس; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۶
ناشناس گفت...: صبری که در ایران بازداشتش کرده‌اند، قربانی جهل خویش، بازی‌های دستگاه رجوی و بالاتر از همه ظلم رژیم و دعوای جناجهای درون آن شده است. بنابراین نباید نمک بر زخم بپاشیم. از این رو برخی مطالب را ننوشتم که دشمنانش سوء استفاده نکنند.
طرح مطلب زیر ولی اشکالی ندارد و برای مستر شیر برنج هم مفید است.

در نشستی که آقای متین دفتری به همراه داداش حبیب برای ایرانیان داشتند، هر وقت آقای متین دفتری حتی با اشاره نقدی به روابط شورا-سازمان (نقدی رقیق) داشتند، با اشاره حبیب، آقای صبری بلند می شدند و جفنگ می گفتند. پس از آن، رضایت در چهره آن آقا (و تعجب در سیمای آقای متین دفتری) به وضوح دیده می شد. همچنین برای بر هم زدن سخنرانی هایی که دستگاه اورسورواز به غلط می پنداشت علیه آنهاست، یکی از کسانی که می‌آمد و با حرارت جلسه را بهم می ریخت متاسفانه آقای صبری بود.
البته ایشان راه خود را از آن چاه جدا کرد و از گذشته آلوده شده خودش (در روابط سازمان) فاصله گرفت. همان وقت یک مادر هم، که به صورت فائزه رفسنجانی با برنامه ، سیلی زد و با بازگشت پسرش از منطقه رفت که رفت و گفت ایکاش زودتر فهمیده بودم. صبری و... رفت و بدین ترتیب از روابط مداح پرور اورسوروازی جدا شد.
کاظم; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۷
احمد رضا .ص گفت...: معذرت میخام شیر برنج من هر چی خوندم نفهمیدم چرا بایس رعشه بیفته تن اقای یغمائی یا من نمی فهمم یا تو خیلی شارلاتانی که فکر میکنم تو هستی و در عین حال خیلی خیلی ....; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۴
ب. ترکمان گفت...: من فکر میکنم بحث میهن تی وی بحث بسیار خوبی در رابطه با آقای حسن پور است. دشمنیها را فراموش کنیم ایشان هر چه بود الان در بازداشت یک رژیم است که هزاران نفر را بمیدان تیرباران و زندان انداخته یعنی بزرگترین دشمن ایران و ایرانی بحثهای دیگر بیهوده است لطفا به این توجه بکنید; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۹
نمیدونم کی ام گفت...: ای هواررررررررررررررررر شماها چرا از کسانی که به همه میگن خائن و از مرگشون خوشحالی میکنن تعجب میکنین! مگه در مرگ دکتر بختیار و دکتر قاسملو شاد نشدن و نگفتن خائنن مگه به دکتر بنی صدر و دکتر بازرگان نگفتن خائن اینا کارشون اینه رژیم بیشرف بکشه اینا خوشحال بشن ای خاک بر سر این روزگار; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۶
سیما.فرانسه گفت...: مگر رژیم زهرا رجبی را در ترکیه نکشت مگر مجتهد زاده را ندزدیدند مگر جمیل بصام و خدابنده را ندزدیدند نبردند و بعد هم نبراندند و نیاوردند تلویزیون چیز عجیبی نیست حالا چی شده اینها میزنند توی سر یک ادم بیچاره که الان معلوم نیست چه وضعی دارد; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۳
ناشناس گفت...: سلام
صبری در مجموع آدم خوبی بود اما متاسفانه گاه به سرش می زد و هوا برش می‌داشت و پیامهای نوروزی می داد و دوست داشت بر سر زبانها بیافتد و مشهور شود!!
عجولانه قضاوت میکرد. تند مزاج بود، و های و هوی زیادی داشت مثل بسیاری از ما که صد تا عیب داریم.

متاسفانه وی خودش بعد از مراجعه به سفارت برای تهیه ویزا(البته بدون اینکه هیچ قول و قراری بدهد) عازم ایران شد.
گفته شده برای ملاقات با کسی که با وی مکاتبه داشته و از گذشته به او علاقمند بوده به ایران رفت.

رژیم تاریخ دستگیری وی را بعد از دو روز تاخیر انتشار داد و به عمد توی بوق کرد.
شایسته این بود که ما دیگر در دستگاه رژیم نرویم و موضوع دستگیری او را جار نزنیم اما خب، حالا دیگر شده و کاریش نمیشه کرد. بخصوص که سایت هرزه نویسان هم آن نوشته پلید را علیه وی انتشار داد.
ضمناً در یکی از تلویزیونها به ایشان تهمت زده شد که رفته ایران چک بگیرد (پول بگیرد) این «قضاوت»ها زشت است. سلام; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۳
ماشالله گفت...: صبری هزار عیب داشت ولی اگر میخواست بارژیم کار کنه نه میرفت ایران و نه رژیم اون را دستگیر میکرد. بلکه با قیافه حق بجانب با او کار میکرد و صبری هم پولش را در همین خارج میگرفت!!! خاک بر سر اونکه فکر میکنه برای پول گرفتن باید رفت ایران. صبری اگر خودش رفته ایران اشتباه کرده و دارد چوبش را میخورد و رژیم هم که این را توی بوق کرد اشتباه کرد چون فرض اینکه صبری را ببراند دیگر بدرد نمیخورد و همینقدر میتواند یک مشت فحض بدهد که دردی دوا نمی کند در عین حال از لحاظ بین المللی هم یک گاف داده که الان دنیا پر شد که یک نفر را گرفتند و دزدیدند و ... کسانی هم که خوشحالی میکنند دارند اشتباه میکنند و ابروی خودشان را میبرند; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۱
دعا گو گفت...: جناح اصولگرا با این کار یک ترکمان زد به دستگاه رئیس جمهور مدره و نشان داد حتی کوتاه که بیائی دایناسورها میخورندت خدا خودش به داد صبری برسددر ضمن کار این دستگیری یک به هیچ به نفع خط رهبر عقیدتی است برای بچپ چپ; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۷
ناشناس گفت...: آ شیر برنج تند نرو دادش
اگر قرار بود به تن کسی رعشه بیفتد اول از همه می باید به تن تو می افتاد آنروز کذا که لولو زد و گوشت ترا برد.
دادش تو که از آن کار لولو رعشه به تنت نیفتاد و بعلاوه با افتخار کلاه ...هم بسر گذاشتی و سرود خر برفت و خر برفت خواندی حالا چرا فکر می کنی از افتادن یک نفر بدام رژیم ممکن است به تن آقای یغمایی یا دیگران رعشه بیفتد.

بوسف گمگشته; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۱
نازنین گفت...: لطفا کامنتهای این شیربرنج را منتشر نکنید و چیزی در جوابش نگوئید این کارش خراب کردن یک کار جدی است با تشکر; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۷
ناشناس گفت...: اقاي يغمايي
با برادر گراميتان تماس بگيريد بلكه بتواند اين بنده خدا را نجات بدهد. هرچه باشد بالاخره برادر گراميتان كارش همين نجات هست ديگر
شهريار; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۲
esmail گفت...: شهریار با سلام
اگر به شوخی نوشته ای هیچ. برادر من توانی ندارد ولی اگر جدی نوشته ای شما میتوانی با همشیره تماس بگیری که احتمالا او بتواند از توانمندیهای خودش در این رابطه گره گشائی کند بخصوص با وجود چنین برادری
شبت خوش; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۸
یک دوست گفت...: آقای یغمائی
این شهریار خودش میتواند کار چاق کن بشود چون او اقا نیست خانم است قبلا هم چرند مینوشت چند ماهی گورش را گم کرده بود دوباره آمده است که بحث را خراب کند اعتنا به این جانور مریض نکنید; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۴
ناشناس گفت...: برای حضرت شهریار اورسوروازی مستر شیر برنج هم بخوانند الآن دو دسته از دستگیری صبری حسن پور (وامثال وی) بغایت خوشحالند. واقعاً حوشحال هستند. یک: بازجویان رژیم دو: استخبارات دستگاه اور از چرا اینجوری است؟ چرا حبیبهای های هر دو دستگاه یک ساز می زنند؟ ترشی; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۳۴
ناشناس گفت...: نه آقاي يغمايي خيلي هم جدي گفتم، بالاخره اين عضو انجمن نجات بودن برادر شما شايد يك گرهي از كار اين دوست قديمي شما باز كند. پس اين انجمن نجات به چه دردي ميخورد؟ بعيد ميدانم كه عضويت برادرتان در انجمن نجات فقط براي نجات شخص شما بوده باشد. در هر صورت اين كمك عملي هست كه شما ميتوانيد به اين دوستتان بكنيد. پس اين امكانات را كي ميخواي استفاده كني؟
شهريار; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۳
esmail گفت...: بانوی شهریار
من هم جدی پاسخ دادم
شبت خوش; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۰۱
آذر گفت...: عزیزان موافق و مخالف؛یک ایرانی در سفر به ایران یا ترکیه توسط رژیم آخوندی دستگیر شده است ،ما اگر نتوانیم بر سر این موضوع روشن متحد شده و محکوم کنیم چگونه میخواهیم با این هیولای هفتاد رنگ بجنگیم؟ما همه ملت ایران و یک درد مشترکیم و تنها ،تنها با همدلی و همبستگی و همیاری هم میتوانیم طلسم این اژدهای هفت سر یعنی رژیم را نابود کنیم ،اینقدر جبهه گیری بنفع کسی جز این رژیم نیست،ضمن اینکه هم رژیم و هم مجاهدین بیشترین ضربه را اتفاقاً به نزدیکترین یارانشان میزنند.; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۱۲
شکرالله گفت...: صبری حسن پور از زمره انسانهایی است که میتوان به جرأت گفت در همه عمرش آزارش به احدی نرسیده. ایشان خلق و خوی تند و حساسی دارد و از همین جهت هم شاید کسانی از ایشان رنجیده باشند اما این مرد تا جایی که من اطلاع دارم، نسبت به هیچکس دشمنی، بد بینی یا نیت حمله زبانی نداشته است و ندارد. همه عشقش ایران است، و همه لحظاتش. بارها و بارها هم این را علنآ ابراز کرده که بزرگترین آرزویش این است که یک روز به ایران برگردد و در آنجا زندگی کند. صبری حسن پور بارها اعلام کرده که کاملآ مخالف دخالت خارجیها در امور ایران است و حتی در بحبوبه تنش های سخت بین ایران و دنیای غرب همیشه این را اظهار کرده است که با هرگونه دخالت نظامی غرب و در رأس آن آمریکاییها در ایران مخالف می باشد. همه آرزوی او یک ایران خوب و آباد است و تأکید همیشه او نیز این است که «به دست هر ایرانی ـ هر که باشد». ایشان نه وابستگی ای به جریان خاصی دارد و نه خصومتی با کسی، بلکه همه دغدغه وی سربلندی و اعتلای ایران ماست. به امید رهایی هر چه زودتر ایشان از بند.; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۸
ناشناس گفت...: آقا یا خانم شهریار،

با توجه به سطح برخورد شما، چرا فکر نمی‌کنید که در ایران فردای شما، کسانی‌ مثل شما حافظ سیستم تفتیش عقاید فعلی‌ نخواهد بود؟ سیستم شما بسیار شبیه کره شمالی است که اعضای خانواده هر "گناهکاری"، "مجرم" هست.

اگر دنبال حقیقت هستید، لطفا عبارت انگلیسی‌ "Guilt by Association" یا "گناه به دلیل ارتباط" را مدّ نظر قرار دهید. یک انسان دموکرات و متمدن انسان دیگری را به خاطر خویشاوند "خلاف" مورد مؤاخذه قرار نمیدهد. هر انسان مسول رفتار خود است.

رضا م; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۴۴
ماشالله گفت...: درود به آقای شکرالله که حرف حق میزنند . صدها هزار ایرانی سالها خارج کشور بوده اند خیلی ها به ایران میروند و برمیگردند و از رژیم هم متنفرند ولی کاری نمیتوانند بکنند آقای صبری هم یک ایرانی است که فرض بگیریم به ایران رفته خیانتی نکرده فقط بی عقلی نشان داده چون یک فعال سیاسی بوده است بنابراین باید از او حمایت کرد دعوای سایت آفتابکاران هم این است که چرا او با آقای مصداقی مصاحبه کرده است چون نزد آفتابکاران و مجاهدین بدترین آدم روی کره زمین آقای مصداقی است که چندین کتاب انتقادی نوشته است صبری حسن پور در چنگ ملای گرگ صفت اسیر است بعنوان یک ایرانی مخالف نظام آخوندی از او باید دفاع کنیم; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۴
ناشناس گفت...: صبری خوبی داشتیم
خوب نیگرش نداشتیم
آخونده گرفت و بردش
سر پا نشست و خوردش
صبری بالا بالا
چش نخوری ایشالا
خدا نجاتت بده
صبر و ثباتت بده
ننه جون; ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۷
ناشناس گفت...: ننه جون واقعا که خیلی بی شرفی
ناشناس تر; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۴۷
ننجون گفت...: ننه جونم خوب نره تا این آخوندا نگیرنش اخه نمیشه یکی خودش بره بگیرنش بعدش ما بشینیم هی تو سر خدومون بزنیم که گرفتنش گرفتنش من الان هفتاد و پنجسالمه دلمم برا ایران تنگه حاج آقامونم پارسال مرد من الان مجردم تک و تنها تو این غربت ولی میگن این اطلاعاتیا حتی به پیرزنائی مث منم رحم نمیکنن و بلا سرش میارن پناه بر خدا استغفرالله اسغفرلله یکی از دوستای من رفته بود هم سن و سال من بود میگفت چه بلاهائی سرش اومده استغفرالله پناه بر خدا حالا حرف من اینه نرین تا نگیرنتون حرفم بده ننجون; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۰۴
ناشناس گفت...: صبری باغ بالا
پات بشکنه ایشالله
رفتن پیش ملا
درد سر است به مولا

پسر عمه سیاسی; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۲۷
جواد گفت...: باید اعتراف کنم به ابعاد جدیدی از وقاحت و بی شرفی سیاسی در دستگاه اورسورواز اشراف پیدا کرده ام.
اینها چون می بینند مچشان نزد همه واشده و رسوای جهان شده اند از بروز ماهیت واقعی خود دریغ ندارند.
لااقل شادی ضدانقلابی خود را مخفی می کردید
لااقل چون همیشه فرصت طلبانه سکوت می کردید; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۴۱
ستاره شناس گفت...: جدا از لودگیهای امثال ننجون و مثل او صبری اگر دزدیه شده باشد که هیچ ولی اگر به ایران رفته باشد انسانی است تحت ظلم آخوندهای جلاد و پیام دستگیریش این است آخوند آخوند است و تا پایان بیرحم و جلاد و شقی باقی میماند; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۴۴
اصغر الشعرا گفت...: ننجون حیرونتم
نالونتم
صدقه بلا گردونتم
صبر بکن
یه مش حاج اقاها میان
از لیبرتی
تشنه لبون ای ننجون
میگیرنت میبرنت
میخورنت
غصه نخور ای ننجون
دوره تنهائی تو
تموم میشه
عروس میشی
صاحب یک خروس میشی
ای ننه جون....; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۴۹
ناشناس گفت...: یه بینوا به چنگ ملا افتاده
رجوی چرا اینقدر شاده؟

ای ننه جون گوش دراز
بیخود نکن دهنتو باز

خسته ز حرف و کارِتون
یه دمب خر حوالتون

قاسم; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۲۴
jahandid گفت...: با درود،
هر كه دارد ز شما مرغ اسيرى به قفس
برده باغ و به ياد منش ازاد كنيد
اشيان من بيچاره اگر سوخت چه باك
فكر ويران شدن خانهء صياد كنيد

فرهنگ ما ريشه در انسانيت و نوعدوستى دارد. معادلات و محاسبات سياسى جاى خود، ولى انها نيز بايد يك ريشه اى داشته باشند. اين ريشه و بنيان در چه زمينى فرو شده است كه از زبان ان چه سخنى بيرون جهد؟!; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۵۵
ناشناس گفت...: رژیم کارش درسته ولی اینهایی که میرن ایران حواسشون پرته.
توی شمال شکارچی هایی که که اردک شکار می کنند هم همین تکنیک ها را بکار می برند. اول یه غاز اهلی را ول می کنند روی مرداب بعد اون مهاجر ها فریب می خورند میان میشینن و شکارچی هم می زندشون . رژیم هم اول فریبا هشترودی پر قیچی را با سلام صلوات و دسته گل می بره و بر می گرونه تا بعد بتونه از این طریق اعتماد ده تای دیگه را جلب کنه و بکشونه به داخل و بعد یه مرتبه تور را می بنده و هر کی را خواست می گیره.
یه مادری را هم که از سوئد رفته دیدن فامیلش دستگیرش کردن و و گفتن باید اون پسرت که لیبرتیه بیاد تا ما ترا آزادت کنیم.

ممدلی; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۸:۰۲
حنیف حیدرنژاد گفت...: در مورد اخبار مربوط به آقای صبری حسن پور:
1. تا زمانی که آقای حسن پور در خارج از کشور و به دور از هرگونه فشار، خودش در مورد آنچه واقع شده اطلاع رسانی نکند. یا تا زمانیکه یکی از بستگان درجه یک ایشان در خارج و بدور از هر گونه فشار به وکالت از او اطلاع رسانی نکند، نمی توان گفت که دقیقا چه اتفاقی افتاده است.
2. آنچه قبل از هر چیز مهم است مسئله جان یک انسان و حقوق او از جمله دسترسی به یک دادرسی عادلانه (در صورت دستگری) می باشد. چیزی که در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران وجود ندارد.
3. تا آنزمان صرفنظر از فعالیت و یا پیشینه سیاسی آقای حسن پور، و تاز مانی که فاکت های دقیق و مستند موجود نباشد باید از هر نوع پیشداوری زود رس در موردش پرهیز کرد.
4. حمله، توهین و اتهام بستن به یک انسان که هیچ چیز در موردش مشخص نیست و تصفیه حساب شخصی یا سیاسی و .. با او امری به لحاظ اخلاقی کاملا مردود و به لحاظ سیاسی و حقوقی عملی کاملا بی پایه و اساس است.
5. خوشحالی دستگاه مسعود رجوی از ربوده شدن یک انسان و مجبور کردن او به همکاری آنگونه که ادعا می کنند آنهم در عین تناقض خنده آور و توامان در مورد مزدور بودن او، برگ جدیدی از بیگانگی و ضدیت این دستگاه "مزدور پرور" با انسانیت است.
6. آرزوی ایرانی آزاد و دمکراتیک بر اساس معیارهای حقوق بشری، فقط به این معنی نیست که باید فقط حقوق بشر شخص من تضمین شود. این حقوق و دفاع از آن برای هر فردی (حتی دشمن خود) باید به رسمیت شناخته شود و باید در عمل به آن پایبند بود. در مورد آقای حسن پور نیز دفاع از حقوق انسانی اش و روشن شدن حقیقت، اولویت اول است.; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۸:۵۶
ناشناس گفت...: آقای حیدر نژاد شما مثلا چه کاره تشریف داری که برای ملت یک و دو سه چهار تکلیف روشن می کنی؟
خوب شما هم مثل بچه آدم بیا نظرت را بنویس و بیخود برای ملت تکلیف شب اول و دوم و سوم معین نکن.
تازه اش هم که چیزی نگفته ای که مثلا حرف تازه ای باشد. اگر نظرهای بالاتر را خوانده بودی می دیدی که همه این تکالیفی که شما برای ملت معین کرده ای را بسیاری دیگران هم در بالا بعنوان نظر و نه تکلیف شب نوشته اند.
آقا یک کم از پشت اون شتر جعلق خود بزرگ بینی بیا پایین با هم راه بریم.

مصطفی; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۷
مش باقر گفت...: اقا مصطفی ماشالله هزار ماشالله خودت یه پا شتری اونم چه شتری!; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۱
ناشناس گفت...: مش باقر
آره تو درست میگی من شترم از اون شترهای دو چیز دار و تو هم لابد عمه ات بهت اینو گفته چون تجربه داره با من .

مصطفی; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۳۲
ناشناس گفت...: مش باقر
1. تا عمه شما خودش بشخصه در رابطه با تجربه اش با شتر اطلاع رسانی نکرده شما نباید درباره نوع شتر حرفی بزنی.
2. انچه که مهم است دو چیز دار بودن این شتر است که البته برای عمه شما کافی نیست ولی خوب همین است فعلا که هست.
3.شما هم تا عمه جان عکسش را برایتان نکشیده باید ساکت باشی.
4.تسویه حساب کردن با شتر بسیار غیر اخلاقی است شما باید بروی با عمه ات تسویه حساب کنی.
5.خوشحالی عمه جان با ناراحتی شما تناقض دارد. پس شما نباید برگ جدیدی از ضدیت با شتر دو چیز دار رو کنی.
6. اولویت با عمه جان شماست. پس انسانیت را باید رعایت کنید و تا زمانی که خود عمه دادش به هوا نرفته کسی حق ندارد شتر را مورد انتقاد قرار دهد.

مصطفی; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۳
ناشناس گفت...: اسمال اقا سلام!!
اندک اندک جمع مستان برای ماست مالی میرسند! قهرمان!! هم یه چند متری فرابه جلو اغاز کرد!!
اخه مرد حسابی مگه رفتن زیر عبای ملا خونه خاله هست که سرتا بندازی پایین تشریف ببری!
نه جونم شرط داره هینجوری که نمیشه!!اولین ومهمترین شرطش اینه که چندتایی بدو بیراه به فرزندان دلیرومقاوم مردم ایران زمین نثار کنی که این یکی الحق و والانصاف مصداقی مرده خوار به نحو احسن برایش فراهم نمود!!دومین شرطش اینه که باید بری دست بوس حاجی اقا توسفارت وغلط نامه راامضاءکنی!!سومین شرطش اینه که درفرودگاه ایران باید ازدرب مخصوص وارد بشی که ببینند درست وحسابی خیانت یاد گرفتی یا نه اگرکامل نبودی کاملت میکنن!!یعدشم که طبق معمول خیانت پشت خیانت
حالا این که عده ای میخوان وانمود کنن که ایشون درترکیه ربوده شده است چیزی جز شارلاتانیسم از نوع پدرجد تمام شارلاتانان بی غیرت بنام علی رضا نوری زاده نیست سردارمدحی!! که یادتون است؟
این فرد{صبری} به گفته خود شماها نه فرد مهمی بوده است نه اطلاعات به دردبخوردراختیار داشته که رژیم بخواهد ریسک به این بزرگی انجام دهدواون را از کشور دیگری بدزدد!!پس ایشون احتمالا پس از توجیه شدن توسط مصاحبه شونده اش!! وارشادات برادارن!!تشریف بردن ایران که اردات قلبی خودشون نشان بدهند!
پس به نظرم چند احتمال بیشتر وجود نداره

ممکن است اصولا دستگیری ایشان صحت نداشته باشد وطرح این موضوع بیشتر برای ایزم گم کردن باشد
ممکن است فعلا درحال غنی شدن دردستگاه ولایت قراردارد
ویا ممکن است واقعا درسگ دعواهای باندهای رژیم قربانی شده باش!!اما چنانچه واقعا ازمجاری رسمی واردکشور شده باشد این ننگ برای همیشه به دامن او و انان که درحال ماست مالی کردن قضیه هستندمی ماند

شیربرنج; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۴
آذر گفت...: جای این بحث شاید اینجا نیست ولی حیفم آمد اطلاع رسانی نکنم ؛

ویدئو: محمد ملکی، فعال سیاسی مخالف حکومت، و اولین رییس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ، در پیامی از استادان و دانشجویان دانشگاه‌های ایران خواسته تا "سکوت‌" و ترس‌ شان را به زندانی کردن امید کوکبی و دیگر دانشجویان و فرهیختگان کنار بگذارند و در اعتراض به ادامه‌ی این‌گونه رفتار‌های حکومت ایران، دست به تحصن و اعتصاب بزنند; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۹
ناشناس گفت...: سمندر
با سلام و چند نکته
اولا اینکه اقای صبری کی هستند والا من نمی دونم اصلا تا حال اسمش رو هم نشنیده بودم اما یک چیز میدونم اون یک انسانه که بهر دلیل رفته ایران حالا خانواده اش رو ببینه یا هرچی من چه میدونم اما ایران کشور اون است و میتونه بره ایران تعداد زیادی از کامنت ها مشخص میکنند که هیچ کس نباید بره ایران کی همچین قانونی را گذاشته او ولدزنایئی که نامه نگاری با رهبر افلیج میکنه هزار بار کثیف تر هزار بار نجس تر از هر کسی هست که به هر دلیل شخصی میره ایران خانواده اش رو ببینه
اون ولد زناهائی که در سایت افتاب مهتاب شلنگ تخته می اندازند که ای چقدر خوب شد که این صبری را ملاها گرفتند و باعث شد که ما یک مزاحم کمتر داشته باشیم اره اون ولد زناهائی که از این بابت ابراز خرسندی میکنند خودشون اینکاره اند همدست ملاهای پفیوس بخاطر همین ابراز شادمانی میکنند
لطفا اقای یغمائی سانسور نکنید بگذارید این پفیوس هائی که اینگونه شادمانی از دستیگیری یک انسان میکنند از حرف ها بشنوند; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۰
ناشناس گفت...: مش باقر جدا چقدر خری که فرق مصطفی رو با شتر نمیفهمی!

ناشناس; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۲۱
ناشناس گفت...: اقا اسماعیل اگر خامه تندی کرده ببخشید اما واقعا که دکان دونیش خوبی باز کردی .
امید است در این میان اگر چیری را فراموش کردی حداقل خودت را فراموش نکنی! امید است امید

حیدر سعادتی; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۴۴
ناشناس گفت...: مصطفی، شهرام، ناشناس، شیربرنج، ننه جون و ... همگی «سربازان گمنام» بیت رهبری در اورسورواز هستند. این نشان دهنده سمت و سوی دستگاه تبلیغاتی بیت رهبری و مریم مهر تابان دوای دردهای مردم ایران است. زکی.

جانورشناس; ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۲۲
مش باقر گفت...: مصطفی جونم در شتر بودن تو دیگر شک ندارم منظوروم شتر خود بزرگ بینی تونه اصلن بنظرم خون شتر در رگهای تو داری اسم خودت را هم بهتره بذاری شتر علی چون در باره یه ادم بیچاره که اطلاعات گرفته اینقده پرت میگی این شعرم بخون آرومشی در باره عمه من زیاد تند نرو فامیل عمه من هست فیلخان شتر بازیان مواظب خودت باش شترعلی جونم
این شعرم بخون حال کن
هوا گرم و شتر بی حال و خسته
به زیر سایه ی نخلی نشسته

دو چشمش بسته بود و خواب می دید
دوباره خواب دشت و آب می دید

چه شیرین بود خواب پنبه زاران
نه باری بود و نه چوب شتربان

در آن جا می چرید و شادمان بود
زِ لب هایش روان آب دهان بود

شتربان آمد و فریاد زد هِی
بجنب از جا شتر جان خواب تا کِی

زبان بسته پرید از خواب شیرین
دوباره خواند این آواز غمگین

شتر در خواب بیند پنبه دانه
گَهی لُف لُف خورد گَه دانه دانه; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۳۱
بایرام گفت...: رفقا خواهشا با دعوا با هم مساله را به بیراهه نبرید هر چه میخواهید بگوئید و آقای صبری را نقد و انتقاد کنید ولی بعضی کامنتها اصلا ارتباط به مسائل ندارد اقای صبری را یا آخوند گرفته برده یا خودش رفته در هر حال اسیر ملاست روی این باید بحث را انجام داد نه چیزهای دیگر; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۴۸
ناشناس گفت...: جانورشناس، عجب جانوری هستی!

باستانشناس; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۰۸
ماهور ولدالزنا گفت...: آقای سمندر
اولن شما چرا اینقدر بی ادب هستید و فحش میدهید چرا درست انتقاد نمی کنید ثانیا چرا به میلیونها انسان که از یک رابطه آزاد و خیلی وقتها با عشق متولد شده اند توهین میکنید. ولد الزنا یک ترم اسلامی و آخوندی کثیف است یعنی کسانی که بدون عقد و ازدواج اسلامی متولد شده اند من خودم یک ولد الزنا هستم یعنی پدرم با مادرم ازدواج نکرده بود که حامله شد و دو برادر و خواهر دارم که بعد از ازدواج متولد شدند ولی پدر و مادرم همیشه میگویند تو میوه واقعی عشق مائی و میگویند تو ولدازنائی و من خیلی صفا میکنم واقعا شما باید از این توهین عذر خواهی کنید و دیگر اینطور به میلیونها انسان توهین نکنید; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۱۲
ناشناس گفت...: جناب بایرام
موضوع ساده است.
ملا همین است که هست ماهیتش همین بوده از اول و خواهد بود.
شما یا ادعای سیاسی نداری و مثل عمه مش باقر می روی داخل و میایی بیرون و شتر سواری می کنی و کسی هم کاری به ایران رفتنت ندارد یا هم اینکه ادعای سیاسی داری و ادعای اپوزیسون و مخالف و سرنگون طلب و... که در اینصورت مسافرت نوروزی برای دیدن خاله و عمه به ایران نداریم. مگر اینکه کسی واقعا مغز خر خورده باشد که فکر کند رژیم با روحانی تبدیل به یکی از بزرگترین دمکراسی های جهان شده که شما بشینی توی اینترنت بهش فحش بدی بعد هم بری دیدن عمه و عمو و خاله و سفر و تعطیلات نوروزی در اقصی نقاط میهن.
خوب نمی شود و از عمه مش باقر هم بپرسی به تو می گوید شتر سواری دولا دولا نمیشه! مگه نه مش باقر؟
من نمی گویم کسی حق ندارد برود ایران. روی کاغذ و در تئوری همه حق دارند اما در دنیای واقعیت امروز رفتن به ایران برای یک فرد سیاسی مخالف بهایی دارد که مینیمم آن رفتن به سفارت رژیم و برسمیت شناختن بسلط جنایت ورذالت آخوند ها است و بعد هم دادن لیستی بلند بالا از آدرس مخالفان سیاسی که می شناسی و بعد هم در ایران قبول هر گونه اهانت و تحقیر و بردن و آوردن و بازجویی و خفت و خواری ست. بعد هم دست آخر خفه خون گرفتن و تبدیل شدن به چوب دو سر "طلای" موال هاست که دیگر نه در خارج مشروعیتی داری و نه در داخل انسانی آزاده هستی.
آقای حسن پور هم ظاهرا مثل خیلی های دیگر دارد چوب اشتباه خودش را می خورد و ما هم فقط می توانیم به ملا اعتراض کنیم که این بد بخت را ولش کن برود دنبال زندگی اش و گرنه چه وظیفه ای داریم بیشتر از این در برابر کسی که با قبول ریسک و با آگاهی و با پای خودش برای تعطیلات نوروزی به ایران رفته؟ . برای همین هم است نوشتم که اینکه مثل آقای حیدر نژاد برای دیگران باید و نباید کردن و وظیفه تعریف کردن حرف مفت است.

مصطفی; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۲۷
ناشناس گفت...: ما انواع و اقسام ولد داریم مثل ولد چموش که یعنی فرزند نابکار و یکی از این انواع ولد هم ولد زنا است. اما برای تعریف ولد زنا باید زنا را تعریف کرد که خود همین زنا انواع و اقسام دارد ولی بطور خلاصه در اسلام ما جز زنای محسنه که نزدیکی مرد زن دار با زن شوهر دار است ما زنای دیگری نداریم. بنابراین خانم ماهور شما فرزند عشق و محبت هستی و مشمول ولد زنا نمی شوید.

غلامرضا قاسمی; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۳۹
مش باقر گفت...: اقاجون اسلام اصلا چکار داره ما چی میکنیم ولمون کن دس خر کوتاه خسته شدیم والاه بالاه اصلا مساله اینه فضولی موقوف ! دخالت نکون! برو پی کارت مگه همه جای دنیا دوربین انداختن فلونجای آدما ببینن کی چی میکنه ثانیندش زن شوهر دار زنای محسنه نمیکنه محسنه یعنی نیکو یعنی عالی!! اون زنا رو با صاد مینویسن یعنی دیوار دار یعنی اسلام میگه دور فلان زن و مردا دیوار و حصن حصینی کشیده که بقیه یهو نرن اونجا حالا یکی قهرمان پرش بوده از دیوار پریده اونطرف زنه هم یا راضی بوده یا نبودهاگر راضی بوده که به کسی ربط نداره اگه ناراضی بود پاسبون میگیره حبسش میکنه ولی اخوند پدر سگ اونجا چی میکنه ؟؟؟؟ ادما اگه همو دوس داشته باشن زنا نمیکنن مث من و عیال خوبم یکی دو بارم ما اشتباها یه کارائی کردیم عیالمون با جارو زد تو سرمون بعد بخشیدمون و گفت دیگه از این گ... نخور و بعدشم بیشتر بخودش رسید ووضع اشپزی و رسیدگیش به مش باقرم بهتر شد ولی اگه اخوند فهمیده بود واویلا میشد در هر حال میبخشین که ربطی به حکایت این صبری بیچاره که الان تو زندونه نداره ولی میگم صبر کنین ببینیم چی بوده و در هر حالی باید از این اسیر ملاها دفاع کرد چاکر شمام; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۳۸
مش باقر گفت...: در ضمنش اینارم بخونین
زنا و مجازات ان
زنا به رابطه جنسی میان زن و مردی بدون وجود رابطه زوجیت میان آن‌ها گفته می‌شود. مردی که مرتکب زنا شده ‌است را زانی، و زن زناکار را زانیه می‌خوانند.
در تعریف فقهی زنا به نزدیکی بین زن و مرد ( شامل آمیزش جنسی مهبلی و مقعدی ) بدون ازدواج اطلاق می‌شود. یعنی مرد و زن نامحرمی بی آنکه عقد دائم یا موقت بخوانند یا مرد و زنی که با هم محارم هستند با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد؛ یعنی آلت مرد در آلت زن داخل گردد و دخول هم به مقدار ختننه‌گاه صورت بگیرد. اگر نزدیکی و دخول صورت نگیرد، به آن زنا نمی گویند. بنابراین هر چند لمس و یا دیدن بدن دختر نا‌محرم، حرام است اما حکم زنا را ندارد و حد زنا جاری نمی‌شود. (2)

زنای با محارم
زنای با محارم به معنای آن است که مثلاً یک مرد با یکی از زنهایی که جزو محارم نسبی وی هستند و ازدواج کردن با آنان حرام است، زنا کند. محارم نسبی مانند: مادر، خواهر، دختر، دختر خواهر، دختر برادر، عمه و یا خاله.
مجازات زنای با محارم کیفر آن بنابر نظر بعضی از فقها اعدام است، ولی مفاد بعضی از روایات این است که با شمشیر یک ضربه به گردن او بزنند و اگر زنده ماند او را در حبس نگه دارند تا بمیرد، و احوط رعایت این دستور است .

زنای به عنف ( زنای به زور )
زنای به عنف به معنای آن است که زنی به عمل زنا راضی نباشد و مرد با زور و ارعاب و تهدید با او زنا کند.
مجازات زنای به عنف برای مرد زنا کننده اعدام است ، هرچند احوط آن است که یک شمشیر به گردن او بزنند، گرچه نمیرد.

زنای غیر محصنه
زنای غیر محصنه به زنایی گفته می‌شود که شخص زناکار ( زن یا مرد ) فاقد همسر و مجرد باشد و به اختیار خود زنا کرده باشد. به زبان ساده تر به زنای شخص مجرد ، زنای غیر محصنه گفته می‌شود.
مجازات زنای غیر محصنه ، مجازات شخص زناکار در مرتبه اول یکصد ضربه شلاق است، و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه حد خورده باشد ، کیفر او در مرتبه چهارم اعدام است.(4)

زنای محصنه و محصن
زنای محصنه به معنای آن است که شخص زنا کننده دارای همسر دائمی باشد به گونه‌ای که هر گاه بخواهد با همسر خود نزدیکی کند مانعی در کار نباشد و با این حال تن به زنا داده باشد. به زبان ساده‌تر اگر یک زن متاهل زنا کند ، به زنای آن شخص زنای محصنه گفته می‌شود و اگر زانی مرد باشد زنای محصن گفته میشود.
مجازات زنای محصن در مورد مرد زناکاری که متاهل است، اگر پیرمرد است ابتدا یکصد ضربه شلاق و سپس سنگسار است، و اگر جوان است فقط او را سنگسار می‌کنند و بنابر احتیاط واجب شلاق زده نمیشود ، در مورد زن متاهل نیز همین حکم جاری است.; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۴۰
مش باقر گفت...: ادامه
راه‌های اثبات زنا
1- اقرار طرفین که باید عاقل و بالغ باشند و با آزادی و اختیار کامل اعتراف کنند و این اعتراف باید چهار مرتبه انجام شود و بنا بر احتیاط در چهار جلسه این اعتراف صورت گیرد.

2- شهادت چهار مرد عادل و یا سه مرد و دو زن عادل و یا دو مرد و چهار زن عادل برای اثبات لازم است به صورتی که شهادت دهند به طور مشخص عمل زنا را مشاهده کرده اند.
در مورد شاهدین ، اگر حکم زنا اثبات نشود مثلا یکی از شهود از شهادت خود برگردد و تردید در مشاهده خود داشته باشد ، سه شاهد دیگر به حکم قرآن مجازات می شوند و به جرم تهمت زنا ، هشتاد تازیانه شلاق خواهند خورد و شهادت انها دیگر در هیچ دادگاهی پذیرفته نخواهد شد. (3)

دو راه ذکر شده بر اساس قرآن و سنت پیامبر میباشد و مورد تایید تمام مراجع و فقها می باشد ، راه سومی نیز امروزه برای اثبات زنا استفاده می شود که مورد تایید می باشد.

3- اثبات از طریق شواهد و قرائن در نزد حاکم شرعی. یعنی بر اساس شواهد و مدارک ، زنا در نزد قاضی مشخص شود. ( مثلا انجام ازمایشات تشخیصی بر روی منی و ترشحات فرد ، خون ، بچه متولد شده و ... و البته وجود شرایط زنا )

حکم سنگسار
با توجه به مطالب ذکر شده در مورد زنا و مجازات های ان ، مشاهده می کنیم که حکم سنگسار فقط در مورد زنای محصنه و محصن صادر می شود.
اسلام به خوبی تناسب مجازات با جرم را رعایت کرده است.
اسلام برای فرد مجرد که شرایط تامین نیاز جنسی خود را ندارد و ممکن است بر اثر فشار نیروی جنسی مرتکب زنا شود ، حکم سنگسار صادر نمی کند و تا سه مرتبه او را تازیانه می زند و اگر به این عمل خود مبادرت ورزد ، از نظر اسلام دیگر عمل او از روی تحریک نیروی جنسی و یا جنون انی نیست ، عمل او فحشا و اصرار بر فحشا است و از نظر اسلام چنین فردی برای جامعه و خانواده و مسلمانان همانند یک غده چرکین است که باید نیست و نابود شود و از این رو برای بار چهارم ، مجازات سخت اعدام را صادر می کند.
همچنین اسلام برای مجازات زنا با محارم ، حکم اعدام و مرگ می دهد. این نشانه عمق توجه اسلام به کانون خانواده است ، از نظر اسلام فرد زنا کار با محارم همچون افتی در کانون خانواده و خاندان ان شخص است و باید کشته شود.

اسلام برای مردان و زنان راه ازدواج را قرار داده است و از نظر ما شیعیان ، زن و مرد می توانند هم به صورت دائم و هم به صورت موقت ازدواج کنند و میل جنسی خود را در یک چهارچوب و قاعده و قانون ارام کنند.
ایا با وجود راه ازدواج دائم و موقت ، عمل زنا مستحق مجازات نیست ؟
ایا زن و مردی که متاهل هستند و مشکلی در رفع نیاز جنسی خود ندارند و مرتکب عمل زنا می شوند مستحق شدیدترین مجازات نیستند ؟; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۴۰
مش باقر گفت...: ادامه
یا حکم سنگسار غیر انسانی است ؟
اسلام مدافع حقوق زن و مرد است ، اسلام مدافع حقوق خانواده است ، اسلام مدافع عفت و پاک دامنی است ، اسلام مدافع انسانیت است ، اگر اسلام برای زنای فرد دارای زن و خانواده مجازات سخت سنگسار را ارائه می کند نشانه بی رحمی اسلام نیست بلکه نشانه عمق توجه اسلام به حفظ کانون خانواده است ، نشانه توجه اسلام به فرزندان انها است ، نشانه توجه اسلام به حفظ جامعه اسلامی است.

کانون خانواده ایی را تصور کنید که مرد یا زن با شخصی به جز همسر خود رابطه جنسی برقرار کند، این زندگی چقدر دوام خواهد اورد ؟
زندگی و اینده کودکان در این خانواده چه خواهد شد؟
کدام مردی رابطه جنسی همسر خود را با یک فرد دیگر تحمل می کند ؟

با کمی تامل خواهید دریافت که زنا و ان هم زنای فرد متاهل ، چه عواقب وحشتناکی را برای خانواده ، فرزندان و جامعه به دنبال دارد. اسلام برای جلوگیری از فروپاشی خانواده ها ، برای جلوگیری از بی خانمان شدن فرزندان ، برای جلوگیری از هوس بازی زنان و مردان حکم سنگسار را ارائه می کند. مسلم است هدف اصلی اسلام از این حکم بازدارنگی ان است. اسلام حکمی را صادر می کند که بازدارنده باشد و مجرم با تصور ان از عمل و جرم خود منصرف شود.
اسلام برای فردی که با هوس خود قاتل کانون خانواده خود و یا خانواده دیگران و نابود کننده آینده فرزندان و همسر خود و ترویج فساد و فحشا و رابطه جنسی نامشروع در جامعه است ، حکم مرگ می دهد و ان هم مرگی سخت هم چون سنگسار ، که برای همگان عبرت اموز باشد.
آیا خانواده ایی که یکی از زن و مرد زناکار شوند ، دوام خواهد یافت ؟
آیا فردی که کانون خانواده برای او ارزشی ندارد ، مستحق مجازات نیست ؟
آیا فردی که به خانواده و فرزندان خود رحم نمی کند مستحق رحم است ؟
آیا برای فردی که برای تامین هوس خود قید خانواده ، همسر و فرزندان خود رامی زند باید دلسوزی کرد ؟
چرا باید با تعصب ، سطحی نگری و از روی احساسات حکمی از اسلام را حذف یا تغییر دهیم ؟

اگر امروز از روی تعصب ، دلسوزی و ترحم ، مصلحت ، آماده نبودن شرایط اجرای احکام خدا ، ترس از سو استفاده دشمنان و ترس از اجرای احکام خدا ، احکام الهی را تغییر ، تعلیق یا حذف کنیم ، بدانید که از اسلام و حقیقت ان دور شده ایم و با تفکرات به ظاهر منطقی خود ، زمینه را برای تحریف و نابودی اسلام فراهم کرده ایم.

حکم سنگسار اگر چه ظاهری خشن و سخت دارد اما در عمق ان عطوفت و مهربانی اسلام درمورد خانواده و جامعه اسلامی را می توان دید. اگر کمی دقت و تامل کنید ، خواهید دریافت که اثرات زنای محصنه بسیار وحشتناک است و باید حکمی ارائه شود که بازدارنده باشد و چنان وحشت اور باشد که هیچ کس جرات فکر کردن به ان را نداشته باشد. با تحقیق در مورد زنا ، اثبات ان و حکم سنگسار خواهید دریافت هدف اسلام از این حکم پیشگیری از وقوع زنا است و اصلی ترین و مهم ترین دلیل چنین حکمی بازدارندگی ان است ، چرا که اسلام به خوبی تاثیرات زنا را بر خانواده و جامعه اسلامی می داند و درصدد پیشگیری است.

سنگسار ، حکمی بازدارنده
با تامل در شروط ذکر شده برای زنا و اثبات زنا ، خواهید دریافت با این شرایط تعداد بسیار بسیار کمی ممکن است شامل چنین حکمی شوند و اگر کسی که با چنین شرایطی زنای او اثبات شود ، یک فاحشه و یک فرد بی بند و بار و بی قید است. مسلما کسی که همسر دارد ، به همسر خود برای برقراری رابطه جنسی دسترسی دارد با این حال در حضور عده ایی از مردم جامعه ( چهار مرد عادل و یا سه مرد و دو زن عادل و یا دو مرد و چهار زن عادل ) با شخصی غیر از همسر خود رابطه جنسی برقرار می کند ، برای جامعه اسلامی یک افت واقعی است و عمل او به نوعی ترویج فحشا و رابطه جنسی نامشروع است و مجازات او باید عبرت اموز و باز دارنده باشد و با کمی تامل خواهید دید که مجازاتی همچون سنگسار برای چنین افرادی مناسب و برای جامعه نیز باز دارنده است.

با کمی دقت در شرایط زنا و اثبات ان و نحوه اجرای مجازات ان ، به روشنی خواهید دریافت هدف اسلام با این حکم تربیت و تعلیم است ، هدف اسلام باز دارندگی است نه صرفا مجازات.; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۴۲
مش باقر گفت...: ادامه
اسلام شرایط شهادت چهار نفر عادل و یا چهار بار اقرار خود شخص را ملاک اثبات قرار می دهد تا یقین کامل حاصل شود ، با تامل در این شروط در می یابیم اسلام ترجیح می دهد که زنا های بسیاری در خفا رخ بدهد اما یک زنا در حضور چند نفر انجام نشود ، چرا که این عمل باعث رواج چنین فحشا ایی در بین مردم می شود و هدف اصلی اسلام از چنین احکام سختی ، جلوگیری از رواج فحشا است و از این رو در اسلام زناکاری را که زنای او توسط شاهدانی مشاهده شود ، مستحق مجازات می داند.
از نظر اسلام اگر یک زنا که در حضور چهار نفر انجام شود و یا خود شخص به عمل خود اعتراف کند و یا به بیان دیگر از عمل خود شرم نکند و چهار بار ان را اعتراف کند ، باید حکم سنگسار در حضور مردم برای او اجرا شود چرا که مشاهده عمل زنای او ، توسط مردم جامعه ، بازتاب و عواقب وحشتناکی را در جامعه اسلامی بر جا خواهد گذاشت و باید مجازات در حضور مردم به گونه ایی باشد که شدیدا بازدارنده باشد.

هدف اسلام از حکم سخت سنگسار جلوگیری از ترویج فحشا و رابطی جنسی نامشرع است ، هدف اسلام جلوگیری از فروپاشی کانون خانواده است ، هدف اسلام جلوگیری از تباه شدن زندگی فرزندان است ، اسلام حکم به سنگسار می دهد تا هیچ مرد و زن متاهلی حتی فکر رابطه جنسی نامشروع را به خود راه ندهد و از این طریق از وقوع زنای محصنه که عواقب وحشتناکی بر خانواده ها و جامعه دارد ، جلوگیری کند.
در اسلام فردی که زنا انجام می شود و زنای او اثبات می شود را در خفا مجازات نمی کند ، حکم می دهد در حضور مردم شلاق بخورد ، در حضور مردم سنگسار و یا اعدام شود ، چرا که هدف اسلام مجازات نیست ، هدف اسلام تعلیم و تربیت و جلوگیری از زنا است.
حکم سنگسار و مجازات اعدام برای زناکار اگر چه به ظاهر حکم خشنی است اما در حقیقت نشانه عطوفت و مهربانی اسلام در حفظ کانون خانواده ها ، ثبات جامعه اسلامی ، تعلیم و تربیت ، جلوگیری از رواج فحشا ، جلوگیری از فروپاشی خانواده ها ، نجان زنان و مردان و سرو سامان دادن به میل سرکش جنسی است.

(1)
_ امیرالمومنین علیه السلام به این قانون اسلامی اشاره دارند ومی فرمایند: « وَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله رَجَمَ الزَّانِیَ الْمُحْصَن‏؛ می‏دانید رسول خدا صلى الله علیه و آله زناکار همسردار را سنگسار ‏کرد.» خطبه 127نهج البلاغه
_ « عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام فِی الْمُحْصَنِ وَ الْمُحْصَنَةِ جُلِدَ مِائَةً ثُمَّ الرَّجْمَ؛ از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: مرد و زن همسردار (که مرتکب زنا شده باشند) نخست صد تازیانه میخورند سپس سنگسار مى‏شوند .» الإستبصارج 4 ص 202
_ « عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ الرَّجْمُ حَدُّ اللَّهِ الْأَکْبَرُ وَ الْجَلْدُ حَدُّ اللَّهِ الْأَصْغَرُ؛ امام صادق علیه السلام می فرمایند: سنگسار حدّ بزرگ الهی ، و تازیانه زدن حدّ کوچک الهی است.» الإستبصارج 4 ص 202
_ عن عمرو بن قیس قال قال ابوعبدالله علیه السلام : «وَ إِنَّ اللَّهَ حَدَّ أَنْ لَا یُنْکَحَ النِّکَاحُ إِلَّا مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ فَعَلَ غَیْرَ ذَلِکَ إِنْ کَانَ عَزَباً حُدَّ وَ إِنْ کَانَ مُحْصَناً رُجِمَ لِمُجَاوَزَتِهِ الْحَدَّ؛ امام صادق علیه السلام فرمودند :خداوند مشخص فرموده که رابطه جنسی تنها از راه حلال آن انجام گیرد؛ کسی که از این حکم تخلف کند اگر مجرد باشد تازیانه می خورد، و اگر متاهل باشد رجم می شود، زیرا از حدود خدا تجاوز کرده است.» کافى ، ج 5 ، ص 491 ، حدیث 3

(2) روح‌الله خمینی. تحریر الوسیله. ۱۷ فوریه ۲۰۱۲.

(3) وَ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ ( سوره نور ، آیه 4 )
و كسانى كه آنان پاكدامن را متّهم مى‏كنند، سپس چهار شاهد( بر مدّعاى خود ) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد و آنها همان فاسقانند.

(4) الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ( سورهٔ نور- آیهٔ ۲)
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!
http://eslamomosalman.blogfa.com/tag/; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۴۳
ثریا ریگی گفت...: چه دزدیده باشند چه خودش رفته و دستگیر شده باشد موضعگیری آفتابکاران جدا شرم آور است; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۷:۲۴
ناشناس گفت...: خانم ریگی
شما چون هیچ ریگی به کفش نداری حالا فی سبیل الله هی بزن توی سر مجاهدین
یکی رفته خربز ه خورده و خودش هم لابد پای لرزش می نشیند. شما اول بیا بگو کار این جناب اگر رفته باشه به ایران شرم آور است یا نه؟ بگو کار آخوند شرم آور است یا نه بعد برو سراغ مجاهدین. مجاهدین که دو دوزه بازی نکرده اند همان حرف همیشگی شان را مطابق ایدئولوژی شان زده اندحالا چرا حرفشان شرم آور است معلوم نیست. آیا مجاهدین گفته اند به رژیم بیا اینو بگیر ؟ آیا مجاهدین آقا را دست بسته تحویل رژیم دادخ اند؟ آیا مجاهدین فرستاده اند آقا را به ایران؟ آیا مجاهدین گفته اند این را بزنید؟ نه مجاهدین گفته اند این آقا خائن است و دستگیر شده همین. حالا این خبر کجایش شرآور است؟

زاغ سیاه; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۷:۳۸
دریچه زرد گفت...: 24 نظر که حاوی توهین و تحقیر غلیظشخصی به اقای صبری و یا رهبر عقیدتی و افتابکاران بود منتشر نشد. دوستان اینگونه کامنتها منتشر نخواهد شد; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۸:۵۸
esmail گفت...: مش باقر قربان آدم چیز فهم خدا آقای صبری را نجات بدهد اما عطار پدر فکری مولانا و تئوریسین بی بدیل مکتب وحدت وجود هفت هشت قرن قبل چنان حالش از دست اخوند و ملا و کثافتکاریهایشان به هم خورده بود که با تمام پاکیزگی تن و جان و اخلاق والایش بر پشت بام مشعر خود میرود و فریاد بر میاورد که هلا ای مسلمانهائی که دنبال آخوندهائید من اینم خودت غزل را بخوان گویاست که زنا چیست و عطار چه دردی بر جان دارد

منم آن گبر دیرینه که بتخانه بنا کردم
شدم بر بام بتخانه درین عالم ندا کردم

صلای کفر در دادم شما را ای مسلمانان
که من آن کهنه بت‌ها را دگر باره جلا کردم

از آن مادر که من زادم، دگر باره شدم جفتش
از آنم گبر می خوانند که با مادر زنا کردم

به بکری زادم از مادر از آن عیسیم می‌خوانند
که من این شیر مادر را دگر باره غذا کردم

اگر عطار مسکین را درین گبری بسوزانند
گوا باشید ای مردان که من خود را فنا کردم; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۰۶
بدبین گفت...: این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۲۱
كوه يخ گفت...: بابا أصلا كسي كه پناهنده گي سياسي ميگيره بيخود ميكنه ايران ميره و به رژيم نامشروع مشروعيت ميده ،چرا بيخود بحث مجاهدين يا مخالفين مجاهدين را مطرح ميكنيد; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۵۷
ناشناس گفت...: آقای یغمایی عزیز
به قول خودتون تعارف را کنار بگذاریم .آقای صبری چنانکه دوستان نزدیک و خانواده‌اش هم مطلعند، رفت ایران. و نه ترکیه. آنچنان که جناب منصور اصانلو و دیگران درانداخته بودند.
رفت ایران و اشتباهات پیشین خودش را در نزدیکی به دستگاه رجوی، جور دیگری ادامه داد. البته بر خلاف دروغ و دغل دستگاه مربوطه و استخبارات شیربرنجی و زاغ سیاهی اش، وی عمله رژیم نبود و نیست. هرچند کار وی مثل عملکرد گذشته اش و های و هوی به نفع اورسورواز، این بار هم غلط و قابل سرزنش است.

به هر حال وی به خاطر علاقه اش به فردی که در ایران زندگی می‌کند و از مدتها پیش با هم مکاتبه داشتند رفت، اما به دام رژیم افتاد. به تور مخالفین برجام در دستگاه اطلاعاتی ، تا از قِبَلِ وی هم نیشی به روحانی بزنند و کاه را کوه کنند.

آقای یغمایی. رژیم بعد از دو روز که از دستگیری وی گذشت صلاح دیدد آن را با صدای بلند در بوق کند و از روزنامه شرق و آفتاب بگیر تا رادیو فردا و بی بی سی روی آنتن فرستاد .

همین کافی بود تا ما دیگر حتی با اشاره، آن را (خبر مربوط به صبری) را طرح نکنیم. اما متاسفانه کسی به این فراست نیافتاد و شدیم بادبزن دستگاه اطلاعاتی ، همچنین اورسورواز
که هر دو از پخش اینگونه اخبار هواداران خودشان را سرگرم کرده و سرگرم می کنند.

بسیار خوب، تا حالا همه هر چه خواستند در مورد رفتن صبری به ایران، نوشتند. لودگی شیربرنج ها و زاغ سیاه ها هم بار دیگر بر همه عیان شد.

آقای یغمائی خواهش میکنم. مطلب مربوط به وی را از صفحه دریچه اگر ممکن است، حذف کنید. بازجویان چه در تهران و چه در اورسورواز، هر دو، سوءاستفاده می‌کنند. و سوءاستفاده کرده‌اند. با سلام

بعد از حوادث سال ۸۸ و چشمکهایی که مسعود رجوی به مهندس موسوی و...زد و پس از آنکه جار زد وای اگر مویی از سر ایشان کم شود و باقی قضایا... (که بی محلی به وی را از طرف موسوی و همسرش به دنبال داشت)، صدای مسعود رجوی در نشستی در اشرف پخش شد.
محور اصلی صحبت وی (بنده شخصاً شنیدم) این بود:
به این دلیل و آن دلیل (...) ما (که در عراق هستیم) باید برویم در داخل کشورمان (منظورش از طریق نظامی نبود و امکانش هم وجود نداشت) ما باید (با حفظ نظراتمان) برویم داخل... حالا ببینیم طرف مقابل چه واکنشی خواهد داشت. آیا می‌پذیرد یانه...

در آن نشست آنچنان همه به شور افتادند و کف زدند که سالن به لرزه افتاد. (در واقع این خواست همه تا آنزمان غیر از شخص رجوی و دور و بریاش بود که، در سرزمین بیگانه نباشند)
بعد هم طبق معمول احمد واقف و محمود عطایی و...بلند شدند و اینکه تا کنون مسائل برایشان گنگ بوده و حالا با سخنان رهبری از ابهام بیرون آمده اند،
آنها جلسه را گرم کردند و بعد تعدادی یکی یکی بلند شدند و چکیده حرفشان این بود که برادر پیشنهاد خوبی به رژیم داده اند و حالا ببینیم آنها چه واکنشی خواهند داشت و ...

آن نشست و آن صحبت‌ها با وجود اینکه بخش اصلی اش از سیمای «آزادی» پخش شد اما هیچ واکنش و انعکاسی نداشت. هیچ هیچ.

تا اینکه چندی بعد آن نامه های کذایی به سران رژیم (توسط مسعود رجوی) نوشته شد. نامه هایی که بوی ذلت می‌داد و امثال محمد علی توحیدی و شریف و حبیب و بقیه وانمود ‌کردند (که آن سلام و صلوات با سرگردگان و قاتلین در حکومت) بازی با تضادهای درونی رژیم بوده است و...!!

خوب بود در گفت و شنود شما به نشست مزبور، اشاره می‌شد.
ضمناً از شما باید تشکر نمود که به کلمات آلوده ای مثل رذل و هوسباز و ضد انقلاب و فاسد و...که همزادان رژیم علیه مجاهدین به کار می برند، هیچوقت متوسل نشدید. ارزش این گفت و شنود از جمله به خاطر متانت و صلابت بیان و واکنش نشان ندادن به هرزه نویسان بود.
داوود; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۶
ناشناس گفت...: این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۷
ناشناس گفت...: اسمال اقاسلام!!
امروز جایی خواندم که شما بافریباهشترودی!! حشرونشر داری!{ظاهرا این خانم خودش گفته}
جون مادرت که خیلی برام عزیز است راستشو بگو این مطلب صحیح است یا نه؟چون برای من یکی این موضوع خیلی اهمیت داره!جواب بدی احتمالا جواب کوتاهی بهت میدم
لطفاپشتک وارو هم نزن ممنون میشم رک وپوست کنده جواب بدی

شیربرنج; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۷
esmail گفت...: شیر برنج من بجز این با شیوخ گردن زن با روح مرحوم صدام با مرحوم ملک حسین با تمام کثافات دست اول دنیای کاپیتالیسم هار با هرکی که بتونه منو به قدرت برسونه حشر نشر دارم در این رابطه اگر خدا یاری کند قصد دارم با عیال یکی از نزدیکترین دوستان ازدواج بفرمایم و نامه ای به رفسنجانی بنویسم و تقاضا کنم به خامنه ای بگوید هوای بنده را داشته باشدنظر سرکار چییست؟در باره پشتک و وارو زدن استادش امام توست عزیز; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۶
esmail گفت...: دوست عزیزسلام ممنونم ولی نظر من با شما متفاوت است
با درود; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۷
دریچه زرد گفت...: دوازده کامنت به دلیل عدم رعایت فرهنگ مناسب و توهین و نیز بیربط بودن به موضوع نوشته منتشر نشد; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۵
ناشناس گفت...: ایشان در حقیقت از اسارت عشق متاسفانه به اسارت ملایان پلید در آمد خداوند خودش او را کمک کند در هر حال انسانی است بیگناه و اسیر و بیچاره دستگاه طلم و جور
سیف الله; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۰
فروزنده رحیمی گفت...: این آقا خودش مسئول گرفتاری خودش است نه هیچکس دیگر قرار نیست آدمها بروند زیر بلیط آخوند بعد ما اینجا برایشان دل بسوزانیم خربزه خورده برود پای لرزش در باره نامه رهبر انقلاب هم این به یک مشت خوش نشین حرف مفت زن مربوط نیست قرار نیست برای مسئول یک جنبش چهار تا آدم وارفته تعیین تکلیف کنند شماها بروید به دفاعتان از بریده هائی که روانه ایران شده اند مثل حسن زاده و هشترودی و اینها ادامه بدهید وتا میتوانید انقلابیون واقعی را بکوبید جدا بی حیائی حد ندارد; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۵
ناشناس گفت...: سمندر
دوست عزیز شیر برنج و عزیز دل برادر مفقود ببین عزیزکم خانم هشترودی نشادور رو ریخته اونجائی که باید بریزه در نتیجه فعلا برید اون نشادرها رفع و رجوع کنید در ضمن اتفاقا چه خوب یاداوری کردی راجع به خانم هشترودی من پیشنهادم به اقای یغمائی و اقای همنشین اینه که یک مصاحبه با خانم هشترودی ترتیب بدهید چون یکسری نکاتی هست که خوبه از زبان خانم هشترودی بشنویم
در ضمن شیربرنج یا بعبارتی برادر عقیدتی یا برادر بسیجی مستقر در اور سورواز باید خاطر نشان کنم که اوضاع سازمان خیلی خراب تر از اینهاست که خانم هشترودی میگویند
اما راجب اقای صبری و موضع گیری سازمان که در سایت افتاب مهتاب درج شده است باید خدمت مبارک شما عرض کنم که این لکه ننگ این سازمان است و تمام اون برادران حزب اللهی که با شادی و هلهله جشن دستگیری صبری را در اورسورواز جشن گرفتند
این سازمان از نقطه ای بنایش کج شده است و این بنای کج تا ثریا هم خواهد رفت و هرگز وهرگز صاف نخواهد شد همینطور یاداوری میکنم اگر سازمان مجاهدین دستش برسد و بتواند در تحویل دادن و لو دادن مخالفین خودش به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی کوتاهی نخواهد کرد من حاظرم به تمام مقدساتم قسم بخورم که اینها یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران این توان و پتانسیل را دارد در ضمن شما را ارجاع میدهم به اخرین مطلب اقای مصداقی در مورد دستگیری تعدادی از مجاهدین داخل کشور; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۴
صاعد گفت...: از کجا بعضی ها با این اطمینان حرف میزنند که خود اون رفته ایران! از کجا معلوم این افراد از ماموران دو طرف قضیه نباشند اگر کسی حرف میزند باید ثابت کند نه همین که با اسم مستعار بیاید حرفی بزند برود خیلی عجیب است; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۲۶
ناشناس گفت...: صاعد عزیز

چون نیک بنگری ماموران دو طرفی در کار نیست زیرا هر دو طرف سر و ته یک کرباسند.

بازو; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۰
م. ح فرانسه گفت...: با سلام خدمت آقای داوود آقای داوود اقای حسن پور چه به ایران رفته باشد یا دزدیده باشندش هیچ فرقی نمی کند او اسیر و زندانی یک مشت آخوند است باید از او بعنوان یک انسان اسیر نوشت و گفت و در عین حال اگر خودش رفته خطایش را بررسی کرد. ایشان اگر پناهنده بوده است نقض قانون کرده و اگر ناسیونالیته هلند را داشته اشتباه کرده است و با نادانی خودش را در دهان یکمشت گرگ انداخته است. در هر حال باید از او دفاع کرد و از او حرف زد. عقب نشینی و خاموشی هیچ مساله ای حل نمی کند اخوندها هر چه به نفعشان باشد انجام میدهند اگر به نفعشان باشد ولش میکنند اگر نفعشان باشد حبسش میکنند یا حتی نابودش میکنند. آخر در این رژیمی که دست ازسر امثال کروبی و موسوی بر نمیدارد و جانوری چون هاشمی را تهدید میکند چطور می شود به حریم اش پا گذاشت رژیمی که هزاران هزار جوان مسلمان و سوسیالیست و کمونیست و بهائی و شیعه و سنی و غیره را کشته برایش جان یکنفر ارزشی ندارد اقای صبری یک ایرانی فعال سیاسی بود بنابر این باید نمیرفت و رفت و دستگیر شد کسانی هم که مثل هشترودی و امثال او به ایران میروند باید دید چرا میروند و معنای رفتنشان چی هست ایا رزیم دموکرات شده اگر شده بیایند و توضیح بدهند و اگر نشده باید توضیح بدهند چطور در حالیکه امثال صبری دستگیر میشوند آنها که ادعای سیاسی بودن دارند میروند و میایند در هر حال توجه کنیم امثال صبری ها چندین گام از کسانی که میروند و می ایند مظلومترند و باید از آنها دفاع کرد به امید اینکه این انسان اسیر و بی چاره نجات پیدا کند; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۰
ناشناس گفت...: حداقلش اینه که آقای صبری بخاطر عشقش تن به آب و آتش زده و سیاوش وار به میان جهنم آخوندی پریده. من میگم عشقبازی دگر و نفس برستی دگر است و بهمین دلیل رفتن این آقا بخاطر عشقش به ایران آخوندی را به نامه نویسسی آن آقای نفس پرست به خامنه ای و خبرگان و رفسنجانی که حاجی انا شریک که بعد هم آنهمه خفت و خواری و بی اعتنایی را بدنبال داشت ترجیح می دم.

گل سرخ; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۲
ناشناس گفت...: سمندر جان
اسم این خانوم را نبر من نمیگم ایشون اطلاعتیه یا مزدوره ایشون با رفت و امدش به ایران داره اتوماتیک آب میریزه تو اسیاب یه مشت ملای پفیوز امیدوارم اینو بفهمه
یکی از دوستان بیست یال قبل این خانوم; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۸
حسن. داماد از دام جسته گفت...: یکی از راههائی که رژیم دانه میریزد تا شکار کند همین مساله زن و عشق و عاشقی است این را می نویسم چون خود من نزدیک بود در این دام بیفتم و عوض حجله بروم سلول و با یک پاسدار نره غول همدم بشوم. من روی فیس با یکی اشنا شدم و دو سه ماه بعد وضع طوری شد که من باور کردم کاری ندارند و حتی پول فرستادم انگشتر و گوشواره بخرد و خودم هم آماده شدم تا بروم واقعا نمیتوانستم مقاومت بکنم چون طرف واقعا هم بسیار زیبا و جوان بود و هم خیلی مهربان بود و صدای قشنگی داشت من هم که زن اولم از دستم رفته بود و حسابی کمپلکس داشتم ولی خدا پدر یکی از دوستان قدیمی ام را بیامرزد که یکروز وقتی مساله را به او گفتم او گفت کمی صبر کن چون نگران من بود و خوشبین نبود خلاصه رفت و تحقیق کرد و بعد از یکماه و نیم بمن خبر داد که نیایم که دام است و این خانم شوهر دارد و خلاصه نزدیک بود که بجای داماد شدن پدرمان در بیاید من نمیدانم ماجرای آقای صبری چی هست و انتقادی هم ندارم ولی میخواهم بگویم حواستان جمع باشد یکی از راهکارهای اطلاعات این هست که اینطوری دانه بپاشد; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۲
ناشناس گفت...: سمندر چپ اندر، ادبیاتت عینهو احمدی نژاده!

ناشناس; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۳
منصور لرستانی گفت...: بهترین کاری که این خواهر !محترمه! فریبا خانوم میتواند انجام بدهد این هست که در رفت و آمدهایش به ایران به سراغ صبری حسن پور برود و با او مصاحبه ای بکند تا معلوم بشود چه بلائی بر سر آن بیچاره آمده است و بعد بیاید خارجه و با تلویزیمنهای خارجه مصاحبه کند و نشان بدهد درجه دموکراتیک ملاها بالا رفته است!!; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۰
میرزا حسن ارموی گفت...: در تائید حرف آقای حسن داماد از دام جسته میخواهم تاکید کنم حرف ایشون را جدی بگیرند اگر میخواهند بدانند چه بلائی سرشان می اید حتما در دفتر ششم مثنوی داستان آن غلام بیچاره که در حجله گرفتار یک نره غول شد بخوانند و گول نخورند یک قسمتش این است
((((((((
صبر فرمودن خواجه مادر دختر را کی غلام را زجر مکن من او را بی‌زجر ازین طمع باز آرم کی نه سیخ سوزد نه کباب خام ماند

مثنوی معنوی » دفتر ششم

گفت خواجه صبر کن با او بگو
که ازو ببریم و بدهیمش به تو

تا مگر این از دلش بیرون کنم
تو تماشا کن که دفعش چون کنم

تو دلش خوش کن بگو می‌دان درست
که حقیقت دختر ما جفت تست

ما ندانستیم ای خوش مشتری
چونک دانستیم تو اولیتری

آتش ما هم درین کانون ما
لیلی آن ما و تو مجنون ما

تا خیال و فکر خوش بر وی زند
فکر شیرین مرد را فربه کند

جانور فربه شود لیک از علف
آدمی فربه ز عزست و شرف

آدمی فربه شود از راه گوش
جانور فربه شود از حلق و نوش

گفت آن خاتون ازین ننگ مهین
خود دهانم کی بجنبد اندرین

این چنین ژاژی چه خایم بهر او
گو بمیر آن خاین ابلیس‌خو

گفت خواجه نی مترس و دم دهش
تا رود علت ازو زین لطف خوش

دفع او را دلبرا بر من نویس
هل که صحت یابد آن باریک‌ریس

چون بگفت آن خسته را خاتون چنین
می‌نگنجید از تبختر بر زمین

زفت گشت و فربه و سرخ و شکفت
چون گل سرخ هزاران شکر گفت

که گهی می‌گفت ای خاتون من
که مبادا باشد این دستان و فن

خواجه جمعیت بکرد و دعوتی
که همی‌سازم فرج را وصلتی

تا جماعت عشوه می‌دادند و گان
که ای فرج بادت مبارک اتصال

تا یقین‌تر شد فرج را آن سخن
علت از وی رفت کل از بیخ و بن

بعد از آن اندر شب گردک به فن
امردی را بست حنی هم‌چو زن

پر نگارش کرد ساعد چون عروس
پس نمودش ماکیان دادش خروس

مقنعه و حلهٔ عروسان نکو
کنگ امرد را بپوشانید او

شمع را هنگام خلوت زود کشت
ماند هندو با چنان کنگ درشت

هندوک فریاد می‌کرد و فغان
از برون نشنید کس از دف‌زنان

ضرب دف و کف و نعرهٔ مرد و زن
کرد پنهان نعرهٔ آن نعره‌زن

تا به روز آن هندوک را می‌فشارد
چون بود در پیش سگ انبان آرد

زود آوردند طاس و بوغ زفت
رسم دامادان فرج حمام رفت

رفت در حمام او رنجور جان
کون دریده هم‌چو دلق تونیان

آمد از حمام در گردک فسوس
پیش او بنشست دختر چون عروس

مادرش آنجا نشسته پاسبان
که نباید کو کند روز امتحان

ساعتی در وی نظر کرد از عناد
آنگهان با هر دو دستش ده بداد

گفت کس را خود مبادا اتصال
با چو تو ناخوش عروس بدفعال

روز رویت روی خاتونان تر
کیر زشتت شب بتر از کیر خر

هم‌چنان جمله نعیم این جهان
بس خوشست از دور پیش از امتحان

می‌نماید در نظر از دور آب
چون روی نزدیک باشد آن سراب

گنده پیرست او و از بس چاپلوس
خویش را جلوه کند چون نو عروس

هین مشو مغرور آن گلگونه‌اش
نوش نیش‌آلودهٔ او را مچش

صبر کن کالصبر مفتاح الفرج
تا نیفتی چون فرج در صد حرج

آشکارا دانه پنهان دام او
خوش نماید ز اولت انعام او; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۰
ک.قزوینی گفت...: بحریست بحر عشق که هیچش کناره نیست
انجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۸
ناشناس گفت...: داستان جعلی ربوده شدن آقای صبري از تركيه را غیر از آقای منصور اسانلو، وبسايت راديو فردا هم به نقل از يك منبع بی پایه به نام فضائل عزيزان منتشر نمود و حتماً با واکنش دولت ترکیه روبرو خواهد شد.
واقعش صبری ر از مدتها پیش می‌خواست به ايران برود و برگردد حتی بصورت قاچاق.
هدف او در این سفر بر خلاف تصور دستگاههای اطلاعاتی در تهران و اورسورواز، فقط یک مسئله شخصی بود که البته وی نمی‌بایست
در ادامه پامنبری های سالهای گذشته برای امثال حبیب و غیر حبیب در تشکیلاتی که به آن تعلق داشت، حالا وارد یک چاه دیگری بشود. این اشتباه اوست که ای کاش روی نمی داد.
ضمناً بنده برخلاف بازجویان غالب و مغلوب، قصد پاپوش دوزی برای وی که زمانی قربانی آن دستگاه عفن بود، و حالا اسیر این رژیم بی همه چیز شده ، نداشته و ندارم و چنانچه در ستون نظرات، همه نام خود را می‌نوشتند کسی از اسم مستعار استفاده نمی‌کرد. مستعار; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۲۱
ناشناس گفت...: حالا فکر میکنید با این بنده بی چاره خدا چه میکنند؟آدم دلش می سوزد
سیف الله; ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۹
esmail گفت...: احمد اندکی ادب اموز . او استخوانهایش خاک شده و جانش در پناه خداست. همین; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰:۱۵
ناشناس گفت...: شیر برنج جان!
شما بهتر است اول درباره حشر و نشرتان با آن یار عار سعید امامی توضیح بدهید که اول صف تظاهراتتان شعار می داد من یک اشرفی هستم بعد بیایید از آقاس یغمایی در باره حشر و نشرش با هشترودی سوال کنی. نظرت چیه؟

خاله سوسکه; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۰۲
احمد رضا .ص گفت...: خدا بهش کمک کنه ولی وقتی فعالای داخل کشورو این آخوندا میگیرن و هزار بلا سرشون میارن آدم بلن میشه بره ایرون زن بگیره خودشو گرفتار یه مشت آخوند بیشرف بکنه ادم نمیدونه واقعا چی بگه
>>>>>>>>>>>
احضار چهار فعال مدنی به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر
«آتنا دائمی»، «امید علی‌شناس»، «ئاسو رستمی» و «علی نوری» چهار فعال مدنی، تلفنی از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر احضار شدند. گفته شده دلیل احضار، ابلاغ جلسه دادگاه به آنها است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این چهار فعال مدنی در حوزه دفاع از کودکان کار و خیابان، باید ساعت ۱۰ صبح سه‌شنبه ۷ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۵، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر در تهران حاضر شوند.

این چهار نفر در دادگاه بدوی در مجموع به تحمل ۳۸ سال حبس محکوم شده‌اند.
«آتنا دائمی» مدافع حقوق بشر مخالف با اعدام و فعال حقوق کودکان کار، به تحمل ۱۴ سال زندان، «امید علی شناس» فعال مدنی در حوزه حقوق کودکان کار به تحمل ۱۰ سال زندان، «ئاسو رستمی» فعال چپ‌گرا و مدافع حقوق کودکان کار و «علی نوری» فعال مدنی نیز هر کدام به تحمل ۷ سال زندان در دادگاه بدوی محکوم شده‌اند.

گفته شده “این چهار نفر در یک پرونده متهم شده‌اند و هم‌اکنون در انتظار حکم نهایی از سوی دادگاه تجدیدنظر هستند.”

منبع:پژواک ایران; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۲۱
ناشناس گفت...: صبری پناهنده نبود ناسیونالیته داشت رفت خاک پدریشو ببینه آخوندای جنایتکار گرفتنش این که اینقدر هیاهو نداره این یک انتخاب بود رفت بدنبال لیلای خودش
دوست صبری; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۲۹
الف سامان. هلند گفت...: بنظر من صبری آگاهانه رفت تا بگیرندش و این رژیم پلید افشا شود ولی شماها نمی فهمید. آخر آدم از هلند میرود ایران زن بگیرد. هلند بهترین کشور دنیاست برای زن گرفتن چرا صبری برود ایران. صبری دید عمرش دارد الکی تمام میشود تصمیم گرفت برود تا او را بگیرند و با اینکارش ضربه ای به آخوند زد که شما نمی فهمید انصاف بدهید ایا دستگیری صبری بیشتر انعکاس داشت یا فعالیتهای ان گروهی که اسم خودش را گذاشته مقاومت ایران و جز حرف کاری نمی کند خود ماها چکار میکنیم جز حرف زدن و زندگیمان را کردن خودتان را کنار صبری بگذارید کار صبری کاری قهرمانانه بود وباید از یک زاویه دیگر کار او را دید صبری شاید دیر یا زود میمیرد ولی با کارش به تاریخ پیوست و زندگی او یک معنای روشن پیدا کرد درود بر او وشجاعتش او از تمام ما شجاعتر بود; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۹:۵۲
ناشناس گفت...: آقا سامان شما می خوای یه جوری صبری را بکنی بابی ساندز ولی آخه عزیز من بابی ساندز یه بحثی دیگه بود. اما در موردصبری باید گفت آدمی که می دونه که اگه بره ایران می گیرندش خوب نباید بره. حالا مثلا میشه بگی گرفتن صبری چه ضربه ای به آخوندها زده؟ مگر چه چیزی به اطلاعات ما درباره ماهیت رژیم اضافه کرد؟
من امیدوارم که اقلا صبری پیش از دستگیری به وصال محبوبش رسیده باشه و گرنه اگه غیر از این باشه هم چوب را خورده و هم پیاز را.

مسعود مظفری; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۶
ناشناس گفت...: راستش این نظر اقای سامان هم قابل فکر هست شاید هم صبری واقعا خسته شده بود و رفت تا بگیرندش خدا میداند
66; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۶
جبری مسلک گفت...: در هر حال همه کارها چه خوب و بد تاشی از اراده الهی است اراده الهی بود که صبری را برد و اراده الهی بود که به ملاها گفت صبری را بگیرند و اراده الهی است که ما نظرات مخالف و موافق بنویسیم اگر خدائی هست همه چیز اراده اوست به اراده الهی تن بسپاریم و ناراحت نباشیم همه چیز اوست; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۱
ناصح گفت...: نصیحت میکنم نروید ایران این آخوندها به هر بهانه شده دستگیر میکنند و سر کیسه میکنند و شاید هم بکشند آقای حسن پور را که سهل است اینها حتی به بهانه شکار بز افراد را میگیرند

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، سرهنگ عبدالعلی روانبخش فرمانده انتظامی شهرستان کرمان گفت: سه شکارچی غیر مجاز در ارتفاعات روستای "کهنوج مدیم" شهر کرمان، این دو حیوان تحت حفاظت را شکار کرده بودند که براساس گزارشات مردمی، ماموران پلیس توانستند آنها را شناسایی و بازداشت کنند. و به زندان بیاندازند همچنین در بازجوئی ها امکان ارتباط این دو شکارچی با عوامل برانداز نظام بخصوص سران گروهک سبز میرود سرهنگ روانبخش افزود: ماموران انتظامی در بازرسی خودرو متعلق به شکارچیان یک قبضه اسلحه شکاری غیر مجاز به همراه فشنگهای مربوطه و لاشه دو راس بز کوهی راهمراه با چند جزوه مربوط به پیامهای سران گروهک سبز کف کردند کشف کردند.
وی گفت: متهمان دستگیر شده با شکایت نماینده حقوقی اداره کل محیط زیست استان کرمان به دادسرا معرفی شدندتا تحقیقات لازم هم در مورد کار بزها و هم ارتباط آنها با سران گروهک سبز مشخص ود.; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۱
ناشناس گفت...: ما هم چند سالی عاشق یک دختری از راه همین اینترنت شده بودیم و او خیلی هم ما را دوست می داشت اما چون خیلی مذهبی بود و نماز خوان بود و روزه می گرفت و و مرتب می رفت زیارت امام رضا ما یک کمی ترسیدیم تا اینکه رسیدیم به جریان قتل عام پاریس در پاییز گذشته و آن دوشیزه خانم به ما گفت عزیزم مواظب خودتان باشید شنیده ام که مسلمانها را در اروپا و آمریکا تحت فشار قرار داده اند و به تلافی خیلی اذیتشان می کنند. ما هم عصبانی شدیم و گفتیم گور پدر مسلمونها بگذار همه شان را نابود کنند که دوست ما خیلی بهشان بر خورد و گفت چرا به من توهین کردی بعد هم دیگر نه او به ما نامه نوشت و نه من نامه نوشتم و خلاصه بعد از چندین سال داستان عشق ما پایان گرفت. نتیجه اخلاقی اینکه بدون اینکه نیازی به کشیدن پای اطلاعاتی ها در میان داستانهای عاشقی مان باشد اصلا بهتر است از بیخ عاشق دختر مذهبی ایرانی نشویم چون با این دو قطبی شدن جهان میان دنیای مدرن و قرون وسطی اسلامی آخر و عاقبت خوشی نخواهد داشت و تا ما بخواهیم به آن دختر حالی کنیم که مذهب و شیعه همه کشک است همه عمرمان بر فناست. بهتر است آدم دلش را به دختری بدهذ که ساکن همین خارج باشد .شاعر هم خیلی خوب گفته است کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز که البته منظور از همجنس یعنی اینکه ایرانی خارجی با خارجی و ایرانی داخلی با داخلی باشد.
محسن کوهستانی; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۱
ناشناس گفت...: حالا فرض کنیم صبری را با داستان عاشقی برده اند ایران فریبا هشترودی را چکارش کرده اند که مصاحبه کرده گفته بنکل جمع کرده و می خواهد برود ایران زندگی کند؟ اونهم عاشقیه؟

سیاوش; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۱
علی اقا بالا گفت...: بنظرم این شعر مال آقای اسمائیل خوئیه شعر خوبیه این ماجرای عشق و عاشقیم مال قدیم بود که همه کمپلکس داشتن و مذهب نمیذاشت ادمها به هم برسن الان لازم نیست ادمها توافق میکنن نه اینکه آدم عاشق بشه بره ایران بگیرن باباشو در آرن اقای خوئی خوب گفته
وقت آن است که ما مست کنیم ،
مست از آنسان که بریم ازیاد
حرمت کوچه معشوقه خودرا
وبشاشیم به دیوارش .

شب غدراست :
شب بازیچه،
شب بازی بانور،
شب بازی بازیبایی.
ای پریشانترازباد!
ای به من ماننده!
پیر این درد به میخانه فرا خواندمان .
وقت آن است
که بیایی بامن .
وقت آن است که ما مست کنیم ،
مست از آنسان که بریم ازیاد
حرمت کوچه معشوقه خودرا
وبشاشیم به دیوارش .

( رخنه درپایه دیواری بایدکرد
تا به پایان این دربدری
شاید
سرپناهیمان گردد
آوارش . )
وقت آن است که مامست کنیم ،
پس ، بگردیم دراین شهرو ببینیم ...
بگذاریم که چشمان روشنمان
آینه ای ازالکل
روی در روی شب روشن گیرند ،
تاکه زیبایی سالوس دوچندان یا صد چندان گردد ،
همه آفاق سیاه آینه بندان گردد .

آری ، آری :
وقت آن است که ما مست کنیم ،
پس بگردیم و ببینیم
نور وزیبایی را درخدمت تاریکی و زشتی .

وقت آن است که دیوانه شویم ،
و به زلف باد آویزیم ،
وبرقصیم ، دوان ، برسر هر بازار،
و بخندیم : هها ...
و بگرییم : ههو ...
شاید آن شحنه بیکار بگیرد مارا :
نه بدان جرم که (( اسرارهویدا )) کردیم ،
نه بدان جرم که کارخوبی ازما سرزده است ،
بل بدان جرم که مستیم ،
بل بدان جرم که دیوانه ...; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۴
ناشناس گفت...: پرسش جدی از همه دوستان حتی آقای شیر برنج

چه اشکالی دارد رفتن به ایران؟ ایران مگر یعنی آخوندای پست و بی مروت؟

آیا هرکس که رفت ایران یا می‌رود خالی از شرافت است و هر که نرود لزوماً شریف و فرزانه؟

سفر; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۶
م.ن پناهنده گفت...: ایکاش بجای مزخرفات سایت افتابکاران برای یکبارمجاهدین خلق با بیان انتقاد خود به اقای حسن پور دادخواه او و امثال او میشدند و سعه صدر خود را بعنوان یک مقاومت نشان میدادند که همه را فرا میگیرد و از نفرت بجز در باره آخوندها خالی است ولی افسوس که اینطور نیست و باید شاهد چیزهائی باشیم که واقعا دردناک است; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۳
فروزنده رحیمی گفت...: هرکس نه ولی پناهنده سیاسی برود بیشرافت است
کسانی که رژیم ازشان استفاده میکند بروند بیشرافتند
کسانی که به نفع رژیم میروند و میایند کار میکنند و توی سر مجاهدین میزنند بیشرافتند; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۹
ناشناس گفت...: یادتونه لباسها و كفشهامون را بارها وصله و پينه مى زديم و به سختى هفت هشت ده روز يكبار با صابون گلنار و شامپو پاوه حمامى مى كرديم؟ یادتونه؟
هيچ چيز مانند يادآورى آن دوران خوشحال مان نمى كند.

ميل به بازگشت به زندگى گذشته، ريشه در تاريخ دارد. چه بسا نیاکانمان هم مى خواستند به گذشته برگردند.
ميل بازگشت به تاريخ باستان هم از همین نوع است. ترک ها مى خواهند به دوران عثمانى باز گردند، خودمان خیلی به دوران هخامنشى فکر می‌کنیم. اعراب هم ميل به بازگشت به دوران خلفاى اسلامى دارند. روسها نیز به دوران تزار و ....
چرا چنین است؟ ما در گذشته به دنبال چی می گردیم که حالا از آن محرومیم؟
واقعش همه پيشرفت مادى در سير زمان هنوز شاد نیستیم و احساس خوشبختى حلقه مفقوده ماست.
بهمين خاطر خوشبختى را در خاطرات گذشته مى جوييم.
سفر به ایران هم برای مثل منی که نزدیک به سه دهه است از آن دورم و تا آخر عمر هم نمی‌بینمش. در این رابطه معنا دارد.
لعنتت به آخوندای ظالم ، همچنین غیر آخوندهای ظاهراً مخالف آخوندا اما در واقع همدست آنها
سفر; ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۰
ناشناس گفت...: سفر چیز خوبی ست.
آدم را پخته می کند.
اما سفری که در آن روحت را به شیطان بفروشی چیز خوبی نیست.
آدم را له و لورده می کند و از تمام ویژگی های انسانی محروم می کند.
دلیل آمدن همه ما ایرانی ها به خارج یکی نیست و بازگشت هم برای همه یک مفنی ندارد.
اگر برای یک بازاری کاسب که بخاطر سود جویی به خارج آمده بازگشت به ایران یعنی چلو کباب با نرخ تومان خوردن و گشت و گذار و سفر و دیدن زیبایی های ایران و زن بازی و ولگردی است برای یک شاعر نویسنده متفکر متعهد و یا انسانی که به آزادی سرزمینش بیشتر هر چیز دیگر می اندیشد اگر چه که دوری از وطنش تلخ است اما بازگشت به ایران اسیر دست آخوندها و تن دادن به خفقان نظام آخوندی هم برایش معنی ندارد.

مجتبی; ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱:۱۱
ناشناس گفت...: من از خوانندگان دریچه عذر خواهی میکنم من آدم بیشرافت و پستی بودم که سعی میکردم دیگران را آزار بدهم من از بیشرافتی خودم خسته شده ام امیدوارم خوانندگان دریچه مرا ببخشند و دعا کنند تا از دست بیشرف بودن خلاص شوم شهریار; ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۱۱
jahandid گفت...: با درود،
غربت شايد دردى باشد كه براى هركسى قابل تحمل نباشد بويژه اينكه وقتى وارد مبارزه شده با بحثهاى "كوتاه مدت"، "ميان مدت"، "دراز مدت" و الان هم كه هر چه پيش ايد خوش ايد، بايد اين درد را با خود بكشد! با اين افتزاحاتى هم كه در زمينه "ايديولوژى" ها و "ايمان" ها در اين روزگار پيش امده اند، ديگر رمقى براى كسى كه يك تنه بخواهد مبارزه بكند و كسى هم حاضر بهمراه شدن با ديگرى نيست، نميماند. از بس كه دشمن را در عمل روزانه و در موضعگيريهاى روزانه خود بدست فراموشى سپرده ايم، چنين ميشود كه در اين نمونه پيش رو داريم.

وقتى سر تا پاى اين پيش امد را نگاه ميكنيم، تنها چيزى كه ادمى ميبيند فقط و فقط سود و بهره مندى رژيم اخوندى است. از انعكاس خبر گرفته تا موضعگيريهاى موجود در اين باره، تبعات ان و نتايج ان بدون كمترين كم و كثريى يكراست تووى عمامه اخوندا ميرود! ديدن اين همه خوش خدمتى به اخوندا كار سختى است؟!; ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۳۰
ناشناس گفت...: اقای یغمائی چند کامنت مرا منتشر نکردید من حالا بخودم انتقاد دارم چرا منتشر نمی کنید من میخواهم روی بیشرافتیهائی که در رابطه با انسانهای شرافتمند مرتکب شده ام انگشت بگذارم من کاری به کسی ندارم بخدا چند روز است احساس گاوی را دارم که گویا به بعضی نقاط بدنش برق وصل کرده باشند این احساس قابل بیان نیست بخاطر نجلت از چنین وضع روحی است که کامنت میگذارم و دلم میخواهد همه بدانند من چقدر بیشرف بوده ام ولی کوشش میکنم دیگر نباشم
شهریار; ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۳۰
ناشناس گفت...: سلام دوستان عزیز
امیدوارم دوباره در دستگاه تبلیغات رژیم و اپوزیسیون همسو، نرویم. ایران دیدبان به دروغ مدعی سفر صبری به ترکیه شده است!!
من با صبری عنادی نداشته و ندارم. اما او، همانطور که دوستان نزدیک و خانواده اش هم مطلع هستند به ترکیه این بار نرفت. رفت ایران که البته اشتباه کرد و به استخبارات ارتجاع غالب و مغلوب بهانه داد.
کاش از ابتدا، اصلاٍ این خبر را سایتهایی مثل دریچه نمی گذاشتند. همان تبلیغات رژیم و لودگی سایتهایی چون آفتابگردان کافی بود. سلام; ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۶:۵۰
جواد گفت...: میگویند خودش رفته داخل اشتباه کرده حالا هم پای لرزش بخوابد یعنی رژیم که مقصر نیست ماهیتش همین است و شما باید ماهیتش را میشناختید و داخل نمیرفتید، چون خطرناک است.

ما که نمیدانیم صبری چرا رفته به هرحال برای تسلیم نرفته هرچند اشتباه کرده.

ولی فرض کنیم همین استدلال را مخالفین شما بکنند مثلا بگویند

شما که ماهیت رژیم را میشناختید و عراق هم که ظرف رژیم بود، چرا ماتدید؟ اشتباه کردید حالا پای لرزش هم بنشینید. آیا به چنین شخصی نمیگویید جای جلاد و قربانی را عوض کرده و جاده صاف کن حمله و جنایات رژیم شده؟

میخواهم بگویم وقتی در مورد خودتان میگویید رژیم باید تیز باشد و جنایاتش. در مورد دیگران هم همینست، یا شما تافته جدا بافته اید؟; ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۰۶
jahandid گفت...: با درود،
وقتى بحث اين پيش ميايد كه از "تضاد اصلى" غافل نبايد شد، ادمى را به اين باور ميبرد كه اين اصل مطلق است و در هر برخوردى و اتفاقى ميتواند چوب خطى باشد كه حركتهاى بعدى را با ان تنظيم بكند! در داستان "مزرعه حيوانات" جمله معروف ان از زبان ان خوكى كه ظاهرن پيشوا و رهبر ديگر خوكها بود، در ميايد كه ميگه: در اينجا همه با هم برابرند ولى بعضى ها بيشتر برابرند! اخه شگردهاى يك بآم و دو هوا فقط زمانى پاسخ ميدهند كه طرف ذيربط ابتكار عمل در دستش باشد و او بتواند قواعد بازى را ديكته كند. فرضن امريكا در اين زمينه دست خيلى درازى دارد و در جاى جاى دنيا اين سياست هاى يك بآم و دو هوا (Double Standards) را با دست باز پيش ميگيرد و تمام شگردهاى ناجوانمردانه انرا نيز مورد بهره بردارى قرار ميدهد واز اين راه تمام قوانين داخلى و بين المللى را هم اگر بخواهد ناديده ميگيرد. البته كه كارى ست مطلقن غير انسانى ولى چون ابتكار عمل را در دست دارد تمام كشورهاى ريز و درشت هم از ان پيروى ميكنند! محك و ميزان انها چيست؟ منافع اقتصادى! جاى بسى تأسف است كه دنيا در دست اين گونه قدرتها ميباشد. اين در مورد قدرتى ست كه به دنيا اگر بخواهد زور هم ميگويد! ولى اينكار را هيچ كس ديگرى توان تقليد نيست. اگر كس ديگرى اينكار را بكند بدون شك اتش عقبه اين سياست در نخستين گام به چهره خودش بر ميگردد و زشتى انرا بر رخساره حك ميكند و ديگر كسى او را نميخواهد ببيند.

اين روزگار طورى شده است كه ادمهاى بى گناه نيز با همين چوب رانده ميشوند و مردم كوچه و بازار هم كه روزگارى از انها به خاطر فداكاريهايشان حمايت ميكردند، ديگر تاب ديدن انها را ندارند. و اين نا محبوبى ربطى هم به سمپاشى هاى رژيم اخوندى بهيچوجه نداشته و ندارد. چون منفوريتى كه اخوندا از ان برخوردارند انقدر زياد است كه قانونمند اگر ديده شود هر كس و هر نيرويى را كه رژيم اخوندى مورد اهانت قرار بدهد، هراينه در نظر مردم كوچه و بازار كه دشمنان اصلى رژيم هستند بالا و بالاتر ميرود و مردم به ان جذب ميشوند. اگر اين مكانيسم عكس عمل كند، بايد اشكال را در همان سياست يك بآم و دو هوا جستجو نمود.

قاعده ديگرى نيز وجود دارد كه از ديد و راه كار يك ازاديخواه پنهان نميماند. اين قاعده اين را ميگويد كه از هر امكان و اتفاقى بايد بر عليه دشمن اصلى بهره برد و ذره اى از انرا نبايد حيف و ميل كرد. در اين مورد پيش رو ايا اين قاعده را ميشود گفت كه تنها راه كار ما بوده است؟ ادمى در اثر هر اشتباهى كه كرده باشد، به چنگال دشمنى افتاده كه قصد دارد او را ريز ريز كند براى منافع پست خودش خونش را سر كشد. حالا چه فيزيكى و چه از طريق تبديل كردنش به كسى كه مهره خودش گردد. در هر حالت ان چيزى ست كه دشمن مردم از ان ميخواهد استفاده كند. ايا بهتر نيست كه باز هم طبق همان قاعده پايه كه "تضاد اصلى" را هميشه بايد مورد حمله تيز هر ادم ازاديخواه قرارش داد، عمل خودمان را محك بزنيم؟ متأسفانه جاى اين اصول در اين پيش امد بسيار بسيار خالى ست!; ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲:۳۸
فرامرز هلند گفت...: والله بالله این صبری بنده خدا هیچکاره بود نه مزدور بود نه با مجاهدین بود نه کاری میکرد تو این خارجه از سر بیکاری یه تلویزیون داشت که همه میتونن داشته باشن رفت زن بگیره آخوندا گرفتن تو بوق کردن همین و هیچی دیگه; ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۳۸
ناشناس گفت...: واکنش دستگاه اورسورواز در مورد دستگیری صبری، بسیار زشت است.
مگر صبری حسن پور فیلم بردار برخی جلسات شما نبود و مگر در روزنامه ایران زمین ستون ثابت نداشت و مگر در دفتر هلند فیلم وی را (در مورد دکتر ساعدی و...) نشان ندادید؟ مگر با منصور قدرخواه (که پشت سر هر دوتاشان حرف می‌زدید) همکاری نداشت؟
چنانچه دستگاه مسعود رجوی به ابتذال نیافتاده بود، در قدم نخست، می‌بایست رژیم را محکوم می‌کرد. تصمیم اشتباه صبری، همچنین اینکه کجا دستگیر شده، در ترکیه یا در ایران، مسئله ثانوی است.
پس:
اولاً - می‌بایست رژیم زیر سئوال می‌رفت که به جای آن آقای ایرج مصداقی را زیر سئوال بردند!! و با اینکار در نزد همه ایرانیان، به بلاهت و بی مروتی خود بار دیگر مُهر زدند. شاخکهای استخباراتی آنها (امثال امرالله ابراهیمی و محمد حسین توتونچی) هم نوعی دیگر، آش اورسورواز را هم می‌زنند.

ثانیاً – باید توجه می‌شد که چرا رژیم خبری که اهمیتی هم نداشت به عمد بزرگ کرد؟ گرچه اینجوری شهرت طلبی صبری ارضاء شد اما مسئله که او نیست. دستگاه اطلاعاتی رژیم است که بادبزن هایی در خارج هم چون فضائل عزیزان و مستر سُربی و امثال وی دارد.
چرا رژیم این مسئله را گُنده کرد؟ که چی بشه؟ خب می‌توانست اعلام نکند و آسمان هم به زمین نمی‌آمد.

ثالثاً – مخالفین برجام و روحانی که چون غریقی به هر حشیشی متوسل می‌شوند و از سفر ناقابل صبری هم نگذشته اند، در پی چه اهدافی بوده و هستند. «اثبات» مسئله نفوذ که خامنه ای عَلَم کرده ؟ اینکه هیچکس به قول و قرار حکومتیان اعتماد نکند و پا به ایران نگذارد؟! (اینکه یک ضد تبلیغات علیه خودشان است)

رابعاً- صبری رفت ایران و اشتباهات پیشین خودش را در نزدیکی به دستگاه رجوی، جور دیگری ادامه داد و به دام رژیم افتاد. او مثل بسیاری از ما که صد تا عیب داریم، بی نقص نبود. دوست داشت بر سر زبانها بیافتد و مشهور شود و گاه هوا برش می‌داشت و پیامهای نوروزی هم می‌داد. عجولانه قضاوت میکرد. تند مزاج بود، و های و هوی زیادی داشت. اما ابدا، مزدور نبود و این را مسعود رجوی بیش از من و شما می داند.
او قربانی رژیم است و الان شاهدیم که دو دسته از دستگیری اش، شاد و کیفورند.
یک: استخبارات دستگاه اورسورواز و شخص مسعود رجوی،
دو: شماری از بازجویان رژیم که چون غریق به هر حشیشی متوسل میشوند تا خط خودشان را پیش ببرند و رقیب را به دست انداز بیاندازند.سلام; ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۵:۵۸
ناشناس گفت...: جناب سلام سلام علیک سلام
میگم بابا تو چقدر با هوشی! چش نخوری و ماست هم نخوری چون زیادی باهوشی.
میگم این حاصل دو هفته تعقل و تفکر ت بود این شد اگه یک سال فکر می کردی چی می شد!؟
تو نمی خوای بری ایران معروف بشی؟

زاغ سیاه; ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۹
سارا اریایی گفت...: درسته کاملا; ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۷:۵۱

ارسال یک نظر

اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

هندوانه های زرد ترشیده زیر بغل مردم قرار ندهید سلطنت استبدادی و یا فقاهت استبدادی هرگزفریبرز فرشیم

‏ دوستان ارجمند . اقای فرشیم این نقد را در مورد صحبتی که من با عنوان این هندوانه زیر بغل مردم نگذاریم ایراد نموده اند توجه شما را به نقد او جلب میکنم. اسماعیل وفا یغمائی

***

هندوانه های زرد ترشیده زیر بغل مردم قرار ندهید سلطنت استبدادی و یا فقاهت استبدادی هرگزفریبرز فرشیم

۳۳ نظر:

بابای عزیز هم بمیدان آمد. کتاب سمفونی مقاومت نوشته مرحوم محمد سیدی کاشانی (بابا)

روی چند سایت موسوم به مقاومت و الترناتیو چند سند و کتاب علیه فقیر از شدت پیسی دوباره رفته بالای صفحات برای اینکه این اثار بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد و ذات و بن مایه این دم و دستگاه مورد داوری قرار گیرداصل این درفشانیها و پاسخ من در معرض دید مشتاقان قرار میگیرد

توضیح موضوع: یکی دو روز قبل کتابی بر روی برخی سابتها، سایت مجاهدین و سایت ایران افشاگر معرفی و منتشر شد که نمونه بسیار جالبی از جعل و تحریف و توهین و تهمت است. این کتاب به بهانه سرودها و ترانه های مجاهدین ولی برای به صلیب کشیدن من نوشته شده است.نه از توهین و نه از تهمتهاحیرت نکردم ولی از بازخوانی نامه هائی که نود در صد آنها ........ادامه مطلب

32 نظر:

خدا قوت حمید جان. و ریقماسعلیخان. !کتابی از حمید اسدیان در مورد رذائل بنده. اسماعیل وفا یغمائی

حمید اسدیان نویسنده و شاعر و ژورنالیست ،از دوستان مرحوم سابق بنده مجاهد خلق و عضو شورای ملی مقاومت و از یاران و نزدیکان آقای رجوی کتابی مفصل در نقد و اثبات خیانت من نوشته است که خواندنی است. (حمید اسدیان: شمه ای از خروار- درباره خوکچه ای که به جهنم سلام گفت!). این کتاب جلد دوم

خواندن مطالب دیگر و ادامه مطلب
دریچه زرد: ریقماسعلیخان. اسماعیل وفا یغمائی

۴۸ نظر:

چرا ملایان و حکومت ملایان از کورش میترسند. گفتار یکم. گفتار دوم اسماعیل وفا یغمائی

اطلاعیه شماری از دوستان اهل درد و اهل دل.... ما سربازان جبهه بنای فردای آزاد میهن خویشیم

محمود دولت آبادی:سکوت دربرابر کشتارآبان و در سوگ از کشته شدن سردار قاسم سلیمانی.اسماعیل یغمائی

بیست و پنج رباعی جاکش کوب قرمساق روب برای ممد جان جاکش. اسماعیل وفا یغمائی

ای سرور و سالار فضولات جهان

بی تالی و بی نظیر ممد سلطان

اعجاز تو اینست که مردم رینند

از منفذ مقعد و تو از راه دهان

با مدد از روح پر فتوح جد اعلا ابوالحسن یغما جندقی که در خواب بر من ظاهر شد مرا فرمود: ای فرزند در برابر دریدگان و جاکشان و قرمساقان علی الخصوص جاکشان عقیدتی وقوادان سیاسی خموشی نه فرهنگ بل ننگ است و بر گردن و پشت آزادگان پالان و پالهنگ پس قلم برکش

خواندن مطالب دیگر و ادامه مطلب

چهارده گفتگوتاریخ و سیمای راستین و حقیقی رسول الله. بمناسبت درگذشت پیامبر اسلام

هفدهم آبانماه ، بیست و هشتم سفر مصادف با درگذشت رسول الله است.در برنامه های شماره 44 تا 57در میهن تی وی طی چهارده برنامه به این مهم پرداخته شده است. باز دیدن این مجموعه را به دوستداران شناخت تاریخ تاکید میکنمما حتی اگر از حقیقت فرار کنیم مجبور به فهمیدن هستیم. کوشش کنیم به بزرگترین شانس خود در زندگی یعنی فهمیدن پشت نکنیم. شجاع باشیم و بفهمیم.اسماعیل وفا یغمائی

خواندن مطالب دیگر و ادامه مطلب

۱ نظر:

پدر آزاد اندیشان ایران.حکیم زکریای رازی.اسماعیل وفا یغمائی مهدی دربهانی. مجموعه سه گفتار

تاکید میکنم این گفتارها را بشنوید و بر آن تامل کنید به بسا از ابهامات روشنی خواهد افکند.رازی آزاد اندیشی بود که دوازده قرن قبل و معاصر با ماجرای امام زمان به هیچوجه نه یاوه های آخوندها و نه تفکر مذهبی روز را نپذیرفت و به نقد کشید
بخش سوم و آخر گفتار(نگاه فلسفی و دستگاه جهانشاختی رازی) را در اینجا بشنوید
*گفتاررا در اینجا بشنوید(بخش دوم)
*گفتار را در اینجا بشنوید(بخش اول)