دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۶ اسفند ۱۴, دوشنبه

با همگان.....(مانیفست) اسماعیل وفا یغمائی

به تمام کهنه اندیشان، نو اندیشان، اعتدال اندیشان، و انقلاب اندیشان مذهبی که هنوز راه نجات انسان ایرانی را در اسلام سیاسی!و حکومتگر میجویند
در نورهای تلخ صبح،فریاد بر می آورم
گیرم که تمام جهان در جهل سر بر سجده نهد
گیرم که تمام دلاکان خدایان و قدیسان را بشویند
اما ای همه شمایان که من اید
[فرو رفته در گنداب خرافه و ترس
و نگاهبانان مظلوم این گنداب]
برای یکبار در برابر خویشتن،دهان به پرسش باز کنید:
چه کرده اند این «همه خدایان»،تقطیر شده در «یک خدا»
چه کرده اند این «همه رسولان»،تخمیر شده در «یک رسول»........ ادامه شعر

 

۲۲ نظر:

م.ح فرانسه گفت...

بسیار تلخ و واقعی و چه وقتی میرسد که همه بدانند این همه خرافات چه بر سرشان آورده معلوم نیست ولی باید کوشش کرد فعلا که خاورمیانه غرقه ی جهل و تاریکیهاست

بایرام گفت...

مشکل ایران از زمان قاجارها استعمار و مذهب ارتجاعی آخوند بوده و هست تا این هیولاهای خونخوار افکارشان در سر ایرانی هست امید ی نیست باید همه کوشش کنند از این باتلاق ارتجاعی بیرون بیائیم

نازنین گفت...

درود بر شما واقعا افرادی مثل من که عمق این فاجعه را تجربها کردیم میفهمیم که این شعر چقدر حقیقی است و یکروز این مردم می فهمند و این همه جهل تمام میشود

ناشناس گفت...

جناب یغمایی عزیز
سلام به شما . از نگاه ادبی شعرتان بسیار زیباست و عمیقا از سر درد.
جسارتا و با اجازه می خواهم عرض کنم که از نگاه اجتماعی اما به نظرم مشکل ما بر سر اعتقاد به خدا یا عدم اعتقاد به خدا و یا پیامبرانش نیست.
مشکل ما با وارد شدن دین در سیاست وحکومت ایدئولوژیک و عدل علی و افتصاد توحیدی و جامعه امام زمانی و جامعه بی طبقه توحیدی و همه اشکال حاکمیت دینی بر جامعه است.
مشکل ما استبداد مذهبی است نه خدا و پیامبر و علی.
موفق باشید

محسن

esmail گفت...

محسن گرامی
ممنون از توجه شما
مساله خدا به نظر من نظر شخصی من با پیغمبر و بقیه فرق دارد
ما دین را خوشبختانه با بدبختی تمام داریم تجربه میکنیم. باید گسترده تر و آزادتر اندیشید
من خود قدیسان را هم مظلوم و مثل خودمان میبینم
انها راس اختند تا نانش را بخورند
قدیسان از اول تا آخر میان یک مو را هم نصف نکرده اند چه برسد به معجزه و امثالهم
تاریخ را ببینیم
من روی سخنم از درون واقعیتی است که فکر میکنم تجربه کرده ام و از برون با اهل درد و تامل
قصد توهین به اعتقادات مردم نیست مردم را نباید آزرد ولی اعتقاداتشان ارزشی ندارد تعارف را کنار بگذاریم تا عنصر اندیشمند اسیر اعتقادات بقال محله است آخوند میتازد
با سپاس

ناشناس گفت...

جناب یغمائی مشکل اصلی نه ملاست نه چیز دیگر مشکل اصلی خود مردم هستند که قرنهای قرن به تنفس کردن کثافات اخوندها عادت کرده اند از بالا تا پائین همه غرقه در این عفونت بوده و هنوز هم هستند وگرنه این ملت که نه معنای آزادی را میدانست و نه استقلال را در خیابانها نعره مرگ بر شاه سر نمیداد تا آخوند بیاید و روزگارش را سیاه کند باید اول از همه گفت خودم کردم که لعنت بر خودم باد ملتی که از یک مشت مهاجم عرب مقدس بشازد سرنوشتش همین است که میبینیم به امید اینکه نسل آینده از این عفونت دور بماند و ایران دوباره زندگی آغاز نماید.
فرهنگ ایرانی

یا علی گفت...

ما با مقدسین خودمون حالی داریم ...مادر هرچی ملاست ولی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
این ملاهای ما... ه... میرن ولی علی و عباس و خسین میمونن با ما میمونن دوسشون داریم همین

سیما فرانسه گفت...

شعر بسیار زیبا قوی و عمیقی است موفق باشید آقای یغمائی

ناشناس گفت...

تمام جوامع بشری به مقدسات نیازمندند اینکه ملای بیشرافت چه میکند ربطی ندارد شما چه چیز را میتوانید جانشین علی و حسین بکنید نمیشود همه چیز را چون ملا دزد و بیشرف است زیر پا گذاشت
سیف الله

الف. فریدون آمریکا گفت...

من اعتقاد دارم ساختار مذهبی جامعه حتی اگر توسط کشیش و آخوند ساخته شده باشد خودش یک حیات مستقل دارد و پایه هایش مستحکم است ولی هنرمندان و بخصوص شاعران که صدای اجتماع هستند به هیچوجه نباید سکوت کنند واز تهاجم به افکار خرافی دست بردارند این شعر واقعا بسیار بسیار پر معنا و خواندنی است و امید اینکه شاعر باتجربه ما بتواند همچنان ندای روشنائی را انعکاس بدهد

ناشناس گفت...

جناب یغمایی عزیز
سلام
پاسختان بسیار برایم ارزشمند است و و مرا به فکر واداشت.
در اینکه اعتقادات بقال محله بی اررزش است تردید ندارم. از اینکه اندیشه های بسیاری اسیر همین اعتقادات بی ارزش است نیز تردید ندارم. همچنانکه عرض کردم شعر شما را عمیق و از سر درد می دانم. فرموده اید که بحث خدا از قدیسان جداست وپس از تفکر در اینباره و فهم حرف شما می حواهم عرض کنم که با شما موافقم. اما اگر جسارتم را ببخشید می خواهم سوال کنم که آیا فراتر از دین و "کفر" جهان را می توان نگریست؟ اگر آری چگونه؟ آیا اگر از نردبان اندیشه در هستی یک گام فراتر از دین و مذهب و کفر و یقین رویم در چنین جایگاهی پیامی و رهنمودی یا اصولی برای همه انسانها هست؟ پیامی که بطور عملی ضامن همزیستی مسالمت آمیز بی دین و با دین باشد؟ امروز تجربه دین در حاکمیت سیاسی مقابل ماست و طبیعتا بسیاری سوالها را در مقابل ما قرار می دهد اما خارج از حاکمیت سیاسی دین و در حیطه فرهنگ اجتماعی با دین و بی دین بهر حال باید روزی بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند. نه؟

موفق باشید

محسن

esmail گفت...

محسن گرامی
با حرفهایتان موافقم
قبلا نوشته و باز هم خواهم نوشت
امیدوارم با نظرها و نوشتارهایتان مرا و خوانندگان را یاری نمائید
با تشکر از شما
امیدوارم بتوانم بیشتر برایتان بنویسم

م. الف. سبزواری گفت...

جناب یغمائی با درودی گرم برای این همه ذوق و همچنین درد اما میبخشید در محتوا بنده هم با آقای محسن موافقم باید همیشه زمان را درست دید و مردمی که در زمان مشخص هستند

منصور لرستانی گفت...

مذهب شیعه اثنی عشری مرام میلیونها ایرانی است و این مذهب با هویت ایران آمیخته است و تمام مردم نگهبان این هویت بوده اند و با همه جنایات رژیم وجود مسعود رجوی حافظ این هویت است . تشییع ائین برادری و برابری است و این چرندیاتی که سرکار بعنوان شعر مینویسی یک پشه ای است که بر کوه دماوند نیش میزند این را اطمینان داشته باش

ناشناس گفت...

جناب منصور لرستانی
آن مذهب اثنی عشری که اینچنین بی ادبانه از آن دفاع می یکنید پیش کش شما و مسعود رجوی.
آقای یغمایی بعنوان شاعر تنها به اندیشه و به روشنگری تعهد دارد و بهیچ عنوان تعهدی در دفاع از عقاید بقال محل و و بچه بازاری ها ندارد.
حیطه بحث آقای یغمایی خارج از سطح فهم شماست.

خواننده دریچه زرد


محمد سردار گفت...

تمام به اصطلاح روشنفکران ایرانی از آخوند زاده گرفته تا کسروی و شاملو و هدایت رویکردی غیر مسئولانه به مذهب داشته اند شما هم آخرینش نیستی ولی مذهب می ماند و حضرت عباس با دست بریده اش از تمام شاعران محبوبتر می ماند

ب.ترکمان گفت...

آقای محمد سردار من فکر میکنم تو هم وضع زندگی ان خیلی خوب است هم عضو هیئت سینه زنی هستی و همهیچ چیز از درد مردم و کسانی که اسم بردی نمیدانی برایت متاسفم

ناشناس گفت...

جناب یغمائی دین و مذهب و خدا مثل یک میخ در محور اندیشه است اگر نباشد همه چیز فرو میریزد آیا شما به این فکر کرده اید که اینطور شعر مینویسید
ج. باوندی

مش باقر گفت...

باوندی جون میخ نیست! میخ طویله است چندین قرنه افسار عقلمونو بستیم به این میخ طویله داریم کاه و جو میخوریم و در راه دین عرعر میکنیم من فکر میکنم تو اصلن شعرو نخوندی !!

ناشناس گفت...

برای دفاع از شعر بسیار ارزشمند باهمگان ( مانیفست) شاعر گرامی جناب آقای یغمایی

شعر و ادبیات به یک معنی دنیای تصویر و خیال است که بدون آن نقد واقعیت های سیاسی و اجتماعی غیر ممکن مر گردد و آنچه می ماند تنهاتن دادن و تسلیم مبتذل در برابر این واقعیات است. بدون گذر از دنیای خیال انگیز شعر و ادبیات واقعگرایی اجتماعی و سیاسی دورنمایی جز شکست ندارد.به مدد عنصر خیال و رویا رابطه شعر و ادبیات با واقعیات اجتماعی و سیاسی مبتنی بر ناسازگاری است.

شعر و ادبیات به معنایی یی دیگر دنیای تردید فلسفی است است در برابر واقع گرایی فلسفی که مدافع اعتقادات عوام و تعصبات مذهبی است.
واقع گرایی سیاسی اجتماعی و واقع گرایی فلسفی در جمهوری اسلامی بر هم منطبقند
نقطه اشتراک و مرکزی این واقع گرایی ها همان نفی عنصر خیال پرداز شاعرانه است که وجه متعالی انسان و اندیشه انسانی است چرا که عنصر خیال در شعر و ادبیات از تزدید فلسفی مایه می یگیرد و به نقد اجتماع و سیاست می پردازد.

محسن

esmail گفت...

شهریار کامنتت قابل درج نیست ولی برایت سلامت و بی نفرتی ارزو میکنم

ناشناس گفت...

آقای منصور اگر آن میلیون ایرانی نخواهند که شما و رهبر عقیدتی وکالت آنها را به عهده بگیرید چي ، بازهم پای فشاری می کنی مردم ایران در طی 37 سال تجربه حکومت زیر عبای دین اسلام عزیز را با گوشت و استخوان تجربه کردند دیگر نه وکیل مدافعه میخواهند نه ماله کش .
خمینی هم دنیای مادی آنان را ساخت هم آخرت ،نیازی ندارند بار دیگر جامعه بی طبقه توحیدی آقای رجوی را تجربه کنند ،پيشکشه خودتان باد .
اسلام انقلابی شما به همان اندازه عقب افتاده است که اسلام خمینی.
عمل کرد سازمان شما نیز چون رژیم خمینی در پیش چشم مردم ایران هست .
خوبیت را نخواستیم شر مرسان.