جامه دران
مــن خـــــواستــار جام مى از دست دلبرم/ اين راز با كه گويم و اين غم كجا برم؟
جــــان باختم به حسرت ديدار روى دست / پــــــروانه دور شمعـــم و اسپند آذرم
پــرپـر شـــدم ز دورى او، كنج اين قفـــس/ ايـــن دام باز گير تا كه معلّق زنان پرم
ايــن خــــرقه ملــــوّث و سجـــــّاده ريـــــا/ آيــــا شــــــود كه بر درِ ميخانه بردرم؟
گـــر از سبــــوى عشق، دهد يار جرعه اى / مستــانه، جان ز خرقه هستى درآورم
پيرم؛ ولى به گوشه چشمى جوان شوم/ لطفــــى كــــــه از سراچه آفاق بگذرمبس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست؛ پس اين قلم را كه در دست ابليس است، عفو كن و راه خود پيش گير؛ ولى از رحمت خداوند - تعالى - مايوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است.
والسلام
روح اللّه الموسوى الخمينى
25 بهمن 1365
ماخذhttp://www.al-falah.ir/portal/?pageID=293
غزلیات خمینی (4)
مــن خـــــواستــار جام مى از دست دلبرم/ اين راز با كه گويم و اين غم كجا برم؟
جــــان باختم به حسرت ديدار روى دست / پــــــروانه دور شمعـــم و اسپند آذرم
پــرپـر شـــدم ز دورى او، كنج اين قفـــس/ ايـــن دام باز گير تا كه معلّق زنان پرم
ايــن خــــرقه ملــــوّث و سجـــــّاده ريـــــا/ آيــــا شــــــود كه بر درِ ميخانه بردرم؟
گـــر از سبــــوى عشق، دهد يار جرعه اى / مستــانه، جان ز خرقه هستى درآورم
پيرم؛ ولى به گوشه چشمى جوان شوم/ لطفــــى كــــــه از سراچه آفاق بگذرمبس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست؛ پس اين قلم را كه در دست ابليس است، عفو كن و راه خود پيش گير؛ ولى از رحمت خداوند - تعالى - مايوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است.
والسلام
روح اللّه الموسوى الخمينى
25 بهمن 1365
ماخذhttp://www.al-falah.ir/portal/?pageID=293
غزلیات خمینی (4)
۱ نظر:
لطفاً توجه داشته باشید که ابعاد عظیم شخصیت امام به این ویژگیها و جنبههای عرفانی محدود نمیشده و در تمامی زمینههای فرهنگی، اجتماعی و علوم انسانی متجلی میشده و خود را نشان میداده . بهطور مثال آنجا که در مسئله ۳۴۹ با قاطعیت علمی بیان میکنند که "اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه گاه و یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد، در قبُل باشد یا در دُبُر، بالغ باشند یا نابالغ اگرچه منی بیرون نیاید هر دو جنب میشوند" و سپس در مسئله ۳۵۰ با تعمیق دیالکتیکی مسئله اضافه میکنند "اگر شک کند که به مقدار ختنه گاه داخل شده یا نه، غسل بر او واجب نیست"، به اعتقاد جامعهشناسان و دانشمندان، انقلاب عظیمی در معارف علمی و دینی ایجاد کرده اند که نمونه آن از زمان متفکران فقیه شیعی مانند ابن شهرآشوب و شیخ صدوق بینظیر و بدیع بوده است.
جامعهشناس بزرگ غربی هرشفیلد معتقد است که امام با یک اینچنین پهنه و گستره انسان شناسانه مسئله دخول تا ختنه گاه را مآلاً از پایههای اساسی این مکتب انسانساز حذف کرده، با تعمیم آن به کلاهک و یا مالیدن با سر آن، به طور اصولی چهره علوم را دگرگون ساخته و با پیش تاختن در جاده معرفت، پا را فراتر نهاده و در مسئله ۴۵۳ با شهامت بینظیری اظهار میکنند که " وطی در دُبُر زن حائض، کفاره ندارد" چشمانداز و افقهای نوینی را نه تنها در علوم و معارف دینی بلکه در اپیستمولوژی و روش شناختشناسی در انظار ایرانیان و جهانیان گشوده اند. سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز!
ارسال یک نظر