چگونه دین زرتشت بر جهان غرب تاثیر گذاشت.ادیان ابراهیمی تمام مدیون ایده های زرتشت هستند
در حقیقت تمامی آئین زرتشتی براساس جدال بین نیکی و نیروهای نور و خوبی و اهریمن که رهبری نیروهای تاریکی و شیطانی را برعهده دارد استوار شده است. در حالیکه بشر باید انتخاب کند به کدام اردو می پیوندد دین به او آموزش می دهد که در نهایت پروردگار پیروز خواهد شد و حتی آنهاییکه به آتش دوزخ محکوم شده اند از موهبت بهشت (یا پردیس در زبان پارسی کهن که کلمه بهشت در زبان لاتین و انگلیسی از آن برگفته شده) محروم نخواهند شد.اما ایده های زرتشتی چگونه راه خود را به ادیان ابراهیمی و سایر باورها باز کردند؟ به گفته مورخان بسیاری از این مفاهیم پس از فتح بابل و آزاد کردن یهودیان ساکن آن شهر......چگونه دین زرتشت بر جهان غرب تاثیر گذاشت
۳ نظر:
مسعودعالمزاده/پاريس
گفت...
۱۳ خرداد ۱۳۹۷ / ۳ ژوئن ۲۰۱۸ / مسعودعالمزاده/پاريس
اين يه نمونه هم بد نيس :
من آنم که در پاى خوکان نريزم / مر اين گوهرى درّ لفظ درى را (ناصر خسرو)
اين اصطلاح "مرواريد پيش خوک ريختن / چيزى را به کسى دادن که قدرشو نمى فهمه" از اوستاست (رفرانس ش رو ندارم) که رفته تو انجيل (انجيل متى فصل ۷ فراز ۶) وازاونجا به زبانهاى اروپايى.
«آنها اعراب نبودند که ایران ساسانی را اوراق کردند، بلکه داعشی های پرورش یافته توسط روم شرقی بودند.» و این افسانه ای بیش نیست که به مدد سر دادن «الله اکبر» و «لا اله الا الله»، این کشور گشائی محقق شده است. مسلمانان معتقد از دم تیغ گذرانده شده بمناسبت های مختلف قتل عام شده یا در محبس جان سپرده بودند. استناد به مسلمانی این اعراب مهاجم همانقدر واقعی ست که نوشته بسیار ناشیانه ی لا اله الا الله روی پرچم داعش، که بیشتر به نگارش زبان عبری شبیه ست تا عربی. مدتها در تحقیق تاریخِ فروریزی ساسانیان، از خود پرسیده بودم آیا باور های مسیحی کلیسائی دایر بر حقانیت یگانه مسیح و جانشین ناپذیری او، و برنامه جهانی کردن کلیسای مسیح، عامل مقدم در جنگهای صلیبی ست که حتی پیش از پیامبری محمد، بین ایرانی ها و رومی ها در جریان بوده؟ جنگ صلیبی پنهانی که خسرو پرویز را هم عمیقا گرفتار خود کرده و در هم پیچیده بود. هر چه امرای ایرانی از طریق ازدواج با مسیحیان راه دوستی اتخاذ میکردند ظاهرا آنها جز به قرار گرفتن تحت کلیسای روم قانع نبودند مضافا که بین فرقه های مختلف مسیحیت نیز عدم تفاهم و رقابتهای بسیار وجود داشت. تا جائی که برخی محققین برکناری خسرو پرویز را مرتبط با نارضایتی مسیحیان دستوری از سیاست های خسرو پرویز در قبال مسیحیان یعقوبی میدانند. در نتیجه در جمع مخالفان خسروپرویز برخی اشراف مسیحی دیده میشوند. بر خلاف مسیحیان، دولت ایرانی سیاست تبشیری و تحمیل دین واحد به اقوام تحت حکومت خود نداشت. و در این زمینه فعال نبود. و در رویاروئی با سیاست تبشیری و پروژه دین واحد مسیحی، دچار ندانم کاری میشد. امروز با توجه به سوء استفاده روم شرقی از ظهور پیامبر و دینی تازه در منتهی الیه سیطره ساسانیان، که عبارت است از قلع و قمع و به تبعید فرستادن بخش عمده ای از ایمان آورندگان آنها، تربیت گروههای داعشی از بدعمل ترین و جنایتکارترین شان و روانه کردنشان بسوی مرز های داخلی ساسانی، می بینم که هدف در درجه نخست فروپاشیدن ساسانیان و دولت ایرانی بوده است. داعشی های روم هر چند فرضا به مسیحان عراق فعلی بسیاربا گذشت تر بودند تا غیر مسیحی، اما نمیتوان گفت در پی گسترش دین مسیح در داخل ایران عمل میکردند. بعکس به دین زرتشتی سخت می گرفت و تحملش نمیکرد. زبان خوارزمی و گنجینه های فرهنگی ایران را بر نمی تافت. در انتها توجه شما را به این نکته هم جلب میکنم که چند نفری که به عنوان سرداران فتوحات شناخته میشوند نه فقط در زمینه دین اسلام، از بزرگترین دشمنان پیامبر و یارانش بوده اند، مضحک آنکه حتی به لحاظ نظامی و جنگ آوری بقدری در سطح نازل و غیر قابل اعتمادی قرار داشته اند که مردم زمانه آنها را هو کرده و یا به حکمران وقت شکایت برده بودند. سعد بن ابی وقاص و خالد بن ولید، الجولانی های ان دوران بوده اند. ایران دوست
۳ نظر:
۱۳ خرداد ۱۳۹۷ / ۳ ژوئن ۲۰۱۸ / مسعودعالمزاده/پاريس
اين يه نمونه هم بد نيس :
من آنم که در پاى خوکان نريزم / مر اين گوهرى درّ لفظ درى را (ناصر خسرو)
اين اصطلاح "مرواريد پيش خوک ريختن / چيزى را به کسى دادن که قدرشو نمى فهمه" از اوستاست (رفرانس ش رو ندارم) که رفته تو انجيل (انجيل متى فصل ۷ فراز ۶) وازاونجا به زبانهاى اروپايى.
در فرانسه : jeter des perles aux pourceaux
در انگليسى : cast the pearls before swine
چرا درباره قیام مردم ستمدیده عراق علیه خامنه ای چیزی منعکس نمیکنید؟ مشکل دارین؟
حامد
«آنها اعراب نبودند که ایران ساسانی را اوراق کردند، بلکه داعشی های پرورش یافته توسط روم شرقی بودند.»
و این افسانه ای بیش نیست که به مدد سر دادن «الله اکبر» و «لا اله الا الله»، این کشور گشائی محقق شده است. مسلمانان معتقد از دم تیغ گذرانده شده بمناسبت های مختلف قتل عام شده یا در محبس جان سپرده بودند. استناد به مسلمانی این اعراب مهاجم همانقدر واقعی ست که نوشته بسیار ناشیانه ی لا اله الا الله روی پرچم داعش، که بیشتر به نگارش زبان عبری شبیه ست تا عربی.
مدتها در تحقیق تاریخِ فروریزی ساسانیان، از خود پرسیده بودم آیا باور های مسیحی کلیسائی دایر بر حقانیت یگانه مسیح و جانشین ناپذیری او، و برنامه جهانی کردن کلیسای مسیح، عامل مقدم در جنگهای صلیبی ست که حتی پیش از پیامبری محمد، بین ایرانی ها و رومی ها در جریان بوده؟
جنگ صلیبی پنهانی که خسرو پرویز را هم عمیقا گرفتار خود کرده و در هم پیچیده بود.
هر چه امرای ایرانی از طریق ازدواج با مسیحیان راه دوستی اتخاذ میکردند ظاهرا آنها جز به قرار گرفتن تحت کلیسای روم قانع نبودند مضافا که بین فرقه های مختلف مسیحیت نیز عدم تفاهم و رقابتهای بسیار وجود داشت. تا جائی که برخی محققین برکناری خسرو پرویز را مرتبط با نارضایتی مسیحیان دستوری از سیاست های خسرو پرویز در قبال مسیحیان یعقوبی میدانند. در نتیجه در جمع مخالفان خسروپرویز برخی اشراف مسیحی دیده میشوند.
بر خلاف مسیحیان، دولت ایرانی سیاست تبشیری و تحمیل دین واحد به اقوام تحت حکومت خود نداشت. و در این زمینه فعال نبود. و در رویاروئی با سیاست تبشیری و پروژه دین واحد مسیحی، دچار ندانم کاری میشد.
امروز با توجه به سوء استفاده روم شرقی از ظهور پیامبر و دینی تازه در منتهی الیه سیطره ساسانیان، که عبارت است از قلع و قمع و به تبعید فرستادن بخش عمده ای از ایمان آورندگان آنها، تربیت گروههای داعشی از بدعمل ترین و جنایتکارترین شان و روانه کردنشان بسوی مرز های داخلی ساسانی، می بینم که هدف در درجه نخست فروپاشیدن ساسانیان و دولت ایرانی بوده است. داعشی های روم هر چند فرضا به مسیحان عراق فعلی بسیاربا گذشت تر بودند تا غیر مسیحی، اما نمیتوان گفت در پی گسترش دین مسیح در داخل ایران عمل میکردند. بعکس به دین زرتشتی سخت می گرفت و تحملش نمیکرد. زبان خوارزمی و گنجینه های فرهنگی ایران را بر نمی تافت.
در انتها توجه شما را به این نکته هم جلب میکنم که چند نفری که به عنوان سرداران فتوحات شناخته میشوند نه فقط در زمینه دین اسلام، از بزرگترین دشمنان پیامبر و یارانش بوده اند، مضحک آنکه حتی به لحاظ نظامی و جنگ آوری بقدری در سطح نازل و غیر قابل اعتمادی قرار داشته اند که مردم زمانه آنها را هو کرده و یا به حکمران وقت شکایت برده بودند. سعد بن ابی وقاص و خالد بن ولید، الجولانی های ان دوران بوده اند.
ایران دوست
ارسال یک نظر