دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ مرداد ۱۴, یکشنبه

باز نشر بخاطر درگذشت هما سلطانی و به احترام عبدالفتاح سلطانی رادمرد مبارز میهن پرست. اسماعیل وفا یغمائی

به عبدالفتاح و خانواده شریف اش
شود که نور و نوا را بخاک بسپارند؟
شود که شور و صفا را بخاک بسپارند؟
شود که رادی و عشق و محبت و صفوت
شود که رسم وفا را بخاک بسپارند؟
شود که کوه دماوند و درخم و پیچ اش
نسیم نافه گشا را به خاک بسپارند
شود که قصه ی سیمرغ وقله ی البرز
شود، بگو؟که «هما» را بخاک بسپارند
شود که مهر فروزان و ماه تابان را
شود که باد صبا را بخاک بسپارند؟
توئی وزان چو هوا،تا کجا،کجا؟ همه جا
شود! شود! که هوا را بخاک بسپارند؟
گرفتم آنکه ببستند راه مستان را
شود که میکده ها را بخاک بسپارند؟
اگر خدا متجلی است دردل پاکان
بگو ! شود که خدا را بخاک بسپارند
بهل که فاش بگویم عزیز ملت من
برای آنکه شما را بخاک بسپارند
بباید آنکه از امروز تا به فرداها
تمام ملت ما را بخاک بسپارند
  اسماعیل وفا یغمائی

۵ نظر:

ناشناس گفت...

دست مریزاد استاد. قلمت صدای ایران بماناد. ا.شریعت

علی ف گفت...

اسماعیل عزیز

درود بر تو و احساس پاک انسانی و شرفت. به راستی مردم ایران به چنین راد مردانی چون سلطانی ها بخود می بالد و درد و غم آنها درد یک ملت است. ننگ و نفرین بر خامنه یی و به بند کشان این ملت.

ناشناس گفت...

دریغ از یک سطر ابراز همدردی خانم رئیس جمهور !!!!! تشکیلات خوانده با مبارزترین وکیل زندانی خوشنام و خار چشم حاکمان جنایتکار که در سوگ دخترش سوگوار است ,,تشکیلاتی که ۴۰ سال از مردمش دور شده ,مشخصا نمی تواند نه مردمش ,نه جامعه اش ,نه منافع ملی کشورش و نه ......را بشناسد علی ۲۲

ناشناس گفت...

مجاهدین همدردی نمیکنند چون میترسن ریخنه بشه تو جیب نسرین ستوده ها . میترسن مریم خانم کمرنگ بشه ( فک میکنن خیلی پررنگ! !!)
اینا کلا سیستمشون تو جیب ریزیه . مگه یادتون نیس جبهه ملی برای مخالفت با لایحه قصاص فراخوان داد ؟ رجوی گفت شرکت نکنید چون ریخته میشه تو جیب جبهه ملی ! اینا کلا از زاویه جیب و دینار و دلار به قضایا نگاه میکنن . مذهبی بازاری !
اینا کلا امروز با مواضع و شعارهای وزارت اطلاعات اخوندی تنظیم رابطه کردند و خوراک هویت و موجودیتشونو از انها میگیرن . بعدشم اینا به عنوان خارج نشین کشک کجا و وکلای مبارز داخل کجا ؟!

خاکزاد

ناشناس گفت...

والا تا اونجایی که ما خبر داریم سازمانهای سیاسی جهان در سطح رهبری اینقدر فیس و افاده نداشتن ! انها پیشاپیش رزمندگانشون تفنگ بردوش در صف جلو حرکت میکردند ( مانند میرزا کوچک خان و ستارخان و بسیاری دیگر ) مانند شیر میغریندند و تا اخرین لحظه در کنار نیروهاشون حضور داشتن و اهل قرتی بازی و جنگولک بازی و تو حیب ریزی و قائم باشک بازی و شعارتوخالی نبودند امافرصت طلبان مذهبی با چندسال سابقه زندان و دیگر هیچ کاملا فرصت طلبانه پس از ۵۷ در غیاب رهبران اصلی ( که یا کشته شده بودند و یا مارکسیست شده بودند ) و در سایه جو اسلامی جامعه پریدند روی سازمان و کلیه سوابق گذشته ان را ریختند تو جیب خودشون ( به شهادت تاریخ و اسناد تاریخی) یک پایه دیگری را گذاشتند که به همه چی شبیه بود جز یک سازمان سیاسی ! انها در اندازه ان نبودند و ان را به جایی بردند که میبینیم به پامنبری های دست به سینه راست ترین جناحها تبدیل شدند . از شکل سازمانی درامدند به یک جریان مالی - تبلیغاتی شبیه شرکتهای سهامی با اختیارات کامل مدیرعامل ! تبدیل شدند ... و تحت نام سازمان چیپ ترین اقدامات را انجام دادند از نوکری صدام و وزارت اطلاعات عراق تا زندگی در سوراخ موش همراه با شعارهای توخالی با ادویه ادبیات دهه ۴۰ ! سازمانی که عین برق به عنوان شیعیان ایران در اختیار مالی و نظامی صدام قرارگرفت و درست مانند شیعیان عراق که تحت عنوان سپاه بدر در اختیار مالی نظامی خمینی قرار گرفت ! هردو رژیم از مخالفین یکدیگر استفاده کردند انها را به لحاظ مالی و امکانات و تسلیحات زیر نظر خود گرفتند ... حالا یا بانام سپاه بدر یا ارتش ازادی ! هردو دست به عملیاتی زدند و تلفاتی ازخود بچا گذاشتند که از انان بعنوان شهید نان میخورند . اینها ابرو برای نام سازمان نگذاشتند . برایش ملکه درست کردند و مشتی خدم و حشم فردیت باخته را مانند زنبورهای کارگر در خدمت ملکه گرفتند !!! اسم خودشان را هم گذاشته اند الترناتیو ! و امروزه همه هویت و موجودیت خودرا از تبلیغات وزارت اطلاعات اخوندی میگیرند . این عمق قضیه است . بعدا بهش میرسید . اینان با راهنمای چپ همیشه به راست رفته اند زیرا این خصیصه اپورتونیسم رجوی است . کسی که نام تین سازمان را به لجن کشید و خود پنهان شده است و جالبه که دم از میرزا کوچک خان و ستارخان هم میزنند ! مرغ پخته خنده اش میگیرد .
خاکزاد