دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روی تابلو کلیک کنید
روی تصویر کلیک منید
تاریخ دوران باستانی ایران
۷ نظر:
با درود،
این دو اسلام متضاد تخم لقی بود که شریعتی فرنگ رفته بی سواد سوغاتی بود که پس از سالها زندگی در فرانسه لائیک در دانشگاه سوربون پاریس ورشته جامعه شناسی ،بیسوادتر از قبل با خود به ارمغان آورد ، او نفهمید ونمیخواست بفهمد که یک اسلام وجود دارد و چندین مسلملان متضاد ، مجاهدین مذهبی از جریانهای مارکسیستی عقب مانده هم این را بل گرفته و با یک پسوند" انقلابی" ،اسلام سلیقه ای خویش را خلق کردند،
فیلم زیر همه چیز را بیان می کند،ریشه و منابع روضه خوانی خانم رجوی هیچ منبعی نیست ،مگر همان منابع آخوندهای روضه خوان،ضمنا در این روضه خوانی وقتی از برخورد یزید با اسرای کربلا سخن به میان می آورد ، انسان پی می برد که یزید از خیلی از این مسلمانهای دست راستی و دست چپی دمکراتر و برخوردش با اسرا حقوق بشری تر بوده،خود در زیر به روضه خوانی عاشورا از زبان این آخونده خانم همه چیز دستگیراتان می شود :
https://www.youtube.com/watch?v=E-bs8CVJugE
دوتا پیغمبر نداشتیم که دوتا اسلام داشته باشیم !
یه الله یه محمد یه غار حرا یه مدینه یه مکه و یک قران با یک دنیا اراجیف .
روشنفکر تو ایران خودبخود عضوی میشد ! چرا ؟ چون میامد با مدرنیسم تحت عنوان تجدد مرزبندی کنه عین خر تو گل سنت و ارتجاع گیر میکرد و فرومیرفت ( البته که دوراز جان خر) .
حالا بین این روشنفکران عضوی جاهل تو گل گیرکرده هرکدامشان که قشنگتر و جاذبه دارتر سخنرانی میکردند طبعا نسل سرگردان جویا و تشنه آزادی طفلکها میرفتند پای منبر اینها مانند حسینیه ارشاد و سخنرانی های داغ مسلسل دار شریعتی ! در حالیکه او ناخودآگاه داشت بنیان هویت تاریخی مارا مثل موریانه میخورد اما ما تو باغ نبودیم . الان که اومدیم تو باغ سالها گذشته است . توجه داشته باشید که ما در مسیر همین مزخرفات دهها هزار کشته دادیم و هزاران نفر دهه ها در زندانها زجر کشیدند و هزاران زندگی ویران شد و و نتیجه آن این شد که ۴۰ ساله اخوند برما حکومت میکنه ! چرا ؟ چون علیرغم شعارهای پرزرق و برق و ژست های آبکی، نه خط با اخوند در مهمترین نقاط هم ایده الوژی هستیم و تا اینچنین هستیم اوضاع اینچنین خواهد بود .
ضمنا حاجیه مریم تنها و تنها یکی از پیامدهای این ننگ تاریخی است وگرنه در حال حاضر در داخل کشور هزاران حاجیه خانم ( خانم مجاسی) در ایران وجود داره که از صبح تا شب کارشون کنترل روسری دختر هاست ! و آموزش ایده الوژی به شاگردان توسکا تر از خودشان .
مجاهدسابق ( خاکزاد)
بیش از ۹۰ درصد اونهایی که قرائت جدید ( از اسلام انقلابی تا ناب محمدی تا اسلام راستین تا اسلام سلفی و بنیادگرا تا اسلام بردبار تا اسلام دموکراتیک تا اسلام لیبرال تا اسلام گفتگوی تمدنها و اسلام های دیگر ) ارائه میکنند بعضا یا از اسلام اطلاعی ندارند ویا در یک مقطع زمانی خاص مجذوب چهارتا آیه آن شدند و آن آیات را با تمایلات خود منطبق کردند و از توش ایده الوژی کشیدن بیرون ! به همین سادگی . در صورتی که اسلام یعنی قرآن مواضعش روشنه و احکام کاملا واضح و روشنه . بکشید انانی را که از مومنان نیستند . غنائم اسیران جنگی از همسر و فرزند متعلق به لشکر اسلام است و زن نصف مرد هست و سنگسارکنید زنان فلان و فلان را و صدها آیه مشابه دیگر .
بنابراین تمایل مثلا روشنفکران به اسلام چیزی نیست جز تمایل آنان به اخوند و بهتراست بگویم در اسارت ایده الوژیک اخوند .
و وای برما و وای برما که در اروپا دهه هاست نشسته ایم و هنوز جرات برداشتن روسری از سر اسیران خود نداریم !!! آخه این نماده و باید باشه !!! سگ رید تو این نماد ( دوراز جان سگ ) در جایی که دختران خیابان انقلاب با سرچوب کردن روسری پایه های ارتجاع اخوند را به لرزه درآورده اند واقعا به اروپا نشینان آلترناتیو کشک چه باید گفت ؟
مردم تنهایند اما تنهایی شان به هزار اعلام همبستگی مرتجعین خارج نشین میارزه . اتفاقا لذت مبارزه با ارتجاع غالب در این است که ارتجاع مغلوب نتواند خودرا فرصت طلبانه به ان بچسباند ! اگر روسریتو سفت چسبیدی پس دنبال ما نیا ... بقول شاعر :
با ما منشین وگرنه بدنام شوی !
به امید پیروزی
خاکزاد
واقعاً جامعه ایران به شما باسوادند احتیاج دارد خدا طول عمرتون بده و از عمر ما بیسوادان کم کند و به شما باسوادن بدهد که جامعه ایران از این با سوادان احتیاج دارد
خدا قوت بده آقای م- اخلاقی
از آنجا که اسلام یکی بیشتر نداریم پس چرا چند جور گروه اسلامی داریم که در پایه های اصلی مشکلی باهم ندارند اما تشنه خون یکدیگرند ؟ تحلیل این قضیه به میزان سواد آنان برمیگردد . در ایران تیپ های دانشگاهی به سمت ملی - مذهبی میروند و اسلام را با تمایلات غیر ارتجاعی خود تعریف میکنند و تیپ های بیسواد سنتی طبعا به سمت دگم حرکت میکنند و برداشت ارتجاعی خودرا دارند . بنابراین میتوان گفت علت گرایشات متفاوت در پایگاه طبقاتی و سطح سواد و آگاهی افراد نسبت به مسائل روز جهانی و یا عدم آن بوجود میاید . آخوندها بهترین تاثیر را بروی خورده بورژوازی سنتی اعمال میکنند و از انجا که این قشر اکثریت جامعه را تشکیل میدهد لذا روی جامعه از طریق ناآگاهی و کوته نظری این قشر کنترل دارد و آنان را از طریق تکایا و زنده نگه داشتن محرم و غیره همیشه در کنترل مطامع خود نگه می دارد . حال اگر این اخوند بقدرت برسد و به منافع بورژوایی وصل شود طبعا با همین روش کشور داری میکند یعنی همیشه مشتی احمق را در مسیر اهداف خود به جان بقیه میاندازد ... این از خصیصه های نظامات ایده الوژیک است که همیشه احمق هارا علیه منتقدین ناجوانمردانه میسوزاند و با تهمت و کشتن به حیات خود ادامه میدهند .
هر گروه پیغمبر را از آن خود میداند و قرآن را با شم خود تعبیر میکند درحالیکه قرآن ثابت است و پیغمبر جایگاه تاریخی روشن و قابل دسترسی دارد اما صدافسوس که جهل در رنگهای مختلف با قرائت های مختلف سوی درمقابل پیشرفت و ترقی خواهی جامعه ایران بوده است .
خاکزاد
اگر در منابع مارکسیستی جایی از قول مارکس نوشته بود که با سرمایه داران بجنگید و همسر ان آنان را به کنیزی بگیرید و فرزندان آنان را پس از تجاوز به عنوان برده بفروشید و همچنین از قول مارکس نوشته بود زنان نصف مردها هستند آیا حتی یک مارکسیست در دنیا وجود داشت ؟
تو قرآن این چیزها را نوشته و میلیونها مسلمان در دنیا وجوددارد ! چرا ؟ نمیدانم ... ماجرا پیچیده است و در حوصله یه کاملا نیس .
خاکزاد ( مجاهدسابق)
در سال ۵۳ تقی شهرام تصمیم گرفت این دندان فاسد اسلام را از سازمان بکنه بندازه تو فاضلاب و این کار را کرد اما متاسفانه بصورت خونین و تصفیه فیزیکی خونین یکی دونفر وایکاش این روش استفاده نمیشد و مانند بقیه مذهبیون فقط از سازمان اخراج میشدند . همه اعضای مرکزی مجاهدین که پس از ۵۷ تجدیدحیات کردند همان اخراجی ها و تصفیه شدگان بودند که بواسطه کینه ای که از شهرام و بهرام داشتند از هرگونه دروغ و تهمت به ایشان دریغ نکردند . درراس دروغگویان و حسودان اقای رجوی قرارداشت که ابتدا از خمینی به عنوان پدربزرگوار و رهبر ضد امپریالیست نام میبرد !!! و حتی به ملاقات امام ! رفت ... اما امام به انها راه نداد و کارشان ان شد که شد .
اما مارکسیستهای سازمان به رهبری بهرام و شهرام ( که از روی حسادت اپورتونیسم چپ نما ! خطاب شده اند ) که عمده عملیات مسلحانه را پیش میبردند ارتباط کلیه اخوندها و بازار و مذهبیون را با سازمان قطع کردند چون به انها اعتقاد نداشتند .
چه کسی این حقایق را میداند ؟
متاسفانه ۴۰ ساله که رژیم و مجاهدین انقدر برعلیه شهرام و بهرام لجن پراکنی و دروغ بافته اند که حقیقت را بپوشانند اما حقیقت سرانجام طلوع میکند .
خاکزاد
خاکزاد
ارسال یک نظر