دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روی تابلو کلیک کنید
روی تصویر کلیک منید
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۰ نظر:
روزی روزگاری کتاب بازگشت به خویشتن را نیخواندیم و کلی هم حال میکردیم و با روزنلمه جلدش میکردیم که ژستشو بگیریم ! عجب احمق هایی بودیم ؟
به نسل های اینده نگویید که ما چقدر احمق بودیم !
خاکزاد
به نسلهای اینده نگویید ما چقدر احمق بودیم و حتی نگویید نویسندگان و روشنفکران مذهبی ما تا چه حد نادان بودند ... به انان بگویید ما تاریخ نداشتیم ... بگویید ما هیولایی خفته بنام اخوند داشتیم که همه چیزمان را پیغمبری - منبری کرده بود و ما نیز بی گناه بودیم ... بی گناه بودیم چون احمق بودیم ... احمق بودیم چون قهرمانان ملی - میهنی خودرا نمیشناختیم ... چون مفهومی از عدالت و ازادی نداشتیم ...
به نسلهای اینده بگویید همه چیزمان در دروغ و توهم و خرافه بود ... به انها بگویید کسروی ها را با دشنه جهل به قتل میرساندند و ما سکوت میکردیم ... اخرما انقلابی بودیم ... انقلابی که ابشخور ایده الوژیکش را اخوند صدها سال پردازش کرده بود تا از شیخ مفید به فضل الله و خمینی و مطهری رسیده بود ... به انها بگویید که حتی کتاب امام حسین حاصل کارجمعی واحد ایده الوژی محاهدین نیز با تایید نهایی مطهری اوکی شد ... حتما اینها را به نسل اینده منتقل کنید تا فرصت طلبی ها محو شوند ... حتی به انها بگویید که در سال ۵۳ فردی بنلم محمد تقی شهرام از اعضای قبل از ۵۰ با فرار از زندان بهمراه ۱۹ قبضه سلاح کمری و ۹۰۰ تیر فشنگ در رهبری سازمان مجاهدین قرارگرفت و وحی و نبوت را نفی کرد و ارتباط کلیه مذهبیون ، بازاریان و اخوندها را از سازمان کات کرد و مورد لعن و نفرین سایر روشنفکران مذهبی قرار گرفت ... به انها بگویید که او توسط اخوندها تیرباران شد .
بگذارید احمق ها معنی افترای بی مسمای " اپورتونیسم چپ نما " را بهتر درک کنند .
من به سهم خود به انان خواهم گفت .
خاکزاد
۱۶ مهر ۱۳۹۷/ ۸ اکتبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس
ما احمق نبوديم،ناآگاه بوديم و(بقول اسماعيل گرامى)درمدارجاذبه، با بار چارده سده خرافات وجهل رودوشمون.داريم کم کم سبک بار مى شيم.احمق اونايى اند که هنوزدوتاپاشونو کرده ن تويه کفش ودنبال سعادت بشر ميگردن تو اسلام انقلابى.
شريعتى الحق والانصاف شيّادى بودبى نظير.من که هميشه سرم توکتاب بود نيمى از يکى از کتاباشوخوندم هيچى هيچى هيچى سرم نشد.چون درمدارجاذبه بودم فکر ميکردم انقدر سطح ش بالاست که از درک من ميزنه بالا.چرت و پرت بود. چه خوب شدکه وقتمو هدر ندادم.شريعتى شيّادى بود درجه يک.امروز اگه کسى رقيق ترازاينومطرح کنه زيرشيشکى غرق ميشه.
اينکه خودش آدم خوبى بود مارو به اشتباه انداخت که حرف هاش درست بود.اين پديده ى شناخته شده ايه. آدماى شيّاد مهربون وچرب زبونن.همين جورى هم هست که سر مردم رو شيره ميمالن.
يکى ازبهترين و علمى ترين شيوه ها براى بازکردن مشت چنين شيّادهايى اينه : کمى از بيانات گهربارشوبه انگليسى/فرانسه يا آلمانى برگردان کنين وبدين کسى از اين کشورها بخونه.اگه شاخ درآورد بدونين جريان چيه.
برگشته بوده به زنش گفته بوده(از نوع انتقاد از خود) :"نتونستم از تو يک زينب درست کنم !" مشخصه که چه شوتى بوده ؟ خودشو حسين فرض ميکرده،اونم باپرسوناژ دروغين حسين که سرش به عرش ميرسه !
هبوط بهمن سه تا پايه داشت : خمينى + شريعتى + مجاهدين.
به زبان رياضى : شيّادى + شيّادى + شيّادى = هبوط بهمن
اخیرا اقای همنشین یک سخنرانی از شریعتی گذاشته تو سایتش که نمیدونم چرا اینکارو کرده ... واقعا حالم بهم خورد .
شریعتی ور این سخنرانی سفسطه و مغلطه میکنه که حمله اعراب به ایران را خواست ایرانیان توجیه کنه ( نظریه ای که همنشین هم به ان اعتقاد داره ) !
امروز همه میدونن که سفسطه و مغلطه یعنی چی ... اگر ۵۰ سال پیش میدونستیم شریعتی رو به بازی نمیگرفتیم .
من قبلا گفته ام و الان هم میگویم و به حرفم هم اعتقاد دارم که همنشین اولا در مدار جاذبه مذهب گیره ...دوما در مدار جاذبه شریعتی هم گیره سوما در مدار جاذبه شریعتی هم گیره چهارما در مدار جاذبه مطهری هم گیره و همه بدونید که در مدار جاذبه ایات هم گیره ! ایشون میگه مگه حرفت ایه است که نشه ردش کرد !!! از نظر ایشون ایه هنوز براش مقدسه ! و با اینگدنه اندیشه اومده قاطی یک مشت روشنفکر هم از توبره .... هم از .... میخوره . ( در مثل مناقشه نیس) بدبختی ما اینه که پرنسیب نداریم اما براش چهارتا کتاب و دویست تا مرجع معرفی میکنیم !!! بدبختی ما همینه ... انچه میگوییم نیستیم و انچه هستیم را رسما بر زبان نمیاوریم و مدام ژست روشنفکری میگیریم درست عین همنشین با اون داستان شریعتی اش .
خاکزاد
همنشین چیست ؟ یعنی ماهییت فکریش چیه ؟
خمینی و شریعتی و رجوی و چلاندن ابشو گرفتن ریختن تو لیوان و یک مقدار خیلی کم هم پور قلابی "ولتر" ریختن توش بعد با قاشق حسابی هم زدن اسمشو گذاشتن همنشین بهار !
طفلک هنوز در مدار جاذبه است اما ول کن نیس .
اگه یه روزی دلش خواست و متم وقتشو داشتم با نقل مطالب خودش تناقضات بسیار بسیار نشون میدم . ایشون هنوز در مدار جاذبه گیره ... ایشون هنوز از نهج البلاغه خطبه میخونه ! یعنی از شیخ رضی خطبه میخونه !!! وای برما ... وای برما ....
البته ایرادی نداره و ازادی بیان حق همه است ... اما اگاهانه ترهات پاشیدن باید با افشاگری جواب داده بشه و من میدم .
خاکزاد
درود بر شما .
احمق و نادان و نا اگاه و ابله و شوت و مشنگ و نظائر ان در فرهنگ محاوره ما ایرانی ها همش یکیه دیگه ... یعنی وقتی میگیم فلانی مشنگه ... متوجه منظور همدیگه میشیم ...
اما احمق طبعا یعنی کسی که بر اساس دانایی کاری انجام نمیده یعنی نادان و نادان بخاطر نااگاهی میتونه باشه لاجرم میشه نااگاه و .... اما ما ایرانی ها در جوانی تو محل که با قدو نیم قدهای خودمون تو کوچه پس کوچه ها بازی میکردیم میگفتیم عجب خریه ! بعدا که دبیرستانی شدیم میگفتیم ک.....خل ! وقتی رفتیم دانشگاه از واژگان ! احمق و نادان و نااگاه استفاده میکردیم ... الان که سن رفته بالا و تجربه اومده وسط تازه فهمیدم همون شوت و مشنگ و ک...خل کاربردی تر بود !
عجب خر هایی بودیم ما !
قربان یوع
خاکزاد
۲۱مهر۱۳۹۷/ ۱۳ اکتبردوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس
-- مردم حق دارن بدونن،ماوظيفه داريم بگيم--
۱/بازهم تکرار مى کنم:گره بنيادين پيشرفت جامعه ى مانه سياسى که فرهنگى ست.بالاى همه هم يک واژه ى چارهجايى"رو/در/وا/سى".دستاوردسه سده زحمت ومرارت ده نسل باخريت مادودشدورفت هوا.اگربخايم ريشه يابى کنيم مى خوريم به پست يه مشت شوت به اصطلاح روشنفکر که"پشت سرمرده حرف نزن!".من به اينا نميگم"روشنفکر"ميگم"روشْـنـَـفکر"(روش نه فکر).يکى ازپايه هاى نابودى جامعه ى مدنى همين شريعتى شيّادبود.تاکلاهى که شريعتى سرمون گذاشت روبرنداريم دردمون دوانميشه.فرق شريعتى باحنيف نژاداين بودکه حنيف نژادنتونست بارچارده سده خرافات روازدوش خودش ومابرداره،اماشيّادنبود.شريعتى بود.
۲/دکترانداشتن ننگ نيست،امادکترانداشتن وادعاش روکردن شيّادى ست.شريعتى باپارتى بازى غير مستقيم ساواک بورس گرفت براى فرانسه.طبق قانون فرانسه "تزِ دکترا"کارتمام وقت حساب ميشه ودانشجوی دکتریdoctorant --از نظر حقوقى--حق کارديگه اى رونداره وگرنه حتااگردردفاع ازتزقبول بشه درجه ى دکترا به ش نميدن.دردوران تز هم بايد مداومن گزارش "پـژوهـش"هاش روردکنه.شريعتى نميدونم چيکارميکرده،ولى اصلن موضوعى روانتخاب نکرده بوده.سال آخربورس ميفته به دست وپا.سه سال کارتمام وقت روکه نميشه شش ماهه کرد.موضوعى انتخاب ميکنه ازنوع fast foodضربتى اونم با کمک دوستان : Hagiologieهاژيولوژى(تاریخ انبیاوشهدا)که ازريشه ى"حاجى"عربى ست.دکتراش ردميشه.مى افته به زاروزرمه.يه مدرک"پايان نامه"به ش ميدن که ارزش دانشگاهى نداشته:خلاصه آقاى على شريعتى اينجا تشريف داشته".برميداره اينو مى بره دانشگاه تهران ودانشگاه مشهدوچندجاى ديگه ميندازنش بيرون که بروپى کارت.سرازحسينيه ى ارشاددرمياره.رژيم شاه باجنبش چريکى سرشاخ بودوچاره اى نداشت جزاينکه آدمايى مثه شريعتى رو بندزه جلو شايدسدى بشن جلوى موج مارکسيسم که اون موقع بروبرو داشت.شريعتى هم ازاين فررررررررصت استفاده طلبيدواسم"دودودودوکترشريعتى"روجاانداخت.اگه آدم باپرنسيپى بود اينکار رونميکرد.
۳/تخصص بعدى اين شيّاد(بقول دوست ما)"توجيب ريزى"بود.به دوروبرى هاش مى گفته"نشستم فکرکردم به نظرم راه درست سعادت جامعه اينه /آزادى،برابرى،برادرى/". اونام مى گفته ن "عجب نابغه اى !".نمى گفته که اين شعارجمهورى فرانسه ست،ميذاشته به حساب خودش.
يادتون ميادتودوران ريزش بهمن "دکــتــر على شريعتى،مـــعـــلـــم شهيدما/جان به کفش نهاده بود،الاالا چه همتى!".ظاهرن رجوى هم معلم بوده وشده مبلغ.معلم چى کشک چى؟ جزتکرارمخ خورى واون لجن هفت لايه ى چارده سده اى،اينا چه چيزى به ما"--يــاد--دادن ؟ ماروبيشترتوجهل وخرافه فروکردن.
۲۱مهر۱۳۹۷/ ۱۴ اکتبردوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس
--مردم حق دارن بدونن،ماوظيفه داريم بگيم--
۴/دنياهرچه بيشتر،دنياى پردازش داده هاست.فروتنانه،اين دو تعريف زيرروبذارين جلوتون،همه جابدردتون ميخوره:
--اطلاعات(information):داده/دانسته اى ست که رفع ابهام(ambiguity/ambiguïté)کنه.
--بنيادى ترين پايه ى يک سيستم اطلاعاتى(درمعناى عام)اين جمله ى شاهکاره
Garbage in,garbage out
ورودى(سيستمِ اطلاعاتى) که نادرست باشه،خروجى هم نادرست ميشه.
لجن بخورى،لجن بالاميارى.
۵/پايه ى آموزش اين دو تعريفه.عمق فاجعه ى رژيم همينجاست:لجن ميخورونه،ايجادابهام ميکنه.باماست که درسمت خلافش کارکنيم:هرچه بيشترآگاهى بديم،پس مانده ى لجن هاى تاريخى رودوربريزيم.
۶/همين دوتاميشه پايه ى شناخت آموزگار/روشنفکر/پژوهشگر به اضافه ى يک ديد مردمى/جهانى.بهترين دانشمندان درخدمت نازى هابودن.کتابScience sans conscienceدانش بى وجدان ازEdgar Morin فيلسوف فرانسوى براى درکش کافى ست.
۷/شريعتى نه آموزگاربودنه روشنفکرونه پژوهشگر.هيچ رفع ابهامى نکرد،ذهن هاروگنگ ترکرد،بر"ورودى سيستم تجزيه و تحليل"لجن بيشترى هم افزود.باشريعتى جامعه ى ماگيج تروگنگ ترشد.زيرجلکى باساواک لاس ميزد،بامخالفين شاه هم.دوسره بارميکرد.
۸/مرگ شريعتى کارساواک نبود.دستگاه شهيدسازى ماهم که روبه راه ست!وانمودميکرد که سرساواک کلاه گذاشته.اونام گزارش هايى که به ساواک ردميکرده روبى کم وکاست چاپ کردن تو کيهان.کتاباشو به اسم على مزينانى چاپ ميکرده،ساواک هم نمى فهميده!ازمهرآبادميره خارج،ميگه شناسنامه مودستکارى کردم ساواکى هانفهميدن!الگوهاش خائنى مثه سلمان فارسى بودوابوذر.ضدايرانى بود.تواون سالهامحله ى Quartier Latinپاريس پربودازفيلسوف وروشنفکر.ميتونست باهاشون تماس پيداکنه وکمى ازهرکدام اينابنويسه.ميره دنبال لويى ماسينيون/جرجيس فيلسوف هاى فرانسه.آخوندبودولى جيگرشونداشت بگه.آدم مسخره اى بود.
۹/ازاين جمله هيچ انگيزه ى تحقيرندارم:شريعتى مشکلات روانى داشت.توجوانيش يکبارسابقه ى خودکشى داشته.اينکه کتابهاش پره از"شهادت"ازاينجامياد.اين هم ازکاستى هاى فرهنگى ماست.اگه دستمون بشکنه ميريم پيش شکسته بندامااگرمشکلات روانى داشته باشيم نميريم پيش روان پزشک.
۱۰/يک بحث سياسى حالت بده/بستان وانتقادى داره(échange/critique).پاى منبروتوى يه فرقه شرايط وفضاى جمعى روجورى آماده مى کنن تافردازاين حالت بيادبيرون،سيستم دفاع روانى ش ("Système de défense du "Moi)روخاموش کنه،برسه به حالت انفعالى وپذيرا/réceptif.درچنين حالتى،گفتاربيمارگونه Parole pathogèneحالت بيمارگونگى روبتدريج به جمع منتقل ميکنه وتعادل روانى جامعه روبه هم ميزنه.
------- بى رودرواسى،شريعتى يعنى اين ها.يک الگوى بسياربسياربد.
با درود به مسعود عالمزاده
بسیار عالی بود .
خاکزاد
مهر۱۳۹۷/ ۱۶ اکتبردوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس
..... درخدمت ميهن.همگى.
ارسال یک نظر