مطالعات معاصر درحوزۀ جامعه شناسی دین به ما آموخته که در هر سنت دینیِ عمده ای گروههای غالبی وجود دارند که بر جامعه مسلطند (کلیساها)، گروههای دیگری معارض ولی پذیرفته شده اند (فرقه ها) و گروههایی که به طرزی ناپذیرفتنی متفاوتند (ادیان جدید/جنبش های دینی نوین). چون حد و مرزها را گروه دینیِ غالب تعیین می کند، فهرست جنبش های دینی نوین از کشوری به کشور دیگر و از
زمانی به زمان دیگر متفاوت است .
زمانی به زمان دیگر متفاوت است .
بر این اساس، می توان گفت
درایرانِ امروز، تشیع، بویژه درقالب دو روایت سنتی و بنیادگرایش، گروه فرادست یا همان کلیسا را شکل می دهد، چه که در مقام گرو دینیِ رسمی با ارزش ها و هنجارهای حاکم بر جامعه همسازی دارد، در حالی که آیین بهایی، گروه فرودستی است که تعارض آشتی ناپذیر ارزش ها و هنجارهایش با تشیع سنتی و بنیادگرا آن را درجایگاه یک دین جدید/جنبش دینی نوین قرار می دهد. فرد در کلیسا/تشیع به دنیا می آید و از دنیا می رود، حال آن که شخص به دین جدید/آیین بهایی می پیوندد و/یا از آن می گسلد. به بیان دیگر، عدم/عضویت در گروه دینی فرادست، اجباری ست زادۀ زیست-طبیعت، حال آن که عدم/عضویت در گروه دینی فرودست، اختیاری ست زادۀ زیست-سیاست. قاعده چنین است: شیعه زاده، شیعه است؛ بهایی زاده اما بهایی نیست. چون پانزده سالگی فرارسد، بهایی زادهمی تواند عضویت در جامعۀ بهایی را برگزیند و به اصطلاح تسجیل (ثبت نام) شود یا صبر پیشه سازد و یا به کلی از چنین امکانی چشم پوشد و دنبالۀ کار خویش گیرد. بهاییان، خواه بهایی زادگانِ مسجّل یا دیگرانی که به ارادۀ خود به جامعۀ بهایی پیوسته اند، هرگاه بخواهند می توانند تقاضای حذف نام کنند و از جامعۀ بهایی جدا شوند بی آن که عقوبتی در انتظارشان باشد. از آن پس اما ایشان را نمی توان بهایی نامید. در فهرست زیر نامی از قاسم غنی، ملک الشعرا بهار، فرخ غفاری، روح الله خالقی، ایرج و منوچهر انور، شمیم بهار، آرامش دوستدار، فریدون فروغی و بسیاری دیگر نیست چه که یا بهایی زادگانی نامسجّل بوده اند و یا زمانی به جامعۀ بهایی پیوسته و سپس از آن گسسته اند. افزون بر این، بنا به ملاحظات امنیتی از ذکر نام بهاییانی که در قید حیاتند و در ایران به سر می برند، چشم پوشیده ام. سخن آخر این که، آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید. تدوین فهرستی جامع از ایرانیان بهایی که در پیشرفت سرزمین خود کوشیده اند در طاقت و توان صاحب این قلم نیست. آن چه در پی می آید تنها برگی ست از دفتری که باید به همت گروهی از پژوهشگران فراهم آید. ولی بنا به قاعدۀ ‘’ما لا یدرک کله لا یترک کله’’ به ارائۀ این مختصر مشتاقم. بی گمان ارباب فضل و هنر نگارنده را از نقائص کار آگاه و رهین منّت خویش خواهند ساخت.
درایرانِ امروز، تشیع، بویژه درقالب دو روایت سنتی و بنیادگرایش، گروه فرادست یا همان کلیسا را شکل می دهد، چه که در مقام گرو دینیِ رسمی با ارزش ها و هنجارهای حاکم بر جامعه همسازی دارد، در حالی که آیین بهایی، گروه فرودستی است که تعارض آشتی ناپذیر ارزش ها و هنجارهایش با تشیع سنتی و بنیادگرا آن را درجایگاه یک دین جدید/جنبش دینی نوین قرار می دهد. فرد در کلیسا/تشیع به دنیا می آید و از دنیا می رود، حال آن که شخص به دین جدید/آیین بهایی می پیوندد و/یا از آن می گسلد. به بیان دیگر، عدم/عضویت در گروه دینی فرادست، اجباری ست زادۀ زیست-طبیعت، حال آن که عدم/عضویت در گروه دینی فرودست، اختیاری ست زادۀ زیست-سیاست. قاعده چنین است: شیعه زاده، شیعه است؛ بهایی زاده اما بهایی نیست. چون پانزده سالگی فرارسد، بهایی زادهمی تواند عضویت در جامعۀ بهایی را برگزیند و به اصطلاح تسجیل (ثبت نام) شود یا صبر پیشه سازد و یا به کلی از چنین امکانی چشم پوشد و دنبالۀ کار خویش گیرد. بهاییان، خواه بهایی زادگانِ مسجّل یا دیگرانی که به ارادۀ خود به جامعۀ بهایی پیوسته اند، هرگاه بخواهند می توانند تقاضای حذف نام کنند و از جامعۀ بهایی جدا شوند بی آن که عقوبتی در انتظارشان باشد. از آن پس اما ایشان را نمی توان بهایی نامید. در فهرست زیر نامی از قاسم غنی، ملک الشعرا بهار، فرخ غفاری، روح الله خالقی، ایرج و منوچهر انور، شمیم بهار، آرامش دوستدار، فریدون فروغی و بسیاری دیگر نیست چه که یا بهایی زادگانی نامسجّل بوده اند و یا زمانی به جامعۀ بهایی پیوسته و سپس از آن گسسته اند. افزون بر این، بنا به ملاحظات امنیتی از ذکر نام بهاییانی که در قید حیاتند و در ایران به سر می برند، چشم پوشیده ام. سخن آخر این که، آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید. تدوین فهرستی جامع از ایرانیان بهایی که در پیشرفت سرزمین خود کوشیده اند در طاقت و توان صاحب این قلم نیست. آن چه در پی می آید تنها برگی ست از دفتری که باید به همت گروهی از پژوهشگران فراهم آید. ولی بنا به قاعدۀ ‘’ما لا یدرک کله لا یترک کله’’ به ارائۀ این مختصر مشتاقم. بی گمان ارباب فضل و هنر نگارنده را از نقائص کار آگاه و رهین منّت خویش خواهند ساخت.
میرزا ابراهیم خان عکاسباشی (۱۲۵۳-۱۲۹۴): نخستین فیلم بردار ایرانی.
سید نصرالله باقراف: بنیانگذار “گراند هتل” ، نخستین هتل مدرن و نخستین مکان اجرای نمایش ها در لاله زار (۱۲۸۸)، و همچنین موسس “گراند سینما”.
مهدی میثاقیه (۱۳۰۶-۱۳۷۰): تهیه کننده سینما، موسس استودیو میثاقیه، مالک سینماهای کاپری و فرهنگ، عضو هیئت مدیره اتحادیه صنایع فیلم ایران، بنیانگذار بیمارستان میثاقیه (شهید مصطفی خمینی) در سال ۱۳۳۰٫
ایرج دوستدار (۱۳۰۹-۱۳۷۵): مدیر دوبلاژ و دوبلور جان وین، باد اسپنسر، ادی کنستانتین و چارلتون هستن.
کاوس دوستدار (۱۳۱۶-۱۳۴۴): بازیگر و دوبلور آلن دلون، مونتگمری کلیفت، عمر شریف، تونی کرتیس، آنتونی پرکینز و اینوکنتی اسموکتونوفسکی (هملت کوزنتسف).
میرزا عبدالله (۱۲۲۲-۱۲۹۷): پدر موسیقی دستگاهی ایران (ردیف میرزا عبدالله) و استاد تار و سه تار در دوره قاجار، از شاگردان او: آقا حسین قلی برادر کوچک ترش و از ماهرترین نوازندگان تار، مولود خانم دخترش و موسس اولین ارکستر بانوان در ایران، ابوالحسن صبا، مهدی قلی هدایت، اسماعیل قهرمانی و حاج آقا مجرد ایرانی.
رحمت الله بدیعی (۱۳۱۵-): نوازنده ویولن، کمانچه و قیچک، دارنده مقام درجه نخست هنر ایرانی، کنسرت مایستر و سولیست ارکسترهای بزرگ ملی ایرانی و نوازنده گروه ویولون یک های ارکستر سمفونیک هلند، استاد هنرستان عالی موسیقی، بازنویس ردیف موسیقی ابوالحسن صبا.
علی محمد خادم میثاق (۱۲۸۶-۱۳۳۷): آهنگساز و نوازنده پیانو وکنترباس در ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر انجمن موسیقی ملی، رهبر ارکستر هنرستان موسیقی ملی، استاد تئوری موسیقی و هارمونی در هنرستان عالی موسیقی.
بیژن خادم میثاق (۱۳۲۷-): آهنگساز و نوازنده ویولن؛ کنسرت مایستر و سولیست ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران، ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر سمفونیک تُنکونستلر وین، دارندۀ نشان صلیب علوم و هنرهای اتریش، بنیانگذارجشنواره بین المللی موسیقی مجلسی الگرو ویوو در اتریش (۱۳۵۷)، استاد افتخاری کنسرواتوار وین و استاد کنسرواتوار نویشتادت وین، مدیر هنری جشنواره ها و بنیادهای موسیقی در اتریش، سوئد و سویس.
امین الله آندره حسین (۱۲۸۵-۱۳۶۲): نوازنده و آهنگساز آثاری همچون سمفونی پرسپولیس، سمفونی آریا و مجموعه تلویزیونی بینوایان به کارگردانی پسرش روبر حسین.
هوشنگ سیحون (۱۲۹۹-): نقاش، پدر معماری مدرن ایران و رییس دانشکده هنرهای زیبایدانشگاه تهران، عضو شورای ملی باستانشناسی، شورای عالی شهرسازی، شورای مرکزی دانشگاههای ایران و کمیته بینالمللی ایکوموس (وابسته به یونسکو)، معمار آرامگاه های خیام، کمال الملک، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، کلنل محمدتقی خان پسیان، ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران، موزه توس، مرکز فرهنگی یزد، سازمان نقشهبرداری کل کشور، سینما آسیا، سینما سانترال، برگزارکننده نمایشگاه مشترک با پابلو پیکاسو و سالوادر دالی در سال ۱۹۷۲، نوۀ میرزا عبدالله و خواهرزاده احمد عبادی.
حسین امانت (۱۳۲۱-): معمار برج و موزه آزادی (شهیاد)، دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر)، سفارت ایران در پکن، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، شهرک دریاکنار.
هرمز شهدادی: نویسنده معاصر، آفرینندۀ رمان شب هول.
بهرام صادقی (۱۳۱۵-۱۳۶۳): نویسنده معاصر، آفریننده آثاری همچون ملکوت، و سنگر و قمقمه های خالی.
روحی ارباب (۱۲۹۱-۱۳۵۴) : مترجم زبان و ادبیات روسی، از آثار او: پتر کبیر (الکسی تولستوی)، تاریخ ایران باستان (دیاکونوف)، واسکا سرخه (گورکی)، ریش آبی (پرو)، بی خانمان (مالو)، قصه های اندرسن، منتخبی از داستانها و نمایشنامههای چخوف.
نعمت الله ذکایی بیضایی (۱۲۸۲-۱۳۶۵): شاعر و حقوقدان، موسس انجمن ادبی تهران (۱۳۲۲)، از آثار او:تذکرۀ خوان نعمت، نقدالشعراء، طلیعهٔ آثارانجمن ادبی تهران، ید بیضا، علم بدیع، حقوق بینالملل. بهرام بیضایی فرزند اوست.
غلامرضا روحانی (۱۲۷۶-۱۳۶۴): شاعر طنزپرداز متخلص به اجنّه، همکار نشریات نسیم شمال و توفیق، از اشعار او: یکی یه پول خروس، ماشین مشتی ممدلی – نه بوق داره نه صندلی، حلوای تن تنانی – تا نخوری ندانی، افادهها طبق طبق – سگها به دورش وق و وق، سپلشت آید و زن زاید و مهمان برسد.
میرزا حسن ادیب طالقانی: از مؤلفین جلد اول “نامه دانشوران”، از بنیانگذاران مدرسه تربیت در تهران.
علی حداد همایونی( ۱۳۵۰ – ۱۲۶۰): معروف به استاد آقا علی حداد، پیشاهنگ صنایع سنگین فلزی در ایران.
فرهنگ مودت (۱۳۰۴-اعدام ۱۳۶۰): از سرآمدان صنعت قند سازی در ایران .
جواد رافت: از پیشگامان صنعت چای در ایران.
عباس نعمت : از پیشگامان صنعت چاپ و گراورسازی، موسس و صاحب امتیازاولیه روزنامه طهران مصور.
حبیب الله زانیج خواه : مدیر روزنامه ابر بهار، از پیشگامان صنعت چاپ و گراورسازی و معروف به “پدر گراورسازی رنگی در ایران “، موسسه اطلاعات به ابتکار او توانست به نخستین تصویر چهار رنگ بر جلد مجله اطلاعات ماهیانه دست یابد، نوآوری ای که تیراژ مجله را بسیار بالا برد و گراور رنگی را در ایران باب کرد، ماشین های رتاتیو را در خدمت روزنامه نگاری ایران قرار داد که تولید انبوه کتاب های علمی و آموزشی را ممکن ساخت.
حسین خان ضیاءالحکما: بنیانگذار نخستین حمام دوش ایران در آباده فارس در سال ۱۳۲۹ قمری (اولین و دومین حمام عمومی مدرن در تهران به نام های گرمابۀ منشادی و گرمابۀ ایران را هم یکی از بهاییان در حوالی سال ۱۳۱۴ در خیابان شاه تهران تاسیس کرد).
جمال الدین خانجانی (۱۳۱۲-) :موسس اولین کارخانه تمام اتوماتیک آجر سازی در ایران.
عطاالله بخشایش: از بنیانگذاران بیمارستان صحت و مدرسه تربیت تهران، عضو و مدیر “دایره صحیه دولتیه بلدیه طهران”.
علی محمد خادمی (۱۲۹۲- ترور۱۳۵۷): نخستین ایرانی دارنده پروانه خلبانی بازرگانی، رییس اداره آموزش و عملیات نیروی هوایی، رییس ستاد نیروی هوایی شاهنشاهی، مدیرعامل و رئیس هیات مدیره شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما)، رییس انجمن بین المللی حمل و نقل هوایی (یاتا) در سال ۱۳۴۸(در این سال ایران به عنوان نخستین کشور آسیایی میزبان اجلاس سالانه یاتا بود).
خلیل ارجمند (۱۲۸۹-۱۳۲۳): کارآفرین، بنیانگذار صنایع ارج، نخستین و بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی در ایران (۱۳۱۶)، استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران.
حبیب ثابت (۱۲۸۲-۱۳۶۴): کارآفرین، موسس اولین کارخانه نجاری ماشینی و مبل در ایران، بنیانگذار نخستین شبکه تلویزیونی در ایران، موسس کارخانه های پپسی کولا ، جنرال تایر، تولید و تصفیه روغن موتور اسو، و سیم و کابل (سیکاب).
ژینوس نعمت (محمودی) (۱۳۰۸-اعدام ۱۳۶۰) : نخستین زن هواشناس ایران، مدیر مدرسه عالی هواشناسی، نمایندۀ ایران در کنفرانس های بین المللی هواشناسی.
کیومرث ایزدی : استاد معماری و اصول شهرسازی دانشکده هنرهای زیبا، مدیر اداره شهرسازی سازمان مسکن.
جمال الدین مستقیمی (۱۲۹۴-۱۳۸۴) : پدر آناتومی در ایران، ثبت کننده هشت کشف در زمینه آناتومی در مجامع جهانی به نام ایران، بنیانگذار سالن تشریح دانشکده های علوم پزشکی مشهد، علوم پزشکی اهواز، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی ارومیه، پزشکی بابل و مرکز پزشکی شفا یحیاییان تهران، پزشک نمونه کشور در سال ۱۳۷۹، نویسنده کتاب کالبد شناسی انسانی، ویراستار کتاب های آناتومی گری و سوبوتا.
غلامعباس دواچی: استاد و رییس دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، رییس نخستین انجمن حشره شناسی ایران.
شاپور راسخ (۱۳۰۳-) : از دانشجویان سرآمد ژان پیاژه در دانشگاه ژنو و ژرژ گورویچ در سوربن، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران، از پیشگامان مطالعات و پیمایش های کمّی در ایران، معاون برنامه ریزی سازمان برنامه به مدت یک دهه، رییس مرکز آمار ایران (۱۳۴۸-۱۳۵۱)، مشاور یونسکو، از آثار او: تعلیم و تربیت در جهان امروز: از نظر جامعه شناسی، اقتصاد و برنامه ریزی، طرح مقدماتی جامعه شناسی ایران (همراه با جمشید بهنام).
هدایت الله نیرسینا: شاعر و ترانه سرا، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، رئیس شورای شعر و موسیقی رادیو ایران.
حشمت علایی (۱۲۹۲-۱۳۸۵): استاد اقتصاد دانشگاه شیراز، بنیانگذار و رئیس مدرسه عالی مدیریت گیلان در لاهیجان، عضو موسس بانک توسعه صنعت و معدن، تحلیلگر اقتصادی واشنگتن پست و کیهان انگلیسی (در سال ۱۹۴۷ در مقاله ای در واشنگتن پست آمریکاییان را به مبارزه با جباریت مادی گرایی فراخواند و در سال ۱۹۴۸ در مقاله دیگری در همان روزنامه خواهان اداره فلسطین توسط سازمان ملل شد).
امین بنانی: استاد و رئیس بخش زبان ها و فرهنگ های خاور نزدیک دانشگاه یو. سی.ال.ای، از آثار او: مدرنیزاسیون ایران: ۱۹۲۱-۱۹۴۱، شعر و عرفان در اسلام: میراث رومی، طاهره: سیمایی در آیینۀ شعر(ترجمه منتخباتی از اشعار قره العین).
حشمت مویَد: استاد تاریخ و ادبیات ایران دانشگاه شیکاگو، نویسنده ومترجم ادبیات فارسی به انگلیسی و آلمانی، از آثار او: ترجمه انگلیسی دیوان پروین اعتصامی، ترجمه انگلیسی مجموعه داستان های کوتاهی از ایران، شرح زندگی و اشعار شیخ احمد جام ژنده پیل.
جهانگیر درّی (۱۳۱۰-): استاد ادبیات فارسی در موسسه شرق شناسی مسکو، مترجم پانزده مجموعه از آثار ادبیات معاصر ایران به روسی.
طلعت بصّاری(۱۳۰۲-): شاعر و استاد ادبیات فارسی، نخستین زن معاون دانشگاه در ایران (جندی شاپور اهواز).
قدسیه اشرف (۱۲۶۸-۱۳۵۵): نخستین دانشجوو فارغ التحصیل زن ایرانی در آمریکا (۱۲۹۶-۱۲۹۳، لیسانس، دانشگاه بوستون؛ ۱۲۹۶-۱۲۹۷، فوق لیسانس تعلیم و تربیت، دانشگاه کلمبیا)، دیدار با هاوارد تافت رییس جمهور آمریکا در کاخ سفید (۱۲۹۰)، نماینده زنان ایران در نخستین کنگره نسوان شرق در دمشق (۱۳۰۹)، ارائه و کمک به تصویب پیشنهاد برگزاری دومین کنگره نسوان شرق در تهران (۱۳۱۱)، رییس دایره آموزش و رفاه کارگران شرکت نفت در آبادان، دارندۀ نشان سلطنتی بریتانیا برای خدمت در راه آزادی (۱۳۲۷)، بنیانگذار و مدیر درمانگاه مدرن و مدرسه نمونه در دشت گرگان (۱۳۴۲-۱۳۵۲).
علیمراد داودی (۱۳۰۰- ربایش ۱۳۵۸): استاد فلسفه دانشگاه تهران، نویسندۀ عقل در حکمت مشاء، مترجمِ درباره نفس اثر ارسطو، فلسفه در دوره انتشار فرهنگ یونانی و دوره رومی اثر امیل بریه، و روح فلسفه در قرون وسطی اثر اتین ژیلسون ( بهترین ترجمه فلسفی در مراسم کتاب سال ۱۳۶۶).
محمد باقر هوشیار (۱۲۸۳-۱۳۳۶): یکی از دو بنیانگذار تعلیم و تربیت و روانشناسی مدرن در ایران، استاد دانشکدهادبیات دانشگاه تهران، دانشسرای عالی و دبیرستان نظام، نخستین مترجم آثار نیچه از زبان آلمانی، از تالیفات او: اصول آموزش و پرورش، سنجش هوش: روانشناسی عملی، تدریس الفبا، کشف روش اختصار در تدریس نوشتن و خواندن فارسی، سواد و آموزش همگانی، از ترجمه های او: اراده معطوف به قدرت:آزمایشی در دیگرگونی همه ارزشها (نیچه)، اگمنت (گوته)، سالهای تصمیم (اشپنگلر)، خرده بورژواها (گورکی).
لیلی آهی (۱۳۰۸-): مشاور فنی اداره کل مطالعات و برنامه های وزارت فرهنگ، موسس بخش انتشار کتاب های کودکان به زبان فارسی به دعوت بنگاه ترجمه و نشر کتاب، عضو گروه بررسی کتاب های درسی ابتدایی به دعوت مؤسسه آمریکایی فرانکلین، دبیر فنی و مشاور فنی وزارت آموزش و پرورش، بنیانگذار، عضو و دبیر هیأت مدیره شورای کتاب کودک.
ایرج ایمن: رئیس موسسه ملی روانشناسی ، رئیس موسسه تحقیقات و مطالعات تربیتی، از نویسندگان دایره المعارف فارسی مصاحب، مشاور یونسکو و مولف کتاب نوآوری آموزشی در ایران (انتشارات یونسکو).
حسن فوادی بشرویی: تاریخ نگار وپدر زبان شناسی نوین ایران.
احمد عطایی: استاد و رییس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران.
منوچهر حکیم (۱۲۸۹-۱۳۵۹ ترور) : کاشف و استاد کالبد شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، دارای نشان افتخار لژیون دونور فرانسه ، از موسسین بیمارستان میثاقیه و خانه سالمندان، از آثار او: کالبد شناسی بالینی، کالبد شناسی انسانی، کالبد شناسی دستگاه گوارش.
داریوش معانی (۱۳۹۰-۱۳۱۳): استاد شهرسازی دانشگاههای ملی و تهران، مدیر پروژه های مهرشهر، شهرک غرب و واوان.
مهری ارجمند (راسخ): از دانشجویان برجستۀ ژان پیاژه که رسالۀ دکترایش دربارۀ کاربرد نقاشی و هنر در روان درمانی به زبان های ایتالیایی و پرتقالی ترجمه شد، استاد و رییس دپارتمان روانشناسی تکاملی در دانشگاه تهران، نخستین مجری زن برنامۀ رادیویی محبوبی که تابوی بحث علنی درباره مسائل خانوادگی را شکست.
فواد روحانی (۱۲۸۶-۱۳۸۳): مترجم زبان های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی و عربی (جمهور افلاطون، تاریخ هرودت، پارسیان آشیل، هنر و زیبا شناسی شوپنهاور، کلیات زیبا شناسی کروچه، پاسخ به ایوب یونگ، روانشناسی و دین یونگ)، مشاورحقوقی دکتر محمد مصدق در ملی شدن صنعت نفت، قائم مقام رییس هیئت مدیرۀ شرکت نفت ایران، از بنیانگذاران اوپک و نخستین دبیرکل آن، دبیر کل سازمان همکاری عمران منطقه ای، مشاور حقوقی سازمان ملل، از موسسین انجمن فیلارمونیک تهران و دبیر آن.
علی محمد ورقا (۱۲۹۱-۱۳۸۶): استاد جغرافی دانشگاههای تبریز و تهران، مدیر گروه آموزش جغرافیای دانشگاه تربیت معلم.
فریدون وهمن (۱۳۱۲-): استاد ایران شناسی دانشگاه کپنهاک، از آثار او: “ارداویراف نامه، کمدی الهی ایرانی” درباره متنی کهن به زبان پهلوی، دیانت زرتشتی، فرهنگ مردم کرمان، تحقیقاتی درباره لهجه های غربی ایران در سه جلد، فرهنگ دانمارکی- فارسی و فارسی-دانمارکی، و تصحیح دیوان سلمان ساوجی بر اساس نسخه ای کهن به خط عبری در کتابخانه سلطنتی کپنهاگ.
سیروس علایی: استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران، پژوهشگر تاریخ نقشه نگاری در ایران، نویسنده کتاب های نقشه های عمومی ایران و نقشه های اختصاصی ایران.
خسرو مهندسی (۱۳۰۸-۱۳۶۰ اعدام): از بنیانگذاران سازمان سنجش آموزش کشور و کنکور سراسری، استاد علوم تربیتی دانشگاه تهران.
فرامرز سمندری (۱۳۱۱- اعدام ۱۳۵۹): استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز، مبتکر روشی نوین در جراحی گوش برای درمان ناشنوایان.
بهادر حق جو (۱۳۰۴-): رییس دانشکده نفت آبادان در سال های ابتدایی دهه ۱۳۵۰ شمسی.
امانت الله روشن زائر (۱۲۸۶- ؟ ): از پیشگامان فیزیک در ایران و استاد دانشکده علوم دانشگاه تهران، همکار دکتر حسابی در تجهیز و تکمیل نخستین آزمایشگاه علوم دانشگاه تهران، نویسنده کتاب های دبیرستانی و دانشگاهی فیزیک.
فروغ ارباب: نویسنده و مترجم ادبیات کودک، از آثار او: پاک باخته: داستان زندگی بایزید بسطامی، فوارۀ قصه گو، نبرد با اهرمن: زندگی زرتشت.
علی قلی خان نبیل الدوله (ضرابی کاشانی) (۱۲۹۵ق-؟): دولتمرد، وزیر مختار ایران در آمریکا در زمان مظفرالدین شاه، دارنده نشان درجه اول شیر و خورشید (۱۳۳۲ق)، به عنوان نماینده سیاسی ایران مامور دربار عثمانی شد ولی باب عالی با بیان این که یک بهایی نمی تواند نماینده دولت اسلامی باشد از پذیرش او سرباز زد و او ناچار با همسر آمریکایی اش به آمریکا بازگشت.
حسن موقر بالیوزی (۱۲۸۷-۱۳۵۹): تاریخ نگار، نخستین گوینده شبکه فارسی بی بی سی.
ابوتراب سهراب (۱۳۱۷-۱۳۹۰): مترجم آثار ادبی و فلسفی، از آثار او: انسانی زیاده انسانی (نیچه)، سودمندی و ناسودمندی تاریخ برای زندگی (نیچه)، کسوف خداوند (بوبر)، من و تو (بوبر)، کشف ذهن: گوته، کانت و هگل (کافمن)، تاریخ پانصدساله فرهنگ غرب (برزون)، مقالات توماس مان (مان)، زندگی و افکار تولستوی (گیفورد).
در اینجا بجاست که به این فهرست آقای ثابتی اسامی ذیل را نیز اضافه نمائیم :
ۀاسم بیات ، فئق دکترا در رشته صنعت نفت ساکن آمریکا
[بانو عهدیه بدیعی مشهورترین خواننده برنامه گلها و ترانه سرای مردمی
احسان یار شاطر ، پوهشگر ، نویسنده ، استاد دانشکاه در زبان و ادبیات ایران و موسس فرهنگنامه ایرانیکا در دانشگاه کلمبی
ماخذ
http://degarbavaran.blogspot.com/2015/09/blog-post_24.html
۱ نظر:
۲۸ مهر ۱۳۹۷/ ۲۰ اکتبر دوهزاروهژده/مسعودعالمزاده/پاريس
هم ميهن گرامى،
نه اينکه به بهائيانى که "در پیشرفت سرزمین خود کوشیده اند" بايدکم بهاداد،اماباارزش ترين ها همانا انسانهاى "گمنامى"اندکه باشرافت زيستن وبراى ايران جان فداکردن.بارهاکامنت گذاشتم درسايت هاى بهايى هااماشوربختانه برگشتى نديدم.توجنگ ايران وعراق،هزاران هزاربهائى دردفاع ازهمين حکومت نکبت اسلامى به خاک افتادن.خودرژيم هم ميدونست که اينا بهائى اندولى چون آخوندجماعت هميشه دستِ بگيرش درازه نگفت اينانجس وضالّه اند.آخه اين جامعه ى بهايى بااين يدوبيضاواين همه امکانات چراپس ازاين همه سال ليست نام"شهداى بهائى جان باخته درراه ايران"رومنتشرنکرده ؟ بى اونکه واردبحث هايى بشيم که ممکنه بوى جدايى وچنددستگى بده،توجامعه بهائى هم مثه همه جاهايى که پاى"قــــــدرت"درميونه،هرکسى دنبال زدوبندويارکشى ومنم منمه ونه به ياداونايى که زيرستم بودن وهستن.تنهاتوآمريکادست کم ده تامرکزيّت بهايى هست که هريکى ميزنه به اون يکى.فرد"کـــشـــتـــه" شده توجنگ اونم سى سال پيش که ديگه موضوع امنيتى نداره.اگه"اراده"پشت اينکارباشه،تهيه ى اين ليست يک هفته هم زمان نمى بره.اينکاروبکنين تارژيم نتونه بگه بهائى هاعامل خارجى اند.دليل نکردنش چيه ؟ نگاره(عکس)وسه خط ازهرکدوم شون.لازم نکرده ده سال صبرکنين،سدتاسدتابذارين روخط.
بجاى ننه من غريبم درآوردن ومظلوم بازى يادبگيرين ازخودتون دفاع کنين.بارهاگفتم بازهم تکرار مى کنم که ما(مخالفين اين رژيم پست فطرت آخوندى)،بانهايت بى غيرتى هم ميهنان بهائى مونوتنهاگذاشتيم و چوبشوهم به سختى خورديم.اماشما هم ميهنان بهائى نيز هميت لازمه روبه خرج ندادين.
ماهى اى هست بنام Diodon holocanthus (ماهى جوجه تيغى) که تودريامثه بچه آدم راهشوميره کارم به کارکسى نداره.اماواى به حال کوسه ياماهى شکارچى اى که ببلعدش.بادميکنه ميشه مثه يه گولّه ى خار و مى چسبه توگلوش.اون ننه مرده بايدنيم ساعت سرفه کنه تاايشون لطف کنه بره بيرون.کوسه هااين ماهى روخوب مى شناسن.ازدور که مى بيننش دِ در رو.
اين ضرب المثل فرانسوى هم زيباست :
qui se fait brebis, le loup le mange
کسى که خودشو ميش ميکنه،گرگه ميخوردش.
گذشته،گذشته.قرارنيست جروبحث کنيم.بيايين يادبگيرين بجاى مِنّ و مِنّ کردن،باصداى بلندفريادبزنين وازشرافت تون دفاع کنين.بجاى "قربانى"،"قهرمان"باشين.الگوش هم اين :
طــــاهــــره قــــرة الــــعــــين باشين !
ارسال یک نظر