مقاله مجله اشپیگل در مورد سازمان مجاهدین خلق در آلبانی و پاسخ مجاهدین به آن حنیف حیدرنژادمقاله
مجله اشپیگل در مورد سازمان مجاهدین و پاسخ مجاهدین به آن نمونه ای است که
نشان می دهد این سازمان تا کجا با قواعد زندگی در یک جامعه و مناسبات
دمکراتیک بیگانه و حتی دشمن است. با پنهان شدن پشت قلعه اشرف در عراق یا
اینک در آلبانی، نمی توان حقیقت را زندانی کرد و مانع از آشکار شدن آن شد. ادامه مطلب
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
اولا شکی نیست که مراجعه اشپیگل درمعیت جداشدگان انجمن نجات رژیم یک برنامه هدایت شده بوده و طبعا اشپیگل ازاین بابت ازرژیم پول گرفته . این از این .
دوما شکی نیست که پاسخ مجاهدین مانند کلیه پاسخگویی هایشان پلمیک مفتضح همراه با کنایات اراده گرایانه ذهنی تکراری خود بزرگ بینانه است بقول معروف خودگویند و خود تایید میکنند .
دررابطه با پاسخگویی به سانسور بوسیدن و مسلمان و اختیارو کنایه های مشنگ پسند عارضم که منطق مجاهدین مانند منطق رژیم جمهوری اسلامی درباره سانسور بوسیدن درفیلمهاست و کاملا ایده الوژیک هست و لذا مانند تلویزیون پشم شیشه رژیم و سیاست گذاران فرهنگی رژیم . اخه یکی نیست بگه به شماهاچه فیلم را سانسورمیکنید ؟ چون کتاب و جزوه و اینترنت و خیلی چیزهای دیگری را هم ممکن است با همین منطق ایده الوژیک رژیمی سانسورکنید ... ممکن است نوع پوشش راهم سانسورکنید و اصولا پاسخگویی مجاهدین صددرصد مطابق پاسخگویی و استدلال رژیم اسلامی است و لذا فاقد اعتبارو حقانیت .
روسری اجباری چون سمبل زینب کبری است ! بوسیدن حرام چون مسلمانیم ! پوشش فلان چون بهمانیم ... خلاصه همه چیز آزاداست ولی با تشخیص ولی فقیه ...
بگذریم ...
به عقیده من اشپیگل ازرژیم پول گرفته و مجاهدینم راستگو نیستند . ظاهرا دروتخته جفت هستند .
خاکزاد
غضنفر
جناب پورفوسور حنیف شما خودت هم قاطی داری عزیزم خوب گربه میرقسونی دوست عزیز مرز کیلوئی چنده طرف از این مجاهدین جدا شده رفته با اشپیپگل مصاحبه کرده اشپیگل هم منعکس کرده حالا تو اومدی میگی شک وجود دارد که طرف با جمهوری اسلامی مرز دارد یا ندارد بهتر بود که شما بجای سخنگوی شورای ملی مقاومت سخنگوی انها میشدی .شاخص مرز داشتن و نداشتن کیه توئی ؟ از کجا این شاخص رو در میاری از جیبت یا از دستنوشته های مجاهدین ؟
اما مهمتر اینکه تمام کسانی که روزگاری در سازمان مجاهدین بوده اند تمامشان از دم یک مشکلات روحی و روانی دارند و چون با پزشکان سر و کار دارم میدانم این بیماری میتواند کم شود ولی اثارش در ذهن انها همیشگی است عمده انها دچار یک نوع قضاوت گری هستند همه چیز را با انچه خودشان میدانند مقایسه میکنند این ادم ها قدرت عمیق فکر کردن ندارند و مثل یک بادکنک بعضی وقتها باد میشوند و بعضی وقتها بادشان خالی میشوند به این میگوین اختلال عصبی که تمامی جداشدگان مجاهدین انرا دارند
غضنفر
مجاهدین بیماران عقیدتی هستند چه انان که هنوز مانده اند چه انان که جدا شده اند هران کسی که چند صباحی با انان دمخور شده وبعد جدا شده تحت تاثیر این ماده مخدر بیمار است بعضی شفای نسبی مییابند وبعضی با این بیماری زندگی میکنند
اهااای غضنفر
کاری نکن مارادونا رو ول کنیم دنبال تو بدوویم !
ارسال یک نظر