هویت ملی خود را بازیابیم و هویت ملی ما اسلام نیست. ایران است و خاک ایران و مردم ایران و پرچم ایران
۲ نظر:
ناشناس
گفت...
عامل بدبختی در عقب ماندگی و نفی هویت ملی بین ایرانیان اولا اخوند بود و دوما اموزه های حزب توده .
و جالبه که هردوی این جریانات علیرغم تفاوتی که با هم داشتند اما در نفی و سرکوب هویت ملی ایرانیان همصدا و هم قدم بودند و ازهمه جالیتر اینکه گروه های سیاسی درایران اعم از چپ غیر مذهبی تا چپ مذهبی تا ملیون تا مذهبی مرتجع و تا غیره و غیره همگی یجورایی دل در گرو حسین ابن علی و نظائر ان داشتند بطوریکه چپ ما و راست ما و مرتجع ما هرسه مخالف شدید سرکوب ۱۵ خرداد ۴۲ بودند بدون انکه مواضع و نقش خمینی را در برپایی ۱۵ خرداد درک کنند . عین ابلهان زیر علم سینه میزدند و چنگ به سروروی خود میکشیدند بدون انکه بدانن چرا !
باید ریشه را زد و ریشه بدون تعارف چیزی نیست جز ایات قران که ان را چنان ظرف ۱۴۰۰ سال گذشته مقدس جلوه داده اند که مانع هرنوع نقد و انتقادگردد و برای ورود به حریم نقدان چنان مجازاتهایی درنظرگرفته اند که منتقدین وحشت کنند و از نقد ان بیخیال شوند! این وحشت عمدتا توسط ملاهای اهل تسنن و شیعه با استفاده از احکام خود قران بوجود امده و سده هاست توسط حکومتهای اسلامی این وحشت دامن زده شده است و جالبه که از همین اسده الوژی گروههای سیاسی " ازادیخواه " و " مبارز" هم در ادوار تاریخ با کمک فکری اخوند بوجود امده اند ! و برای ان جان هم داده اند ! درحالیکه هویت ملی فراموش شده داشته اند ! حالا ببین عمق خریت و جاهلیت تا کجا بوده است ؟ واقعا باید چه گفت ؟ دوبامبی توی سرخودمان بزنیم یا محکم پشت دستمان بزنیم یا لب مان را محکم گاز بگیریم و سرمان را به طرفین تکان دهیم ؟؟؟ نسل کنونی درایران از اسلام رویگردان شده و این گسست تا رسیدن به هویت ملی ادامه خواهد داشت بنابراین هرکس که قلبش برای آزادی و هویت ملی هموطنانش میطپد باید این ایده الوژی پوسیده ارتجاعی را از ریشه بزند . زنده باد آگاهی زنده باد پیروزی زنده باد عدالت و ازادی مرگ بر جمهوری اسلامی
۲ نظر:
عامل بدبختی در عقب ماندگی و نفی هویت ملی بین ایرانیان اولا اخوند بود و دوما اموزه های حزب توده .
و جالبه که هردوی این جریانات علیرغم تفاوتی که با هم داشتند اما در نفی و سرکوب هویت ملی ایرانیان همصدا و هم قدم بودند و ازهمه جالیتر اینکه گروه های سیاسی درایران اعم از چپ غیر مذهبی تا چپ مذهبی تا ملیون تا مذهبی مرتجع و تا غیره و غیره همگی یجورایی دل در گرو حسین ابن علی و نظائر ان داشتند بطوریکه چپ ما و راست ما و مرتجع ما هرسه مخالف شدید سرکوب ۱۵ خرداد ۴۲ بودند بدون انکه مواضع و نقش خمینی را در برپایی ۱۵ خرداد درک کنند . عین ابلهان زیر علم سینه میزدند و چنگ به سروروی خود میکشیدند بدون انکه بدانن چرا !
باید ریشه را زد و ریشه بدون تعارف چیزی نیست جز ایات قران که ان را چنان ظرف ۱۴۰۰ سال گذشته مقدس جلوه داده اند که مانع هرنوع نقد و انتقادگردد و برای ورود به حریم نقدان چنان مجازاتهایی درنظرگرفته اند که منتقدین وحشت کنند و از نقد ان بیخیال شوند! این وحشت عمدتا توسط ملاهای اهل تسنن و شیعه با استفاده از احکام خود قران بوجود امده و سده هاست توسط حکومتهای اسلامی این وحشت دامن زده شده است و جالبه که از همین اسده الوژی گروههای سیاسی " ازادیخواه " و " مبارز" هم در ادوار تاریخ با کمک فکری اخوند بوجود امده اند ! و برای ان جان هم داده اند ! درحالیکه هویت ملی فراموش شده داشته اند !
حالا ببین عمق خریت و جاهلیت تا کجا بوده است ؟
واقعا باید چه گفت ؟ دوبامبی توی سرخودمان بزنیم یا محکم پشت دستمان بزنیم یا لب مان را محکم گاز بگیریم و سرمان را به طرفین تکان دهیم ؟؟؟
نسل کنونی درایران از اسلام رویگردان شده و این گسست تا رسیدن به هویت ملی ادامه خواهد داشت بنابراین هرکس که قلبش برای آزادی و هویت ملی هموطنانش میطپد باید این ایده الوژی پوسیده ارتجاعی را از ریشه بزند .
زنده باد آگاهی
زنده باد پیروزی
زنده باد عدالت و ازادی
مرگ بر جمهوری اسلامی
ارسال یک نظر