یاد فریدون مشیری گرامی که ۲۰ سال پیش به یادها پیوست.
۱ / من با این شعرومفهومش به هیچ رو موافق نیستم که منفعلانه، ضدانگیزشی وترویج دهنده ی نا امیدی است.فرهنگ مردسالار و نرینه کلک موزیانه ای برای کنارگذاشتن زنها دارد : به عرش رساندن زنها ! (به قول خانم شیرین عبادی "یار آسمانی"). عشق من تو در آسمانی، همانجا بمان تا من ـــ تصمیم ـــ بگیرم. قدرت یعنی تصمیم گیری، یعنی "تحمیل اراده". از دید تئوریک حتا هدف جنگ نه کشتن و نابودی دشمن یا حریف، که "تحمیل اراده" است. بین زن و مرد جنگی در کار نیست، اما در برابر سختی های زندگی از این به بعد باید رسم بر این باشد که در تمام سطوح (خانواده، محله، کشور) زنها به مدار ــــ تصمیم گیری ـــ وارد شوند.
۲ / شوربختانه در ایران زنان بدلیل همین کنار گذاشته شدن جنم لازمه را ندارند. تازه پس از افتادن این رژیم ــــ " ان شاء الله ! ! " ــــ پنجاه سال باید بسوی برابری رفت تا سه چهارم این نابرابری کمتر بشود. در فرانسه هنوز که هنوزه حقوق زنها برای کار مشابه ۲۵ درسد از مردها پایین تر است. این بیماری ۲۲ بهمن هنوز خوب نشده که ما دماغمان را نمی توانستیم بالا بکشیم، رفتیم دنبال سرنگونی ـــ تمام ـــ امپریالیست ها کلهم اجمعین و نفی هرگونه استثــــــمار ! مار ؟ یا کفچه مار ؟ هنوز یک ماه از این نکبت بهمن نگذشته بود که زنها برای اعتراض به حجاب اجباری تظاهرات کردند و تمام این انقلابیون زرت امپریالیستی خواهان محو هرگونه استثمار(خود من نیز) با نهایت بی غیرتی فعالانه یا منفعلانه از خمینی دفاع کردند ! داداش، قاچ زین رو سفت بگیر، اسب سواری پیش کش ات !
۳ / این تجلیل بسیار بالا از زنها با این فکر که "بندازیم شون جلو، دهن توپ"، بوی بی غیرتی میده. نه، نه و نه ! نه زنها از مردها بالاترند و نه مردها از زنها. دید شهروندی بهترین ملاک است. اگر آزادی حق همه است، باید همه، زن و مرد آستین بالا بزنند و این رژیم را هوایی کنند. نه اینکه "من از مردان نا امیدم". زمان نکبت بهمن زنها در تظاهرات شرکت داشتند، اما ... شعار از جلوی صف امت حزب الله میامد و دیدیم چه شد.
۴ زندگی مشترک مرد و زن بر مبنای عشق است، اما ... چون در داستان زیبای "آقاموشه و خاله سوسکه" (که روانکاوها میتوانند ده تا کتاب درباره اش بنویسند)،پرسش ژرف خاله سوسکه از هرکس برای انتخاب شریک زندگی اش این است "اگه یه روزی حرفمون شد، تو چه میکنی ؟" پس از هر جدایی، زنها در ایران به خاک سیاه می نشینند و فرد تصمیم گیرنده (مرد) یک دختر ترگل ورگل میگیره، زن بیچاره باید بره سماق بمکه ! امروز در جامعه های غربی رسم بر این است که دست کم برای زنهای کدبانو، حقوق اجتماعی باید واریز شود تا بهنگام بازنشستگی، صندوق بازنشستگی پولی پرداخت کند.
۵ ریا کاری را باید کنارگذاشت. کرنش و فروتنی برای زنها خوب است، برابری در حقوق و ــــ تصمیم گیری ــــ بهتر. در فرانسه و آلمان اگر مردها در را برای یار زندگی شان باز می کنند و بعد از آنها رد می شوند، ریاکاری نیست چون وزیردفاع هر دو کشور زن است ! جناب ارتشبد با یک متر و نود و این هوا مدال بالا میندازه جلوی یک ... زن !
۶ / لازم نکرده زنان را به عرش (نبوده ی الله نبوده ی این دین نجاست) برسانیم. بپردازیم به مسائل واقعی زندگی روزمره : چند همسری مردها،سیخه یا صیغه : فحشاء شرعی که پوسانت اش میره تو جیب آخوند، ختنه زنان (که در حد خود جنایتی است)، دخترکان قالی باف که بدلیل نداشتن تحرک باسن شان شکل نمی گیرد و بسیاری شان سر زا میروند، زنان رها شده از سوی مردهای بی غیرت، وارد کردن زنان به عرصه تصمیم گیری و نه دکور برای پروپاگاند، تجاوز، دست اندازی به دختران در حریم خانوادگی و تابو شکنی در این پیوند، شکستن ذهنیت پست فطرتانه که گویا زنها آفریده شده اند برای خیاطی و نظافت و رختخواب وعوض کردن کهنه بچه، چادر و لچک اجباری، آموزش از مدرسه به پسرها برای دوخت و دوز و نظافت برای آماده سازی شان برای قبول برابری در زندگی مشترک و .... آموزش جنسی به مردها. این هزار هزار بار دیده شده : خشونت روی زنهااز سوی مردانی رخ میدهد که نمی توانند شریک زندگی شان را ارضاء کنند. برابری در لذت جنسی هم بخشی از برابری است.
۳ نظر:
۶ بهمن ۲۵۷۹ ايرانى ۲۵ ژانویه ۲۰۲۱ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس
ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای !
یاد فریدون مشیری گرامی که ۲۰ سال پیش به یادها پیوست.
۱ / من با این شعرومفهومش به هیچ رو موافق نیستم که منفعلانه، ضدانگیزشی وترویج دهنده ی نا امیدی است.فرهنگ مردسالار و نرینه کلک موزیانه ای برای کنارگذاشتن زنها دارد : به عرش رساندن زنها ! (به قول خانم شیرین عبادی "یار آسمانی").
عشق من تو در آسمانی، همانجا بمان تا من ـــ تصمیم ـــ بگیرم. قدرت یعنی تصمیم گیری، یعنی "تحمیل اراده". از دید تئوریک حتا هدف جنگ نه کشتن و نابودی دشمن یا حریف، که "تحمیل اراده" است. بین زن و مرد جنگی در کار نیست، اما در برابر سختی های زندگی از این به بعد باید رسم بر این باشد که در تمام سطوح (خانواده، محله، کشور) زنها به مدار ــــ تصمیم گیری ـــ وارد شوند.
۲ / شوربختانه در ایران زنان بدلیل همین کنار گذاشته شدن جنم لازمه را ندارند. تازه پس از افتادن این رژیم ــــ " ان شاء الله ! ! " ــــ پنجاه سال باید بسوی برابری رفت تا سه چهارم این نابرابری کمتر بشود. در فرانسه هنوز که هنوزه حقوق زنها برای کار مشابه ۲۵ درسد از مردها پایین تر است. این بیماری ۲۲ بهمن هنوز خوب نشده که ما دماغمان را نمی توانستیم بالا بکشیم، رفتیم دنبال سرنگونی ـــ تمام ـــ امپریالیست ها کلهم اجمعین و نفی هرگونه استثــــــمار ! مار ؟ یا کفچه مار ؟
هنوز یک ماه از این نکبت بهمن نگذشته بود که زنها برای اعتراض به حجاب اجباری تظاهرات کردند و تمام این انقلابیون زرت امپریالیستی خواهان محو هرگونه استثمار(خود من نیز) با نهایت بی غیرتی فعالانه یا منفعلانه از خمینی دفاع کردند !
داداش، قاچ زین رو سفت بگیر، اسب سواری پیش کش ات !
۳ / این تجلیل بسیار بالا از زنها با این فکر که "بندازیم شون جلو، دهن توپ"، بوی بی غیرتی میده. نه، نه و نه ! نه زنها از مردها بالاترند و نه مردها از زنها. دید شهروندی بهترین ملاک است. اگر آزادی حق همه است، باید همه، زن و مرد آستین بالا بزنند و این رژیم را هوایی کنند. نه اینکه "من از مردان نا امیدم". زمان نکبت بهمن زنها در تظاهرات شرکت داشتند، اما ... شعار از جلوی صف امت حزب الله میامد و دیدیم چه شد.
۴ زندگی مشترک مرد و زن بر مبنای عشق است، اما ... چون در داستان زیبای "آقاموشه و خاله سوسکه" (که روانکاوها میتوانند ده تا کتاب درباره اش بنویسند)،پرسش ژرف خاله سوسکه از هرکس برای انتخاب شریک زندگی اش این است "اگه یه روزی حرفمون شد، تو چه میکنی ؟" پس از هر جدایی، زنها در ایران به خاک سیاه می نشینند و فرد تصمیم گیرنده (مرد) یک دختر ترگل ورگل میگیره، زن بیچاره باید بره سماق بمکه ! امروز در جامعه های غربی رسم بر این است که دست کم برای زنهای کدبانو، حقوق اجتماعی باید واریز شود تا بهنگام بازنشستگی، صندوق بازنشستگی پولی پرداخت کند.
۵ ریا کاری را باید کنارگذاشت. کرنش و فروتنی برای زنها خوب است، برابری در حقوق و ــــ تصمیم گیری ــــ بهتر.
در فرانسه و آلمان اگر مردها در را برای یار زندگی شان باز می کنند و بعد از آنها رد می شوند، ریاکاری نیست چون وزیردفاع هر دو کشور زن است ! جناب ارتشبد با یک متر و نود و این هوا مدال بالا میندازه جلوی یک ... زن !
۶ / لازم نکرده زنان را به عرش (نبوده ی الله نبوده ی این دین نجاست) برسانیم. بپردازیم به مسائل واقعی زندگی روزمره : چند همسری مردها،سیخه یا صیغه : فحشاء شرعی که پوسانت اش میره تو جیب آخوند، ختنه زنان (که در حد خود جنایتی است)، دخترکان قالی باف که بدلیل نداشتن تحرک باسن شان شکل نمی گیرد و بسیاری شان سر زا میروند، زنان رها شده از سوی مردهای بی غیرت، وارد کردن زنان به عرصه تصمیم گیری و نه دکور برای پروپاگاند، تجاوز، دست اندازی به دختران در حریم خانوادگی و تابو شکنی در این پیوند، شکستن ذهنیت پست فطرتانه که گویا زنها آفریده شده اند برای خیاطی و نظافت و رختخواب وعوض کردن کهنه بچه، چادر و لچک اجباری، آموزش از مدرسه به پسرها برای دوخت و دوز و نظافت برای آماده سازی شان برای قبول برابری در زندگی مشترک و ....
آموزش جنسی به مردها. این هزار هزار بار دیده شده : خشونت روی زنهااز سوی مردانی رخ میدهد که نمی توانند شریک زندگی شان را ارضاء کنند. برابری در لذت جنسی هم بخشی از برابری است.
... هپروت رو ولش، اینجا، اکنون !
بی خیال عرش، بیا روی فرش !
ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزای !
تنها "سلام" و دیگر هیچ.
شما فرموده بودید که تیر آرش در زمان یک زن است
شروین
ارسال یک نظر