دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۰ تیر ۲۶, شنبه

"روز جهانی عدالت" و آیینه ای در برابر برخی ازمدعیان دادخواهی!منیژه حبشی


"روز جهانی عدالت" و آیینه ای در برابر برخی ازمدعیان دادخواهی


امروز ۱۷ ژوئیه «روز جهانی عدالت» است و من با سیاه کردن روزها در تقویم دیواری، ۲۴ روز باقیمانده تا ۱۰ آگوست، آغاز محاکمه حمید نوری را انتظار می کشم. گوئی آن روز برایم آغاز روز تاریخی و جهانی عدالت است. واقعا هم برای ما

ایرانی ها چنین است. اولین محاکمه یکی از جانیان رژیم انسان خوار و جنایت پیشه حاکم. آنهم در دادگاهی واقعی و نه چون دادگاه های فرمایشی که ما می شناسیم.


این فرصت را همت و تلاش و پیگیری بی وقفه آقای ایرج مصداقی به یاری آقای کاوه موسوی فراهم کرده است. 

بیاد دارم که درست در روز قبل از دستگیری در واشنگتن امکان دیدار کوتاهی با او را داشتم. سخت خسته و خواب آلود بود گفتم خیلی خسته این؟ گفت دو روزه نخوابیدم و همه اش با تلفن و در انتظار خبری بودم. گفتم خبر مهمیه؟ گفت: خیلی خیلی مهم. گفتم امیدوارم موفق بشین. فردای آن روز به اروپا بازگشت و خبر خوش دستگیری حمید نوری را به همگان داد. 

با این سن و سال دچار هیجان زده گی یک نوجوان شده بودم! نمی توانستم هیجان و شادی خود را کنترل کنم. حال عجیبی داشتم. شادی و سبکبالی داشتم که فکر نمی کردم هرگز قبل از سقوط رژیم بتوانم در خود احساس کنم. روزهای عجیبی بود.


اما این دادخواهی برای من  و بسیاری دیگر، چهره شماری از مدعیان دادخواهی و مبارزه را شناساند. هم اکنون ۲۰ ماه از در زندان ماندن نوری  با حکم ماهانه دادگاه سوئد می گذرد. در این ۲۰ ماه آقای مصداقی هدف حمله بی سابقه فرقه رجوی و بسیاری از مدعیان چپ و راست دادخواهی بوده است. اخیرا هم به این ارکستر ناهنجار، صدای هادی خرسندی اضافه شده است! 

برایم عجیب است که کسی عمری را به کسب نام نیک بگذراند و در پیرانه سر (به دلیل هر نیازی) همه آنچه بدست آورده را در بازار لجن فروشی رجوی به حراج بگذارد!

می دانیم انسان جایزالخطاست، اما درعین حال درِ پوزش خواهی را هم کسی نبسته بوده. او می توانست اگر به اشتباه چنان سخنان وقیحانه ای را در مورد دستگیری حمید نوری گفته، بیاید و پوزش بخواهد. هرچند می دانیم که وقتی خود او چند ماه قبل از دوستِ همراه آقای مصداقی درخواست یک نوار از دادگاه نوری برای انتشار در فیسبوکش خواسته! نشان می دهد که کاملا به واقعیت آگاه است. پس پافشاری ابلهانه بر دروغ و دغل هایی که خود بر آنها واقف است، درحقیقت گواه خودفروشی او به بهایی چنین نازل است. چرا که ۲۴ روز دیگر با شروع محاکمه حمید نوری حباب تمامی این رذالت ها خواهد ترکید و لوش و لجنش به چهره رجوی و عروسک های خیمه شب بازی اش خواهد پاشید.


ولی در همین روز جهانی عدالت، خوبست علاوه بر مورد فوق به تلاش رژیم برای آدم ریائی در نیویورک و ربودن مسیح علینژاد هم اشاره کنم.

این نیز آیینه دیگری در برابر هرکس می گذارد تا میزان صداقت خود را بسنجد. یکی از موضع چپ می گوید حالا با اعتراضات مردم خوزستان این خبر اصلا ارزش پخش کردن دارد؟!! دیگری از موضع سلطنت طلبیِ ، آنهم بی توجه به موضعگیری های مثبت خود رضا پهلوی می گوید این  «قمی کلایی» صادراتی رژیم و اینها همه هیاهواست . یا برخی این داستان ها را قصه پردازی و تخیلی می خوانند و دسته ای دیگر آن را نتیجه مماشات بایدن نامیده و پرچم ترامپ بدست می گیرند و…!


درحالیکه رژیم هرگز در تلاش برای اعمال تروریستی خود تردیدی نداشته و فقط راه ها در هر دوره متفاوت بوده است.  اما در آمریکا دستش به نسبت اروپا تا حدی بسته بوده است. هرچند با فرستادن ماموران اطلاعاتش در پوشش دانشجو و استاد محقق (!) در دانشگاه های آمریکا و حتی سینه زنان عاشورایی و… مستمر به خط خود ادامه داده است. 

رژیم وقتی به دفتر استاد دانشگاهی که در سخنرانیش در نشستی به افشای جنایات رژیم پرداخته بطرز وحشیانه ولی بسیار حرفه ای حمله می کند و تمامی دستنویس ها و مدارک کامپیوترهایش را می دزدد و دفترش را زیرورو می کند، چشمش را بروی فعالیت های بسیار موثر مسیح علینژاد می تواند ببندد؟ درحالیکه از تلاش قبلی آنها در بدام انداختن مسیح در ترکیه که بهای افشای این دام را برادر مسیح با محکومیت ۸ سال حبس دارد در زندان های رژیم می پردازد‌ آگاه هستیم.


راستش من به جای بسیاری از آنان از این مواضع مملو از بخل و حسادت و خود محوربینی این مدعیان مبارزه احساس شرم می کنم.


تو گویی حضور برخی جا را برای برخی دیگر تنگ کرده است! اما بهتر باید گفت این «منتقدین» تلاش ها و ابتکارها و موفقیت های امثال مصداقی ها و یا حتی مسیح علینژاد را بدرستی گواه بی عملی و پوشالی بودن ادعاهای خود می بینند. به همه اینها باید گفت: خود شکن آیینه شکستن خطاست.


منیژه حبشی


۲۶ تیر ۱۴۰۰ برابر با ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۱



 

هیچ نظری موجود نیست: