دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۰ آذر ۱۹, جمعه

یاد حاج ادوراد گرامی باد

 


یاد حاج ادوراد گرامی باد
انا لله وانا الیه راجعون هشت سال از در گذشت گربه نازنین ما ادوارد معروف به حاج ادی گذشت و یاد او فراموش نشد
حاج ادی پس از هفده سال مساوی با 130 سال عمر آدمیزاد وخدمات فراوان و شرافتمندانه در گرفتن موشهای فاندمانتالیست و انتگریست جنایتکار و مرتجع و پیرو ولایت فقیه و سایر موشهای حقه بازی که میخواستند ولایت فقیه را با اشکال نو عرضه کنند سرانجام دار فانی را وداع گفته و به بهشت مینوی روانه شد و به جوار رحمت حق شتافت .
حاج ادی در عمر دراز خود . دروغ نگفت. تهمت نزد. هیچ گربه دیگری را اطلاعاتی و مزدور و لواط کارنخواند. مجبورشان نکرد بچه گربه ها به پدرشان دشنام دهند وبابا گربه ها و مامان گربه ها زن و شوهر سابقشان را مزدور بخوانند و به صورتشان تف کنند. خلاصه سگ حاج ادی به خیلی از آدمها میارزید. روحش شاد و امید که حضرت حق تعدادی حور الموش را در خدمت حاج ادی قرار دهد با چشمهای درشت و لیموهای کوچک چنانکه وعده داده است.
مخارج مجلس یاد بود آن مرحوم مغفور بنا به وصیت آن شادروان به گربه های بی سرپرست داده میشود . خانواده حاج ادی و فامیل وابسته

۱ نظر:

مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس گفت...

۱۹ آذر ۲۵۸۰ ايرانى ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس

سوژه خیلی بکر بود. به مخیله من هم نمی رسید. حسودیم شد، درواقع ... رشک بردم ...
چند جور حسادت داریم :
۱ حسادت آمریکایی که وقتی می بینه همسایه اش ماشین آخرین مدل خریده، حسودیش میشه میره بیشتر کارمی کنه، از بانک قرض میگیره عین همون یا بهترشو میخره.
۲ حسادت از نوع چپ فرانسوی که تا ببینه کسی ازش بیشتر داره، میزنه لت و پارش میکنه که از اون بالاتر نباشه تا .... عــدالــت .... برقرار شه. مثه شمشاد زنی. طبقه کارگره دیگه، شمشاد رو نشونش میدی : هرکی از تو بیشتر بود بزن لت و پارش کن برابری یعنی این. طرف کارشناس ارشده، چار برابر تو درمیاره، بزن لت و پارش کن.شعور که نیست میشه همین. تو اقتصاد، نیروی کار طبقه کارگره، اما لوکوموتیو کارشناسها و کارشناسهای ارشدند. اینها رو از اقتصاد بگیری، کل سیستم میخوابه و همون کارگر ابلهی که این یکی رو از سر حقدوحسد زده لت و پار کرده بیکار میشه و نمی فهمه از کجا خورده. فرانسوا میتران که اینجوری به قدرت نرسید. حالا کار به جایی رسیده که چپ ها یک کاندیدای درست و حسابی برای عرضه کردن ندارند، پیروزی در انتخابات پیش کش. تنها چیزی که برای عرضه دارند ... فروش تنبلی ... است : میخوای بیشتر دربیاری ؟ کمتر کارکن ! شعور که نیست میشه همین. یکی نیست بگه آخه شوتی، آیا تو کوچکترین قدرتی برای تحمیل این کم کاری به ۱۸۲ کشور دیگر که ۹۹ درصد جمعیت دنیا رو تشکیل میدن داری ؟ اگه نداری ---- که نداری ---- خودت عقب می افتی. مسابقه دو راه افتاده، یکی اون وسط داره قدم میزنه، به امید اینکه از بقیه که دارند میدوند جلو بیفته. به چپ فرانسه خوش آمدید !

۳ باغت آباد شه انگوری ! حسادت از نوع انقلابی و توحیدی ایرانی : دست پیش بزن پس نیفتی. هرکی کمتر از ۱۰۰ درصد باهات موافق بود(حتا اگه ۹۹۹۹۹۹۹۹ر۹۹ درصد باشه) نابودش کن. دستور از یه جا میاد که اونم قدر حُـــّر آزاده حالیش نیست ولی خب صلاحیت ملاحیت داره.صلاحیت ملاحیت اش هم از بالا مالا تعیین شده. بقیه اش هم به کسی مروبط پربوط نمیشه. هرکی هم زرت و پرت زیادی میادی کنه، نفوذی مفودیه، خائن مائنه، مامور وزارت مزارت اطلاعات مطلاعاته.
از کدوم بالا مالا ؟ خودش که بالاتر از همه است ؟ از .... خداوخلق جانم ! مسئول پسئولش خداوخلقه ! بماند که خدا کشکه و خلق هم از کارش خبر نداره، ولی به هرحال صلاحیت ملاحیت داره. هر گندی هم بزنه بی خیال به نوک پیکان تکاملش ! مهم اینه که همه رولت و پارکنه تا به وقتش که رسید، تنها و تنها یک انتخاب بیشتر باقی نمونه تا بگه .... آزادی انتخاب کنی.
دوزاری جا افتاد ؟ آزادی انقلابی و توحیدی : یک انتخاب بیشتر براش نمیذاری، میگی .... آزادی انتخاب کنی.

حسادت من از نوع امپریالیستی آمریکایی است. بماند که به گرد استاد یغمایی نمیرسم، دست کم برام ایجاد انگیزه میشه کمی خودم رو بالا بکشم چون با همین سی شاهی عقل فهمیده م که :
پــا یــیــن کــشــیــد ن بــقــیــه مــوجــب بــالا رفــتــن مــن نــمــیــشــه.
چاه کن همیشه ته جاه ست.

شهادت حاج ادوارد را به تمام دوستان و آشنایانش و نیز ماده گربه های محله تسلیت میگویم و از ایزد منان میخواهیم او را در گوشه ای دنج از بهشت جای دهد بدور از جانوران انقلابی و توحیدی که پاچه اش رو مثه سگ بگیرند.خوبی بهشت اینه که بدون یخچال، شیر توش نمی ترشه. بساط سوروسات حاج ادوارد روبراست.
حاج ادوارد عزیزم، راهت ادامه دارد. پیوند تارهایی ایجاد باید گردد.