بگذار در چشمان تو سفر کنم
اسماعیل وفا یغمائی
یک بوسه کافی است
تجربه کرده ام
در تن ات سفر نخواهم کرد
به پایان میرسد
بگذار در چشمان تو سفر کنم
در نگاه تو
که بی نهایت است
وبی پایان
حتی وقتی که در کنار من نیستی
و تو در شعری که برای چشمانت نوشتهام
سفر کن
که بی نهایت است
حتی وقتی در کنار تو نیستم
حتی وقتی که دیگر نیستم
و حتی در نیستی در چشمان تو در سفرم
Let me travel in your eyes
Ismail Wafa Yaghmai
A kiss is enough
I have experienced
I will not travel in your body
that when I start
Ends
Let me travel in your eyes
in your eyes
which is infinite
And without end
Even when you are not with me
And you in the poem I wrote for your eyes
travel
which is infinite
Even when I'm not with you
Even when I'm not anymore
And even in death, I am on a journey in your eyes
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر