ایمان سلیمانی امیری، روشنفکری که از آخوندکشی به شاهزاده کشی رسید!!!
۵ نظر:
ناشناس
گفت...
ممکن است این آقا مثل لون هالو پیام که واقعن گویا هالو هم بود، پروژه باشند. سلیمانی اگر پروژه نیست شاید بقول مسلمونها جن رفته تو وجودش و جنی شده.ههههههه. هههه. اینا مستی پوسیده مغز هستند. زنده یاد کسروی اگر بود به این افراد چه می گفت. آقای یغمایی در مقابل این افراد باید ایستاد. اینفرارد نسبتی با آزادی ایران و سرفرازی مردم ندارند بلکه مستقیم و غیر مستقیم همکار و یار رژیم حاکم هستند.. مسوولیت ایراندوستان مبارزه در جبهه های مختلف بایستی آگاهانه تر و جدی تر جلو برود.این مزدورهای شرقی چپی و مجاهد باید کوبیده شوند. مسوولیت شما و امثال جناب مصداقی بزرگترو بیشتر از همیشه است آقای یغمایی. پاسخ قاطع شماها ضروری و ملی است. موفق باشید.
بنده از مدل "تنبان" این آقا که ظاهرا بدلیل گرفتن "منشور" درست و حسابی روی "اسلام عزیز" در حال اسم در کردن و سلیبرتی شدن بودند، در همین دریچه زرد هشدار دادم که آقاجان، سوراخ دعا اشتباهی است. البته بسیاری نیز بر ما خرده گرفتند که گویا بنده مشکلم به خطر افتادن "بیظه اسلام" است، در حالی که از نوجوانی بنده ضد مذهب بوده ام. اما دوستان متوجه نشدند که اشکال کار کجاست و دعوا سرچیست(گویا از لحاف چیزی نمیدانند). وقتی که کسی سوراخ دعا را اشتباه میگیرد(چه عمد و چه سهو) یک جای کار ایراد دارد. در ضمن درحالی که بنده هرگز پادشاهی خواه نبوده و نیستم و نخواهم بود، ولی به لحاظ سیاسی هر حرکتی که آقای رضا پهلوی را تضعیف کند، بر علیه منافع ملی و آینده ایران میدانم. سر آن هم همان زمان هشدار دادم، بازهم "هیجان-آنلاین ها" وطنی فکر کردند بنده دشمن رهبران "مکش مرگ ما" (که برای من محلی از اعراب ندارند) هستم. ولی من "منشور" آنها قبل از اینکه آشکار شود را سالها قبل میدیدم. آن تیتر بالای دریچه زرد نیز که آقای سلیمانی مدتها بر سریر آن تکیه داده بودند و ظاهرا دیگر داغ نیست، از صفحه حذف شد. ولی اگر میبود، در آنجا هفده پیام کل کل بنده با یک مدافع پرو پاقرص سابق و احتمالا مرافع لاحق را میشد آنجا دید. از نظر من بیش از نود درصد موضوعات مطرح در صحنه سیاسی، بازی و سیاه بازی و جنگ زرگری و نشاند دادن نخودسیاه است. حالا هر کس عشق "منشور" است، یالله ... عزیزان دل، بنده نه متوهم هستم، نه ذهنی ام و نه غرق در فانتزی. بلکه به دلیل پراکتیک بیش از سی سال در صحنه واقعی عمل که تماما از سر خلوص نیت و با پرداخت بهای روزانه بود، متوجه سره و ناسره و تفاله و ناخاله هستم. فعلا که هرچه در صحمه سیاسی میبینم به جز کمتر از انگشتان یک دست، یک مشت کوتوله و فرصت طلب و کاسب و ابله و متوهم است. با نزدیک شدن دهه هفتم زندگی که تقزبا هشتاد درصد آن را صرف شناخت و مشاهده و تجربه پراکتیک با پرداخت نقد بها کردم، فعلا نظاره میکنم. ببینم از این بازار مکاره چه بیرون خواهد آمد.
*علارغم اختلاف بسیار عمیق نظری و سیاسی که با آقای تقی زاده دارم، "منشور" را از ایشان عاریه گرفتم!
مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام)
گفت...
💚 زن 🤍 زندگی ❤️ آزادی
۳۱ تیر ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۳ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۱
هم میهن گرامی، محمود،
زنده و پایدار باشی. از این ریز نوشته هات در چندین جا دیده ام.مشخصه که (بقول استاد یغمایی) .. اهل درد ... ی. بسیاری از اینهایی که دارند به شاهزاده رضا پهلوی می پرند، به کاری که می کنند باوری ندارند و استدلالی هم برایش ندارند. این کار ها را ... به فرموده ... می کنند. از اون هالو بگیر تا این یکی و چندتای دیگه که خودشون رو تو فضای مجازی مطرح کرده ن. اینها ... نم کرده ... های مجاهدین اند. رجوی اینها رو با امکانات مالی، حقوقی (از قبیل فراهم کردن کارت اقامت) کشیده زیر پر خودش و به اصطلاح ... خوابونده شون تو آب نمک تا روز مبادا یکی یکی شون رو بکشه بیرون تا بیان پاچه ی مخالفین رجوی رو بگیرند یا به روی کسانی که دارند از دارودسته ی پست فطرت رجوی پست فطرت جلو میزنند پنجول بکشند. این کارها بنا بر فرضیه و تز خود رجوی است : ... تنها یک امکان باید وجود داشته باشه (یعنی مجاهدین) تا به هنگام تغییر رژیم در ایران، مردم و قدرتهای بین المللی امکان انتخاب دیگری نداشته باشند و طوعاً یا کرهاً اینها رو انتخاب کنند. سال ۵۷ هم همین شد. بجز خمینی کس دیگری نبود بنابراین هرکسی هرکاری کرد، ریخت تو جیب خمینی. یعنی فضا دودویی binaire، پولاریزه و دوقطبی شده بود : شاه / خمینی. میانه ی این دو هیچ نیرویی نمانده بود. در یک فضای دودویی هم هرکس این وری نباشه، اونوری است. تمام کشته های (ابلهانه) ی چریک های فدایی، مجاهدین و منصورون و مفقودون و معبودون و بقیه ی هپروتی های اون دوران ریخت تو جیب خمینی. از دید رجوی هپروتی، کافیه صبر کنی تا این سیب (قدرت) برسه و از درخت بیفته.هیچ کاری نکن، بقیه رو لت و پار کن، بشین زیر این درخت و دهن گنده ت رو وا کن، این سیب خودش می افته تو حلقت. اون دوران گذشت ! فضا دودویی نیست که اینوری باشه و انوری. اگه با رژیم نباشی باید با دارودسته ی رجوی باشی. شعار مردم هم همینه : نه این وری، نه اونوری ! من تو سال ۵۷ مثل نخود هر آشی، مثل ذات ربوبیت کشکی، همه جا بودم. من با گوشهای مبارکم حتا یک بار نشنیدم و با چشمهای مبارکم حتا یک بار ندیدم که کسی یا جایی از صندوق رای گفته باشه یا نوشته باشه. همه یا تو هپروت جامخه ی بی طبخه ی توخیدی بودند، یا در هپروت کشکی جامعه ی صلواتی و عدالت علی یا مثل روش نه فکر های دوزاری چپ تو خط ... دیکتاتوری پرولتاریا ... و مسکو و سوسیالیسم واقعا موجود که دیدیم چه لجنی بود. صندوق رای و انتخابات که بورژوایی و نجس بود. این که یک مشت ابله شیاد دارند تو مخ بقیه می کنند که ... انقلاب دزدیده شد ... سفاهتی بیش نیست. نکبت بهمن نه ۹۹% که ۱۰۰% موفق شد و به هدفش هم رسید. مردم به آن چیزی رسیدند که میخواستند. بعد که نتیجه اش رو دیدند، زدند زیرش که ... ما سرمان کلاه رفت... نه داداش، کسی سر ما کلاه نگذاشت، ما دسته جمعی تو کلاهی به وسعت ایران با سر شیرجه رفتیم. دیکتاتوری (پرولتاریا) میخواستی ؟ خب بهش رسیدی. چرا گریه میکنی ؟ حکومت عدل علی میخواستی ؟ بفرما این هم سید علی ! زمان علی هم همین بوده. در مقایسه با قتل عام هایی که علی از خوارج کرد، کشتارهایی که علی از مردم ایران کرد، این سیدعلی گدا لیبرال به حساب میاد.
مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام)
گفت...
۳۱ تیر ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۳ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۲
تو سال ۵۷ کسی از دموکراسی، آزادی احزاب، صندوق رای حرفی زد ؟ کو ؟ کجا ؟ خمینی برای نخستین اعدامها دستش می لرزید. این گروههای سیاسی چپ، توده ای ها و مجاهدین بودند که خواستار اعدام بودند. بازرگان دادگاههای انقلاب را تعطیل کرد، زنده یاد موسا خیابانی همه رو بسیج کرد آنقدر بست نشینی و تظاهرات کردند تا دوباره دادگاه های انقلاب دو باره برپا شد.روزنامه ی پیام خلق (که سال ۵۷ و ابتدای ۵۸ پیش از نشریه ی مجاهد چاپ می شد) با پوند ۲۴ تیتر می زد :
درود بر دادگاه که حکم اعدام آن همیشه پاینده باد / اسلحه خلق ما به سینه ی خائنان همیشه غرّنده باد
همین دادگاهها (به سرکردگی خلخالی، گیلانی و لاجوردی و کچویی) بود که همه مون رو بعد تکه تکه کرد. .. خودم .. کردم که لعنت بر .. خمینی .. باد ؟ نه ! خودم کردم که لعنت بر خودم باد ! این را (فروتنانه) از من داشته باشید : .... مـــــا شـــــیـــــن کـــــشـــــتـــــا ر کـــــلـــــیـــــد " خـــــامـــــو ش " نـــــدارد ..... روشن اش که کردی، کارت تمومه. رجوی هزار بار گفته که ... اگه رای و رای کشی باشه من نیستم... رررررررررررررراست میگه. از راست هم راست تر میگه. ماوراء راست میگه. دارودسته ی رجوی میخوان تو یه زد و بند با قدرتهای جهانی و معامله سر نفت و چندتا واگذاری بپرند رو اسب قدرت و رفتیم برای دست کم شصت سال دیکتاتوری فاشیستی.
مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام)
گفت...
۳۱ تیر ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۳ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۳ باغت آباد شه انگوری ! مهرتابان فرموده که طرفدار دموکراسی ****** واقعی ***** است. یعنی ما انقدر خریم که مریم رجوی هم بیاد سر مارو شیره بماله. اگه نیچه اومده بود سر ما کلاه بداره باز یه چیزی. حالا مریم رجوی اومده کلاه مارو هم ورداره. من داره به ام برمیخوره. هروقت ما به یک دموکراسی نیم بند آب زیپویی لیبرالی از نوع امپریالیستی اروپایی رسیدیم، خبرت می کنیم تو بیا زور بزن شش طبقه روش بساز بشه دموکراسی *** واقعی ***. دموکراسی یعنی آمریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه، ایتالیا و از این دست. دموکراسی واقعی یعنی کوبا و ویتنام. بیلاخ ! خر خودتی و جد و آبائت !
رجوی، ارواح مشک صافت، خوابشو ببینی ! ما جای دادنمون درد میکنه. این مردم دیگه ملت امام حسین نیستند که تو با چارتا مزخرف توحیدی کمونیستی از نوع جمهوری دموکراسیک اسلامی با الگوی ویتنامی ما رو خر کنی. اگه ویتنام و کوبا خوبه، اگه الگوی ایده آل ته، چرا نه خودت نه کسی از این دارودسته ت یک تک پا پانمیشین برین کوبا و ویتنام تا نرسیده بکنندتون تو گونی بفرشندتون به رژیم خرج عرق و جوجه شون کنند ؟ تو ده سال گذشته دو تا تغییر عمده انجام شده یکی داخلی یکی جهانی. تو ایران نسل عوض شده و آخرین نسل متوهم پنجاه و هفتی رفته پی کارش با آخرین هپروت به اصطلاح رفرمیستی اصلاح طلب ها. تو زمینه ی جهانی هم فضای مجازی و شبکه های اجتماعی همان نقشی را دارند بازی می کنند که تلگراف در زمان مشروطه. در آن دوران، انگلستان برای تماس سریع بین کمپانی هند شرقی، راه بهتری از ایران برای خط کشی تلگراف نداشت. خط تلگراف را به سادگی با یک سیم چین یا دو ضرب تبر میشه از کار انداخت. بنابراین بایستی شبکه ی وسیعی از خطوط تلگراف ایجاد میشد تا ... درست مثل انترنت امروز (سیستم آرپانت ARPANET) ... بتوان یک پیام را از مسیرهای مختلف از یک مرکز منطقه ای به مرکز منطقه ای بعدی فرستاد تا متن تلگراف از هند به لندن برسد. انگلیس ها ایران را سیم پیچی کردند (دست شان درد نکنه). و این شد پایه ای برای ارتباط بین مردم ایران، ارتباط بین جنبش های منطقه ای و ایجاد روحیه ی ملی، ایجاد مرکز غیبی تبریز (به اهتمام بزرگ مردی چون علی موسیو). کار از دست رژیم در رفته، نه روی نسل تازه میتونه اعمال قدرت کنه، نه میتونه جلوی شبکه های اجتماعی رو بگیره. همین بدبختی رژیم (و بواقع خوشبختی مردم) گریبان فسیل هایی چون چپ های قزمیت و مجاهدین رو گرفته. امروز مردم یکپارچه حرف شون اینه ... دموکراسی، صندوق رای ... شاهزاده رضا پهلوی این رو میگه، مجاهدین با این مخالفند و مردم به روی مجاهدین، اون رهبر درمونده و اون نشمه ی لچک به سرش تف هم نمی کنند. چی میمونه برای این وامونده ها ؟ زیرپاکشی برای شاهزاده رضا پهلوی. اخیرا پستی روی یوتیوب بود مبنی بر اینکه شاهزاده رضا پهلوی یا آقای رضا پهلوی خودش مستقل از پدرش و موضع خانوادگی اش، فردی است بسیار سیاسی، میهن دوست و فکور و از این دید پرسوناژی قابل برای آینده ی ایران. من به این فکر نکرده بودم. دید من این بود که شاهزاده رضا پهلوی یک سرمایه و فرصت قابل است که ما نباید از دستش بدهیم. درست ترش اینه : مستقل از سابقه ی خانوادگی و اعتبارش، خودش هم شخصیت با ارزش، قابل و تحلیل گری سیاسی است، ولو با تمام اشتباهاتش. مجاهدین بجز توطئه و چندتا پنجول کشیدن کاری از دستشون برنمیاد. ایمان امیری و هالو هم خودشان را از دور خارج کردند، دو به هیچ به نفع ایران. من مرده، شما زنده. خواهید دید که دارودسته ی پست فطرت رجوی، دیر یا زود سرشون خواهد رفت تو آخور پوتین.
۵ نظر:
ممکن است این آقا مثل لون هالو پیام که واقعن گویا هالو هم بود، پروژه باشند. سلیمانی اگر پروژه نیست شاید بقول مسلمونها جن رفته تو وجودش و جنی شده.ههههههه. هههه. اینا مستی پوسیده مغز هستند. زنده یاد کسروی اگر بود به این افراد چه می گفت.
آقای یغمایی در مقابل این افراد باید ایستاد. اینفرارد نسبتی با آزادی ایران و سرفرازی مردم ندارند بلکه مستقیم و غیر مستقیم همکار و یار رژیم حاکم هستند.. مسوولیت ایراندوستان مبارزه در جبهه های مختلف بایستی آگاهانه تر و جدی تر جلو برود.این مزدورهای شرقی چپی و مجاهد باید کوبیده شوند. مسوولیت شما و امثال جناب مصداقی بزرگترو بیشتر از همیشه است آقای یغمایی. پاسخ قاطع شماها ضروری و ملی است. موفق باشید.
بنده از مدل "تنبان" این آقا که ظاهرا بدلیل گرفتن "منشور" درست و حسابی روی "اسلام عزیز" در حال اسم در کردن و سلیبرتی شدن بودند، در همین دریچه زرد هشدار دادم که آقاجان، سوراخ دعا اشتباهی است. البته بسیاری نیز بر ما خرده گرفتند که گویا بنده مشکلم به خطر افتادن "بیظه اسلام" است، در حالی که از نوجوانی بنده ضد مذهب بوده ام. اما دوستان متوجه نشدند که اشکال کار کجاست و دعوا سرچیست(گویا از لحاف چیزی نمیدانند). وقتی که کسی سوراخ دعا را اشتباه میگیرد(چه عمد و چه سهو) یک جای کار ایراد دارد. در ضمن درحالی که بنده هرگز پادشاهی خواه نبوده و نیستم و نخواهم بود، ولی به لحاظ سیاسی هر حرکتی که آقای رضا پهلوی را تضعیف کند، بر علیه منافع ملی و آینده ایران میدانم. سر آن هم همان زمان هشدار دادم، بازهم "هیجان-آنلاین ها" وطنی فکر کردند بنده دشمن رهبران "مکش مرگ ما" (که برای من محلی از اعراب ندارند) هستم. ولی من "منشور" آنها قبل از اینکه آشکار شود را سالها قبل میدیدم.
آن تیتر بالای دریچه زرد نیز که آقای سلیمانی مدتها بر سریر آن تکیه داده بودند و ظاهرا دیگر داغ نیست، از صفحه حذف شد. ولی اگر میبود، در آنجا هفده پیام کل کل بنده با یک مدافع پرو پاقرص سابق و احتمالا مرافع لاحق را میشد آنجا دید. از نظر من بیش از نود درصد موضوعات مطرح در صحنه سیاسی، بازی و سیاه بازی و جنگ زرگری و نشاند دادن نخودسیاه است. حالا هر کس عشق "منشور" است، یالله ...
عزیزان دل، بنده نه متوهم هستم، نه ذهنی ام و نه غرق در فانتزی. بلکه به دلیل پراکتیک بیش از سی سال در صحنه واقعی عمل که تماما از سر خلوص نیت و با پرداخت بهای روزانه بود، متوجه سره و ناسره و تفاله و ناخاله هستم. فعلا که هرچه در صحمه سیاسی میبینم به جز کمتر از انگشتان یک دست، یک مشت کوتوله و فرصت طلب و کاسب و ابله و متوهم است. با نزدیک شدن دهه هفتم زندگی که تقزبا هشتاد درصد آن را صرف شناخت و مشاهده و تجربه پراکتیک با پرداخت نقد بها کردم، فعلا نظاره میکنم. ببینم از این بازار مکاره چه بیرون خواهد آمد.
*علارغم اختلاف بسیار عمیق نظری و سیاسی که با آقای تقی زاده دارم، "منشور" را از ایشان عاریه گرفتم!
💚 زن
🤍 زندگی
❤️ آزادی
۳۱ تیر ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۳ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۱
هم میهن گرامی، محمود،
زنده و پایدار باشی. از این ریز نوشته هات در چندین جا دیده ام.مشخصه که (بقول استاد یغمایی) .. اهل درد ... ی. بسیاری از اینهایی که دارند به شاهزاده رضا پهلوی می پرند، به کاری که می کنند باوری ندارند و استدلالی هم برایش ندارند. این کار ها را ... به فرموده ... می کنند. از اون هالو بگیر تا این یکی و چندتای دیگه که خودشون رو تو فضای مجازی مطرح کرده ن. اینها ... نم کرده ... های مجاهدین اند. رجوی اینها رو با امکانات مالی، حقوقی (از قبیل فراهم کردن کارت اقامت) کشیده زیر پر خودش و به اصطلاح ... خوابونده شون تو آب نمک تا روز مبادا یکی یکی شون رو بکشه بیرون تا بیان پاچه ی مخالفین رجوی رو بگیرند یا به روی کسانی که دارند از دارودسته ی پست فطرت رجوی پست فطرت جلو میزنند پنجول بکشند.
این کارها بنا بر فرضیه و تز خود رجوی است : ... تنها یک امکان باید وجود داشته باشه (یعنی مجاهدین) تا به هنگام تغییر رژیم در ایران، مردم و قدرتهای بین المللی امکان انتخاب دیگری نداشته باشند و طوعاً یا کرهاً اینها رو انتخاب کنند. سال ۵۷ هم همین شد. بجز خمینی کس دیگری نبود بنابراین هرکسی هرکاری کرد، ریخت تو جیب خمینی. یعنی فضا دودویی binaire، پولاریزه و دوقطبی شده بود : شاه / خمینی. میانه ی این دو هیچ نیرویی نمانده بود. در یک فضای دودویی هم هرکس این وری نباشه، اونوری است. تمام کشته های (ابلهانه) ی چریک های فدایی، مجاهدین و منصورون و مفقودون و معبودون و بقیه ی هپروتی های اون دوران ریخت تو جیب خمینی.
از دید رجوی هپروتی، کافیه صبر کنی تا این سیب (قدرت) برسه و از درخت بیفته.هیچ کاری نکن، بقیه رو لت و پار کن، بشین زیر این درخت و دهن گنده ت رو وا کن، این سیب خودش می افته تو حلقت.
اون دوران گذشت ! فضا دودویی نیست که اینوری باشه و انوری. اگه با رژیم نباشی باید با دارودسته ی رجوی باشی.
شعار مردم هم همینه : نه این وری، نه اونوری !
من تو سال ۵۷ مثل نخود هر آشی، مثل ذات ربوبیت کشکی، همه جا بودم. من با گوشهای مبارکم حتا یک بار نشنیدم و با چشمهای مبارکم حتا یک بار ندیدم که کسی یا جایی از صندوق رای گفته باشه یا نوشته باشه. همه یا تو هپروت جامخه ی بی طبخه ی توخیدی بودند، یا در هپروت کشکی جامعه ی صلواتی و عدالت علی یا مثل روش نه فکر های دوزاری چپ تو خط ... دیکتاتوری پرولتاریا ... و مسکو و سوسیالیسم واقعا موجود که دیدیم چه لجنی بود. صندوق رای و انتخابات که بورژوایی و نجس بود.
این که یک مشت ابله شیاد دارند تو مخ بقیه می کنند که ... انقلاب دزدیده شد ... سفاهتی بیش نیست. نکبت بهمن نه ۹۹% که ۱۰۰% موفق شد و به هدفش هم رسید. مردم به آن چیزی رسیدند که میخواستند. بعد که نتیجه اش رو دیدند، زدند زیرش که ... ما سرمان کلاه رفت...
نه داداش، کسی سر ما کلاه نگذاشت، ما دسته جمعی تو کلاهی به وسعت ایران با سر شیرجه رفتیم.
دیکتاتوری (پرولتاریا) میخواستی ؟ خب بهش رسیدی. چرا گریه میکنی ؟
حکومت عدل علی میخواستی ؟ بفرما این هم سید علی ! زمان علی هم همین بوده. در مقایسه با قتل عام هایی که علی از خوارج کرد، کشتارهایی که علی از مردم ایران کرد، این سیدعلی گدا لیبرال به حساب میاد.
۳۱ تیر ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۳ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۲
تو سال ۵۷ کسی از دموکراسی، آزادی احزاب، صندوق رای حرفی زد ؟ کو ؟ کجا ؟
خمینی برای نخستین اعدامها دستش می لرزید. این گروههای سیاسی چپ، توده ای ها و مجاهدین بودند که خواستار اعدام بودند. بازرگان دادگاههای انقلاب را تعطیل کرد، زنده یاد موسا خیابانی همه رو بسیج کرد آنقدر بست نشینی و تظاهرات کردند تا دوباره دادگاه های انقلاب دو باره برپا شد.روزنامه ی پیام خلق (که سال ۵۷ و ابتدای ۵۸ پیش از نشریه ی مجاهد چاپ می شد) با پوند ۲۴ تیتر می زد :
درود بر دادگاه که حکم اعدام آن همیشه پاینده باد / اسلحه خلق ما به سینه ی خائنان همیشه غرّنده باد
همین دادگاهها (به سرکردگی خلخالی، گیلانی و لاجوردی و کچویی) بود که همه مون رو بعد تکه تکه کرد.
.. خودم .. کردم که لعنت بر .. خمینی .. باد ؟ نه ! خودم کردم که لعنت بر خودم باد !
این را (فروتنانه) از من داشته باشید :
.... مـــــا شـــــیـــــن کـــــشـــــتـــــا ر کـــــلـــــیـــــد " خـــــامـــــو ش " نـــــدارد .....
روشن اش که کردی، کارت تمومه.
رجوی هزار بار گفته که ... اگه رای و رای کشی باشه من نیستم... رررررررررررررراست میگه. از راست هم راست تر میگه. ماوراء راست میگه. دارودسته ی رجوی میخوان تو یه زد و بند با قدرتهای جهانی و معامله سر نفت و چندتا واگذاری بپرند رو اسب قدرت و رفتیم برای دست کم شصت سال دیکتاتوری فاشیستی.
۳۱ تیر ۲۵۸۲ شاهنشاهی ایرانی ۲۲ ژوئیه ۲۰۲۳ مسعود عالمزاده (شیعه ی سابق و کافر به اسلام) پاريس / ۳
باغت آباد شه انگوری ! مهرتابان فرموده که طرفدار دموکراسی ****** واقعی ***** است. یعنی ما انقدر خریم که مریم رجوی هم بیاد سر مارو شیره بماله. اگه نیچه اومده بود سر ما کلاه بداره باز یه چیزی. حالا مریم رجوی اومده کلاه مارو هم ورداره.
من داره به ام برمیخوره.
هروقت ما به یک دموکراسی نیم بند آب زیپویی لیبرالی از نوع امپریالیستی اروپایی رسیدیم، خبرت می کنیم تو بیا زور بزن شش طبقه روش بساز بشه دموکراسی *** واقعی ***. دموکراسی یعنی آمریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه، ایتالیا و از این دست. دموکراسی واقعی یعنی کوبا و ویتنام.
بیلاخ ! خر خودتی و جد و آبائت !
رجوی، ارواح مشک صافت، خوابشو ببینی ! ما جای دادنمون درد میکنه. این مردم دیگه ملت امام حسین نیستند که تو با چارتا مزخرف توحیدی کمونیستی از نوع جمهوری دموکراسیک اسلامی با الگوی ویتنامی ما رو خر کنی. اگه ویتنام و کوبا خوبه، اگه الگوی ایده آل ته، چرا نه خودت نه کسی از این دارودسته ت یک تک پا پانمیشین برین کوبا و ویتنام تا نرسیده بکنندتون تو گونی بفرشندتون به رژیم خرج عرق و جوجه شون کنند ؟
تو ده سال گذشته دو تا تغییر عمده انجام شده یکی داخلی یکی جهانی. تو ایران نسل عوض شده و آخرین نسل متوهم پنجاه و هفتی رفته پی کارش با آخرین هپروت به اصطلاح رفرمیستی اصلاح طلب ها. تو زمینه ی جهانی هم فضای مجازی و شبکه های اجتماعی همان نقشی را دارند بازی می کنند که تلگراف در زمان مشروطه. در آن دوران، انگلستان برای تماس سریع بین کمپانی هند شرقی، راه بهتری از ایران برای خط کشی تلگراف نداشت. خط تلگراف را به سادگی با یک سیم چین یا دو ضرب تبر میشه از کار انداخت. بنابراین بایستی شبکه ی وسیعی از خطوط تلگراف ایجاد میشد تا ... درست مثل انترنت امروز (سیستم آرپانت ARPANET) ... بتوان یک پیام را از مسیرهای مختلف از یک مرکز منطقه ای به مرکز منطقه ای بعدی فرستاد تا متن تلگراف از هند به لندن برسد. انگلیس ها ایران را سیم پیچی کردند (دست شان درد نکنه). و این شد پایه ای برای ارتباط بین مردم ایران، ارتباط بین جنبش های منطقه ای و ایجاد روحیه ی ملی، ایجاد مرکز غیبی تبریز (به اهتمام بزرگ مردی چون علی موسیو).
کار از دست رژیم در رفته، نه روی نسل تازه میتونه اعمال قدرت کنه، نه میتونه جلوی شبکه های اجتماعی رو بگیره. همین بدبختی رژیم (و بواقع خوشبختی مردم) گریبان فسیل هایی چون چپ های قزمیت و مجاهدین رو گرفته.
امروز مردم یکپارچه حرف شون اینه ... دموکراسی، صندوق رای ...
شاهزاده رضا پهلوی این رو میگه، مجاهدین با این مخالفند و مردم به روی مجاهدین، اون رهبر درمونده و اون نشمه ی لچک به سرش تف هم نمی کنند. چی میمونه برای این وامونده ها ؟ زیرپاکشی برای شاهزاده رضا پهلوی. اخیرا پستی روی یوتیوب بود مبنی بر اینکه شاهزاده رضا پهلوی یا آقای رضا پهلوی خودش مستقل از پدرش و موضع خانوادگی اش، فردی است بسیار سیاسی، میهن دوست و فکور و از این دید پرسوناژی قابل برای آینده ی ایران. من به این فکر نکرده بودم. دید من این بود که شاهزاده رضا پهلوی یک سرمایه و فرصت قابل است که ما نباید از دستش بدهیم. درست ترش اینه : مستقل از سابقه ی خانوادگی و اعتبارش، خودش هم شخصیت با ارزش، قابل و تحلیل گری سیاسی است، ولو با تمام اشتباهاتش.
مجاهدین بجز توطئه و چندتا پنجول کشیدن کاری از دستشون برنمیاد. ایمان امیری و هالو هم خودشان را از دور خارج کردند، دو به هیچ به نفع ایران.
من مرده، شما زنده. خواهید دید که دارودسته ی پست فطرت رجوی، دیر یا زود سرشون خواهد رفت تو آخور پوتین.
ارسال یک نظر