دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ دی ۲۱, پنجشنبه

شهر من باز به گل بشکفی و روح بهار. غزل اسماعیل وفا یغمائی

بهار مردم و میهن خواهد رسید
شهرمن! باز به گل بشکفی و روح بهار 
چنگ خواهد زد سرمست پس ازاین شب تار
گل من! باز از این خاک برآیی هر چند 
خاک من باشد در باد وزان همچو غبار

۳ نظر:

ناشناس گفت...

اسماعیل جان
اسم این غزل را می توانی غزل پنجی و دهی هم بگذارید. دلیل ان را احتمالا خودتان حدس میزنید. اگر نه دفعه بعد میگم.

نظرات انتقالی از صفحه شعرها گفت...

ناشناس گفت...

اون که گفته بود اسم این غزل را غزل پنجی و دهی می توانی بگذاری، تعلقش به فرقه متکبّرین واضح است. اگر منظورش این بوده است که شاعر آدم بیکاری و ول معطلی است و این غزل هم مناسب زندگی و اوقات همیشه در فراغت اوست - مثل ساعت پنجی و دهی که وقت توقف کار و «ساعت تنفس» در پایگاههای مجاهدین است- البته زر زیادی زده و به گمانم همان ض است قبلا گفته بود تمام نوارهای شعر یغمایی را بیرون ریخته، کسی که شخصیت و هویتیش چیزی جز یک «ضرطه» بشدت بویناک مثل یک سگ یا گربه مرده نیست. نیست. چون شاعر در پایان شعرش بیتی هم از حافظ آورده است من این یادداشت را با بیتی از حافظ تمام می کنم:
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
شعر دوست

نظرات انتقالی از صفحه شعرها گفت...

ناشناس گفت...

ناز شستت نازنین شاعر. دستت را باید بوسید!

آه از این روزگار