بدون شک یکی از وقایع مهمی که حکومت رضاشاه را از دیگر حکومت ها در ایران متمایز کرد، قانون کشف حجاب اجباری بود که وی چند سالی پس از رسیدن به حکومت، به اجرا درآورد. سعی کرده ایم در چند قسمت به بررسی عوامل بروز این سیاست و تفکر در بین
مردان حکومت،
نوگرایان و اثرات آن در جامعه بپردازیم.در ابتدا به صورت مختصر به تفکرات مخالفت با حجاب بعد از مشروطه می پردازیم.در ایران تقریباً از میانه دوره قاجار، جنبش های زنان شکل گرفت و تلاش آنان
برای
رسیدن به حقوق خود افزایش یافت. تلاش برای تأسیس مدارس دخترانه،
تأسیس روزنامه و مجلات زنان و وارد کردن زنان به عرصه اجتماع ازجمله فعالیت
های آنان به شمار می رفت. دراین میان عده ای نیز معتقد بودند داشتن حجاب و
چادر و چاقچور زنان است که مانع ورود آنان به اجتماع شده است و از این رو
اولین راه آزادی زنان را کشف حجاب می دانستند.
از نخستین زنانی که در اوایل حکومت
ناصرالدین شاه حجاب از برگرفت و به این دلیل هم نام او برسر زبان ها افتاد،
قرة العین بود. وی از هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود و اطلاعات زیادی هم
در باب قرآن و حدیث داشت، ولی همان بی حجابی او بود که موجب تعجب ایرانیان
و سفرنامه نویسان اروپایی شده بود. آنچنان که زنان دیگری هم بودند که در
آن زمان متدین و باهوش و باسواد بودند مانند رابعه گیلانی(۱) ولی بسیار
کمتر از قرة العین از آنان در تاریخ نام برده شد. قرة العین که از سران
فرقه باب بود، عقیده خود را نه تنها درباره چندزنی، بلکه علیه استفاده حجاب
بیان می کرد و خود گاهی در موقعی که بحث یا سخنرانی می نمود، بدون حجاب در
جلوی مردم ظاهر می شد.
پس از مرگ قرة العین، هیچ جنبش یا گروهی
وجود نداشت که در بین مردم سعی در ترویج بی حجابی داشته باشد. در آن زمان
چندین مؤسسه توسط زنان تأسیس شد و به فعالیت پرداخت؛ مانند جمعیت نسوان
وطنخواه که توسط محترم اسکندری پایه گذاری شد و یا شرکت خواتین اصفهان که
مؤسس آن صدیقه دولت آبادی بود؛ ولی فعالیت های آنان بیشتر حول مسائلی چون
تأسیس مدارس دخترانه و مسائل سیاسی ایران بود. در این جمعیت ها، هیچگاه
علناً صحبتی در مورد حجاب و رفع حجاب مطرح نمی شد. در زمان ناصرالدین شاه
هم آنچه به عنوان کشف حجاب مطرح می شد، تغییر لباس زنان درباری بود که تحت
تأثیر سفرهای شاه قاجار به غرب و نفوذ فرنگی ها در دربار بود.
با سقوط حکومت قاجار و روی کار آمدن
رضاشاه، نفوذ استعمارگران غربی در ایران افزایش یافت که این امر باعث نفوذ
فرهنگ و اندیشه غربی به ایران می شد. ولی نوگرایان ایرانی تنها تحت تفکر
غربی ها نبودند که اصرار بر کشف حجاب در ایران داشتند. علاوه بر تأثیرپذیری
از سیاست آتاتورک در ترکیه، بحث های مطرح شده در مصر نیز در تفکر ایرانیان
تأثیر می گذاشت.(۲) اولین بحث های جدی توسط قاسم امین در مصر مطرح شده
بود. باید توجه داشت که قاسم امین تحصیل کرده پاریس بود. وی معتقد بود: تا
زمانی که زنان در خانه ها گوشه نشین باشند، هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود و شرط
تمام اصلاحات را کشف حجاب می دانست. به علاوه در قرآن هم دلیلی بر اینکه
زنان باید روی خود را بپوشانند وجود ندارد و حجاب قرآنی را مختص زنان
پیامبر می دانست.(۳) هردو کتاب قاسم امین تحت عناوین “زن و آزادی” و “زن
امروز” توسط وزارت فرهنگ رضاشاه با ترجمه احمد مهذب ترجمه و منتشر شد. مهذب
در مقدمه کتاب “زن و آزادی” بر این باوراست که حجاب بین مسلمین از دوران
بنی عباس رواج گرفت و در هرجا به شکلی مرسوم شد. حجاب چینی با هندی و هردو
با حجاب ایرانی و حجاب ایرانی با حجاب ترکی و عرب تفاوت داشت. پس از آن
بلافاصله به نتیجه گیری می رسد که “این حجاب نصف جامعه مسلمین را از کار
انداخت.”(۴)
ورود این اندیشه ها به ایران، بخصوص
اندیشه های اروپایی در کنار پیشرفت قابل توجه آن کشورها باعث شده بود تا
نوگرایان و روشنفکران ایرانی سعی در گسترش این تفکر داشته باشند که کشف
حجاب عاملی مهم و موثر در پیشرفت زنان ایرانی است که در آینده بیشتر با آرا
و اندیشه های مربوط به این زمینه آشنا خواهیم شد.
منابع
- ذهنی، محمد(۱۳۱۳ق)، خیرات الحسان، ترجمه محسن خان اعتملدالسلطنه، ص ۱۴۰
- جعفریان، رسول (۱۳۸۰)، مسئله حجاب و اندیشه های قاسم امین مصری در ایران، اطلاع رسانی و کتابداری، شماره ۷۰، ص ۶۵ تا ۷۰
- همان
- مقدمه کتاب زن و آزادی، ترجمه احمد مهذب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر