پروین اعتصامی ستایشگر کار ترتقی خواهانه رضا شاه
رضا شاه پهلوی در 17 دی ماه 1314 کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:«بی نهایت مسرورم که می بینم خانم ها در نتیجه دانایی و معرفت به
وضعیت خود آشنا و به حقوق و مزایای خود پی بردهاند،
همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع نمی توانستند استعــــداد و لیاقت ذاتی خود را بروز دهند بلکه باید بگویم که نمی توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.
مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی آمدند، خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می افتاد و در آن موقع سرشماری می کردند و می خواستند تامین آذوقه نمایند.
من میل به تظاهر ندارم و نمی خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.
من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.
ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.
شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.»
سعادت آتیه در دست شماست
بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می شود.
زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود
وضعیت خود آشنا و به حقوق و مزایای خود پی بردهاند،
همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع نمی توانستند استعــــداد و لیاقت ذاتی خود را بروز دهند بلکه باید بگویم که نمی توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.
مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی آمدند، خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می افتاد و در آن موقع سرشماری می کردند و می خواستند تامین آذوقه نمایند.
من میل به تظاهر ندارم و نمی خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.
من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.
ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.
شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.»
سعادت آتیه در دست شماست
بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می شود.
زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود
پیــــشهاش جز تیرهروزی و پریشــــــانی نبود
زندگی و مــــرگش اندر کنج عزلت میگذشت
زندگی و مــــرگش اندر کنج عزلت میگذشت
زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود
کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد
کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد
کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود
در عدالتخانـــــهی انصاف، زن شاهـــد نداشت
در عدالتخانـــــهی انصاف، زن شاهـــد نداشت
در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود
دادخواهیهـــــای زن میمانــد عمری بیجواب
دادخواهیهـــــای زن میمانــد عمری بیجواب
آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود
بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک
بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک
در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود
از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی
از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی
ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود
نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان میداشتند
نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان میداشتند
این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود
زن کجــا بافنــده میشــد بینخ و دوک هنـــر
زن کجــا بافنــده میشــد بینخ و دوک هنـــر
خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود
میـــوههای دکّـــهی دانش فراوان بــــود ، لیک
میـــوههای دکّـــهی دانش فراوان بــــود ، لیک
بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود
در قفـــــــس میآرمید و در قفس میداد جان
در قفـــــــس میآرمید و در قفس میداد جان
در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود
بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست
بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست
زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود
آب و رنـــگ از علم میبایست شــــرط برتری
آب و رنـــگ از علم میبایست شــــرط برتری
بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود
جلوهیصدپرنیان ، چونیک قبایساده نـیست
جلوهیصدپرنیان ، چونیک قبایساده نـیست
عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود
ارزش پوشنده، کفش و جامــــــه را ارزنده کرد
ارزش پوشنده، کفش و جامــــــه را ارزنده کرد
قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود
ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند
ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند
گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود
از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن
از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن
زیـــــــور و زر، پــــردهپـــــوشِ عیب نادانی نبود
عیبها را جامهی پرهیز پوشاندهست و بــس
عیبها را جامهی پرهیز پوشاندهست و بــس
جامـــــــهی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود
زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک
زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک
پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود
زن چو گنجور استو عفت،گنج و حرصو آز،دزد
زن چو گنجور استو عفت،گنج و حرصو آز،دزد
وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود
اهـــرمن بر سفرهی تقو ی نمیشد میهمــــان
اهـــرمن بر سفرهی تقو ی نمیشد میهمــــان
زان که میدانست کان جا، جای مهمانی نبود
پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج
پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج
تـــــوشهای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود
چشم و دل ر ا پـــرده میبایست، امـا از عفاف
چشم و دل ر ا پـــرده میبایست، امـا از عفاف
چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود
خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار
خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار
ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود
شهنمیشد گردر این گمگشتـــه کشتیناخدای
شهنمیشد گردر این گمگشتـــه کشتیناخدای
ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود
بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید
بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید
مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود « پروین اعتصامی
۲ نظر:
یعنی این خوهران مجاهدرا اگر جمع بزنی همشون درحد یک تار موی پروین اعتصامی نیستند ؟
طبعا درمقام مقایسه حتما که نیستند . یک قرن پیش کشف حجاب تو ایران و الان روسری برسر در اروپا !
چه شده است مارا ؟
امارها نشان میدهد که از هر ۱۰۰۰ نفر که درفضای مجازی سرکشی دارند ۹۸۰ تا ۹۹۲ نفر پیامهای مسیح علینژاد را مورد تایید قرارمیدهند واین بدین معنی است که مسیح علینژاد توانسته دربین نسل جوان ایران به جایگاه قابل توجهی دست یابد واین به معنی ان است که بیش از ۹۰% کاربران گوشی های هوشمند برای ایشان جایگاه ویژه قائلند .
اما او هیچگونه ژست رهبری ندارد و درروابط بسیارساده فعالیت میکند . ضمنا کلیپ هایی که هواداران او در کوچه و بازار و مترو و درازدهام مردم با برداشتن روسری از سر و درگیری با نهادهای "خودسر" - انتطامی تهیه میکنند حاکی از شجاعت و جسارت انهاست چه با ضرب و شتم و بازداشت و زندان نیز مواجه میشوند . برداشتن روسری از سر در میان جمعیت در ایده الوژی اخوند چنان اتشی برپا نموده که علمای اعلام و مراجع تقلید نسبت به عواقب ان مرتبا هشدار میدهند . مراجع معتقدند با این روش تقدس اسلام و روحانیت درمعرض بی اعتباری قرارمیگیرد اخیرا علی مطهری نماینده مجلس ارتجاعی ابراز ناراحتی خودرا از بدحجابی اعلام نموده و ظاهرا بدجوری جوانان به خال زده اند ! و واقعا خسته نباشند و مبارزه شان پایدارباد .
اما سکوت و بی رنگ کردن مبارزه دختران توسط" آلترناتیو دموکراتیک " در همسویی با اخوندها قابل تامل است .
بخاطر پایه های ایده الوژیک مشترک فی مابین اخوند و مجاهد هردو جریان حسابی از این موضوع عصبانی اند ...
اخوندها بخاطر رفتن ! و مجاهدین بخاطر نیامدن !
منطور از مجاهدین طیف فعلی است که توسط یکی دوتا خودشیفته توجیب ریز مذهبی و مشتی " بریده جاپلوس " هویت میایند .
سلحشور حقگو
ارسال یک نظر