کار را میتوان یکسره کرد
آزادیخواهان
جهان؛ هممیهنان:
نظام
ارتجاعیِ ضدّ ايران وايرانى در قانون اساسى خود صریحاً تكليف خود را با هم ميهنان
ما و جهانیان روشن كرده كه حكومت اسلامى ”تبلور آرمان سياسى
ملتى همكيش وهمفكر است“
و به
اين ترتيب نابودى و پايمال كردن حقوق آنانى را كه ”همكيش و همفكر“
نيستند،
”راه تشكيل امت واحد
جهانى را هموار میكند“ و بدین وسیله ”استمرار مبارزه در
نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامى جهان“
تضمين
میشود. ولیِّ مطلقه و
گماشتگانِ جنايتكار وشقاوت پيشهاش زير سايه شوم
سياست مماشاتِ برخی از قدرتمندان جهان، با دستِ باز طى ايام سلطۀ خونين خود بر
ميهن ما، مقام نخستِ اعدام به نسبت جمعيت را در جهان به خود اختصاص داده اند؛ اين
خونريزانِ غارتگرِ دينپيشه ركورددار
تاريخى تجاوز به حقوق ملت ايران هستند.
به همت
آزادگان جهان ومبارزان ايرانى، باند تبهكار حاكم بر ايران ٦٥ بار طى قطعنامههاى گوناگونِ سازمان ملل متحد
به دليل پايمال كردن همه حقوق ملت ايران محكوم شده است. در سراسر جهان غالب مردم برای وصول به حقوق انسانی مردم
از حاکمین، خواهان رعایت و اجرای قانون اساسی خود هستند؛ اما در ایران، ما با نظامی سر و کار نداریم که مانند برخی از
حکومتها بهخاطر عدم رعایت قانون اساسی
کشور به چالش گرفته میشوند؛ مشکل ما با
این نظام در این شوخی تلخ تاریخ نهفته است که کاربرد قانونِ اساسی اینان ضد بشری
است؛ و ”جهان آزاد“ با دستآویز به موازین ”حقوق بینالملل“ چهل سال است که با
این نظام در حال مغازله است.
گروگانگيرى،
تروريزم، جنگهاى فرقهاى، مداخلۀ مستمر در امور
كشورهاى مسلماننشينِ منطقه و سراسر
جهان، نفوذ وتحريكات گوناگون بين مسلمانان مهاجر فرودست واقليتهاى اسلامىِ پراكنده در كشورهاى
مختلف ”راه تحقق حكومت
مستضعفين در زمين خواهد بود“. يهودىستيزى همراه با حمايت مزوّرانه از مردم فلسطين و سرمايهگذارى در اختلافات آنان چاشنىِ
اصلى اين سياست است. خمينى بارها در مدح
جنگ وستايشِ اين ”نعمتِ الهى“
داد
سخن داد؛ مرده ريگخوارِ قسىالقلب او خامنهاى از ”جام زهر“ آتشبس در عراق نياموخت. ويرانههاى جنگ ميليونها كشته، خانوادههاى بىسرپرست و معلول در كشورهاى
ايران وعراق و دههاهزار هكتار ميدانهاى مينگذارى شده برای بشریت به ارث
گذاشته است. امروز به قيمت
گرسنگىِ ايرانيان الحشدالشعبى، حزب الله، لشكر فاطميون، لشكر زينبيّون، حوثىها، حماس، طالبان و... با رهبرى ”ارتش قدس“ تنش، تروريزم، آوارگى، فلاكت وهلاكت را براى
جهانيان به بار مىآورد.
فراموش
نمى كنيم كه این آدمکشان در اوج
كشتارهاى جمعى سال ٦٧ هزاران تن از بهترين فرزندانِ اسیرِ ايران را در زندانها سبعانه كشتند.
دولتهائى كه به بازارِ پس از جنگ
نيز چشم دوخته بودند با اغماض بر اين جناياتِ آشكار، به حمايت بىدريغ از ”عملگراها“، ”ميانه روها“، ”خِرَد گراها“
و ”بخش معتدل“
نظامِ
جهل وجنايت، به تبليغ توَهم ”اصلاحات“ پرداختند. آنچه امروز نیز صلح
وامنيت بينالمللى ومبارزات ملت
ايران را تهديد مىكند، استمرار همان
فاجعه و چشمداشتن به ”تغيیر رفتار“ اين جنايتكاران است. همراه با این رفتار،
سفرهاى وزير خارجه و مشاور امنيت ملى آمريكا به منطقه براى ايجاد ”جبهه ضد تروريستى“، ”جبهه عربى“، ”جبهه اسلامى“ و غیره،
به ايجاد نگرانىِ جنگ احتمالى دامن ميزند. مبارزات گسترده مردم ايران وارتقاء آن را تحت الشعاع خطر بزرگتر قرار خواهد داد.
اگر
اين مانورها و كنفرانس آيندۀ ورشو مجدداً بهمنظور اِعمال جنگ روانى و فشارهاى سياسىِ بيشتر براى رسيدن به هدف ”تغیير رفتار“ رژيم باشد، يادآور
اسفبارِ سياستِ رسواى ”كُلت و كيک و انجيل“ پنهانىِ همین ”مدیران“ جهان است كه با كجدار و مريزهاى دهها سالۀ خود، مشوّق رژیم ج. ا. در ناآرامتر کردن اوضاع بینالمللی بودهاند. بدتر ازآن، زمينهچينى براى گسترش جنگهاى نيابتىاست كه بالقوه ميتواند آتش كينههاى ارتجاعىِ فرقهاى بين مسلمانان و بخصوص يهودى- ستيزى را در مقياس وسيع جهانى
شعلهورتر كند. با علم به این که این جمهوری
پلید همانگونه که همواره گفته است، برای
رها شدن از بحرانهائی که خود بوجود
آورده و گریبانگیرش است امکان دارد
با فرار به جلو، دست به اعمالی جنگ افروزانه و تروریستی بزند که بهانهای برای شروع درگیری نظامی
مستقیم و یا غیر مستقیم شود.
رژیم ”جمهوری اسلامی ایران“
از نوع
نظامهای جنایتکاریاست که برای حفظِ بی
شریکِ قدرتِ خویش آمادگی آن را دارند که در سرکوب جنبشِ مدنیِ مردم، تَر و خشک را
بسوزانند و با توسعۀ جنگهای کاذب ”میهنی“
از پسِ
خود ”زمین سوخته“ بر جای بگذارند. انجام این مصیبت بزرگ در خاورمیانه همراه با ”رنسانس“
اسلامی
آن، سود سرشارِ نوینی را برای قدرتهای ذینفع جهانی در پی خواهد داشت؛ آن هم بدونِ
سرمایه گذاری! و این بار نیز گرایشِ بی رویه برای بلعیدنِ سود بزرگ، عواقبی تاریخی و
تکراری در زمینۀ فجایع انسانی و محیط زیست برای غرب و منطقه با خود به ارمغان
خواهد آورد. نتیجۀ چنین جنگی که
الزاماً کوتاه مدت نخواهد بود، باقیماندۀ شیرازۀ خاورمیانه و بخصوص ایران را درهم
ریخته و در کنار نابودی وسیعِ اقلیمی و جانِ انسانها، به ادامۀ فرار و کوچِ میلیونی و اجباریِ مردمان به سراسر جهان را نیز
شدّت خواهد بخشید. لازم به گفتن نیست
که سردمداران شیطانصفتِ ”جمهوری اسلامی ایران“
پس از یک چنین ”خانه تکانی“
مجدداً
قادر خواهند گشت که برای دورانی نسبتاً طولانی سلطه شوم خود را بر ایران و منطقه
تحمیل کنند؛ ظرفیت جنگستیزی کنونی ایران فراگیرتر از سوریه خواهد
بود.
در
فروردین ماه سال ۱۳۹۴آقای جان بولتن، مشاور فعلیِ امنیت ملی کاخ سفید، در مقالهای تحت عنوان ”برای توقف بمب ایران، ایران را بمباران کنید“ که در ”نیویورک تایمز“
منتشر
شد و حمله به ایران را به عنوان راهگشای سیاسی آمریکا پیشنهاد کرد. در همان روز جمعی از زندانیان
سیاسی ایران، این نمایندگان واقعی مردمان ایران متشکل از خانوادههای گوناگون سیاسی، در اسارتگاه
خود با فداکاریِ ستایش انگیزی فریاد حق طلبانه ملت ایران را در بیانیهای انتشار داد. این اولین جمله آن بیانیه است: ”بدون تردید دمکراسیِ
سکولار و مخالفت جدی با هرنوع بنیاد گرایی، اعم از شیعه یا سنی راه حل ملتهای خاورمیانه وخواستهای به حق است، که از طریق
مبارزات دموکراتیک به دست می آید“.
و
همچنین تصریح کردند: ”در تجاوز وجنگ افروزی وخشونت علیه کودکان، زنان،
غیرنظامیها درواقع حقوق بشر
ودمکراسی است که قربانی می شود...“.
این
دوگانگی بدفرجام در رفتار غرب که نتیجهاش پیش روی مااست تا
کِی میخواهد جهان را لبِ
پرتگاه نگهدارد؟ دو هفته پیش جلسهای کوتاه و برنامهریزی نشده میان دیپلماتهای اروپایی و معاون وزیر خارجه
ایران برگزار شد که طرف ایرانی آن را نیمهتمام ترک کرد. اجرایی نشدن ”سازوکار مالی“
از
دلایل ترک جلسه از طرف هیات ایرانی گزارش شد. آقای لو دریان روز چهارشنبه، ٢٣ ژانویه/٣ بهمن، به کمیته روابط خارجی پارلمان فرانسه گفت: ”سازوکار مالی“ ویژه ایران باید ظرف روزهای آینده اجرایی شود.
اکنون
با مشارکت انگلیس، آلمان و فرانسه در صورت عملی شدن، ”سازوکار مالی“ میتواند ابزار جدیدی
بدست سپاه و سایر دستگاههای سرکوب نظام بدهد. این دستهای آلوده، نیازمندیهای اساسی مردم را بین عوامل ”خودی“
تقسیم
خواهد کرد. بازار سیاهِ وسیعتری
به وجود آمده و به فلاکت بیشتر مردم ایران دامن خواهد زد. پروندۀ آشنای این نوع سوداگریها در عراق و لیبی پیش روی مااست.
پس باید مکانیسمهای حقوقی بینالمللیِ
”سازوکار
مالی“ با ضمانت اجراهای
لازم پیشبینی شود. به این ترتیب جامعۀ مدنی ایران
از قبیل انجمنهای زنان، سندیکاهای
کارگران، کانونهای وکلا، انجمن
نویسندگان، نظام پزشگی، و ...
میتوانند
با همراهیِ سازمان وسیع و سراسری کانون صنفی معلمان ایران در مدارس کشور متشکل شده
و از نزدیک با همکاری مسئولینِ ”سازوکار مالی“
نظارت
مردمی را در روند پخش اساسیترین نیازمندیهای انسانها، از قبیل: شیرخشک، دارو، ... بعهده گیرند. مردم آزادۀ جهان، بیایید براى
حفظ صلح وامنيت بينالمللى واز بين بردن
تنشها در خاورميانه، با حمایت قاطع
و عملی از مبارزات مردم ايران در راستای براندازىِ بساط استبداد وارتجاع وتروريسم،
کار را یکسره کنیم!
سرای یاری مبارزات ایرانیان
هوشمند
امیر ممتاز، یدی بلدی، اسفندیار خلف، محمد رضا روحانی،
مهدی
زمانی، پرویز ضرغامی، حسن کیانزاد، امیر معیری
۱ نظر:
همه جاشو فهمیدیم جز معنی "نجات محرومین و ستم دیده ها درجهان" بعنوان تضمین ؟ یعنی چی اخه ؟ چرا گیج مینویسید ؟ مگر نمیتوان سلیس و گویا مطلب نوشت ؟ یعنی رژیم نجات محرومین و ستمدیده های جهان را تضمین میکنه ؟
عجب !
ارسال یک نظر