دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۸ خرداد ۶, دوشنبه

نگاهی به شناسنامه خانوادگی امام نخست و خلیفه چهارم. تدوین. اسماعیل وفا یغمائی




نگاهی به شناسنامه خانوادگی امام نخست و خلیفه چهارم.
حدود بیست همسر و کنیز وسی و چهار فرزند ثبت شده
گرد آوری . اسماعیل وفا یغمائی
ماه رمضانست و جانباختن علی ابن ابیطالب مراد میلیونها نفر .در این ماه به همه چیز پرداخته میشود جز وضعیت خانوادگی در هنگام سفر به ابدیت . بد نیست در این زمینه اطلاعاتی داشته باشیم.علی ابن ابیطالب امام مطلق و مراد میلیونها تن و منجمله سمبل مبارزاتی انقلابیون مسلمان به سنت رسول الله و طبعا امر پالله ازدواجهای فراوان کرد شمار زنانی که
از آنها در کتابها یاد شده   عبارتند از
تعداد زنان و کنیزان شناخته شده
.1-فاطمه،2-لیلی،3-ام البنین،4-خوله،5-اسما،6-صهبا،7-امامه،8-ام سعید،9-محبا،و شماری کنیز که برخی از مولا صاحب فرزند شدندو طبعا کنیزانی که از مولا صاحب فرزند نشده اند بیش از این است ولی لزومی به یاد کردن از آنها نبوده است
 تعداد فرزندان سمبل امامت
از حضرتش 34 فرزند بجا ماند که عبارتند از
1-حسن2- حسین3-زینب4- ام کلثوم 5- محسن(از فاطمه دختر رسول الله) 6-عبیدالله ابن علی7-ابوبکر ابن علی(فرزندان لیلی)8-عباس9-عثمان10-جعفر11 عبدالله(از ام البنین)12-محمد حنفیه (از خوله)13-محمد اصغر(مادرش کنیز بود)14-یحیی15-عون(از اسما)16-عمر17-رقیه(از صهبا)18-محمد اوسط(از امامه)19-امالحسین20-رمله(از ام سعید)-21-ام یعلی(از محیا)22-ام هانی23-میمونه24-زینب صغری25رمله صغری26-ام کلثوم صغری27-فاطمه28-امامه29-خدیجه30-ام کرام31-ام سلم32-ام جعفر33-جمانه-34-نفیسه(مادران اینها تمام کنیز بودند و از آنجا که تاریخنگاران چندان توجهی به کنیزان نداشته اند نامهایشان ثبت نشده است. تاریخنگاران متذکر میشوند که تنها چهار تن همسران رسمی مولا بوده و بقیه ام ولد یعنی کنیزهائی بوده اند که چون فرزند آورده اند دیگر نمیشود آنها را فروخت. تعدادی از فرزندان  حدود شش تن در کربلا جان باختند. احتمال دارد کنیزهائی که فرزند نیاورده اند بعدها فروخته شده باشند که در این زمینه اظلاع چندانی در دست نیست.
نکات جالب 
نکات جالبی در شناسنامه خانوادگی مولاست که توجه به آن باعث هدایت است نخست اینکه:
روحیه شاد 
 مولا علیرغم گرفتاریهای بسیار و جنگها و کشتار و ادب کردن کفار و مرتدین و مخالفان اسلام روحیه بسیار شاد و نیرومندی داشته است و  زوجات فراوانی حدود بیست و پنج زن و کنیزداشته  که به همه رسیدگی مینموده است گویای این روحیه است.
دوست داشتن سه خلیفه
 نکته دیگر اینکه مولا از سه خلیفه نفرتی نداشته و اسم سه پسر خود راابوبکر و عمر وعثمان نهاده که گویای نگاه او به خلفای پیش از خود است .همین جا درغهای ملاهای رند در طول قرنها مشخص میشود که قضیه فدک و در زدن به پهلوی فاطمه و غصب حق رهبری و سایر قضایا چرندیات ملاهاست برای خر نمودن ما و هر چهار خلیفه با هم رفیق بوده اند بخصوص بر سر ایران و حفظ نظام با کسی شوخی نداشته اند و هنوز هم خلفای حاکم بر ایران از هر فرقه سر حفظ نظام شوخی ندارند حتی اگر ایران بر باد رود.

 علاقه زیاد برای رسیدگی به اسیران و کنیزان
نکته دیگر علاقه ایشان به کنیزان مظلوم بوده است که علیرغم دارا بودن چهار عیال رسمی کنیزان فراوانی را مفتخر مینموده تا همسر امام و خلیفه باشند و فکر نشود اسلام عزیز و مولا میان کنیز و غیر کنیز تفاوتی قائل میشده وهر دو را با کمال محبت و علاقه اسلامی و الهی به یک چشم میدیده وتمامی انها را نه تنها بندگان خدا بل نعمتهای الهی میدانسته که باید قویا قدرشان را دانست و هر نوع رسیدگی نمود و شاید بتوان گفت این یکی ازدلائل مستحکمی است که اسلام با برده داری مخالف بوده و آزادی و احترام و علاقه به زنان در راس برنامه اش قرار داشته است و به همین دلیل هم نواندیشان مذهبی و انقلابیون مسلمان به خود حق میدهند با چنین الگوهائی از اسلام سیاسی و عدالتخواه دفاع بکنند و در عین حال کتابها بنویسند و کنفرانسها بدهند که مولا سمبل آزادی زن در اسلام است و زن به هیچوجه ابزار جنسی نیست و باید به او حسابی رسیدگی شود.
تفاوت وضعیت رهبران با رهبری شوندگان
 مساله دیگر ویژه بودن وضع رهبران از هر نوع است که آنچه برای رهبران آزاد است برای رهبری شونده ممنوع میباشد ورهبری شونده حتی اگر یک زن یا شوهر
 کور و کچل هم دارد باید با اردنگی در راه اسلام و انقلاب دک اش کند و فکر نکند او هم میتواند از این کارها بکند و زن بگیرد و کنیز و پارتنر و.. واین بخش از کارها را کپی برداری کند نخیر این بخش خاص رهبران و خلفا و امامان است و بخش ضربت خوردن وشهید شدن و فحش خوردن و در غربت مردن سهم رهبری شونده. کسی هم که قبول ندارد یا در بچگی مشکل داشتته یا مزدور اطلاعات است یا میخواهد برود ایران املاکش را بفروشد و برگردد و ....امیدوارم خوانندگان محترم با این نوشته به راه راست بیشتر هدایت شوند و دعای خیر را هم فراموش ننمایند
21 رمضان نود و هشت

۲ نظر:

منیژه حبشی گفت...

سپاس از روشنگری های بسیار موثر شما.

ناشناس گفت...

حالا با توجه به خطبه های نهج البلاعه میگیم بحث دیدگاه زن را بیخیال میشیم و به جملات  "خوبش " توجه میکنیم . اولا نهج البلاغه ۴۰۰ سال بعد از علی توسط سید رضی تحریرشده و هزاراما و اگرداره و فرض میکنیم اما و اگر نداره ولی ایا میتونه راهنمای عمل ما برای رسیدن به عدالت و ازادی قراربگیره ؟ درجایی که ما به لحاظ فلسفی زکریای رازی داریم و به لحاظ حماسی و استقلال امثال بابک خرمدین ها و یعقوب لیث ها داریم نهج البلاغه چه نقشی میتونه داشته باشه با این همه اشکالاتش .

مسئله اینجاست که ما چون مذهبی بودیم و اخوندی بار اومده بودیم ( تو این مملکت متولی و مروج مذهب اخوندبود و نمیشه انکارکرد)  و از طرفی هم به اسطوره های تاریخی خود براثر بیسوادی و کم آگاهی شاهنشاهی نگاه میکردیم و ازطرفی هم طرفداران عدالت و آزادی درجهان از نظریات مارکس پیروی میکردند ( حالا یا حزبی یا سازمانی یا چریکی یا فلان و بهمان ) ما اومدیم اون ایده الها را در نهج البلاغه بزور پیدا کردیم و برای ساپورتشم گزینشی از قران ایه کشیدیم بیرون !  ریشه ای نگاه نکردیم چون اگاهی نداشتیم و با برداشت فرمالیستی از برخی ایات که مورد پسندمان بود بصورت ارهده گرایانه ذهنی به رادیکالیسم رسیدیم و سعی کردیم خودرا شبیه نطریات جنبش های چریکی جهان بکنیم و چون حزب توده و شوروی هم مارا هول میدادند و کتاب برامون ترجمه میکردن خودبخود افتادیم تو مباحث وصله پینه ایده الوژیک و ملغمه ای که باید حفظ کزد وگرنه اگربخواهی به رابطه اش فکرکنی سرگیجه میگیری ... الیته فحش های سیاسی هم یادگرفتیم که چپ و راست به مخالفین میگفتیم اپورتونیست !  تو میدون مردم عادی بهم فحش خارمادرمیدادن تو محیط روشنفکری  چریکها بهم فحشرسیاسی میدادن !

سال ۴۴ نتیجه این شد که قران بشه راهنمای عمل و مارکسیسم بشه علم مبارزه ! و مهمترین کنابهای محاهدین بنیانگذار هم بشه شناخ و تکامل و اقتصادبزبان ساده که کلا همش درمحتوی مارکسیستی بود . قران تو این مجموعه زیادی بود و دهه ۵۰ توسط زبده ترین بچه های سازمان که بار عملیات نظامی را بدوش میکشیدند نفی شد و ایه هم ازارم حذف شد و خلاصه صدای اپورتونیست راست مذهبی بلندشد ! مارکسبستها کشته شدند ویا به خارج رفتند و بعداز۵۷ سازمان بدون رهبران قبلی مثل هلو افتاد دست فرصت طلبان مذهبی و ان شد که شد . دهها هزار کشته و نتیجه ۳۷ سال درخارج و نزدیک ۲۰ سال حل شدن در پارلمانتاریسم بورزوایی ! بدون سلاح و فقط با خودکار که ازتوش شعروشعار و چاپلوسی  و حسادت میادبیرون بطوریکه انقدر سقوط کرده که حتی به قهرمانان داخل نظیر نسرین ستوده ها و نرگس مخمدی ها و صدها زن قهرمان دیگر حاصردرمیدان و زندان بخل میورزند و انان را کمرنگ میکنند  ولاغیر .

کجایی حنیف

کجایی بهرام

بوزینگان بردرخت سازمان جست و خیز میکنند و چاپلوسی و پس ازمدتی هم میشوند مزدور رژیم . دیروزود داره اما سوخت و سوزنداره . تا الان که اینطوربوده .

رضا