مهدی! نوش جونت.بیشتر از کوپن ات گه خوردی.فکر شو بکن که چنین لجاره ای الگوی ما بود. این باید مارو به فکر بیاندازه که آیا همه این پست فطرتی ها از اون رهبر الدنگ "بالا" میاد یا خود این پست فطرت های "پایین" هم درش نقش دارن.آیا همه اش اون رجوی است ؟ اگه سال ۵۷ ما روشنفکر به معنای درست کلمه داشتیم و با اولین مزخرفی که خمینی گفت به هیکلش می شاشیدیم،این همه دردسر بدنبال نداشت. همون سال ۱۹۸۵ که من سر مسئله ای(که خودش مهم نیست)با اینها شاخ تو شاخ شدم،رفتم جلو اوورسوراواز.اون موقع مجاهدین بروبرویی داشتند.نماینده رسمی"سازمان مجاهدین خلق ایران" آمد وبجای مودب صحبت کردن فحش داد.چاک دهنم رو کشیدم وهر یکی رو هشت تا جواب دادم.درجا، بی رودرواسی.این جماعت پفیوزاین کار(توهین)رو عمدا می کنن تا رابطه رو فوری به نفع خودشون از بالا به پایین تثبیت کنن.تثبیت که شد،رفت برای ابد.
تو روانشناسی اصطلاحی هست بنام "من"(Le Moi)و سیستم دفاع من(Système du défense du Moi) یعنی اونجایی که فرد جلوی تهاجم بیرونی به حیطه روانی خودش رو میگیره.اولین کاری که این دارودسته پفیوز می کنن،شکستن این سیستم دفاعی است.با فحش و تحقیراین سیستم دفاعی روخرد می کنن.اگه فرد خودش رو ول کرد تمومه،باهاش هرکاری میشه کرد. دومین نقطه رابطه فرد با بیرون خودشه و نقطه اتکای بیرونی.این رو هم خرد می کنن.بی عشق، بی دوستی.این اون چیزی است که بهش میگن"نفی جنسیت"و"محفل".اینها هیچ ربطی به مسائل امنیتی و جلوگیری از نفوذرژیم نداره.هدف اینه که فردرو کاملن از هرگونه"دفاع روانی و نقطه اتکا بیرونی"خالی کنن.با چنین کسی هرکاری میشه کرد.اینکه رجوی میکه"لا حیاء فی الدین"اصلن مقوله ای مذهبی نیست،روانشناختی است. باید فردبه جایی برسه که اگه بهش گفتن شلوارتو بکش پایین، بکنه.اون جریان"رقص استریپ تیز رهایی"هم برای همینه.مسئله ارضاء جنسی نیست.این بابا(رجوی) به این امرهم نیاز تشکیلاتی داره (که بتونه روی این حساب کنه که وقتی گفت برو سرفلانی رو بکن زیرآب، بدونه که ردخور نداره)،هم خودش به این"نیاز روانی"داره. یعنی تا وقتی اینها مطیع اش اند،اون احساس بودن میکنه.
سد بار گفتم باز هم میگم، تیغ بران،سوخت ماشین مجاهدین"تحقیر"ه.این اونجایی است که راه میانه نداره.یا بایدجلوی طرف وایستی،یا کارت تمومه. اینهایی که خودشون رو ول می کنن،این جور"محاسبه"می کنن"فعلن چیزی نمیگم،به وقتش میگم". اشتباه ! باید درجا گذاشت تو کاسه طرف،هرچی میخاد بشه بشه. برای چی واستادی اونجا ؟ برای یه لقمه نون ؟بابا جون،پاشو ساعت ۴ صبح برو کامیون خالی کن، باور کن بسیار لذت بخشه وقتی شرف وآزادی ات روحفظ می کنی.اگه نکنی،آخرش میشی ابریشمچی. من تو این کارگاههاوکارخونه های شبانه کار میکردم.یک نماینده سابق مجلس لبنان رو دیدم.کار با شرافت ننگ نداره،شرف داره به اینکه بشی بی شرف ولی اسم ات روبذارن"شریف".
خلاصه کلام،دیکتاتوروفاشیست بی چکمه لیس ودریوزه درست نمیشه.این پست فطرت های"پایینی"ازاون پست فطرت های"بالایی"بهتر نیستن. این دو خط شعر سعدی من رو نجات داد :
به دست آهن تفته کردن خمیر/به از دست بر سینه پیش امیر ای شکم خیره به نانی بساز/تا نکنی پشت به خدمت دو تا
مغزبشر مکانیسم هایی برای حفظ بقاداره که الزاماباشرافت انسانی همخوانی نداره.آدم گاه باید با خودش بجنگه.یکی اش اینه"حالا اینها تو سر ما میزنند،اما فرداخلق خوشبخت خواهدشد". اگه پونزده ثانیه فکرکنی می فهمی که چنین پست فطرت هایی تنهاچیزی که غم شون نیست،سرنوشت مردمه. اگه کسی این رو می شنوه : "اگه بیرون این سازمان ای،ببین چه بلایی به سرکسانی آوردن که تمام عمرشون روفدای اینها کرده بودن" "اگه اون تویی،جون وشرف تون رو وردارو دررو"
اگه این رژیم جنایتکار با این دارودسته ی پست فطرت جاگزین بشه،این ابریشمچی میشه نخست وزیر یا رییس پلیس.چیزی بهتر میشه ؟ نه اینکه ما بریم طرف این رژیم ارتجاع غالب،اماارتجاع مغلوب بهترازاون نیست.تواین۴۲سال،این دارودسته دریوزه، مردم رو سر کار گذاشته ن. "سازمان مجاهدین خلق ایران" [بااسم شناخته شده اش می نویسم که اشتباه نشه]راهی به سوی آزادی ودموکراسی وآینده ای بهتربرای ایران نیست. چه باید کرد؟ خواهیم دید.اما این سازمان درمان نیست،خودش شده جزو درد. "سازمان مجاهدین خلق ایران"آن چیزی است که"نباید کرد". فاتحه اینهارو بایدخوند.
درودبراین جرثومه (ابریشمچی) که ثابت کرد تواین سازمان اشکال اصلی تنها به رجوی بر نمیگرده.تازه این باباخوب خوبه اش بود.من ازاین پفیوزترهاش رودیدم. مهدی،دستت درد نکنه.خدمتی کردی به مردم ایران.
درود دوستان. آقای مسعود عالمزاده سوال جالبی پرسیدن. به نظرم همه باید در این باب بیندیشیم. آیا همه ی این پست فطرتی ها از اون پست فطرت بالایی میاد یا امثال به اصطلاح شریف هم نقش داشتند. اگر عمری باقی بود در این باره خواهم نوشت. مجاهد دیروز مبارز امروز
اق مهدی خاک بر سر خودت و شانس لجنت کنند بعدی عمری مجاهدت زن گرفته بودی یه چهار سال بعد رهبری برش زد شدی اسد و مرد شریف یک دختر نوجوان فرستاد برات اینجا شدی بچه باز اونو هم چندسال بعد کلا ازت گرفت شدی خاک بر سر حقا که (هرچه داری از رهبری و تشکیلات داری) خنده حضار
۴ نظر:
هنوز نمی دونن در افتادن با شاعری که جز صداقت و شرف به دنبال چیزی نبوده چه عواقبی داره. شکرایی خوردن و خودشون توش موندن.
مجاهد دیروز، مبارز امروز
۲۶ خرداد ۲۵۷۹ ايرانى ۱۵ ژوئن ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده پاريس
مهدی! نوش جونت.بیشتر از کوپن ات گه خوردی.فکر شو بکن که چنین لجاره ای الگوی ما بود.
این باید مارو به فکر بیاندازه که آیا همه این پست فطرتی ها از اون رهبر الدنگ "بالا" میاد یا خود این پست فطرت های "پایین" هم درش نقش دارن.آیا همه اش اون رجوی است ؟
اگه سال ۵۷ ما روشنفکر به معنای درست کلمه داشتیم و با اولین مزخرفی که خمینی گفت به هیکلش می شاشیدیم،این همه دردسر بدنبال نداشت.
همون سال ۱۹۸۵ که من سر مسئله ای(که خودش مهم نیست)با اینها شاخ تو شاخ شدم،رفتم جلو اوورسوراواز.اون موقع مجاهدین بروبرویی داشتند.نماینده رسمی"سازمان مجاهدین خلق ایران" آمد وبجای مودب صحبت کردن فحش داد.چاک دهنم رو کشیدم وهر یکی رو هشت تا جواب دادم.درجا، بی رودرواسی.این جماعت پفیوزاین کار(توهین)رو عمدا می کنن تا رابطه رو فوری به نفع خودشون از بالا به پایین تثبیت کنن.تثبیت که شد،رفت برای ابد.
تو روانشناسی اصطلاحی هست بنام "من"(Le Moi)و سیستم دفاع من(Système du défense du Moi) یعنی اونجایی که فرد جلوی تهاجم بیرونی به حیطه روانی خودش رو میگیره.اولین کاری که این دارودسته پفیوز می کنن،شکستن این سیستم دفاعی است.با فحش و تحقیراین سیستم دفاعی روخرد می کنن.اگه فرد خودش رو ول کرد تمومه،باهاش هرکاری میشه کرد.
دومین نقطه رابطه فرد با بیرون خودشه و نقطه اتکای بیرونی.این رو هم خرد می کنن.بی عشق، بی دوستی.این اون چیزی است که بهش میگن"نفی جنسیت"و"محفل".اینها هیچ ربطی به مسائل امنیتی و جلوگیری از نفوذرژیم نداره.هدف اینه که فردرو کاملن از هرگونه"دفاع روانی و نقطه اتکا بیرونی"خالی کنن.با چنین کسی هرکاری میشه کرد.اینکه رجوی میکه"لا حیاء فی الدین"اصلن مقوله ای مذهبی نیست،روانشناختی است. باید فردبه جایی برسه که اگه بهش گفتن شلوارتو بکش پایین، بکنه.اون جریان"رقص استریپ تیز رهایی"هم برای همینه.مسئله ارضاء جنسی نیست.این بابا(رجوی) به این امرهم نیاز تشکیلاتی داره (که بتونه روی این حساب کنه که وقتی گفت برو سرفلانی رو بکن زیرآب، بدونه که ردخور نداره)،هم خودش به این"نیاز روانی"داره. یعنی تا وقتی اینها مطیع اش اند،اون احساس بودن میکنه.
سد بار گفتم باز هم میگم، تیغ بران،سوخت ماشین مجاهدین"تحقیر"ه.این اونجایی است که راه میانه نداره.یا بایدجلوی طرف وایستی،یا کارت تمومه.
اینهایی که خودشون رو ول می کنن،این جور"محاسبه"می کنن"فعلن چیزی نمیگم،به وقتش میگم". اشتباه ! باید درجا گذاشت تو کاسه طرف،هرچی میخاد بشه بشه.
برای چی واستادی اونجا ؟ برای یه لقمه نون ؟بابا جون،پاشو ساعت ۴ صبح برو کامیون خالی کن، باور کن بسیار لذت بخشه وقتی شرف وآزادی ات روحفظ می کنی.اگه نکنی،آخرش میشی ابریشمچی. من تو این کارگاههاوکارخونه های شبانه کار میکردم.یک نماینده سابق مجلس لبنان رو دیدم.کار با شرافت ننگ نداره،شرف داره به اینکه بشی بی شرف ولی اسم ات روبذارن"شریف".
خلاصه کلام،دیکتاتوروفاشیست بی چکمه لیس ودریوزه درست نمیشه.این پست فطرت های"پایینی"ازاون پست فطرت های"بالایی"بهتر نیستن.
این دو خط شعر سعدی من رو نجات داد :
به دست آهن تفته کردن خمیر/به از دست بر سینه پیش امیر
ای شکم خیره به نانی بساز/تا نکنی پشت به خدمت دو تا
مغزبشر مکانیسم هایی برای حفظ بقاداره که الزاماباشرافت انسانی همخوانی نداره.آدم گاه باید با خودش بجنگه.یکی اش اینه"حالا اینها تو سر ما میزنند،اما فرداخلق خوشبخت خواهدشد".
اگه پونزده ثانیه فکرکنی می فهمی که چنین پست فطرت هایی تنهاچیزی که غم شون نیست،سرنوشت مردمه.
اگه کسی این رو می شنوه :
"اگه بیرون این سازمان ای،ببین چه بلایی به سرکسانی آوردن که تمام عمرشون روفدای اینها کرده بودن"
"اگه اون تویی،جون وشرف تون رو وردارو دررو"
اگه این رژیم جنایتکار با این دارودسته ی پست فطرت جاگزین بشه،این ابریشمچی میشه نخست وزیر یا رییس پلیس.چیزی بهتر میشه ؟
نه اینکه ما بریم طرف این رژیم ارتجاع غالب،اماارتجاع مغلوب بهترازاون نیست.تواین۴۲سال،این دارودسته دریوزه، مردم رو سر کار گذاشته ن.
"سازمان مجاهدین خلق ایران" [بااسم شناخته شده اش می نویسم که اشتباه نشه]راهی به سوی آزادی ودموکراسی وآینده ای بهتربرای ایران نیست.
چه باید کرد؟ خواهیم دید.اما این سازمان درمان نیست،خودش شده جزو درد.
"سازمان مجاهدین خلق ایران"آن چیزی است که"نباید کرد". فاتحه اینهارو بایدخوند.
درودبراین جرثومه (ابریشمچی) که ثابت کرد تواین سازمان اشکال اصلی تنها به رجوی بر نمیگرده.تازه این باباخوب خوبه اش بود.من ازاین پفیوزترهاش رودیدم.
مهدی،دستت درد نکنه.خدمتی کردی به مردم ایران.
درود دوستان. آقای مسعود عالمزاده سوال جالبی پرسیدن. به نظرم همه باید در این باب بیندیشیم. آیا همه ی این پست فطرتی ها از اون پست فطرت بالایی میاد یا امثال به اصطلاح شریف هم نقش داشتند. اگر عمری باقی بود در این باره خواهم نوشت.
مجاهد دیروز مبارز امروز
اق مهدی خاک بر سر خودت و شانس لجنت کنند بعدی عمری مجاهدت زن گرفته بودی یه چهار سال بعد رهبری برش زد شدی اسد و مرد شریف یک دختر نوجوان فرستاد برات اینجا شدی بچه باز اونو هم چندسال بعد کلا ازت گرفت شدی خاک بر سر
حقا که (هرچه داری از رهبری و تشکیلات داری)
خنده حضار
ارسال یک نظر