مصاحبه با آقای غلامحسین ساعدی
فارغالتحصیل رشتهی پزشکی از دانشگاه تبریز
نویسنده و نمایشنامهنویس
از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران
روایتکننده: آقای دکتر غلامحسین ساعدی
تاریخ مصاحبه: پنجم آوریل ۱۹۸۴
محل مصاحبه: پاریس – فرانسه
مصاحبه کننده: ضیاء صدقی
فارغالتحصیل رشتهی پزشکی از دانشگاه تبریز
نویسنده و نمایشنامهنویس
از پایهگذاران کانون نویسندگان ایران
روایتکننده: آقای دکتر غلامحسین ساعدی
تاریخ مصاحبه: پنجم آوریل ۱۹۸۴
محل مصاحبه: پاریس – فرانسه
مصاحبه کننده: ضیاء صدقی
۱ نظر:
شروین
جالبتر اینکه اگر آن موقع، ان موقع بود الان بعد از خروار ها تجربه، یکعده که نیازی به اسم بردن از انها نیست، تکرار میکنند که فلانی دست گذاشت روی رگش و گفت خط قرمز ما بین استثمار شونده و استثمار کننده است. هنوز نفهمیده اند که این تفکر مارکسیستی لنینیستی با مذهبی که مدعی داشتن ان هستند، فرسنگها فاصله دارد. یعنی میشود مارکسیست اسلامی، گیرم هر چه دلشان بخواهد رضا پهلوی را با بچه شاه خواندن بخواهند کوچک کنند. بخودشان کسی بگوید زن الرجوی، فریادشان به آسمان میرود و کاسه کاسه فحش های پر لجن خالی میکنند. اما مردم را به ادب و تربیت فرا می خوانند. بعد از چهل و اندی سال یکبار از کارهایشان انتقاد نکردند. یکبار نگفتند در مورد فلان موضوع نظرمان عوض شده. مگر ممکن است انسان سالم در عرض چند دهه ذره ای تحول نیافته و همیشه حق با او بوده باشد. تازه طلبکارند که چرا مردم دوستشان ندارند. اینرا بگو تا به صد جور دشمن تو را بچسبانند. آخر با رفتار خامنه ای و با ولایت فقیه چه تفاوتی دارد؟ کجاست مرز با تربیت و بی فرهنگ؟ کجاست فرق صادق و رواستگو با کذاب و دروغگو؟
اما گمانم اگر ساعدی هنوز زنده مانده بود سبیل های پر پشتش را بخاطر رعایت اصول بهداشتی هم که شده، کوتاه می کرد.
ارسال یک نظر