دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۲ خرداد ۳, چهارشنبه

قصیده با بانگ مرگ بر شاه اسماعیل وفا یغمائی


قصیده با بانگ مرگ بر شاه
اسماعیل وفا یغمائی
با بانگ مرگ بر شاه، با شیخ همصدائیم
هر چند ظاهراً خصم!در زیر یک عبائیم
در پایه همرسولیم،در ریشه همامامیم
،در مایه همکتابیم، چاکر به یک خدائیم
همروزه ایم با شیخ،قائل به یک نمازیم
در حج و کربلا نیز در زیر یک لوائیم
ما اعتقاد داریم، آقا رسول ما رفت
با خر به عرش ومومن،بی چون و بی چرائیم
ما اعتقاد داریم ، شق القمر حقیقی است
بر این عقاید ناب ما اهل اقتدائیم
ما معتقد به دجال با عر عر مهیبش
همراه او ز وحشت در حالت چرائیم
هر دو عقیده مندیم، مهدی به چاه رفته
روزی بر آید وما، همراه او بر آئیم
هردولچک به کلّه،هرچند مال ما شیک
،هردوحجابمند از،عقل و خرد رهائیم
بگذشت چار و ده قرن زین منجلاب اما
ما مومنانه عاشق بر حضرت خلائیم
گه پیرو کرملین،گوئیم مرگ بر شاه
گه پیرو رسولی کو بوده در حرائیم
گفتند شه به ساواک دارد شکنجه گاهی
این‌ها همه حقیقت!نی اهل افترائیم
اندر شکنجه گاهش با میخ و سیخ و شلاق
دربند گر بیفتیم ، یکسر همه فنائیم
کشته بسی مجاهد،سوزانده بس فدائی
ملّی و مذهبی نیز،چون قصه سر نمائیم؟
،اما دمی نگفتیم،ماپیروکدامین
دین و مرام و مکتب ،یا ذات کبریائیم
کاندر جهنم خود تا جاودان بسوزد
هر کس که گفت نی ما، همباور شمائیم
از مرتد و زمشرک،لائیک یا سکولار
در آن کبابخانه، خاموش و بی صدائیم
ساواک شاه اگر داشت یک در ولی در آنجا
با هفت دربرادر!آماده جزائیم
از «هاویه » روانیم سوی «جحیم» وزآن پس
سوی «سقَر» به «حُطمه» اردنگ خورمیائیم
«زآن پس به «لظی» وآخر، درمرکز «جهنم
با این خدا و دوزخ بنگر که ما کجائیم
با این چنین خدائی و آیتش خمینی
بنگر چه مخلصانه، در زیر یک قبائیم
گفتیم مرگ بر شاه ، تا فتق مان ورم کرد
دنبال شیخ گویا ما در پی شفائیم
بعد از چهل ، بر آن پنج،با باد فتق و بس رنج
ماندیم آنکه بودیم ، اهل همان ندائیم
شه رفته است دیری،بر تخت شاه شیخ است
با بانگ مرگ بر شاه ما باز همصدائیم
این بار همره فتق ،با مشکل بواسیر
مانند خاله قورقور، مشغول بوعطائیم
دیوار مرگ بر شاه ،پنهانگهیست در آن
ازکارنامه ی خود از شرم در خفائیم
این کارنامه اینک باز است و نسل امروز
داند که شه چسان بود، با شیخ در کجائیم
این کارنامه اینک بازست و نسل امروز
داند که جوفروشی ،بل گندمئ نمائیم
در انجماد ماندیم،چون بهمن خمینی
یخمرده ای فقیدیم،یارب مدد ! نچائیم
دیریست مردگانیم، افسوس خود ندانیم
هم مرده‌ایم و بنگر ،خود صاحب عزائیم




۲ نظر:

ناشناس گفت...

هزاران درود به حقیقت شناسی شما شاعر عزیز ما بمانید استاد و بسرائید
فرزانه تهران

مریم م گفت...

درود بر شما جناب یغمائی امیدوارم همه بدانند مرگ بر شاه یعمی ادامه همان شعارهای 57 که ایران را به سیاهی انداخت و الان با این تفرقه میان اپوزیسیون خارج کشور جناب رضا پهلوی یک شانس بزرگ برای نجات ایران است و هر میهن پرستی باید از او حمایت بکند برای شما آرزوی سلامت و موفقیت روز افزون دارم