تا آنزمان که زاده شوم
اسماعیل وفا یغمائی
هنوز
تا آنزمان که زاده شوم
سالیان دراز باقی ست
معشوق من باش.
هنوز تا آنزمان که زاده شوم
سالیان دراز باقی ست
ششم دیماه 1374
شعر دوم
کاش پیراهنت ابر بود
اسماعیل وفا یغمائی
کاش پیراهن سیاهت ابر بود
پیراهن سیاهت و دامنت کاش ابرهای سیاهت میباریدند
تمام ابرهای سیاهت
کاش بوسه های من آفتاب بود
بوسه های تشنه ام
و پستانهای شسته تو پر طراوت از باریدن من
و بوسه های داغ من
در دشت پر آفتاب
می بوسمت و میبوسمت
و ویلنهای باد در تنگه های دور
در تنگه های خیلی دور مینوازند
کاش پیراهن سیاهت ابر بود
پیراهن سیاهت و دامنت
هجده نوامبر نود وشش
کاش پیزاهن سیاهت ابر بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر