دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

ما را نجات دهید


۱۷ نظر:

ناشناس گفت...

آیا جوابیه آقای
محمد اقبال
برای شما کافی نیست؟
آیا مقاله میثم ناهید
از لیبرتی را
خوانده اید و باز هم اینطور
قضاوت میکنید؟

دلسوز

ناشناس گفت...

میثم بهتر است اول دلیل کتکی را که در خوابگاه از یکی از همرزمانش خورد توضیح بدهد بعد اینها را بنویسد
یک همرزم آقا میثم و شاهد کتک خوردن او

ناشناس گفت...

جهانگیر شماره یک
بعد از کشتار اخیر د رکمپ لیبرتی، اعضای شورا به فرموده، دست به قلم شده ، و در یک کنسرت هماهنگ؛ سمفونی ما مسئول نیستم را، به رهبری ، رهبر مفقود جانباز، بازخوانی کرده اند.
تم اصلی این سمفونی هم است که، ما تمام سعی و کوشش خود را جهت انتقال، افراد به جاهای دیکر کرده ایم، ولی این مقامات کشورهای امریکا و اروپا هستند که به مسئولیت های خود در این زمینه عمل نمی کنند.
به قول گوهر تابناک آسمان هنر و ادبیات ایران :
ای یاوه؛ یاوه، یاوه؛ خلایق !مستید و منگ؟!!
کمیساریای عالی پناهنده گان، در گزارش سال 2013 خود سازمان مجاهدین را متهم می کند که مانع از این می شود افراد بطور آزاد تصمیم گرفته، و حتی آن عده که مورد پذیرش قرار گرفته اند را نیز مورد آزار قرار می دهد؛ به نحوی که حقوق اولیه این افراد زیر پا گذاشته می شود.
منبع اصلی این خبر را که به زبان انگلیسی است را می توانید در این آدرس پیدا کیند:
http://www.uniraq.org/index.php?option=com_k2&view=item&id=1567:unami-half-yearly-report-on-human-rights-january-to-june-2013&Itemid=605&lang=en

دوستان شورایی که إحساس می کنند که به شرف اشان توهین شده، بعد از خواندن این متن اگر اندکی شرف برایشان باقی مانده ، تنها کار استعفا ست. این کمترین کاری است که می توانید بکنید.
فراموش نکنید کشتار اخیرما را به فصل جدیدی وارد کرد که ، مسئولیت فردی رهبری مجاهدین در این کشتار کتمان ناپذیر است.
در ضمن متن ترجمه شده این گزارش به فرانسه به شرح زیر است:
.

ناشناس گفت...

جهانگیر شماره 2


Rapport sur les droits de l'homme en Irak
Janvier- juin 2013
Haut-commissariat des Nations unies aux droits de l'homme

Rapports sur la situation des droits de l'homme en Iraq sont publiés par la Mission d'assistance des Nations Unies pour l'Iraq (MANUI), en coopération avec le Bureau des Nations Unies du Haut Commissariat aux droits de l'homme (HCDH), conformément à leurs mandats respectifs.

Les rapports toile une série de questions relatives aux droits de l'homme, y compris les effets des conflits armés et de la violence contre les civils, la détention et l'état de droit, les droits des femmes, droits des enfants et des jeunes, des personnes déplacées et des réfugiés, les droits des minorités et les droits politiques, y compris la liberté de réunion et la liberté d'expression.

Les informations figurant dans les rapports sont recueillies auprès de contrôle direct par la MANUI, ainsi que d'une variété d'autres sources, y compris le gouvernement, les agences des Nations Unies, la société civile, les individus et les médias.

ناشناس گفت...

جهانگبر شماره سه


11 . Autres questions des droits humains
11.1 Camp nouvel Irak ( camp d'Achraf ) / Camp Hurriya ( camp Liberty )
Conformément au protocole d' accord signé avec le gouvernement de l'Irak en Décembre
2011 , la Mission a continué à effectuer des visites de suivi quotidien au camp Hurriya , où plus de 3000 membres de l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq ( OMPI / MEK ) – un organisation officiellement répertoriés par un certain nombre d'Etats comme une organisation terroriste - sont actuellement basé .

Le 9 Février et le 15 Juin Camp Hurriya a été soumis à des tirs de roquettes. Dans la première attaque, huit résidents ont été tués et, selon le personnel de la clinique de gouvernement situé dans le camp, un autre 71 ont été blessés.
Apres la deuxième attaque, deux résidents ont perdu la vie. Le représentant de nation unis a publiquement condamné les attaques et a appelé le gouvernement de l'Irak à prendre des mesures appropriées pour assurer la protection et la sécurité des résidents.médicaux

ناشناس گفت...

جهانگیر شماره چهار


Au lendemain de l'attaque Février le leadership des résidents exigé, entre autres, pour revenir àCamp d'Achraf, et de leur fournir avec de grands murs de ciments en forme de T, pour tous les blocs et les équipements d'hébergement.
(Totalisant quelque 17 000 grands murs de ciments en forme de T ) , équipements de protection individuelle (EPI ) pour chaque résident , et 380 bunkers , en plus de la 120 déjà présents dans le camp.
À la fin de la période considérée, le Gouvernement iraquien avait fourni 296 bunkers et 591 petits murs en T , mais avait refusé par les dirigeants des résidents Camp demander à un retour à la Cité d'Achraf , pour les équipements de protection individuelle et de grands murs de T .

Le HCR a continué de travailler à l'identification des personnes ayant besoin de protection internationale et des solutions durables pour les résidents du camp Hurriya (Liberty).
Au 30 Juin 2013, 1 604 personnes avaient été identifiés comme nécessitant une protection internationale.
Cependant, les efforts du HCR pour trouver des solutions durables pour les résidents ont été entravés par l'absence de coopération des résidents, comme le boycott entretiens avec HCR.
En Mars, le Gouvernement albanais a offert d'accueillir jusqu'à 210 personnes pour la réinstallation.
Cependant, l'OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq) a refusé les noms acceptés par le Gouvernement de l’Albanie, et a insisté pour qu’il devrait décider qui doit y être réinstallés. En conséquence de la fin de Juin, le HCR a facilité la réinstallation des 71 résidents seulement.
De même, en Avril le gouvernement de l'Allemagne a décidé d'accepter jusqu'à 100 habitants pour la réinstallation. Au moment de l’écriture, des préparatifs étaient en cours pour déplacer le premier groupe un certain temps en Juillet.

La MANUI a des inquiétudes, concernant les violations des droits de l'homme commises par la direction OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq) dans le Camp Hurriya (Liberty) contre les résidents. Ces revendications ont été faites pour les observateurs des Nations Unies au cours de entrevues avec des résidents qui avaient réussi à quitter le Camp Hurriya (Liberty), ainsi que dans un certain nombre de privé discussions avec les résidents qui habitent toujours dans le camp - malgré les tentatives de la direction pour empêcher une telle
discussions.
L'OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq), qui a une structure hiérarchique et autoritaire , impose un certain nombre de des restrictions sévères sur les droits des résidents , y compris le droit à la liberté de circulation à l'intérieur du camp et le droit de quitter l'organisation , le droit de libre association , ainsi que les restrictions sur les contacts avec membres de la famille ( y compris ceux qui résident dans le camp Hurriya -Liberty) , sur l'accès aux communications de base , et sur l'accès aux soins et traitements

ناشناس گفت...

تو که فعلا فرار کردی
رفتی زیر لحاف ملا
چون اون چیزی که
ندیده معلوم است
که داری دروغی
میگویی در حد احمدی نژاد
اگر هم کتکی خورده باشد
احتمالا از دست کسی مثل
تو خورده است
که به بزرگی خودش
او را بخشیده است.

دلسوز

ناشناس گفت...

اسمال اقاوشرکا!!!

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چوغرش شیران گذشت و رفت
این عوعوی سگان شما نیز بگذرد

شیربرنج

ناشناس گفت...

دلسوز جان همین که کامنتاتو زیر هم می نویسی که این صفحەی کامنت ها رو با سیاهی لشکر پر کنی ، خودش همه چیز رو نشون میده عزیزم . شما در ویلپنت هم همین کارو می کنید . اعلامیه های دروغینتون هم به همین سبک سیاق است . انجمن های کذایی تان هم از همین نوع است . اینها به هم ربط داره ، یک زنجیرە ای هست به اسم دجالیت

سهراب

ناشناس گفت...

حضرت سهراب
به شما ربطی نداره
من چه جوری می نویسم
به خودم مربوط میشود
این از اون بهانه های
آبدوغ خیاری بود
گوز را به شقیقه
ربط دادن هنر
توست
مگه پول جوهرش
رو تو میدی؟

دلسوز

ناشناس گفت...

این هم از عقل و کمالات این آقایان . می گوید مگر پول جوهرش را تو می دهی؟!؟!؟ اینها فقط سنشان بالا می رود ، هیچ رشدی نمی کنند . یاد بچگی ها افتادم که وقتی کاری می کردیم و کسی مانع می شد می گفتیم : مگر پولش را تو می دهی ؟!!! .. نه عزیزم ، پول جوهرش را قبلا صدام حسین داده است . فیلمتان را هم گرفت که بعدا زیرش نزنید . حتی او که خونش به خونتان آمیخته بود هم به شما اعتماد نداشت . حالا جوهرش مال خودت است عزیزم . هر طور دوست داری بنویس ولی یک چیز را هم بدان و آن اینکه : این نوع نوشتن دقیقا در تمامی رفتار و گفتار و طرز فکر و ایدئولوژی پوسیدەی رهبر عقیدتی جاری و ساری ست . مهم نیست در ویلپنت چه کسی می آید . مهم این است رسانه ها بگویند صد هزار نفر آدم آمد !! مهم نیست مردم از ما متنفرند ، مهم این است که عکس مهر تابان را بر روی یک محصول شامپو بزنیم که دیگران فکر کنند ما طرفدار داریم . مهم نیست که سقوط کرده ایم ، مهم این این است که دیگران فکر کنند که داریم صعود می کنیم . مهم نیست که منتقدان در این صفحەی کامنت ها چه می گویند ، مهم این است که من با زیر هم نوشتن سطور و درست کردن سیاهی لشکر کلمات به دیگران بقبولانم که بیشتر فضای این صفحه را طرفداران رهبر عقیدرت اشغال کرده اند . دلسوز جان ! حالا پول جوهرش را خودت داده ای . هر طور دوست داری بنویس عزیزم

سهراب

ناشناس گفت...

حضرت سهراب
واقعا خسته نمی شید
این همه چرندیات
جمهوری اسلامی را
بلغور میکنید
باور کن
خود جمهوری اسلامی
دیگه اینها چرندیات
صدام را هم
مصرف نمیکنه
ساعتی هفت هزار تومان
میگیری برای اینکه
چیزهای تاریخ گذشته
را بنویسی!

دلسوز

ناشناس گفت...

دلسوز جان شما کلا دنیا را همینطور می بینید . از نظر شما دنیا بر دو قسمت تقسیم شده است یکی مزدوران رژیم جمهوری اسلامی و دیگری پاچە لیسان رهبر عقیدتی . قسمت سومی هم وجود ندارد . رهبر عقیدتی ذهنش با ریاضی کار می کند . چون فکر می کند که همه چیز را می توان با پول خرید ، لذا همه چیز را با پول محاسبه می کند . این ساعتی هفت هزار تومان هم از همین قماش است . یکبار آقای جمالی مثال جالبی زده بودند : یک پاسبان بود در زمان رضا خان که افتخار می کرد رضا خان به او گفته مادر...! و هر جا می نشسته آن را با آب و تاب تعریف می کرده . دلسوز جان رابطەی شما با رژیم اینجوریه . منتظرید یک آخوندی در یک روستایی یک فحش به شما بدهد ، آن را تیتر یک رسانه هایتان می کند . شما برای رژیم در همین حد و اندازه هستید . آن وقت می خواهید رژیم به من ساعتی هفت هزار تومان بدهد که در یکی از سایتهای منتقدین در صفحەی کامنتها ، کامنت بگذارم؟!؟!

دلسوز جان از استاد گنجه ای استفتا کن که تهمت در فرهنگ اسلام انقلابی چقدر معصیت دارد !

سهراب

ناشناس گفت...

حضرت سهراب
این چرندیات دومت هم
تاریخ گذشته است
از نظر مجاهدین
دنیا بر دو قسمت است
از خواب خرگوشی بیدار شو
آخر مرد حسابی
بمباران لیبرتی
با موشک
موضوع به این مهمی
که حتی انسان وارسته ای
مانند ملکی در باره اش
از دل جهنم آخوندی
موضع میگیرد را ندیده میگیری
میگویی یک آخوند در یک روستا
به مجاهدین فحش بدهد
آنرا تیتر رسانه هایتان میکنید
آخر مرد حسابی اگر موضوع
مجاهدین آنقدر کم اهمیت
است پس چرا آنها را موشک باران میکنند؟
اتفاقا خدمت شما و شرکایای این نظریه
عرض کنم؛ این شماها هستید که
همه چیز را به دو قسمت نامساوی
تقسیم کرده اید
مجاهدین و مسئله صدام
اصلا رژیم در تقسیمات شما
وجود ندارد
اصلا مسئله شماها نیست
میگویید که مجاهدین
باعث بقای عمر رژیم است
از قضا عمر رژیم
مسئله شما نبوده و نیست
هر چه تیر و زهر دارید
به سمت مجاهدین نشانه رفته اید
خودت ببین در همین سایت دریچه زرد
از ده مقاله یا موضوع
نه تایش در باره
ضدیت با مجاهدین است

دلسوز

ناشناس گفت...

دلسوز جان رژیم جنایتکار است و جنایت می کند . قاچاقچیان مواد مخدر را هم اعدام می کند . این هم جنایت است . ولی آیا قاچاقچیان مواد مخدر به خاطر اینکه توسط رژیم اعدام می شوند را می شود انقلابی نامید؟؟ چه ربطی دارد عزیزم ؟ رژیم از دستش بیاید در جنایت کوتاهی نمی کند . رهبر غایب هم که زمینه را برایش دو دستی فراهم می کند . لذا اینطور که می گویی ما به رژیم کار نداریم و یقەی مجاهدین را گرفته ایم درست نیست . برای اینکه اساسا من فرقی بین آنها نمی بینم . هر جا سخن از رهبری عقیدتی است ، هر دو را شامل می شود . هم ولایت فقیه و هم ولایت عقیدتی . بنا براین اینها فقط دو نام هستند برای یک پدیده . پدیده ای به نام ارتجاع . یکی غالب است و جنایت می کند ، دیگری هم مغلوب است تا آنجا که از دستش برآمده از جنایت کوتاهی نکرده است . پس هر جا که رهبر عقیدتی غایب انتقاد می شود ، به یک تفکر پوسیده و ارتجاعی انتقاد می شود که در یک جا لباس ولایت فقیه پوشیده است و در جایی دیگر لباس رهبری عقیدتی . آن انسانهای بدبخت و از همە جا بی خبری هم که در لیبرتی هستند و اگر جان سالم از موشک باران رژیم به در ببرند ، یک به یک از فرط بیماری پیری می افتند و می میرند هیچ ربطی به این موضوع ندارد . رهبر عقیدتی خودش یکی از متهمان این پرونده است که باید در کنار خامنه ای و ایادی اش که موشکباران کرده اند حساب پس بدهد

خدا نگه دارت

سهراب

ناشناس گفت...

آقای سهراب
اینکه نوشته اید رهبری مجاهدین باید در کنار عاملین این جنایت حساب پس بدهد بنظر من درست نیست.
مجاهدین علیرغم تمام انتقاداتی که به آنها وارد است در اردوی خلق هستند. اینگونه سخن گفتن مرز بین خلق و ضدخلق را مخدوش می کند و اتفاقا اولین منفعت برنده ی آن هم همان گسی است که میخواهد با تهمت و افترا بجای پاسخگویی و تبادل افکار آب را گل آلود کند.
محسن از آلبانی

ناشناس گفت...

محسن جان شما از اعضایی که در ماههای اخیر به آلبای منتقل شده اند هستید و خوشحالم که در عراق نیستید . من هم سالیانی در عراق و مجاهد بودم . ما در کمپ تیف بودیم و از آنجا با هزار مصیبت خودمان را به اروپا رساندیم . من هم در سالهای اولی که از تشکیلات بیرون آمده بودم فکر می کردم که این گروه در جبهەی خلق است ولو اینکه ایراداتی داشته باشد . سالها گذشت و من طرز فکر امروزم دیگر آن گونه نیست . من این گروه را یک فرقه می دانم که بیشتر به مافیا و قاچاقچی شبیه هستند تا مبارز . این نتیجەی بلافصل رهبری شیر غایب است . در جبهەی خلق هم نیستند . اصولا فرقه هایی که رهبرشان را می پرستند نمی توانند در جبهەی خلق باشند . عملکرد این گروه از سی خرداد شصت تا اکنون نشان داده که در عمل تبدیل به اهرم بقای رژیم شده است . این را به هزار دلیل می شود ثابت کرد . محسن جان برای من بعد از جدایی از تشکیلات سالها طول کشید که القائات فرقه ای را از ذهنم جدا کنم و به صورتی آزاد فکر کنم . به هر حال نظر شما هر چه که باشد محترم است

سهراب