دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ آذر ۲۶, پنجشنبه

ایده جوچه 주체사상 راز «جوچه» اتصال به نقطه خارج از خود است

۲ نظر:

jahandid گفت...

چه شباهت بزرگى با "اسلام دمكراتيك" دارد!!! جالب است كه اين جوچه و اسلام ويژگى اوليه و در واقع پايه و اساس "سعادتمندى" را در وصل شدن به خارج از خود بيان ميكنند. انچه كه معلوم است، از اين مقاله،" انقلاب ايديولوژيك" پديده نو ظهورى نبوده و نيست و اين راه را ميشود اينطور فرض گرفت كه به ميزان زيادى "كوبيده" شده است و رهروانش فقط بايد قدم رنجه كنند و از خود تهى و به بيرون خود وصل شوند! روزگار غريبى ست نازنين!!!
ديگر نيازى به موش هاى آزمايشگاهى نيست چون در سطح يك ملت مسخ شده كه بعضاً از گرسنگى و فقر در رنج هستند، به مرحله اجرا درامده و در "نوك پيكان تكامل" قرار گرفته است. نميفهمم كه دشوارى فهم اينكه انسان موجودى ازاد است چرا براى اين ايديولوژيهاى فردمحورى اينقدر سخت و دشوار است. از اسلام "ناب" خمينى و داعش گرفته تا حل شدگى در "رهبر" كيم سونگ و يا تا پديده "نو ظهور" "اسلام دمكراتيك" تماماً داراى مخرج مشترك نفى ازادى انسان هستند. و جالب است كه همه انها موجوداتى ميشوند كه خودباورانه غير انسان هستند و در اين خودباورى دست به هر گونه جنايت و پلشتى ميزنند. شباهت ها به شدت مو لاى درزشان نميرود. باور اين هرگز مشكل نيست كه اگر در زمان حكومت ديكتاتورى سلطنتى انديشه خمينى و اخونديسم به ما شناسانده ميشد، بهيچوجه خمينى و اخونديسم فرصت سوار شدن بر گرده ما را پيدا نميكردند. از اين بيان ميخواهم به اين حرف برسم كه:"ديكتاتورها فقط از يك چيز ميترسند: آگاهى مردم."
جاى بسى خوشبختى و خوشحالى ست كه ما در اين دوران به واقع طلايى ارتباطات اين امكان را داريم كه در وحله اول مانع از خنگى و ناآگاهى خودمان و بعد ديگران شويم. ما بعنوان كسانى كه اگاهى را ارج و قدر مينهيم و ميخواهيم، نه فقط براى خود بلكه براى همنوع خود نيز با حفظ احترام به حق انتخاب براى او، ميخواهيم.
با سپاس از زحمات اقاى همنشين بهار و قدردانى از اقاى يغمايى كه چنين پلاتفرمى را فرآهم كرده اند.

ناشناس گفت...

این میزان از شباهت به هیچ وجه اتفاقی نیست. این را کسانی بهتر متوجه میشوند که در نشستهای درونی رجوی همین ها را از دهان خودش شنیده باشند فقط کاش خجالت نمی کشید و مرجع تقلید ایدئولوژیک خودش را هم بیان میکرد. سرقت ادبی دیده بودیم ولی سرقت ایدئولوژی ندیده بودیم. این هم از کرامات شیخ ما مسعود است!!!
جواد