دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۵ فروردین ۱۹, پنجشنبه

همنشین بهار.گذشته پیش‌درآمد اکنون است What’s past is prologue بعد از انتشار چهار تندیس یک دفتر


۲ نظر:

ناشناس گفت...

آنان که وعدەی بهشت دادند
تمام کسانی که وعدەی بهشت دادند ، جهنم برپا کردند . نمونه های تاریخی زیادی وجود دارد . بگذارید سه نمونەی وطنی را مورد بررسی قرار دهیم : خمینی ، احمدی نژاد ، رجوی . هر سە اینها وعدەی بهشت دادند . خمینی گفت : نه تنها مادیات شما را تأمین می کنیم ، بلکە آخرت شما را هم آباد می کنیم . خمینی جهنم برپا کرد . کسی شکی در این ندارد . احمدی نژاد هم وعدەی بهشت داد :" پول نفت را بر سر سفرەی مردم می آوریم ، مدیریت جهانی می کنیم و..." . او هم جهنم بر پا کرد . کسی شکی در این ندارد . رجوی هم وعدەی بهشت داد : جامعەی بی طبقەی توحیدی ، نام دیگری برای بهشت است . او هم در سرزمین های تحت سلطه اش جهنم بر پا کرد. کسی که در آن سرزمین ها زیسته ، شکی در این ندارد . اما کسانی که وعدەی بهشت می دهند و جهنم می سازند ، ویژگی های مشترک زیادی دارند که خیلی جالب است : یکم : همەی آنها هالەی تقدس دارند . خمینی در ماه سکونت کرده بود . احمدی نژاد با امام زمان در ارتباط بود . رجوی هم احتمالا این امام زمان است که باید با او در ارتباط باشد!!! .( دشمنان احمدی نژاد می ترسیدند که نکند او با رجوی در ارتباط باشد . یکی ادعای امام زمان کرده و غیب شده ، دیگری ادعا می کند که با او ارتباط دارد!!!!!) دوم : همەی آنها ساده زیست هستند . خمینی بر روی زمین می نشست و نان و پنیر می خورد . احمدی نژاد سوء تغذیه داشت و نان خشک می خورد . لباس و کاپشنش هم که معروف است . رجوی هم از حضرت علی می گفت که هیچ وقت سیر غذا نخورده و سنگ به شکمش بسته و همزمان اشک می ریخت و ادای او را در می آورد . سوم : همەی آنها چیزی برای خودشان نمی خواهند . خمینی پیرمردی هشتاد ساله بود و چیزی برای خودش نمی خواست . احمدی نژاد هم هیچ چیز برای خودش نمی خواست . رجوی هم همینطور . خمینی چیزی برای خودش نمی خواست اما هزاران نفر را اعدام کرد . احمدی نژاد چیزی برای خودش نمی خواست ، اما هزاران میلیارد تومان فساد اقتصادی به بار آورد . رجوی هم چیزی برای خودش نمی خواست ، اما همەی زنان دنیا را مایملک خودش می دانست !!! تجربه نشان داده کسی که چیزی برای خودش نمی خواهد ، بسیار خطرناک است . خیلی خوب است که آدم یک سری چیزها را برای خودش بخواهد . چون وقتی یک سری چیزها را برای خودش می خواهد ، دیگر بقیەی چیزها را برای خودش نمی خواهد . اما کسی که هیچ چیز برای خودش نمی خواهد ، در واقع همەی چیزها را فقط برای خودش می خواهد!!! کاش خمینی هر روز کباب و خاویار می خورد و یک حساب بانکی هم داشت و چند خانه و آپارتمان می خرید و دو ، سه تا زن هم می گرفت و شرش را از سر مردم کم می کرد . کاش احمدی نژاد میلیاردر بود و به جای یک دست لباس ، بزرگترین لباس فروشی ایران را صاحب می شد و شرش را از سر مردم کم می کرد . کاش رجوی هم یک سری چیزها برای خودش می خواست و زمینی می خرید و خانه ای می ساخت و چند زن می گرفت و طلاق می داد . اما به همینها قانع می شد . از کسی که چیزی برای خودش نمی خواهد بترسید . این می تواند یکی از علائم کسانی باشد که وعدەی بهشت می دهند و جهنم می سازند . چهارم : همەی آنها گنده گویی و هارت پورت های عجیب و غریب می کنند . حرفها و ادعاهای گزاف و تو خالی . جملەی معروف خمینی این است : "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ." این جملە میلیاردها دلار دارایی ایران را در آمریکا بر باد داد . احمدی نژاد قطعنامه های سازمان ملل را "ورق پاره" خواند و گفت " آنقدر قطعنامه بدهید تا قطنامه دانتان پاره شود!" . این گزاف گویی هم میلیاردها دلار به ایران خسارت زد . رجوی هم در جای دیگری نشسته بود و به نیروهای مسلح مالکی می گفت : "بیا ، بیا!!" این گزاف گویی هم خسارت داشت . کاش خسارتش فقط مالی بود . پنجم :همەی آنها از عقدەی حقارت رنج می برند . خمینی نافرمانی آخوندهای دیگر را تاب نمی آورد . شریعتمداری و منتظری را به خاک سیاه نشاند . احمدی نژاد در بین روسای جمهور بعد از انقلاب بیشترین تغییرات را در کابینه اش داست . اگر کسی نظری خلاف او داشت ، فورا عوض می شد . رجوی هم همینطور بود . تاب سابقەی درخشان کسی چون مهدی افتخاری را نداشت . او را تبدیل به مسئول نظافت بند رخت ها کرده بود!!! الآن هم سابقەی زندان و مقاومت امثال ایرج مصداقی آزارش می دهد . او از تحقیر کسانی که مقاوم بودند لذت می برد . این یکی از علائم عقدەی حقارت است .
سهراب

ناشناس گفت...

آنان که وعدەی بهشت دادند . ٢
ششم : همەی آنها ضد تخصص و سواد هستند . خمینی مکتب را مهم می دانست نه تخصص را . او می گفت دانشگاهی که در آن ایمان نباشد لانەی فساد می شود . پست های مدیریتی را به نماز خوانهای بی سواد می داد . احمدی نژاد مدرک های دانشگاهی را کاغذ پاره خواند . اطراف او مملو از آدمهای بی سواد و تحصیل نکرده بود . مدرک جعلی کردان هم که معرف حضورتان هست . رجوی هم تا دلت بخواهد از تخصص و سواد بیزار بود . کتاب خواندن را از مظاهر لیبرالیسم و روشنفکر مأبی می دانست . او هم می گفت انسان های تراز مکتب می خواهد "کلفت" یکم ، "کلفت" دوم درست کرد . هفتم : همەی آنها به راحتی آب خوردن زیر حرفشان می زنند . خمینی می گفت " جنگ جنگ ، تا رفع فتنه از عالم " بعد جام زهر نوشید . می گفت دولت بازرگان ، دولت امام زمان است . بعد او را خائن نامید . احمدی نژاد می گفت من ستاره دار کردن دانشجویان را بر می دارم . می گفت : کاری می کنم که در زندگی خصوصی مردم دخالت نشود . می گفت پروندەی فساد هزاران نفر را افشا می کنم . هیچ کدام را انجام نداد . رجوی می گفت طلاق و ازدواج من و مریم ، آخرین طلاق و ازدواج در سازمان خواهد بود . می گفت اگر اشرف بایستد ، دنیا می ایستد . طلاق به همه تحمیل شد و اشرف را هم ترک کرد . هفتم : همەی آنها به مردم پاسخگو نیستند . یا به خدا پاسخگو هستند یا به تاریخ .
دوستان می توانند شباهتهای دیگری هم بیابند . امثال حنیف نژاد و جزنی و ... هم وعدەی بهشت داده بودند . آیا اگر زنده بودند و پیروز می شدند ، آنها هم جهنم می ساختند؟ نمی دانم . نمی توانم قضاوت کنم . چون زنده نیستند و پیروز هم نشدند . دورەی زندگی شان را می توانم قضاوت کنم که صادق بودند . اما اینکه اگر می ماندند ، چه می شدند ، نمی دانم . می شود بر اساس همین ویژگی های مشترک کسانی که وعدەی بهشت می دهند ، کارهایی که در صورت زنده ماندن و پیروزی انجام می دادند را پیش بینی کرد . اما این پیش بینی نه منصفانه است ، نه منطقی . انسان بسیار پیچیده است . چه بسا که از این قاعده و قانون به بیرون می جهیدند و راهی دیگر پیش می گرفتند .
سهراب