دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۶ شهریور ۲۳, پنجشنبه

شکل و محتوای مذهب شیعه در ابتدای اولین حکومت اسلامی در جهان . ت گرمسار


معاویةابن ابوسفیان در سال 661 میلادی اولین سلسله اسلامی امویان در حوزه اهل سنت را پایه گذاری نمود. تشکیل حکومت اسلامی امویان، تشدید مخالفت های هواداران و پیروان خاندان علی ابن ابیطالب که خود را بازنده ی این جنگ قدرت و حکومت می دیدند، بدنبال داشت، بنابراین آنانرا به تلاش برای تصاحب قدرت و مبارزه علیه حکومت اسلامی سوق داد، اما چگونه؟ ابتدائی ترین نیاز هر حکومت دینی تئوری حکومتی است، که طرفداران خاندان علی این تئوری را بر پایه ی امام و امامت راه اندازی نمودند، البته با اشکالات بسیار زیاد و دسته بندی های گوناگون. رفته رفته نظریه پردازان و تئوری سازان شیعی در گوشه و کنار عربستان، همچنین داخل کشورهای تحت اشغال دست بکار شدند. ابتدا در مصر به تدوین تئوری سیاسی مذهب شیعه پرداختند، و سپس در کوفه، بغداد و قم، که عموما این تئوری پردازان وابستگی به همان قبایل یمنی داشتند که عثمان، خلیفه سوم مسلمانان را ترور نموده بودند. گسترش و تبلیغات این تئوری ها نهایتا موجبات شکل گیری مذهبی بنام شیعه در دل دین اسلام را فراهم نمود که اساسش بر پایه ی نفی مذهب تسنن و مبارزه برای نابود سازی سنیان جهان بود، ضمن اینکه هر روز شاخه ای جدید از آن می روئید تا باعث تناور شدنش گردد. همان اهدافی که امروز حکومت شیعی ایران در منطقه و جهان پی گیری می کند، البته نه بشکل واضح و روشن بلکه با ریاکاری و توطئه. شیعه با انتخاب یک ایدئولوژی سیاسی، در قالب یک حزب سیاسی، با سوءاستفاده از نارضایتی ها اجتماعی مسلمانان از حکومت دینی امویان، خود را وارد عرصه اجتماعی ایرانیان نمود، و به دروغ هدفش را مبارزه با حکومت امویان اعلام کرد. این فرقه مذهبی اگرقادر بود و می توانست حتا منکر سنی بودن پیامبر اسلام می شد، اما چنین قدرتی نداشت. البته کلیت اسلام، یا حکومت اسلامی امویان، حاکمیتی قابل دفاع نبود و هدف مشروعیت دادن به آن نیست، منظور چاهی است که بانیان مذهبی شیعه بر سر راه ایرانیان کندند، تا آنانرا از چاله ی حکومت اموی نجات بخشند.

تا زمانیکه جریان فتوحات اعراب تحت نام ترویج اسلام با شتاب بسیار زیاد در درون ایران، و مناطق اشغال شده ادامه داشت، و قبایل خونریز عرب در حال نقل و انتقال اموال چپاول شده، و تاراج و کشتار و گردآوری مال و مصادرۀ ملک و ناموس خانواده ها ی کشورهای اشغال شده بودند، برایشان فرصتی پیش نیامده بود که به رقابتهای گذشته و اختلافات خود دامن بزنند، اما قتل عثمان و علی و تاسیس حکومت امویان توسط خاندان ابوسفیان، موجب نمایان شدن اختلافات عقیدتی و جدال بر سر تقسیم قدرت گردید. معاویه که بدنبال تاسیس حکومت بنی امیه در تلاش بود تا از خاندان بنی هاشم به نفع خود بیعت بگیرد، توانست فرزند ارشد این خاندان یعنی حسن ابن علی را با زر و سیم خریده، شش ماه بعد از حکومتش او را با خود موافق نماید. این موافقت در مقابل پنج میلیون درهم موجودی بیت المال کوفه و دو بخش از بلوک های بصره از سوی حسن صورت پذیرفت. در بند چهارم این صلح نامه آمده بود که معاویه باید هر سال یک میلیون درهم در میان بازماندگان شهدائی که در جنگهای جمل و صفین کشته شدند تقسیم نماید. اما برادر کوچکتر حسن، حسین ابن علی با اینکه با معاویه بیعت نکرده بود، به احترام صلح نامه برادر تا زمان مرگ حسن یعنی سال 671 پایبندی نشان داده، و هیچ حرکتی نکرد. در سال 682 میلادی معاویه در دمشق درگذشت و پسرش یزید به جای او نشست، واز والی مدینه خواست تا از حسین ابن علی برای او بیعت بگیرد. بدلیل مخالفت حسین و خارج شدن او از مدینه نهایتا حادثه عاشورا شکل گرفته، و حسین نیز کشته می شود. پشت پرده ی واقعه ی عاشورا و کشته شدن حسین، حرفها و حدیث های بسیار زیادی وجود دارد که از حوصله ی این مقاله خارج است، اما متاسفانه در طول قرنها بالاخص از سوی شیعیان این واقعه با افسانه و داستانهای رمانتیک مذهبی زیادی تداخل نموده، لذا نحوه و دلایل کشته شدن حسین ابن علی تقریبا برای محققین و صاحب نظران غیر اسلامی، حتا در حوزه ی تسنن نا معلوم است. کلمه عاشورا به معنی دهم است، اهل سنت روز عاشورا را سالگرد روزی می دانند که موسی دریای سرخ را شکافت و خودش و پیروانش از آن عبور کردند، و این روز را گرامی داشته و روزه گرفتن در این روز را مستحب می دانند.
یعقوبی مورخ شیعی عرب در این باره ی واقعه ی عاشورا مى نویسد: نخستین ضجّه زننده اى كه در مدینه، ضجّه اش برای حسین بلند شد، ام سلمه همسر محمد بود. روایت است محمد، پیامبر اسلام شیشه اى را كه در آن خاكى قرار داشت به ام سلمه داده و به او گفته بود: هر گاه این خاک تبدیل به خون تازه شود، معنی اش آنست که حسین كشته شده است. می گویند: روز عاشوراى سال 61 هجرى آن خاك تبدیل به خون تازه شد. که منطقا این را نمی توان در ردیف یک مستند تاریخی ارزیابی نمود، و تنها روایتی در حد یک افسانه و تخیل متوهمانه است. چند سال بعد شخصی بنام مختار ابن ابی عبید ثقفی، به خون خواهی حسین از کوفه بر می خیزد، و باتفاق 7000نفراز سربازانش که شامل سپاهیان غیرعرب بنام موالی، یعنی سربازانی که از کشورهای تحت اشغال جمع آوری و به کوفه منتقل نموده بودند، در سال 700 میلادی بر علیه حکومت امویان از کوفه قیام می کند، که از سوی سپاهیان یزید سرکوب میگردد، و مختار نیز کشته میشود، اما از آنجائیکه هیچ باور و عقیده ای درشیعه نیازمند هماهنگی و انطباق با عقل بشر نیست و به مدرک مستدل تاریخی نیز نیاز ندارد، هواداران مختار یعنی کیسائیان اعتقاد به مرگ مختار نداشتند، و او را در غیبت می پنداشتند، شاید هم زیر بنای تفکرات امام زمان پروری در فرقه شیعه نیز از آن زمان آغاز شده باشد. مختار که رهبری جبهه رادیکال شیعیان را برای مبارزه با حکومت بنی امیه تحت لوا و تفکر شیعه گری بعهده داشت، امامت زین العابدین فرزند حسن را بدلیل بیعت کردن با یزید قبول نداشت، و بجای او یکی دیگر از فرزندان علی بنام محمد حنیفه، که مادرش زن دیگری جز فاطمه دختر محمد بود را بعنوان امام انتخاب و قبول نموده بود. پاره ای از مورخین ازمختار بعنوان بنیانگذار شیعه یاد می کنند. در هر حال مختار رهبر فرقه کیسانیه بود، و باعث بوجود آمدن اصول و قواعدی برای هواداران علی و خاندانش گردید. از آن جمله معتقد بود که سه خلیفه قبل ازعلی یعنی ابوبکر، عمر وعثمان غیر قانونی و غاصب بوده اند، و تنها علی و خاندانش جانشینان بر حق پیامبرند که این تفکر همان اندیشه های تمامیت خواهانه مذهب شیعه است. در حقیقت هدف تمام گروههای اسلامی شیعه و سنی، بدست گیری حکومت و سوءاستفاده از منابع مالی حکومت به نفع خود، با تکیه بر مسائل و اعتقادات الهیات وابسته به این دین است. دقیقا در همین راستا مبلغان این دین از ملا و آخوند و ولی گرفته تا مفتی و خلیفه در طی قرنها متمادی با تبلیغات دروغین خود، دست از استحمار پیروان خود برنداشته، و مردم فریبانه آنرا پیگیری می کنند.
مستندات تاریخی گواه این است که فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام بعد از انتخاب ابوبکر به جانشینی پدرش با او بیعت کرد، و پس از مرگ ابوبکر به توصیه وی با عمر نیز بیعت نمود. بالطبع علی هم با هر دوی آنان بیعت نموده و پس از مرگ عمر نیز در شورای شش نفره تعیین لیفه ی جدید عضویت داشت. به انتخاب این شورا عثمان بعنوان خلیفه انتخاب گردید و دوباره علی با او بیعت نمود، بدون اینکه کمترین حرف سخنی از امامت شیعه درمیان باشد. علی همواره بعنوان مشاور سه خلیفه جانشین پیامبر اسلام، یعنی ابوبکر، عمر و عثمان همکاری می کرد و هرگز مدعی امامت بعنوان شیوه حکومتی که شیوخ شیعه امروز داعیه میراث داری آنرا دارند، نبوده. محتوای تاریخی مذهب شیعه گویای این مطلب است که بانیان این مذهب عمدتا بدنبال اهداف سیاسی و قرار گرفتن در چرخه قدرت بودند، لذا در جهت مبارزه با حکومت اهل سنت بنی امیه دست همکاری به خاندان عباسیان دادند، تا سرانجام این خاندان در سال 750 میلادی موفق به سرنگونی حکومت بنی امیه گردید و عباسیان صاحب قدرت و حکومت گشتند. ضمن اینکه مبارزات عباسیان بر علیه امویان هرگز رنگ و لعاب مذهبی یا دینی نداشت، و کاملا سیاسی بوده و ریشه در کشمکش های قبیله ای اعراب برای دستیابی به قدرت حکومتی داشت.
حساب مردم تحت اشغال ایران در گرایش به مذهب شیعه را باید از حساب قبیله گرائی های عربی حاکم بر حکومت های صدر اسلام جدا نمود.عباسیان بخوبی از وجود مردم مغلوب ایران که برای مبارزه با حکومت ظالم بنی امیه خود را طرفدار شیعیان نشان می دادند، سوء استفاده نمودند، اما بعد از به قدرت رسیدن اذیت و آزار آنان را بنام هواداری ازهمان شیعه شروع کردند. عباسیان برای بقدرت رسیدن با زیرکی از حمایت ایرانیانی که از ظلم امویان بستوه آمده بودند و برای رهائی از شر این حکومت دینی ناچار شده بودند به شیعه دلخوش نمایند، بخوبی سود بردند، در واقع پیروزی عباسیان را نمی توان تنها حاصل تنش های سیاسی میان قبایل عرب دانست، بلکه نارضایتی عمومی مردمی در سرزمینهای تحت سلطه امویان در این مبارزات بسیار تاثیر گذار بود. از سوی دیگر رفتارهای ناجوانمردانه حاکمیت دینی بنی عباس بیشتر موجب سوق دادن مردم ایران بسوی خرافات و افسانه پردازی ها و نهایتا اجرای پروژه های استحماری شیعه گردید. بعد از پیروزی، عوامل حکومت عباسیان وجود هرگونه پیوند نسلی بین خلفای بنی عباس و طایفه بنی هاشم و علی ابن ابیطالب را شدیدا انکار نمودند، و رسما فعالیت طرفداران شیعه را ممنوع اعلام نمودند، این عملکرد میدان مناسب جهت یارگیری را در اختیار مبلغان شیعه قرار داد، و موجب رویگردانی ایرانیان از حاکمیت دینی عباسیان و پناه آوردن آنان به محمد باقر بعنوان امام پنجم شیعیان شد، با اینکه محمد باقر مشاور اقتصادی خلیفه وقت، عبدالملک بود ولی با استفاده از تقیه، در پنهان نیز مقدمات تهیه و تحریر فقه شیعه، البته نه از منظر سیاسی، بلکه تنها به منظور یک فرقه مذهبی را انجام می داد. اصولا تمام این خاندان تحت نام امام با توسل به تقیه معتقد به پنهان کاری در افشاء مسائل مذهبی خود بودند. و این دروغگوئی مشروع مذهبی همچنان در بین شیعیان مرسوم است. برخلاف تمام قصائد کاملا دروغ و شیادانه ی مبلغان این مذهب در زمینه تنگدستی خاندان علی، همه آنها از جمله محمد باقر شخصی پولدار و دارای ثروت بسیاری بود. بعد از فوت باقر، رهبری شیعیان به پسرش جعفر، ملقب به صادق محول گردید که بکلی مخالف سیاست و حکومت بود، و برای طرفدارانش مبارزه برعلیه تسنن را ممنوع اعلام کرد. و با این عمل فرقه شیعه را کاملا غیر سیاسی نمود. جعفر صادق بانی مکتب اختیار در قرآن و بنیانگذار شیعه امامیه است. اختیاریون معتقدند امام بالاترین مقام انسانی معنوی و الهی بر روی زمین است، و زمین هیچگاه از امام یا نماینده او خالی نیست، اما برای امام هیچگونه اختیار حکومتی قائل نیستند.
جعفر صادق در سال 765 میلادی در گذشت، او در زمان حیاتش اسماعیل پسر بزرگ خود را بعنوان جانشین معرفی نموده بود، اما اسماعیل قبل از پدرش فوت نمود، و از آنجائیکه فلسفه ی وجودی مذهب شیعه، برآمده از توهمات و تخیلات واهی بوده، این پیش آمد انشعابی دیگر را در اسلام و در حیطه مذهب شیعه رقم زد. هواداران اسماعیل مرگ او قبل از پدرش را پایان فرضیه امامت دانسته، که به طرفداران این نظریه شیعیان اسماعیلیه گفته می شود، اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که امامت را به اسماعیل، فرزند جعفر صادق ختم میکنند، و او را امام هفتم میدانند. به همین سبب شیعیان اسماعیلی یا امامیه هفت امامی هستند. البته اسماعیلیه هم فرقه های زیادی را شامل می شود که معروف ترین آنها نزاریه، مستعلیه و دروزیه است. اسماعیلیان موسس حکومت فاطمی در مصر بودند. خلافت فاطمیان، سلسلهای است که از سال909 میلادی به مدت تقریبی دو قرن یعنی تا سال 1171 میلادی بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاورمیانه و دریای مدیترانه حکومت کرد. خلفای فاطمی پیشوایان شیعه اسماعیلی نیز بودند، و نام سلسله آنان به نام فاطمه، دختر محمّد پیامبر مسلمانان، نامگذاری شده بود. آنان در قسمت مدیترانهای خاورمیانه، بمدت بیش از دو قرن مؤسسِ دولتی بودند که به گسترشِ علم، هنر و بازرگانی علاقهٔ فراوان نشان میداد. قاهره پایتختِ مصر، توسط فاطمیان پایهگذاری شد. امپراتوری آنها یعنی بخش اولیه تاریخ اسماعیلی، تقریباً از ابتدای اسلام تا قرن یازدهم را در بر میگیرد. نخستین خلیفه فاطمی عبدالله المهدی و سه خلیفه فاطمی دیگر، یعنی القائم و المنصور و المعزالدین الله نام داشتند.
خلافت فاطمی که در سال 909 میلادی در شمال آفریقا بنیان نهاده شد، به زودی به سیسیل، مصر، فلسطین و سوریه گسترش یافت. در دوران حکومت هشتمین خلیفهٔ فاطمی، یعنی المستنصربالله که در سال1094 میلادی وفات نمود، به اوج قدرت خود رسید. بر پایۀ گزارشات تاریخی، در طول این دورهٔ حدوداً دو قرنی، فاطمیان یک حکومت مرفّه، همراه با شادابی نسبتاعقلانی، اقتصادی و فرهنگی را پدید آوردند. دعوت خلفای فاطمی در سرزمین ایران در عهد سامانیان و غزنویان آغاز شد، و در واقع به وسیله ناصر خسرو قبادیانی، شاعر معروف خراسان و مقارن با اوایل دوران سلاجقه، این دعوت تا حدی به ثمر رسید. اسماعیلیان سالها اندیشه اسماعیلی و خلفای فاطمی را تبلیغ میکردند. مرکز این تبلیغات در ایران بیشتر ری، فرارود و خراسان بود. در قرن چهارم هجری کار مبلغان اسماعیلی بالا گرفت و بسیاری از بزرگان سامانی بدیشان پیوستند، که بزرگترینشان امیر نصر سامانی بود. گرایش امیر نصر به اسماعیلیه واکنش غلامان ترک متعصب که گارد نگهبانان امیر را در بر میگرفتند، و مبلغان سنی را برانگیخت تا به اندیشهٔ براندازی وی بیفتند. گرچه توطئهٔ براندازی آشکار و رهبر ترکان دسیسهپرداز سرش را برباد داد، ولی امیر نصر به ناچار کناره گیری کرد و فرزندش نوح را به جای خویش بر تخت نشاند. فشار مبلغان سنی و ترکان که اکنون بسیار نیرو گرفته بودند، جنبش اسماعیلیان را تارومار ساخت. رهبران این جنبش در فرارود شکنجه و کشته شدند. از آن پس جنبش حالت پنهانی به خود گرفت. در ادامه با آن که خلفای مصر در جلب سران حکومت مذهبی آل بویه، سعی فراوانی کردند، اما در این زمینه توفیقی به دست نیاوردند، چنان که عضدالدوله دیلمی در اواخر عمرش همچنان در صدد تسخیر مصر، و برانداختن خلافت فاطمی بود که اجل مهلتش نداد.
ماخذ
 https://tohfeyegarmsar.wordpress.com/2016/11/28/%d8%b4%da%a9%d9%84-%d9%88-%d9%85%d8%ad%d8%aa%d9%88%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b0%d9%87%d8%a8-%d8%b4%db%8c%d8%b9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%a8%d8%aa%d8%af%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%88%d9%84%db%8c%d9%86-%d8%ad/

هیچ نظری موجود نیست: