برادر کوچک و رفیق نازنین من گریفین.گاه او را میبینم واز چشمهایش می اموزم
و از برخوردهایش معنای محبت را یاد میگیرم و میفهمم که تا حیوانات راچون
خود ندانیم هرگز آدم نخواهیم شد و انسانیت مورد نظررخ نشان نخواهد داد. در
این تردید ندارم. دیگر رابطه انسان با انسان کار ساز نیست مکتبی باید که
انسان و حیوان و طبیعت دست بر دوش هم نهند. در این عکس گریفین بمن اجازه
داد تا کلاهم رابر سر مبارکش بگذارم و مرا مفتخر نمودتا کلاهم را برکت
بخشم. گریفین نیز چون من و تمام جهان از آتش پر اعجاز انفجار بیگ بانک بر
آمده است پس چون من است. همخون من است و برادر من است.من جهان را این چنین
میشناسم هنگامیکه از قفس متعفن سنتهای کهنه و آن خدای کهنه و رسول و کتابش
گریختم و ترس را بدور افکندم زیرا حس کردم که فرزند تمامیت بی پایان جهانم
و ذره ای از تمامیت او مثل گریفین.با حقوقی کاملا مساوی.
۴ نظر:
توف بر تو و تمامی اشعار زیبایت.
رضا جان! باشد ولی چرا؟ بخاطر سگ یا من!؟
Ba Dorood ,
Iyn akse shoma, ba an khoshaliytan , dar kenar iyn mojoode mehrban,tasviri ast az onsore irani, yek donya eshgh va ensandoosi. magher na inke ensaniyat va tamadone har jaamee ra rabete anha ba heyvanat misandjand.
hamishe shad bashid.
Behrouz
Ba Dorood,
ensaniyt va tamaddone har melati ra ba rabateye anha ba heyvanat mitavan sandjiyd.
iranaiyan gabl az hamleye tazaiyan angoone bodeand ke shoma anra baztaab mikonid....dar kenar iyn mojoode mehraban ,adam yek donya khoshhali da chehreytan mibinad,...va anhaiyke iyn aks ra nemitavannad bebinanad, bayad donbale an onsore gharibeye tazi-neshane va ALI-neshan dar zamir nakhodagaheshan bashand
shad va saarafraz bashid.
Behrouz.
ارسال یک نظر