تو یک آهنگی بانو
اسماعیل وفا یغمائی
یازده مارس 2023
تو،نه گیسوانی که شب بر آن آرمیده
با کهکشانهایش
نه چشمانی که از جهان بر آمده
تاخود را بنگرد
و نه لبخندی که از چشمانت بر میخیزد
تا بر لبانت بنشیند
و معنای شادی و مهربانی را بر آورد
و بگوید
از سنگ و ستاره وزمان
و آن آتش نخستین
تو بر آمدهای چون بانوئی
چون جرقه ای در بی نهایت
****
دیریست در گریزم و در سفر
تا از تن ها به جانها سفر کنم
تا ترا وتمام زیبایان را بنگرم
جاودانه
وچون آهنگی بیکرانه
از نوازنده ای ناشناس
که جهان را مینوازد
با دریاهایش و کوههایش
و کهکشانهایش
و ترا نواخته است
در هیئت بانوئی
تا زمین را با بودنت
و نوائی که از جانت بر میخیزد
زیبائی بخشی
***
خود را در آینه بنگر بانو
تا جهان خود را بنگرد
به نهایت خود را
راز خود را
ویک نت زیبا
از نوای خود را
…....................
۱ نظر:
عشق فقط به کلفت دوم مسعود ننه قزقزی ابرو کمون چشم ابرقو از راه میرسه با جارو و خاک اندوز.
معشوق یکی فقط مسعود گوگول
ارسال یک نظر