به یاد استاد مهر و صفا حمید ایزد پناه.در نیستی شناورم و کیف میکنم.اسماعیل وفا یغمایی
بر سر مزن زسوگ من ای دوست دست خویش بی پا و دست و بی سرم و کیف میکنم هستی نیستی است مرا پهنه ی وجود وآن رمز و راز اکبرم و کیف میکنم نیستی برای من و در شناخت شعری پهنه ناشناسی از هستی است. در جهان شگفتی که یکی از آغازهایش از آتش بیگ بنگ تا بال کبوتر و صدای سازها وشگفتی های بی پایان است نیستی چیست و چندان قابل توضیح نیست؟جهان یکپارچه وجود است و بی پایان و در این وجود بی پایان که وجود ما را طراحی کرده است در اطوار مختلف بودن، و هستن،بوده ایم و هستیم و خواهیم بود و اگر دریچه تنگ و بویناک تفکر آخوند و خدای متعفن و هولناک ملا و امثالهم ...چشم خرد را به قواره خود تنگ و تاریک نمی کرد، و اگر مستبدان مجال میدادند تا زندگی کنیم و درخت زندگی خود را آنچنان که میخواهیم بتکانیم، مرگ که جزادامه پویش و رفتن نیست هولناک نبود بل سفری بود در پایان یک سفر. مجموعه ترانه های مرگ را من در این پهنه و در دفاع ازمرگ که خود نشان پویش حیات است سروده ام و می سرایم... این شعر را سالها قبل و بجز مصرع اول را من در سفر پدرم سروده ام. حمید ایزد پناه برای من رفیقی شفیق و محبتی چون پدر داشت. باز خوانی این شعر را به خاطره او و جانی روشن که به باور ایرانیان باستان بایست در ستونهای نورهای روشن بامدادن زنده باشد تقدیم میکنمادامه مطلب
۲ نظر:
ناشناس
گفت...
https://www.youtube.com/watch?v=7Y21K3giAM4 خوانندگان، شاعران، آهنگسازان ترانه ها و شعارهای شورش 57 چه کسانی بودند؟_رودست 76
۲ نظر:
https://www.youtube.com/watch?v=7Y21K3giAM4
خوانندگان، شاعران، آهنگسازان ترانه ها و شعارهای شورش 57 چه کسانی بودند؟_رودست 76
https://www.youtube.com/watch?v=O64wzrC1Io4
ارسال یک نظر